۱۰تیر۱۴۰۰
تجربهی موفق دموكراسی و پلورالیسم
فهرست فصل سوم:
فصل سوم – تجربهی موفق دمکراسی و پلورالیسم
آزمون نوین اتحاد عمل سیاسی
دینامیسم فراگیری در شورای ملی مقاومت
شورا در بر گیرندهی تمامی نیروهای مردمی
شک غیر علمی
دربارهی ۶ماه و یک رأی
آزمون نوین اتحاد عمل سیاسی
شورای ملی مقاومت كه به دلیل بافت و ساخت و هویت نیروهای تشكیل دهندهاش و به دلیل مشی مبارزاتی و راه و رسم سیاسیش ادامه و تكامل تاریخی مبارزات مشروطیت و مصدق كبیر است، ویژگیهای منحصر به فردی دارد كه به آن شناخته میشود. اولین ویژگی چشمگیر شورای ملی مقاومت كه آن را به مثابه یك میراث ارزشمند تاریخی ممتاز میكند پایداری و وفاداری آن به اصول بنیادین خود و در رأس آنها پایداری در امر سرنگونی تام و تمام رژیم ضدبشری خمینی و مرزبندی قاطع و سازشناپذیر با این دشمن اصلی مردم و میهن است. هم از این روست كه سلامت و پاكیزگی صفوف این آلترناتیو همواره حفظ شده است. دومین ویژگی، خصلت فراگیری شورا ست كه جداگانه به آن خواهیم پرداخت. ویژگی سوم اتحاد عمل سیاسی در كادر تصمیمگیری شورایی است. برای اولین بار تاریخ معاصر ایران صاحب یك تجربهی افتخارآمیز از كار دستجمعی و آزمون دموكراسی و پلورالیسم در كادر یك ائتلاف موفق سیاسی است. این شورا یك تجربه نوین هدایت و تصمیمگیری شورایی را عرضه میكند كه تاریخ مبارزات ایران از فقدان آن رنج میبرده است. چهارمین ویژگی شورای ملی مقاومت به مثابه آلترناتیو رژیم خمینی، داشتن برنامه، سیاست و طرحهای مشخص با ویژگیهای دموكراتیك و ترقیخواهانه است. شورا پیشاپیش برنامه و طرحهای خود را منتشر كرده و نقطه نظرهایش روشن، علنی و اعلام شده است. نكتهی پنجم صحت و اعتبار تحلیلها و نقطهنطرهای اعلام شدهی شورا است. فیالمثل نقطهنظر شورا در مورد تضادهای درونی رژیم و روند رشد آن، در مورد فرضیهی كاذب استحاله، در مورد جنگ و صلح در درگیری رژیم با عراق و فقدان ظرفیت صلحپذیری رژیم و در مورد اضداد مقاومت و... بالاخره به عنوان آخرین نكته بایستی از استواری شعارها و خطمشی و مواضع شورای ملی مقاومت نام ببریم كه هر كدام طی این ۱۳ سال در صحنهی عمل نیز آزمایش شده و صحت خود را به اثبات رسانده است.
دینامیسم فراگیری در شورایملی مقاومت
شاید برجستهترین ویژگی ساختاری شورای ملی مقاومت را بایستی در خصلت «فراگیری» آن جستجو كرد. این ویژگی صرفاً ناشی از یك قرارداد یا فرم نیست بلكه ریشه در محتوا و بنیاد معماری شورای ملی مقاومت دارد و به همین جهت شایان توجه و بررسی عمیقتری است. با این وجود به نظر میرسد هنوز به اندازهی كافی معرفی و شناخته نشده است. در یك كلام ورود به شورای ملی مقاومت و همكاری با این شورا برای آزادیخواهان ایرانی (دركادر نه شاه نه خمینی) تا آنجا فراهم و هموار و راهگشاست كه به این اعتبار میتوان شورا را میعادگاه همیشگی آزادیخواهان نامید.
برای ورود به بحث از توضیحات مسئول شورای ملی مقاومت كمك میگیریم. در كنفرانس رادیو ـ تلویزیونی مسئول شورا (دیماه ۱۳۷۱) سؤال زیر مطرح شده است:
سؤال: شورای ملی مقاومت ایران به عنوان یك ائتلاف سیاسی و به عنوان یك جبههی نیروهای آزادیخواه مردمی و انقلابی، برای جلب نیروها و چهرههای جدید به شورا چه كاری صورت داده؟ دیگر این كه گاه میپرسند آیا به نظر شما شورا برای همهی نیروهای آزادیخواه جا باز كرده و آنها وارد شورا شدهاند و آیا اصلاً نیروی آزادیخواهی مانده كه وارد شورا نشده باشد؟
جواب: مسئول شورای ملی مقاومت در پاسخ به این سؤال توضیحات مبسوطی داده است كه ما بخشهایی از آن را كه مستقیماً به این مبحث مربوط میشود آوردهایم:
«شورا امروز به مثابه یك پارلمان در تبعید و یك مجلس قانونگذاری... عمل میكند و نه به عنوان جبهه... چرا كه در جبههها معمولاً احزاب بر اساس تعادل قوا با هم ائتلاف سیاسی میكنند و توافقها و تقسیمبندیهایی بین خودشان انجام میدهند... بنابراین علیالعموم شخصیتهای منفرد چندان جایی ندارند و خلاصه اتحاد و ائتلاف دقیقاً تابع میزان نیرو و یا قدرت نظامی جریانات مختلف است».
