روح‌الله خمینی سارق بزرگ انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران را بشناسیم – قسمت چهارم



اشتباه سیاسی رژیم شاه درحمله به مدرسه فیضیه قم،‌ موجب شد خمینی فرصت‌طلبانه برموج نارضایتی‌ها سوار شود واز مخالفت‌ باحق رأی زنان، به مخالفت علنی بارژیم کشیده شود

فصل دهم
مواضع خمینی در سال‌های ۴۱ تا ۴۳
خمینی در فعالیت‌هایی که در سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۳ داشت از آخوندی گمنام به یک چهره مشهور مخالف شاه تبدیل شد و در حوزه‌ها نیز، چنان‌که خود به‌غایت مشتاق آن بود، از سایر مراجع شهرت بیشتری پیدا کرد.
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ دیدار خمینی بعداز آزادی از محدودیت چندروزه با کاظم شریعتمداری

چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ دیدار خمینی بعداز آزادی از محدودیت چند روزه با شهاب الدین مرعشی نجفی


چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ دیدار خمینی بعداز آزادی از محدودیت چند روزه با فاضل لنکرانی
اشتباه سیاسی رژیم شاه که به مدرسه فیضیه قم وحشیانه حمله کرد،‌ فضای ملتهب جامعه، خشم و بیزاری عمیق مردم، به ویژه جوانان و روشنفکران از رژیم شاه، به‌خصوص در شرایطی که به‌دلیل فشارهای بین‌المللی و شکاف‌های داخلی رژیم، هنوز امکان حرکت‌های اعتراضی مردمی کم و بیش وجود داشت، موجب شد که خمینی فرصت‌طلبانه بر این موج نارضایتی‌ها سوار شود و ناگزیر از مخالفت‌هایی که با برخورداری زنان از حق رأی و هم‌چنین با انجمن‌های ایالتی و ولایتی داشت به اظهار مخالفت علنی با رژیم کشیده شود. مخالفت‌هایی که سرانجام باعث تبعید او از ایران شد.
اما مخالفت‌های او با رژیم شاه در مقایسه با مبارزه و رویارویی اصیلی که در بطن جامعه علیه رژیم شاه جریان داشت، ماهیتاً متفاوت بود. خمینی از موضع ارتجاعی با رژیم شاه و اصلاحات شاه مخالف بود. اصلاحات شاه، مناسبات سرمایه‌داری وابسته را در جامعه برقرار می‌کرد، خمینی و متحدان واقعی او مدافع مناسبات مادون سرمایه‌داری و قرون‌وسطایی بودند، حال آن که خواسته‌ی مردم و مبارزه‌ی اصیل مردمی علیه رژیم شاه، در جهت پیشرفت و ترقی جامعه در مسیر آزادی و حاکمیت ملی و مردمی بود. نمونه‌ی چنین مبارزه‌‌ای را، جامعه‌ی ایران در جنبش ملی کردن نفت به‌رهبری دکتر مصدق فقید تجربه کرده بود: همان جنبش و رهبری که خمینی و آخوندهای مرتجعی نظیر او از موضع ارتجاعی و ضدمردمی علیه او بودند و خواه و ناخواه با دربار و استعمار، علیه مصدق و نهضت ملی ایران در یک جبهه قرار می‌گرفتند.
ابوالقاسم کاشانی مرشد خمینی دجال، محمدتقی فلسفی رجاله انگلیسی و شعبان بی مخ در جریان یک عزاداری دجالانه آخوندی

