در این برنامه آقای محمد حیاتی از مسولین سازمان مجاهدین خلق ایران به شکل گیری و تولد سازمان مجاهدین میپردازد.
راهی که آمدیم ۴
خلاصه مطالب این قسمت:
در این قسمت از برنامه راهی که آمدیم علل شکست دکتر محمد مصدق و همچنین روند اوضاع بسمت سرکوب تظاهرات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ توسط محمد رضا پهلوی را بررسی میکنیم. واقعهای که در تاریخ معاصر ایران به گورستان رفرمیزم شناخته میشود. این واقعه تمامی امیدها به هرگونه مبارزه مسالمت آمیز با شاه را از میان برد.
علل شکست دکتر محمد مصدق و پیروزی کودتا
شکست دکتر محمد مصدق و پیروزی کودتا بر او دلایلی داشت.
بعدها در جمعبندی محمد حنیف نژاد از مبارزات گذشته، از تجربیات آن استفاده شد. اول اینکه دکتر محمد مصدق تنها بود و هیچ سازمان پیشتازی از او حمایت نمیکرد. او بایستی به تنهایی در برابر طوفان توطئهها میایستاد. همچنین دکتر محمد مصدق پس از ملی شدن صنعت نفت باید گام دوم را برمیداشت. این گام همان اصلاحات ارضی و تقسیم اراضی بود. به این ترتیب پایگاه اجتماعی خود را تقویت کرده و در برابر تمامی توطئهها دست
پیش میگرفت.
او باید همچنان که از شرکت نفت ایران و انگلیس خلع ید میکرد
در داخل کشور نیز از فئودالها خلع ید مینمود. البته او فرصت اجرای آن را هرگز
نیافت. او همچنین نیاز به یک
نیروی نظامی وفادار داشت. امری که با
بازسازی ارتش میتوانست صورت پذیرد.چرا که تمامی ژنرالهای
ارتش، به شاه و دربار فئودالیزم وفادار بودند. به این ترتیب دکتر محمد مصدق نتوانست حرکتی را که میتوانست سرنوشت ایران را
دگرگون کند، ادامه دهد.
سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
در سالهای پس از کودتا تا سال ۱۳۴۱، ایران فضای سیاسی
متشتتی داشت. هر چند حکومت محمد رضا
شاه پهلوی بهکه نسبت قبل از کودتا مستحکمتر شده بود اما تضاد منافع، میان آمریکا
و انگلستان آرام آرام خود را نشان میداد. ایران در آن زمان پایگاه سنتی انگلستان بوده و درباری فئودالی داشت. پول نفت
به جیب انگلیسها ریخته میشد و شاه به حاکمیت ظالمانهاش ادامه میداد. اما آمریکا خواهان ایجاد تغییر در بافت اجتماعی ایران از فئودالیزم به سمت
بورژوازی بود. آمریکا میخواست ایران را به زمینی برای سرمایهگذاریها و به مصرف
رساندن کالاهای خود تبدیل کند. ایران در صورتی میتوانست
برای آمریکا مفید باشد که بافتی بورژوایی پیدا میکرد. از همین رو آمریکا فشار خود را بر شاه جهت اصلاحات ارضی و پایان دادن به سلطهی
فئودالیزم آغاز کرد.
انقلاب سفید
فشارهای آمریکا بر شاه جهت اصلاحات ارضی بود که در سال ۱۳۳۹
منجر به فضای باز سیاسی نسبی در ایران شد. جبهه ملی دوم بدون حضور دکتر محمد مصدق که در تبعید به سر می برد مجددا فعالیت
خود را آغاز کرد. همچنین نهضت آزادی فعالیتهای
خود را آغاز کرد. این فضای باز اما بسرعت
با آغاز انقلاب سفید و یکدست شدن حکومت شاه رو به پایان گذاشت. تعداد زیادی از سران جبههی ملی و نهضت آزادی دستگیر شدند.
سرکوب تظاهرات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ (گورستان رفرمیزم)
آخرین حادثهای که به عنوان پایان امکان مبارزه مسالمت آمیز
و گورستان رفرمیزم شناخته میشود، سرکوب تظاهرات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بود.
خمینی در همان روز یک سخنرانی تند علیه شاه داشت. آخوندها که اساسا حامیان فئودالیزم و سلطهی انگلستان در ایران بودند با
انقلاب سفید و بخصوص حق رأی برای زنان مخالفت داشتند. گفته میشود وابستگان انگلستان ضرر کنندهی اول در جریان انقلاب سفید در تضاد
منافع با آمریکا بودند. آنها به خمینی این اطمینان را داده بودند که در صورت
اقدام او علیه شاه، از وی پشتیبانی کرده و قادر هستند شاه را عقب برانند. خمینی به همین دلیل جرأت یافته و سخنرانی تند و مشهور خود علیه شاه را ایراد
نمود. این تنها حرکت و آکت
سیاسی خمینی تا انقلاب ۱۳۵۷ بود. پس از دستگیری وی
تظاهرات بزرگی در چندین شهر رخ داد. شاه که به آمریکا
پشتگرمی داشت، این تظاهرات را با تمام قوا به گلوله بست. این واقعه تمامی امیدها به هرگونه مبارزه مسالمت آمیز را از میان برد.
مروری بر تاریخچه سازمان مجاهدین خلق ایران با محمد حیاتی(۱۸)
***
مطالعه سایر قسمتهای این مطلب: