1 / 3
Caption Text
2 / 3
Caption Two
3 / 3
Caption Three

تاریخ مشروطه ایران - خوانشی نو از انقلاب مشروطه (۱۶)

بحران بی‌علاج
انقلاب مشروطه
در شرح تاریخ وقایع ایران در آستانه‌ی انقلاب مشروطه، به شکست‌های ایران در دو جنگ با روسیه، و قرار گرفتن ایران زیر نفوذ استعمار، و پِی‌آمدهای شومی که برای اقتصاد ایران داشت، اشاره کردیم.
پِی‌آمدهایی که می‌توان آنها را در کلی‌ترین صورت در چند عبارت خلاصه کرد:
- ویرانی کشاورزی خودکفا
- تضعیف صنایع دستی
- جلوگیری از رشد صنایع و کارخانه‌های ملی
- عدم رشد سرمایه‌داری ملی
- رشد بورژوازی تجاری وابسته
- تضعیف بازرگانی و ورشکستگی بسیاری از پیشه وران و تجار
مجموعه‌ی ‌این عوامل که بحران اقتصادی را باعث می‌شد، در عین‌حال نارضایتی‌های اجتماعی شدید را نیز به وجود می‌آورد که آمادگی انقلابی جامعه را در آستانه‌ی انقلاب مشروطه تشکیل می‌داد. این بحران شدید اقتصادی- اجتماعی جامعه را به انبار باروتی تبدیل کرده بود که در آن، هر جرقه‌ای به‌ناگهان گر می‌گرفت و به شورشی تبدیل می‌شد.
در این میان، تجار و بازرگانان از یک‌طرف از فشارها و تضییقات حکومت فئودالی ناراضی بودند و از طرف دیگر، با ورود کالای خارجی ارزان قیمت، تجارتشان از رونق افتاده بود، توسط نمایندگان و مدافعانی که چه در دربار و چه در میان ملایان، و چه در میان روشنفکران داشتند، به این شورش‌ها سمت و سو می‌دادند.

قحطی گسترده و بحران مالی:
در چنین اوضاعی قحطی گسترده‌یی که در سال ۱۲۸۲ گرسنگی شدیدی را بر جامعه تحمیل کرده بود یک‌بار دیگر اوج گرفت. و تا اواخر سال ۱۲۸۳، این قحطی وحشتناک در شهرهای بزرگ ایران، هم‌چون تهران، اصفهان، و مشهد، شورش‌ها‌یی را برمی‌انگیخت.

یکی از علل قحطی این بود که ملاکان تاجر شده و اشراف زمین‌دار، برای سود بیشتر، غلّه را احتکار می‌کردند و حتی از بین می‌بردند.
در چنین شرایطی حکومت استبدادی هم، غرقه در یک بحران مالی بود.
امتیازاتی که توسط ناصرالدینشاه و بعد هم به‌نحو شدیدتر در دوره‌ی مظفرالدینشاه بی‌دریغ به استعمار روس و انگلیس داده شد، بنیة اقتصادی کشور را ضعیف کرده بود. علاوه بر این فساد درباریان و حکام محلی، باعث تضعیف دولت می‌شد.
ایدئولوژی نهضت مشروطیت: فریدون آدمیت. ص
۱۰۹: «از ۱۳۰۳ به بعد از دخل دولت کاسته می‌شد. و بر خرج افزوده می‌گشت. اقساط غرامت انحصارنامه دخانیات هم سربار بود. … نادرستی هم بیش از همه وقت سنت متبوع بود.»
شاهزاده‌ها و حکام محلی هم نه تنها کاری بجز چاپیدن مردم نداشتند، بلکه حتی به خزانه‌ی دولت هم دستبرد می‌زدند. مثلاً در همان فاصله‌ی پنج ماهه‌یی که امین‌السلطان عزل شده و هنوز امین‌الدوله روی کار نیامده بود، فرمانفرما، یک شاهزاده قاجاری، به خزانه دستبرد زده و این خودش بر نابسامانی مالی افزوده بود.