مسئول شورای ملی مقاومت سپس ضمن اشاره به سابقهی این بحث در سال ۱۳۶۰در هنگام شكلگیری و برگزاری اولین اجلاسیه شورا، از برخی نیروها و احزاب نام میبرد كه در همان موقع خواستار تشكیل جبهه و رابطهی جبههیی بودند و حتی به صراحت در حضور دیگر اعضای شورا به كرات یادآوری میكردند كه فقط به خاطر حضور سازمان مجاهدین خق ایران وارد این ائتلاف شدهاند. مسئول شورا سپس چنین توضیح میدهد:
«اگر ما این حرف (جبهه) را میپذیرفتیم طبعاً طرف حساب این جبهه كسی غیر از مجاهدین (به عنوان یك سازمان گسترده با توانمندی سیاسی و نظامی چشمگیر) نمیتوانست باشد. اما ما این را درست تشخیص ندادیم كه بر اساس «عدد» و «رقم» و «نیرو» وارد كنش و واكنش سیاسی بشویم. زیرا از آغاز قصد چیزی گرفتن و چیزی دادن و بده و بستان سیاسیكارانه نداشتیم. مسئولیت ما این بوده و هست كه تا جایی كه در توان داریم خرابكاریهای خمینی را اصلاح كنیم و با رنج و رزم همین نسل جبران كنیم. بنابراین ایدهی جبهه را كه در منطق سیاسی صرف ناحق هم نبود و دستاندكاران امور سیاسی به خوبی میدانند كه رسم رایج دنیای سیاست است نپذیرفتیم. به عكس، آن روز ما دنبال این رفتیم كه: سازمان مجاهدین یك رأی، یك شخصیت منفرد و مستقل هم یك رأی. فقط كافیست كه در مصوبات مخالف نباشیم، یعنی چیزی كه تصویب میشود مورد مخالفت سازمانهای عضو شورا نباشد...»
بدین ترتیب مكانیسم «رأی متساوی» و یا «هر عضو یك رأی» كه توسط مسئول و اعضای شورا در ذات آن تعبیه شده و در اساسنامه شورا قید شده مهمترین پایهی آن چیزیست كه از آن به نام خصلت «فراگیری» شورا یاد كردیم. این قانون در تركیب با عنصر دیگری كه «عمر ۶ ماهه (موقت)» شورا و دولت موقت باشد راه حل نوینی را ارائه كرده كه «دینامیسم فراگیری» شورای ملی مقاومت از آن سرچشمه میگیرد. «۶ماه و ۱رأی» رمز بسیاری از راهگشاییهایی است كه شورای ملی مقاومت از آن برخوردار است. و شاید این همان اتمامحجت تاریخی برای تمامی مشتاقان آزادی ایرانزمین باشد. كلیدی كه تمامی درها را به روی آزادیخواهان ایرانی با هر نوع گرایش فكری،اجتماعی و سیاسی برای همكاری با این آلترناتیو گشوده است.
شورا دربرگیرندهی تمامی نیروهای مردمی
مسئول شورای ملی مقاومت در ادامهی پاسخ خود به سؤال مطرح شده میگوید:
«شما شورا را محل تجمع نیروهای آزادیخواه، مردمی و انقلابی خواندید... باید خاطرنشان كنم كه شرط عضویت و گردهمایی در شورا «انقلابی» بودن به معنی دقیق و فنی كلمه نبوده و نیست. بگذارید به اختصار بگویم كه لازمهی عضویت در شورا، نفی شاه و خمینی و پایبندی به اصول استقلال و آزادی و التزام به مصوبات شورا بوده و هست. این نه فقط انقلابیون بلكه نمایندگان عموم اقشار و طبقات مردم ایران را كه خواهان آزادی و استقلال و بری از دیكتاتوری و وابستگی هستند شامل میشود. پس شورا بر خلاف یك سازمان یا حزب و جبههی انقلابی، خصلت فراگیر دارد و برای همهی اقشار و نیروهای مردم جا باز كرده و باید هم میكرد».
