۱۱دی۹۹
بودجه ۱۴۰۰ زیر ذرهبین (۳)
در قسمتهای پیشین این نوشته با منابع اصلی تأمین بودجه ۱۴۰۰ رژیم آشنا شدیم.
در این قسمت به برخی منابع پرداخته میشود که در مورد آنها یا کم گفته شده یا ما عموماً درباره آنها کم میدانیم چون برخی از این منابع به نوعی «نامحسوس» هستند!
استقراض اجباری و غیرمحسوس از جیب مردم
همانطور که در کتاب بودجه سال آینده رژیم هم توضیح داده شده، آخوندها در نظر
دارند با فروش اوراق بهادار موسوم به اوراق ملی اسلامی یا در واقع استقراض از مردم
بخش دیگری از بودجه سال آینده را تأمین کنند (بهای اوراق پیشبینی شده برای فروش
که نام اوراق اسلامی هم بر آنها نهادهاند حداقل ۲۹۸هزار میلیارد تومان برآورد شده است) خامنهای و روحانی اینکار
را در بودجه سال جاری (۹۹) هم کرده بودند اما
مبلغ پیشبینی شده امسال حداقل ۷۱درصد بیشتر
از بهای اوراق مالی سال گذشته است!
تا اینجا ما فقط با بحث فروش اوراق بهادار روبهرو هستیم که در واقع گرفتن
پول نقد مردم و دادن کاغذهای رسمی دولتی به جای پول به آنهاست، کاغذهایی که فقط
در سررسیدهای مشخصی میتوانند نقد شوند و نه هر وقت که صاحبانشان خواستند!
اما نکته نهفته در این استقراض آنجاست که چون کسی این اوراق را نمیخرد، دولت
بانکها را مجبور به خرید آنها کرده و چون توان بازپرداخت بدهی خود به بانکها را
ندارد (دولت تا همینجا هم بدهی هنگفتی به بانک مرکزی و دیگر بانکها دارد) ناگزیر
به چاپ اسکناس روی میآورد (یورونیوز). نکته پنهان دیگر در این اقدام حکومتی
آنجاست که؛
اولاً مردمی که به هر علت ناگزیر میشوند این اوراق را بخرند، آنها در صندوقخانهایشان
پنهان نمیکنند بلکه بهعنوان برگههای اعتباری مدتدار با آنها به معامله و رفع
احتیاجهای مالیشان میپردازند و چه بسا که این کار را با تقلیل قیمت آن اوراق
انجام دهند اما بههرحال این اوراق وارد بازار مالی شده و مانند پول در دست مردم
رد و بدل میشوند! این کار باعث میشود که ارزش پول در گردش بهشدت و سرعت کاهش
یابد و فرقی نمیکند که شما اساساً از این اوراق خریده باشید یا مانند کارگران و
دیگر دستمزدبگیران (معلمان، پرستاران، کارکنان دولت و . . .) اساساً توان خرید
آنها را نداشته باشید، اما به هرحال جاری شدن این اوراق بهادار در بازار باعث میشود
پولی که شما در دست دارید، ارزشش سقوط کند.
این یکی از آن نکات نهفته در بودجه سال آینده است.
ثانیاً با این کار، رژیم پس از اندک مدتی که باید این اوراق را برای بانکها
نقد کند از آنجایی که توان مالی پرداخت به آنها را ندارد مانند سال گذشته و سالجاری
اقدام به چاپ اسکناس بیپشتوانه میکند، کاری که بارها انجام داده و باز هم مردم
بهویژه تودههای کمبضاعت قربانی اول آن خواهند شد که اندک پول دستمزدهایشان با
چاپ اسکناسهای بیپشتوانه یکبار دیگر و بهسرعت کمارزش و بیارزش خواهد شد!
دیگر منابع پنهان بودجه
اما اینها تمامی منابع درآمد بودجه ۱۴۰۰ نیستند.
با دقت به کتاب بودجه رژیم میتوان دریافت که روحانی و خامنهای بیش از اینها
چشم به جیب و سفره مردم دوختهاند! برخی از این محورها عبارتند از:
- تفاوت تورم و افزایش حقوق پایه
دستمزدبگیران. رژیم دستمزدها را بسیار کمتر از تورم موجود افزایش داده و
مابقی آن را به حساب خود ذخیره کرده است، به این معنی که در حالیکه تورم را
ناظران و متخصصان خارجی گاه تا ۷۵درصد
و بیشتر برآورد میکنند اما افزایش دستمزدها مطلقاً متناسب با نرخ تورم نیست
و تنها درصدی از نرخ تورم را شامل میشود، مابهالتفاوت نرخ تورم و افزایش
دستمزد همان منبع پنهانی است که بدون سر و صدا به جیب دولت و دیکتاتوری حاکم
میریزد و هیچکس هم عدد و رقم دقیق آن را نمیداند. بگذارید همین نمونه را
اندکی باز کنیم. بهنوشته رسانه حکومتی ایلنا در تاریخ ۹مرداد ۹۹،
دولت در حالی دستمزد کارگران را ۲۶درصد
نسبت به سال قبل اضافه کرد که نرخ تورم دولتی بیش از ۴۱درصد بود! گرچه این در صدها همگی مهندسی شده هستند اما اگر
همینها را هم مبنا قرار دهیم باز متوجه میشویم که حداقل ۱۵درصد از دستمزد کارگران (برمبنای نرخ تورم)
بهطور سیستماتیک پرداخت نشده و نمیشود! آن ۱۵درصد، میزانش چقدر است و به جیب چه کسی میریزد؟ بهگفته
منابع رژیم حداقل ۱۴میلیون کارگر
وجود دارد. ۱۵درصد از دستمزد
یک میلیون و ۸۰۰هزار تومانی ۱۴میلیون کارگر در ۱۲ماه سال میشود ۴۵تریلیون
و ۳۶۰میلیارد تومان!