نامه امین‌الدوله به ملکَم:
ایدئولوژی نهضت مشروطیت ص
۱۰۴: نامه امین‌الدوله به ملکَم: «در خزانه‌ی دولت یک دینار پول، و در بانکهای ایران یک پول اعتبار قرض، … باقی نگذاشته است. قریب سه کرور (تومان) قرض نفعی داریم، برات‌های دیوانی از سه سال در دست همه‌ی طبقات لاوصول مانده است. غالب حکام و مباشرین ما از دولت طلب‌کارند، قشون از چند سال پیش دعاوی دارند که رشته انتظام آنها به‌کلی گسیخته است. به‌کار افساد و بلوا هم عادت کرده‌ایم.»
ملایان مرتجع و درباری هم در آشفته‌بازار ستم فئودالی، دم و دستگاه چپاول و غارت خود را داشتند اکثر آنان با شاه و متنفذین درباری خویشی نزدیک داشتند. آنها از راه سهم امام و موقوفات و ثروتی که بیشتر از سوی تاجران و بازاریان بزرگ به آنان می‌رسید، ثروتی انبوه اندوخته بودند و برای تثبیت قدرت خود مالکیت زمین‌های بسیاری را که منبع اصلی درآمد در آن دوره بود به‌دست آورده بودند. برخی از ملایان حتی از خود شاه هم اخاذی می‌کردند.

حق السکوت ملایان مرتجع:
ایدئولوژی نهضت مشروطیت. ص
۱۱۲: «طلاب و آخوندهای هواخواه (میرزاحسن آشتیانی) در مدرسه خان مروی گرد آمدند. حرفشان این بود که تولیت و موقوفات آن مدرسه به خانواده‌ی ملای آشتیانی سپرده شود.»
یک مورد از نمونه‌هایی که چهره‌ی واقعی ملایان فریب‌کار را نشان می‌دهد، حق‌السکوتی بود که ملای آشتیانی از مظفرالدینشاه گرفت. از
۲۲ میلیون وامی که مظفرالدین‌شاه از روسیه گرفت تا خرج سفرش به اروپا کند، سهمی به دلالان طفیلی معامله‌ها داد، سهمی هم بین بزرگان دربار بذل و بخشش شد، یک محل مصرف آن وام هم، حق‌السکوتی بود که به ملای آشتیانی داده شد.
یکی از دلایل استقراض از روسیه و انگلیس، خروج از بحران اقتصادی بود که در شهرهای مختلف باعث شورش‌های پِیاپی مردم علیه حکومت قاجار می‌شد. این شورش‌ها اغلب سرکوب می‌گردید، یکی از این شورش‌ها که در مهر
۱۲۸۰ کشف و خنثی شد، حاکمیت را از تهدید قیام شهری برای سرنگونی قاجار مطلع کرد.
راوی: ایدئولوژی نهضت مشروطیت ص
۱۵۱: «نشانه‌ی طغیان عمومی در نیمه ۱۳۱۹قمری (۱۲۸۰ شمسی) به چشم می‌خورد. در جمادی الاول ۱۳۱۹ به‌دنبال نشر اوراق انقلابی در تهران، جمعی دستگیر شدند. عده‌شان به هفتادتن می‌رسید و در میان آنان کارگذاران دولت و دربار، معلم و ملا بودند. این اوراق حکایت می‌کرد که نقشه‌ی برپا کردن شورشی را ریخته‌اند. به قراری که معلوم شد شورشیان می‌خواستند گرانی ارزاق را بهانه کنند، مردم را بشورانند و روز هجدهم جمادی‌الاول به سوی قصر سلطنتی روان گردند. و عزل صدراعظم و تأسیس حکومت ملی را بخواهند.
به تعبیر موسیونوز بلژیکی، شورشیان بر آن بودند که شیوه انقلابیان فرانسه را در حمله به کاخ ورسای به‌کار ببندند. نوشته‌اند که در نارضامندی مردم و احساسات ملی تردیدی نیست. اگراین توطئه کشف و خنثی نمی‌گردید آشوبی در شهر برمی‌خاست.»

تاثیر سه وام بزرگ:
در چنین شرایطی، فساد دربار هم بحران مالی را تشدید می‌کرد. و برای جبران خزانه به مردم فشار می‌آورد. و برای سفر به اروپا وام می‌گرفت. سه وام بزرگی که پشت سر هم از روسیه و انگلیس گرفته شد، نه تنها کمکی به حل بحران مالی حکومت نکرد، بلکه با توجه به کیفیت شرایط قرض و نحوه خرج یا ولخرجی‌های آن توسط شاه، بر شدت بحران اقتصادی کشور افزود.
وام اول از روسیه: دی ماه
۱۲۷۸: مبلغ بیست و دو میلیون مناتی (برابر با دو میلیون و چهارصد هزار لیره)
وام دوم از روسیه، فروردین
۱۲۸۱: مبلغ ده میلیون منات
وام سوم از انگلیس: فروردین
۱۲۸۲: مبلغ دویست هزارلیره.
قرض گرفتن از دو همسایه‌ی زورمند استعمارپیشه، دست و پای کشور را بست و دو دستی تسلیم آنها کرد. چرا که علاوه بر این‌که ایران را برای سالها به این کشورها مقروض می‌کرد، برای هر وامی هم، وثیقه گرانی از گمرک کشور گذاشته می‌شد، یا امتیازهایی به استعمار داده می‌شد.
برای وام اول درآمد کل گمرک کشور بجز گمرک فارس و بنادر خلیج به گرو روس‌ها رفته بود.
برای وام دوم حکومت ایران پذیرفت که تعرفه‌ی گمرکی به نفع روس‌ها تغییر کند و امتیاز راه شوسه جلفا- قزوین به بانگ استقراضی روسیه داده شد..
برای وام سوم نیز عایدات صیادی بحر خزر در گرو انگلستان گذاشته شد.
اقدام دیگر دولت برای خروج از بحران اقتصادی و نجات حکومت تلاش برای اصلاح امور مالی بود. که از زمان امین‌الدوله، یعنی از همان ابتدای روی کار آمدن مظفرالدینشاه پیگیری شده بود.
مستشاران بلژیکی به‌ریاست فردی به‌نام نوز (
noze) از سال۱۲۷۸ برای اصلاح امور مالی بر سر کار گمرکات ایران گذاشته شده بودند، طرحی را برای تعدیل مخارج دربار و همچنین تساوی مالیاتی و استقرار یک نظام واحد اخذ مالیات ارائه دادند.
البته هدف اقدامات موسیونوز بلژیکی برای ایجاد یک نظام واحد مالیاتی در کل کشور، و تنظیم یک نظام مالیات بگیری از سراسر کشور توسط دولت مرکزی بود که در نهایت منافع روس‌ها را که بر دربار و حکومت تسلط داشتند، تأمین می‌کرد.

