🔴آیا سلطنتطلبان واقعاً ملیگرا هستند؟
نقاب ملیگرایی برای پوشاندن چهره واقعی سلطنت طلبان
آیا سلطنت طلبان واقعا ملیگرا هستند؟
۱. نقاب دموکراسیخواهی و ملیگرایی
سلطنتطلبان و بهویژه رضا پهلوی، خود را با شعارهایی چون «دموکراسی»، «ملیگرایی» و «آلترناتیو بودن» معرفی میکنند. اما تجربههای اخیر بهروشنی نشان داد که این شعارها بیشتر یک نقاب سیاسی است تا واقعیتی عملی. نمونه بارز آن در ماجرای «جنگ ۱۲ روزه و دفترچه اضطرار» بود که پرده از چهره واقعی آنها برداشت و نشان داد هدف اصلی چیزی جز بازسازی استبداد گذشته نیست.
۲. تلاش برای تطهیر گذشته
نقشه راه سلطنتطلبان بر یک قیاس فریبکارانه استوار است: چون رژیم کنونی بهغایت جنایتکار و فاسد است، پس دیکتاتوری گذشته باید تبرئه شود. در واقع، میخواهند «دزد و خائنی» را به دلیل کمتر دزدیدن و کمتر خیانت کردن، سفید جلوه دهند. این تلاش برای تطهیر پهلویها در برابر قضاوت تاریخ، چیزی جز تحریف حقیقت نیست.
۳. مفهوم وطن در نگاه سلطنتطلبان
برای یک نیروی ملی، «وطن» معنایی عمیق دارد؛ آرمانی است که باید برایش از جان گذشت و فداکاری کرد.
اما در قاموس سلطنتطلبان، وطن همان صحنهای است که میتواند امتیازات و غارتهای گذشته را به آنان بازگرداند. به همین دلیل به جای اتکا به مردم ایران، ذلیلانه دست به دامن دولتهای خارجی میشوند. در نگاه آنها، آزادی ایران پروژهای است که باید دیگران هزینه آن را بدهند، و خودشان فقط «زنده بمانند» تا در نهایت با دخالت خارجی، به قدرت و امتیازات گذشته برسند. در واقع، گویی انتظار دارند ایران را «دو دستی» به آنها تقدیم کنند!
۴. بیاحترامی به ملت ایران
در ادبیات سلطنتطلبان هرگز احترام واقعی به ملت ایران دیده نمیشود. آنها با تحقیر و توهین به مردم، تلاش میکنند مسئولیت ناکامیهای تاریخی را به گردن ملتی بیندازند که خود از حاکمیت حذف شده بود. و در این رابطه از هیچ دروغ و تحریفی رویگران نیستند، اما در مقابل، پهلویها را بهعنوان ناجیان تاریخ و «فرشتگان نجات» معرفی میکنند. این نگاه وارونه، همان بازتولید ذهنیت استبدادی است که مردم را ناتوان و بیقدرت میداند.
۵. فقدان مبارزه و استراتژی
طی سالیان گذشته، سلطنتطلبان نه هزینهای برای آزادی پرداختهاند، نه استراتژی مبارزاتی ارائه کردهاند، و نه حرکتی جدی در میدان داشتهاند. کارنامه آنها تهی است. در عوض، بارها به چشم دیدهایم که یا در پی معامله با قدرتهای خارجی بودهاند یا در همپیمانی با گروهها و باندهای ضدملی ظاهر شدهاند. این یعنی اتکا به فرصتطلبی به جای مبارزه، و بیمسئولیتی آشکار در برابر سرنوشت مردم ایران.
۶. نتیجهگیری: مانعی در برابر آزادی
با جمعبندی این واقعیتها میتوان نتیجه گرفت:
سلطنتطلبان هیچ ریشهای در مبارزه واقعی برای آزادی ندارند.
پروژه آنان آلترناتیو ملی نیست، بلکه بازسازی یک استبداد کهنه است.
حضورشان نه تنها کمکی به مردم ایران نمیکند، بلکه با انحراف افکار عمومی و ایجاد سردرگمی، عملاً در خدمت بقای استبداد کنونی قرار میگیرد.
به همین دلیل، سلطنتطلبان را نمیتوان نیروی ملی یا آزادیخواه دانست، بلکه آنان صرفاً مانعی در برابر قیام مردم ایران هستند. که نتیجه بلافصل تمام تلاشهای این مدعیان دروغین آلترناتیو، بقای همین حاکمیت سیاه و پلید استبداد دینی است
نظرات
ارسال یک نظر