شك غیرعلمی
مسئول شورا: در مورد سؤال بعدی شما... اگر منظورتان از «نیروی آزادیخواهی» كه وارد شورا نشده، بهطور عام شخصیتهای منفرد و مستقل در داخل یا خارج ایران است، اصولاً تصمیم اخیر شورا (گسترش و افزایش اعضا) مبتنی بر افزایش شمار این عناصر در شوراست و... این راه برای همهی شخصیتهای ذیصلاح و متقاضی باز بوده و هست و خواهد بود. یعنی كسانیكه در عمل التزام به آزادی و استقلال را بپذیرند و سابقهشان هم گواه این امر باشد...
اما اگر منظورتان از «نیروهای آزادیخواه» جریانهای سیاسی است فكر میكنم این سؤال را نه از ما (شورا) بلكه باید از خود آن نیروها یا جریانهای مفروض به عمل آورد. یعنی میخواهم بگویم كه مخاطب این سؤال، شورای ملی مقاومت ایران كه طی ۱۲ ـ ۱۰ سال همهی كارهایش را در زمینه اتحاد نیروها انجام داده نیست... این شورا از روز اول هم دست وحدت و اتحاد دراز كرده... و هیچگاه تضادها و اختلافات عقیدتی و التزامات سنگین یا «عدد» و «رقم» نیرو یا امكانات و تواناییهای دیگر جهت عضویت در شورا قایل نشده است. بنابراین بهتر است اگر یك حزب و تشكل و جریان آزادیخواهی با اسم و رسم مشخص سراغ دارید، علت وارد نشدن به شورا را از خود آنها بپرسید... آنچه من میتوانم بگویم این است كه همهی جریانها و احزاب و سازمانها شناخته شده و آزمایش خود را در این ۱۵ سال حاكمیت رژیم خمینی پس دادهاند و در تجربه هیچ چیز مبهمی وجود ندارد...».
به راستی همچنانكه مسئول شورا اشاره میكند؛ پس از عبور از پروسهی ۱۵ سالهی (حاكمیت خمینی) و روشن شدن همهی صفبندیها و آزمایشها، شاید طرح این سؤال كه «آیا نیروی آزادیخواهی وجود دارد كه هنوز به شورا نیامده باشد»! ناشی از یك وسواس یا شك غیرعلمی باشد به خصوص كه شورای ملی مقاومت طی ۱۳ سال گذشته همواره پیام دهنده و دعوت كننده بوده و مسئول شورا نیز در مصاحبهها و پیامهای متعددش به هرگونه سؤال یا ابهام احتمالی و مقدّر نیز كه ممكن است مانع از فهم شورای ملی مقاومت شده باشد پاسخ داده است. ضمناً حیطهی همكاری با شورا نیز همواره گشوده بوده تا هر نیروی داوطلب به هر میزان كه خودش تمایل داشته باشد با شورا همكاری یا همسویی كند. بهعنوان مثال؛ پیام زیر كه در سال ۱۳۶۳ توسط مسئول شورای ملی مقاومت خطاب به تمامی نیروها و شخصیتهای آزادیخواه ارسال شده بهاندازهی كافی گویا بهنطر میرسد:
«... از آنجا كه شورای ملی مقاومت خواستار ممانعت از انفعال و به هدر رفتن استعدادات و نیروهای مختلف ملت ایران و خواستار فعال شدن و مشاركت نمودن عموم اشخاص و نیروهای آزادیخواه و مستقل است، یكبار دیگر یادآوری میكنم كه همهی آزادیخواهان و استقلالطلبان ایران میتوانند به هر درجه و میزانی كه مایل باشند با این شورا همكاری نموده و یا لااقل با آن در مسیر سرنگونی رژیم خمینی كه دشمن آزادی و استقلال ایران است هم قدم و هم جهت شوند».
دربارهی ۶ ماه و ۱ رأی
بار دیگر بدون هیچ مبالغهیی باید گفت كه راهحل «۶ ماه و ۱ رأی» كه بهای آن با رزم و رنج بیدریغ پرداخته شده گستردهترین و فراگیرترین چارچوب را برای گردآمدن تمامی مشتاقان آزادی حول شورای ملی مقاومت فراهم كرده است. در یك كلام اگر درد درد «آزادی» و اگر درمان كنار زدن رژیم خمینی یعنی «دشمن آزادی» است، با این كلید تمامی درها را میتوان گشود و هرگونه تردیدی را باید كنار زد. برای توضیحات بیشتر به مصاحبهی آقای مسعود رجوی، مسئول شورای ملی مقاومت در بهار سال ۱۳۶۱ مراجعه میكنیم:
آقای رجوی معتقد است كه «۶ماه و ۱ رأی» به مسایل زیر پاسخ داده است:
۱ ـ پاسخ به مسائل مبرم و موضعی:
ـ ما را اساساً از ورود در مباحث «من چند رأی؟» و «تو چند رأی؟ و همهی عواقب زیانبار احتمالی آن بر علیه جنبش و آلترناتیو بینیاز میكند.