مخالفت درباریان و ملایان مرتجع:
اما این طرح هم درباریان را برای مخالفت برمی‌انگیخت و هم ملایان مرتجع و ثروتمند را. براستی چرا؟
در این طرح، روال فئودالی جمع‌آوری مالیات یعنی باج‌گیری‌های خوانین و حکام محلی برچیده می‌شد. و یک گمرک واحد سراسری تشکیل می‌شد. و این چیزی بود که منافع همه‌ی مدافعان نظام ارباب رعیتی از شاهزادگان و خوانین گرفته تا روحانیان مرتجع را تهدید می‌کرد.
ایدئولوژی نهضت مشروطیت: ص
۱۱۷: «نقشه‌ی امین‌السلطان و نوز در اصلاح مالی و کاستن مخارج داخلی با مخالفت مصمم گروه درباریان برخورده. دسته‌ی درباریان آذربایجانی هم از جهت دشمنی با صدراعظم و هم از جهت نقش شخصی خویش به شاه قبولانده‌اند که آن، نقشه‌ی مهلکی است. بدین معنی که… قدرت مطلق پادشاه را محدود می‌کند، تثبیت درآمد مملکتی بر اساس تساوی مالیاتی مایه‌ی رنجش روحانیان می‌گردد و ممکن است آنان را وادارد که شورشی برپا سازند.»
ایران در قرن بیستم: پان پیر دیگارو… : ص
۲۴: «می‌بایست گمرکات را برای قرار دادن زیر نظارت خزانه‌داری به‌کلی بازسازی کرد و از چنگ امتیازداران خصوصی که اغلب تجار بزرگ بودند که اجاره دهات را از دولت می‌خریدند، خارج ساخت. این اصلاحات را مأموران بلژیکی که به استخدام دولت ایران درآمده بودند و زیر نظر ژوزف نوز خدمت می‌کردند به عهده گرفتند. نخستین تدابیری که در ۱۹۰۱ به موقع اجرا گذاشته شد، مالیات دریافتی از ایرانیان را به سطح مالیات‌هایی می‌رساند که از شرکت‌های خارجی اخذ می‌شد. و موجب کاغذبازی‌های فراوان می‌شد و تقلب را دشوار می‌ساخت.»
ملایان مرتجع، از یکطرف بواسطه ارتباط خود با متنفذین درباری و از طرف دیگر با استفاده از منابر و مساجدی که در آن زمان محل تجمع مردم بود، تلاش می‌کردند بر تحولات در جهت منافع خود تاثیر بگذارند.

یک نمونه دخالتهای ملایان مرتجع علیه اصلاح امور مالی:
یک نمونه‌ی دخالت‌های برخی ملایان مرتجع و تاثیر بر روند تحولات در ماجرای برکناری امین‌الدوله بود که می‌خواست برای خروج از تنگنای مالی، به بازار بین‌المللی پول را بیاورد و در پی استقراض از فرانسه و هلند و بلژیک بود. اما روسیه و انگلیس از این اقدام راضی نبودند و می‌خواستند این کار سرنگیرد. روسیه که مخالف جدی امین‌الدوله بود می‌خواست با توطئه چینی حکومت او را براندازد. یکباره ملایان از منابر ندای اعتراض علیه امین‌الدوله برداشتند.