آیا باور میکنید؟ چه کسی این میزان پول را کجا و چگونه محاسبه کرده که اینگونه
از جیب کمبضاعتترین دستمزدبگیران آن هم بدون سر و صدا سرقت شود و به صندوق
آخوندها واریز شود؟
(نحوه محاسبه: ۱۵درصد یک
میلیون و ۸۰۰هزار تومان ضربدر ۱۴میلیون کارگر ضربدر ۱۲ماه سال).
این پول هنگفتی است اما اگر حتی فقط یکچهارم این عدد هم حاصل شود، باز پول
سرقت شده از کارگران سر به آسمان میزند!
از سوی دیگر باید این نکته را هم در نظر داشت که پروفسور «استیو هنکه»
اقتصاددان و استاد دانشگاه جان هاپکینز روز ۱۰مرداد ۹۹ اعلام کرد تورم واقعی
در ایران ۹۸درصد است و نه ۲۶درصد ادعایی رژیم! حال اگر بخواهید با این عدد و مابهالتفاوت
دستمزد کارگران، پول مسروقه از دستمزدبگیران را حساب کنید با اعداد نجومیای روبهرو
خواهید شد که حقیقتاً حیرتآور خواهند بود. این گونه موارد بخشی از همان منابع
پنهان تأمین بودجه رژیم است که کسی سراغشان هم نمیرود.
- یک منبع پنهان دیگر برای تأمین بودجه
آخوندها چاپ و توزیع گسترده اوراق بهادار توسط شماری از وزارتخانهها و
نهادهای حکومتی است.
رژیم با اجازه دادن به بسیاری از نهادهای حکومتی برای چاپ و فروش اوراق قرضه،
یک نوع پول غیررسمی وارد بازار کرده و به این ترتیب باز هم پول رسمی را بیارزشتر
میکند که دود آن مستقیماً به چشم فقیرترین اقشار میرود و سود آن به جیب نظام.
- یک منبع پنهان دیگر برای تأمین بودجه
رژیم، درآمدهای دولت از بورسبازی در بازار بورس تهران است، عددی که میزان آن
مطلقاً نامعلوم است و هیچ نهادی هم تمایلی به افشای آن ندارد اما آنچنان
سودآور است که حتی خامنهای هم بخشی از فتاوی خود را به حساب و کتاب سود و
زیان حاصل از درآمدهای ناشی از بورسبازی اختصاص داده است.
- از دیگر منابع پنهان بودجه رژیم که مانند
دیگر منابع قبلی بهعلت نامشروع بودن، در پرده ابهام نگهداری میشود درآمدهای
حاصل از صندوقهای مالیای است که توسط وزارتخانهها، مؤسسات و شرکتهای
دولتی (برای انتقال سهام دولت از شرکتهای در نوبت فروش) تأسیس میشوند (نکته
مهم اینکه این صندوقها میتوانند بهصورت غیرنقدی! تأسیس شوند. تبصره ۲ بند الف ۲-۲ کتاب بودجه ۱۴۰۰)
تامین بودجه با جریمه کردن مردم
و تمامی اینها در حالی است که پیشاپیش روشن شده که دولت تأمین بخشی از بودجه
را روی جرایم دریافتی از مردم سوار کرده است مانند جرایم رانندگی یا جرایم
ساختمانی و مانند آنها.
تامین بودجه با دو قبضه مالیات بستن به برخی اجناس
در این رابطه یک مثال روشنگر است
در جدول درآمدها یکبار در ردیف۱۱۰۵۱۵ مالیات بر
مصرف سیگار را نوشته است (۲۷۳۴۲۱۸۶) میلیون
ریال. در ردیف ۱۳۰۴۲۱ هم یک بار دیگر
مالیات (۳۰۰۰۰۰۰میلیون ریال) را برای
توزیع محصولات دخانی که سیگار را هم شامل میٰشود از وزارت صمت میگیرد که طبعاً
وزارت صمت هم این مالیات را از خریدار میگیرد یعنی هر سیگاری برای هر یک نخ سیگار
دوبار مالیات میدهد!
ادامه دارد