در این برنامه آقای محمد حیاتی از مسولین سازمان مجاهدین خلق ایران به شکل گیری و تولد سازمان مجاهدین میپردازد.
راهی که آمدیم ۱۸
خلاصه مطالب این قسمت:
عضوگیری های جدید در سازمان مجاهدین خلق ایران
در ضربه سال ۱۳۵۰ تمام مرکزیت و ۹۰ درصد از اعضاء سازمان مجاهدین خلق دستگیر شدند. اما این
ضربه بخصوص پس از دفاعیات مجاهدین در دادگاه منجر به شناخته شدن سازمان در بین
مردم و جوانان مبارز شد. به این ترتیب در بیرون از زندان تعداد بسیار زیادی خواهان
پیوستن به صفوف مجاهدین بودند که توسط احمدرضایی و رضا رضایی عضوگیری و تعلیم داده
می شدند.
تغییر در سازماندهی ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم شاه
در اوایل ضربه ۱۳۵۰ رژیم شاه دو ارگان
امنیتی داشت که با یکدیگر در تضاد بودند. یکی از این ارگان ها شهربانی و دیگری
ساواک بود که هرکدام دستگاههای مستقل خود را داشتند.
این دو دستگاه باهم رقابت داشته و حتی اطلاعاتی که بدست میآوردند از یکدیگر
پنهان میکردند. در همین شکاف بود که بسیاری از مبارزین میتوانستند از چنگ هر دو
فرار کنند.
به همین دلیل شاه برای یکدست کردن این دو ارگان کمیته مشترک ساواک و شهربانی
را بنام کمیته ضدخرابکاری تشکیل داد. با این همه پس از ضربهی ۵۰ دیگر نتوانست هیچ ضربه جدی نظامی به سازمان مجاهدین بزند.
پیشرفتهای امکاناتی مجاهدین در بیرون از زندان
سازمان مجاهدین در بیرون از زندان در این دوران با حجم زیادی از امکانات مالی
و نیرویی مواجه بود که ناشی از شناخته شدگی پس از ضربه ۵۰ بود.
به همین دلیل توانست پیشرفتهای بسیاری کند. از جمله پیشرفت در زمینهی
الکترونیکی و مخابراتی با کمک مهندسین این رشته بود.
به این ترتیب مجاهدین بر تمامی شبکه مخابراتی ساواک مسلط بوده و از ترددات و
مکان حضور ساواکی ها مطلع بودند. همچنین بخش انتشارات راه اندازی شده و چاپ کتابهای
سازمان و حتی ترجمه به زبانهای دیگر پرداخت.
ضربات و شهادتها
در میان این پیشرفتها باید به برخی شهادتهای که بعدا تاثیرات بسیاری بر
روند حرکت سازمان داشت اشاره کرد.
از جمله شهادت احمد رضایی و سپس رضا رضایی ضربات سختی بودند که در ادامه مورد
سوء استفاده عناصری چون تقی شهرام قرار گرفت. همچنین شهادت محمود شامخی که از
کادرهای بسیار برجسته سازمان مجاهدین بود.
تحلیل ضربه سال ۱۳۵۰
یکی دیگر از مسائلی که در آن زمان باید مورد توجه قرار میگرفت جمع بندی ضربه
۱۳۵۰ بود. به این ترتیب سازمان مجاهدین باید عوامل
مؤثر در این ضربه را شناسایی میکرد تا مجددا تکرار نشود.
دراین رابطه متاسفانه بدلیل پراکندکی اعضاء تحلیل یکدستی در سراسرسازمان
انجام نشد. از جمله برخی ضربه را ناشی از تئوری زدگی پیش از سال ۵۰ میدانستند که نتیجه خودبخودی آن بی توجهی به مسائل ایدئولوژیک
و افتادن به ورطهی عملزدگی بود. مساله ای که خود زمینههای ضربه ایدئولوژیک در
سال ۱۳۵۴ را فراهم میکرد.
***
مطالعه سایر قسمتهای این مطلب:
مروری بر تاریخچه سازمان مجاهدین خلق ایران با محمد حیاتی(۱۷)
مروری بر تاریخچه سازمان مجاهدین خلق ایران با محمد حیاتی(۱۹)
مروری بر تاریخچه سازمان مجاهدین خلق ایران با محمد حیاتی(۱۹)