از گزارش وزیرمختار انگلیس: هاردینگ، به سالیسبوری،
۱۷نوامبر ۱۸۹۷ (۱۲۷۶ شمسی) نقل از ص ۱۱۱ ایدئولوژی نهضت مشروطیت آدمیت: «این ملایانی بودند که امین‌الدوله نسبت به مقاصد و نفوذ آنان بی‌اعتنا بود و در مقابل طمع‌کاری‌شان مقاومت مستمر بخرج می‌داد. … ملایان در حمله بر دولت از ترغیب و همکاری فعال سفارت روس بر خوردار بودند و آشکارا عزل امین‌الدوله را خواستند.
این قبیل ملایان که برای پیش‌بردن اغراض اقتصادی و سیاسی خود، از فتنه‌انگیزی و توطئه‌چینی‌های مذهبی استفاده می‌کردند، با اوباش شهر نیز همدستی داشتند.
ایدئولوژی نهضت مشروطیت: ص
۱۱۱: «میرزاحسن آشتیانی مجتهد با سیاست روس دمساز بود. به‌علاوه ملایان به‌منظور بی‌اعتبار کردن حکومت (امین‌الدوله) در پی حادثه آفرینی بودند. بدین معنی که دسته‌ای را تحریک کردند که به محله یهودیان هجوم آورند و مردم را آزار برسانند. اما امین‌الدوله پیشدستی کرد به آنجا سرباز فرستاد و چند تن از فتنه‌انگیزان را از جمله حاج کاظم ملک‌التجار که از سران اوباش شهر واز عمال سفارت روس بود تبعید ساخت.
مخالفت با طرح اصلاح مالیة کشور، در اصل به‌خاطر حساب و کتاب پیدا کردن مالیات‌ها و از میان برداشته شدن تبعیض در مالیات گیری بود و طبیعی بود که آن دسته از رجال زمین‌دار و روحانیان بزرگ زمین‌داری که در نظام بی‌حساب و کتاب فئودالی، از آن تبعیضات بهره‌مند می‌شدند طرح اصلاح مالی را مانع کار خودشان ببینند.
ایدئولوژی نهضت مشروطیت: ص
۱۳۷: خوانین «از محصولات ده که به شهر می‌آمد نیز عوارض راهداری می‌گرفتند. مجموع این ارقام نوعی گمرک داخلی را می‌ساخت. زورستانی راهدارخانه‌ها از محصول برزگران هم جای خود را داشت.»
هدف مخالفت‌های صاحبان زمین و کسانی که از اصلاح امور مالی ضرر می‌کردند با اصلاح مالیه حفظ منافعی بود که با نظام جدید مالی از دستشان می‌رفت. اما برای عوامفریبی، ظاهر این مخالفت‌ها دفاع از دین و اعتراض به سپردن اختیارات مردم مسلمان ایران به کافران و مسیحیان و بیگانگان بود.
از گزارش هاردینگ به لنسداون: مارس
۱۹۰۳: «ملایان طرح‌های نوز را چنین تحریف کرده‌اند که افراد نصرانی، مأمور تحصیل مالیات اراضی مسلمانان شده‌اند» همچنین ملایان «رواج بابیگری و استخدام روزافزون فرنگان و ارمنیان را در دستگاه حکومت عنوان کرده‌اند!».