ـ وحدت درونی شورا را استحكام میبخشد.
ـ راه و حق متساوی را برای آنهایی كه شرایط ورود به شورا را دارند ولی هنوز نیامدهاند به غایت باز میگذارد.
ـ مهمتر از همه از هرگونه تحمیل شورا (و اعضای آن) و دولت موقت به مردم ایران مانع شده و از ایجاد كمترین مانع در برابر انتخابات آزادانهی مردم و شائبهی هرگونه «جاخوش كردن» بعدی دولت موقت و شورا ، احتراز میكند.
۲ ـ پاسخ به مسائل فنی
الف ـ به این سؤال كه آیا اتحاد اعضای شورا تاكتیكی است یا استراتژیكی پاسخ نهایی داده است. اگر چه پاسخ دقیق سؤال را بایستی در ماهیت ایدئولوژیكی و طبقاتی هر عضو شورا و نحوهی تلقی او از اصول و برنامههای مشخص شورا جستجو كرد... اما اكنون مسألهی ۶ ماه و ۱ رأی پاسخ عمومی را میدهد: «شرط همكاری در شورا... مقید بودن به یك ائتلاف و اتحاد استراتژیكی نیست و بدون اینكه بخواهیم انتظارات ذهنی ایجاد كنیم، در كادر برنامه و مصوبات شورا به آزمایش ۶ ماهه (بعد از سرنگونی خمینی ) قناعت كردهایم. آزمایشی كه بهطور توأم هم دست ملت ایران و هم دست تك تك اعضای شورا را در انتخاب نهایی خود در شرایطی كاملاً دموكراتیك باز میگذارد.
ب ـ دومین مشكلی كه حل میشود مشكل كم و كیف هر یك از اعضای كنونی یا آیندهی شوراست. یعنی مسألهیی كه تا كنون به صورتهای مختلف از صحبتها و نوشتههای رسمی گرفته تا حرفهای درگوشی عنوان شده و از خود من نیز تا كنون صدها بار بهطور شفاهی و كتبی پرسیدهاند كه فیالمثل فلان سازمان یا نیروی عضو شورا «چند نفر» است؟ یا «چه كاری از آن برمیآید»؟ و غیره... ما با پذیرش یك رأی مساوی برای همهی سازمانها و گروههای عضو شورا این مشكل را نیز از اساس از موضوعیت انداختیم. یعنی وقتی پذیرفتیم كه چه سازمان مجاهدین خلق و چه حزب ... و چه سایر نیروها و چه حتی یك شخصیت تنها، همگی دارای یك رأی هستند و وقتی پذیرفتیم كه تصمیمات شورا به شرط عدم مخالفت سازمانهای عضو (چه مجاهدین و چه یك تشكل ۲۰ ـ ۱۰ نفره) اتخاذ میشود، فكر میكنم دیگر مطالبی از این قبیل كه هر سازمانی چند نفر است؟ و چه تعداد هوادار دارد و... موضوعیتی برای طرح و ایجاد مشكل و سوءتفاهم نخواهد داشت. نتیجه:
«شورا به شرط التزام نیروهای مستقل (ناوابسته) به برنامه و مصوباتش بهطور عام به همهی گرایشات و تمایلات ملی، مردمی، ترقیخواهانه، انقلابی، اسلامی و غیراسلامی خوش آمد گفته و صرفنظر از عدد و رقم و تعداد و توانایی سیاسی یا نظامی آنها، در حیطهی تصمیمات شورا برای آنها حق رأی و نظردهی متساوی قائل شده است».
«بنابراین خواهش میكنم از این پس دیگر... سؤال نكنید كه پس "فاصله كمی و كیفی مجاهدین با دیگران" چه شد؟! اگر فیالواقع چنین فاصلهیی در كار است به اعتقاد مجاهدین و بر اساس همان مسئولیتی كه از آغاز پذیرفتهاند، هرگز آن را به محاسبهی عددی و رقمی نكشانید. ما در حال عمیقترین انقلاب تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران هستیم. موضوع این انقلاب انسان اجتماعی ایرانی است كه به امید و اعتمادش به شدت خیانت شده و تا اعماق دل جریحهدار و خستهاش كردهاند. اگر شما مبشر شفا و رحمت و رهایی برای این خلقید، اگر میخواهید فدیهی راه "آزادی انتخاب" او بشوید، از محاسبات و حسابگریهای رایج سیاسی بالكل دست بشویید
---------------------------------------------------------
-------------------------------------------------------------
---------------------------------------------------
---------------------------------------------
----------------------------------------------------
----------------------------------------------------
----------------------------------------------------
----------------------------------------------------
----------------------------------------------------
----------------------------------------------------