۶اردیبهشت۱۴۰۰
نمایشگاه ۳۰هزار قتل
عام شده سال ۶۷
بار دیگر خبر از بین بردن خاوران [مزار قهرمانان قتلعام شده در تابستان ۶۷] به یکی از خبرهای داغ ایران تبدیل شد و در شبکههای اجتماعی بازتاب بسیار گسترده علیه رژیم آخوندی یافت. طی ۲سال اخیر این چندمین بار است که کارگزاران نظام ولایت فقیه در شهرهای مختلف ایران اقدام به از بین بردن آثار جنایاتشان کرده تا نشانه و نماد بزرگترین قتلعام پس از حملهی مغول را نابود کنند.
اتاق فکر پوشاندن جنایات نظام آخوندی تصمیم گرفته است مزار خاوران را به
قبرهای فوتیهای کرونا تبدیل کند تا آثار فتوای خمینی و هیأت مرگ تابستان ۶۷ را بهزعم خود محو کند. به موازات چنین تصمیمی، میخواهند هممیهنان
بهایی را مجبور کنند تا درگذشتگانشان را در خاوران دفن نمایند.
تکرار هراز چندگاه این رهزنی و جنایت مضاعف برای پوشاندن بزرگترین آثار
جلادی خمینی و وارثانش گویای اصالت، ریشهداری میهنی و حقانیت بزرگترین دادخواهی
مردم ایران علیه تمامیت نظام ملایان است.
اکنون بیش از همیشه برای خامنهای آشکار میشود که دادخواهی حقوق و خون قتلعام
شدگان تابستان ۶۷ یکی از بنیادهای سترگ
ارادهی ملی ایرانیان علیه موجودیت حاکمیت ولایت فقیه است.
اکنون بیش از همیشه آشکار میشود که گسترش این دادخواهی و راه یافتن بالفعل
آن به مجامع جهانی، میتواند دردسرهای بزرگ سیاسی و حسابرسیهای بینالمللی و
حقوقی علیه جانیان بالفطرهی جمهوری اسلامی ایجاد کند.
اکنون بیش از همیشه برای نظام آخوندی آشکار شده است که خونخواهی قتلعام
شدگان تابستان ۶۷، به اتحاد نظر و رأی
ایرانیان انجامیده است و یکی از زمینههای قدرتمند و نافذ قیام و شورش علیه تمامیت
حاکمیت ولایت فقیه است.
با تکرار مداوم تخریب مزار قهرمانان آزادی [این قربانیان اعدام و قتلعام] توسط عمله و عوامل حکومتی، اکنون بیش از همیشه آشکار میشود که خاوران در کانون توجه مردم ایران و مجامع حقوقبشری جهان قرار دارد و بهطور خاص در مرحله ظهور شرایط عینی قیام و انقلاب، این کانون حافظهی تاریخی مردم ایران، تهدید بالفعل موجودیت جمهوری اسلامی آخوندها میباشد.
آنچه که ولیفقیه و کارگزاران اتاق فکر جنایت آن هرگز نتوانسته، نمیتوانند و
نخواهند توانست تخریب کرده یا آثار آن را بپوشانند، همبستگی حافظهی تاریخی و ملی ایرانیان
نسبت به مجموع جنایات حاکمیت ولایت فقیه و بهطور خاص قتلعام شدگان و خاورانهای ایرانزمین
است. از این رو اکنون بیش از همیشه آشکار میشود که خاورانهای ایرانزمین چه بر روی بازماندگانشان و
شهروندان ایران دایر باشند و چه با جنایتی مضاعف، تخریب و پوشانده شوند، در هر حال
از قویترین و کاراترین عوامل انگیزانندهی خشم و اتحاد مردم ایران برای سرنگونی تمامیت
نظام آخوندی میباشد.
مردم ایران همانطور که از تخریب و پوشاندن برخی از خاورانها در شهرهای ایران فیلم و عکس و گزارش و مستند تهیه کردهاند، با تمام این شاهدان، نبرد بیتوقف دادخواهی قتلعام شدگان را تا حسابرسی از تکتک آمران و عاملان آن ادامه خواهند داد. این یک فریضه، غیرت و غرور انسانی و میهنی و ملی است که ارادهی آن در خانهخانهی ایرانزمین متکاثف و مهیا مانده و سوختبار شورش و قیام و انقلاب ناگزیر و غیرقابل شکست میباشد.
عزم سرنگونی نظام ولایت فقیه از همان روزها و شبهایی که پیکر قهرمانان سربهدار را مخفیانه از زندانها به خاورانها منتقل کردند، بسان شعلهیی گر گرفت و به همهی ایران سرایت کرد. اکنون خاورانهای ایرانزمین سندهای ملی برای گواهی به بزرگترین جنایت تاریخ ایران پس از حملهی مغول تبدیل شدهاند. این سند ملی دادخواهی حتی از دایرهی خاک و ناسوت هم فراتر رفته و هیچ بیل و کلنگ و ماشینی نمیتواند قدرت ناظر و شاهد آن را تخریب و محو کند.
رژیم ملایان در شهرها و خیابانها مشغول سرکوب و بگیر و ببند مردمان معترض است و در خاوران مشغول نابود کردن آثار جنایاتش. اکنون شهیدان سرفراز قتلعام تابستان ۶۷ به جبهه سراسری اعتراضها، اعتصابها و فریادهای جاری مردم علیه اشغالگران ایران پیوستهاند. اکنون خاوران جزیی جداییناپذیر از اعتراضها و اعتصابها و دادخواهیهای جاری علیه جمهوری اسلامی است.
اکنون بیش از همیشه وجدانهای بیدار و کوشندگان مقاومت و پایداری برای آزادی،
باید فراخوان به نگهداری سند خاوران بهعنوان نماد جنایت علیه بشریت بدهند. این
فراخوان را به سراسر ایران، به مجامع حقوقبشری و به میان ایرانیان خارج کشور
ببریم. این فراخوان را به موضوع روز فعالیت شبکههای مجازی ایرانیان تبدیل کنیم تا
صدای مادران، صدای خانوادهها، صدای زندانیان سیاسی و صدای ایران در همهجای میهن
و جهان علیه تخریب یا پوشاندن خاوران باشیم.