دعوا بر سر چه بود:
در مطالعه‌ی شرح مخالفت‌های برخی ملایان علیه امین‌السلطان و عین‌الدوله، اگر به اغراض اصلی آنها که حفظ منافع کلانشان از بقای نظام باجگیری و چاپیدنهای فئودالی بود توجه نکنیم، ممکن است چنین تصور بشود که این مخالفت‌ها آنطور که برخی ملایان هم تبلیغ می‌کنند، مبارزه‌جویی علیه نفوذ بیگانه بوده. در حالی که دعوا بر سر چاپیدن ملت مظلوم ایران بود. از یکطرف استعمار تلاش می‌کرد که با برقراری یک نظام مالی مرکزی، گمرک متمرکز بگذارد و از طرف دیگر، حاکمیت استبدادی می‌خواهد قدرت خودش را حفظ کند، زمین‌داران بزرگ و تجار و ملایان وابسته به آنها هم، می‌خواهند منافع خودشان را از دست ندهند و اگر هم شد بر موج اعتراضات مردم سوار بشوند، تا بلکه بتوانند قدرت خودشان را افزایش بدهند و یا در قدرت شریک بشوند.

فتنه‌گری ملایان مرتجع:
در مهرماه سال
۱۲۸۲، یک اقدام سختگیرانه‌ی عین‌الدوله دستاویز به دست ملایان داد تا افکار عمومی را علیه عین‌الدوله بشورانند.
راوی: تاریخ مشروطه کسروی: ص
۳۳: «میانه‌ی طلبه‌های مدرسه محمدیه با طلبه‌های مدرسه صدرکشاکش و زدوخوردی رخ داد. چون مدرسه محمدیه موقوفات بیشتر می‌داشت، طلبه‌های مدرسه‌ی صدریه می‌کوشیدند به آنجا دست یابند و خود بنشینند. … طلبه‌ها با دگنک و قمه به جان هم‌دیگر افتادند… یکی از آنان به خانه‌ی سیدعبدالله بهبهانی… پناهید.»
دعوای طلبه‌ها که برای گرفتن زمین‌های وقفی، به جان هم افتاده بودند، توسط آخوندهای بزرگتری پشتیبانی می‌شد. امام جمعه‌ی تهران که با دربار بود پشت یک گروه بود که با اشاره‌ی او طلبه‌ها با دگنک و قداره بر سر بهبهانی و همراهانش ریختند. و یک دسته‌ی دیگر از طلبه‌ها به پشتیبانی از بهبهانی برای گرفتن زمین‌ها به دعوا برخاستند.
تاریخ مشروطه کسروی: ص
۳۴: «عین‌الدوله دستور دستگیری طلبه‌ها را داد، و برای آن که… چشم‌ها را بترساند، سختگیری بسیار نمود. چهارده تن از طلبه‌ها را دستگیر ساختند، … همه را در گاری نشاندند و از خیابانهای تهران گذرانیده، به لشکرگاه که بیرون شهر می‌بود برده و در آنجا به همگی چوب زدند و پس از یکی دو روز همه را به استرها نشانده و هر هفت تن را به یک زنجیری بستند و روانه‌ی اردبیل گردانیدند.»
در حالی که بحران مالی هم‌چنان وجود داشت و استقراض از خارج هم دردی را درمان نکرده بود، به اجرا گذاشتن تعرفة جدید گمرکی که گروه بلژیکی نوز طرح کرده بودند، موج اعتراض بازرگانان را بر انگیخت.
اعتراض بازرگانان به این دلیل بود که از کالاهایی که از روسیه وارد می‌شد عوارض کمتری گرفته می‌شد، و به‌خصوص تُجاری که با کشورهای دیگر از جمله انگلیس مراوده داشتند زیان می‌کردند.
در نیمه دوم اسفند
۱۲۸۳ که مصادف با ایام محرم بود اعتراض علیه موسیو نوز اوج گرفت. سیدعبدالله بهبهانی علیه نوز سخن گفت. و طلاب با او همراهی کردند. در همان ایام نیز روحانیان مخالف عین‌الدوله، عکسی از مسیو نوز بلژیکی، رئیس گمرکات را که در یک مهمانی بالماسکه عبا و عمامه پوشیده بود، در میان مردم منتشر کردند.
مشروطه کسروی: ص
۳۷: «این بزم در دو سال پیش بوده، ولی این زمان که از یک‌سو مردم از گمرک و کارکنان بلژیکی آن سخت آزرده بودند، و از یک‌سو بهبهانی از عین‌الدوله رنجیدگی می‌داشت، و از یک‌سو کارکنان اتابک، بیکار ننشسته، از عین‌الدوله به کارشکنی می‌کوشیدند، این پیکره (عکس) را… به دستاویز این‌که نوز به اسلام استهزاء و… توهین کرده، به ناله و نکوهش برخاستند»
مخالفان دولت، طلبه‌های علوم دینی را وادار می‌کردند که با در دست داشتن این عکس به مجالس روضه‌خوانی وارد شوند و فریاد بزنند که چه نشسته‌اید که دین از دست رفت، اسلام پایمال شد و مسلمانی به باد رفت و آن مجالس را به هم بزنند. درخانه‌ی بهبهانی که با عین‌الدوله مخالف است و طرفدار رقیب او اتابک امین‌السلطان و در مجالس روضه‌یی که او برپا می‌کند، این شور و غوغا بلندتر است. بازار نیز در این مخالفت‌خوانی‌ها سنگ‌تمام می‌گذارد.

چند و چون تعرفه‌ی گمرکی:
از آنجا که اولین حرکت بازرگانان در جنبش مشروطه خواهی، از همین قضیه‌ی مخالفت با تعرفة گمرکی شروع می‌شود، مقداری در چند و چون این تعرفه که پیرامون آن موجی از مخالفت برخاست دقت می‌کنیم.
تغییر تعرفة گمرکی به نفع بازرگانان روسیه، یکی از شرایط دومین وامی بود که اتابک برای تأمین مخارج سفرهای مظفرالدینشاه، از روسیه گرفت.
در روال گمرکی که پیش از آن وجود داشت، برای همه نوع کالای وارداتی، پنج درصد گمرک تعیین شده بود. نوز قاعده‌ی ثابت بودن پنج درصد برای هر نوع کالا را برداشت. و برای کالاهای ضروری مورد احتیاج عام، با کالاهای تجملی گمرک متفاوتی قرارداد.
ایدئولوژی نهضت مشروطیت ص
۱۳۷: در گزارش رسمی نوز آمده است: «در تثبیت قاعده‌ی صدی پنج، این معنی رعایت نمی‌گردید که آیا جنس وارد شده برای تغذیه و رفع احتیاجات یومیة عموم اهالی مملکت است؟ و یا مخصوص تجمل و لوازم غیرواجبة طبقه اعیان و متمولین است»
نتیجه تعرفة گمرکی جدید این بود که از گمرک کالای مورد مصرف همگانی کاسته می‌شد و بر گمرک اشیای تجملی افزوده می‌شد. از آنجا که کالای صادره از روسیه به ایران، بیشتر کالاهای مصرف همگانی، و برعکس، کالاهای انگلیس که به ایران صادر می‌شد، بیشتر کالای تجملی بود، روسیه در برداشته شدن قاعده‌ی صدی‌پنج گمرک نفع داشت. و انگلیس ضرر می‌کرد».
این‌جا معلوم می‌شود که مخالفت برخی ملایان با این تعرفه، نمی‌تواند انگیزه‌ی دفاع از منافع مردم داشته باشد. به‌خصوص که اخباری هم درباره گرفتن امتیازات و رشوه از حکومت در وقایع آن روزها ثبت شده.

شکست طرج اصلاح مالی:
خلاصه این‌که بحران مالی هم‌چنان برطرف نشدنی باقی ماند و نقشه‌های اصلاح مالی هیچ‌کدام به ثمر نرسیدند چرا که نظام فئودالی حاکم قابلیت اصلاح نداشت. بنابراین هر کوششی به هدر می‌رفت. و این غیرقابل حل بودن بحران از دید ناظران آگاه هم دور نمانده بود و به آن اعتراف می‌کردند.
ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران. ص
۱۴۰: از گزارش لنسداون انگلیسی، در ۳۱ ژانویه‌ی ۱۹۰۵: «تا وقتی که قدرت عالی حکومت در دست طبقه حاکم فعلی باشد، به اجرا درآوردن این نقشه‌های اصلاحی مشکوک می‌نمود»
بحران نه تنها حل نمی‌شد، بلکه روز به روز بر کسر بودجه دولت افزوده می‌شد و حاکمیت برای پرکردن خزانه‌ی خالی خود، بر مالیات ها می‌افزود و در نتیجه، نارضایتی‌های بازرگانان و سایر اقشار و طبقات بیشتر می‌شد.
ایدئولوژی نهضت مشروطیت: ص
۱۴۱: «یکصدهزار لیره‌ای هم که در حکومت عین‌الدوله از بانک شاهنشاهی وام گرفته شد چاره‌گر آن بحران نبود»

ادامه دارد...



سایر قسمت‌های همین مطلب:
                                                         خوانشی نو از انقلاب مشروطه (۳۸)
خوانشی نو از انقلاب مشروطه (۲۲)       خوانشی نو از انقلاب مشروطه (۴۴)

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

🔴 خامنه‌ای بازنده استراتژیک به مناسبت دومین سالگرد جنگ غزه

🔴آیا سلطنت‌طلبان واقعاً ملی‌گرا هستند؟