خمینی دجال و ابوالقاسم کاشانی همدست کودتای ۲۸مرداد۳۲

بنابراین خمینی اگرچه به دلیل شرایط بالنسبه مساعد داخلی و بین‌المللی و ازجمله باز شدن فضای سیاسی و سوار شدن بر موج نارضایتی‌ها و حرکت‌های اعتراضی مردم و نیروهای سیاسی علیه رژیم شاه و در غیاب یک سازمان و حزب سیاسی و اصیل و کارآمد و رهبری ذیصلاح، به‌دلیل سرکوب نمایندگان اصیل مبارزات ملی و مردمی در آن سال‌ها در یک مقطع شهرت زیادی به‌عنوان یک چهره مخالف پیدا کرد، اما بررسی سخنرانی‌ها و موضعگیری‌های همان ایامش چهره واقعی و ماهیت ارتجاعی او را برملا می‌کند.
مخالفت با برخورداری زنان از حق رأی
پیش از این به مبارزه‌ی دامنه‌دار خمینی و همگنانش با برخورداری زنان از حق رأی که در مصوبه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در نظر گرفته شده بود، اشاره کردیم. در آن ایام البته نیات و قصد رژیم شاه از شعار حمایت از زنان بر مردم ایران و فرزندان آگاه و مبارزش پوشیده نبود. رژیم شاه که با کودتای ننگین استعماری در سال۳۲ دوباره به‌قدرت بازگشته بود، به‌ضرب کشتار و سرکوب و اقدام‌هایی هم‌چون تأسیس ساواک حکومت خود را استمرار بخشیده بود. بنابراین دم‌زدنش از حقوق و آزادی‌های زنان، در کادر نیازهای سرمایه‌داری وابسته بود. زیرا شاه از آن‌جا که داشت روی پاشنه وابستگی و متصل کردن رژیم خود به قطب جدید سرمایه‌داری جهانی می‌چرخید، می‌خواست آن‌چنان که این چرخش اقتضا می‌کرد، هم از نیروی کار زنان استفاده کند، هم جامعه را به‌طرف فرهنگ و مناسبات کالایی در کادر بورژوازی وابسته سوق بدهد.
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ دستخط خمینی در نامه نگاری با اسدالله علم نخست وزیر وقت شاه

چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ تلگرام خمینی به اسدالله علم نخست وزیر وقت شاه

اقشار آگاه و پیشتاز جامعه نیز با این مقاصد ضدانقلابی، ضدمردمی و ضدملی مخالف بودند، اما مخالفت خمینی از این موضع نبود. شاه برآن بود که تکیه‌گاه رژیم خود را از انگلیس به آمریکا تغییر دهد، بافت التقاطی نظام خود یعنی نظام بورژوا ملاک را یکپارچه کند،‌ صنعت و کشاورزی و کل مناسبات اقتصادی کشور را به‌کام سرمایه‌داری وابسته فرو برد و با از مبان بردن کانون نارضایتی‌ها عمر دیکتاتوری خود را طولانی‌تر کند. اما مخالفت و اعتراض خمینی روی این موضوع متمرکز شده بود که چرا در اصل مربوط به اصلاح انتخابات که یکی از لوایح شش‌گانه‌ی انقلاب سفید شاه بود، زنان دارای حق رأی شده‌اند.
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ تلگرام های خمینی و سایر آخوندها مرتجع به «حضور مبارک اعلیحضرت همایونی»

به‌دنبال رفراندومی که شاه در ۶بهمن۴۱ برگزار کرد تا برای انقلاب سفید خود نمایش مشروعیت دست و پا کند، خمینی و شریعتمداری و گلپایگانی و عده‌‌ای دیگر، با انتشار اطلاعیه‌‌ای دلایل خود را برای مخالفت با انقلاب سفید شاه توضیح دادند. این اطلاعیه از ۶بند تشکیل شده که موضوع هر ۶بند آن تخطئه حق رأی زنان است. آنها دلائل حقوقی و قانونی متعددی ارائه کرده‌اند که نشان دهند شرکت زنان در انتخابات امری غیر قانونی است و کل قانون اساسی را باطل و بی‌اعتبار می‌کند.
«هرکس به تساوی حقوق زن در ارث و طلاق و مثل اینها، که جزء احکام ضروری اسلام است،‌ معتقد باشد و لغو نماید، اسلام تکلیفش را تعیین کرده است».
«دخالت زنان در انتخابات یا اعطای حق زن‌ها یا وارد نمودن نیمی از جمعیت ایران در جامعه و نظایر این تعبیرات فریبنده… جز بدبختی و فساد و فحشا چیز دیگری همراه ندارد…». («صحیفه نور»، ج۱، ص۲۹)
خمینی در نامه‌‌ای به آخوندهای یزد که در همان ایام برای آنها ارسال کرد، به‌موضوع مهم دیگری که پس از به‌قدرت رسیدن به‌تمام‌ و کمال به اجرا گذاشت، اشاره دارد و آن محرومیت زنان از حق قضاوت است. او می‌نویسد:
«لازم است که توجه آقایان را جلب کنم‌ به اعمال گذشته و حاضر دستگاه جبار. در گذشته به اسلام و قرآن اهانت کرد و خواست قرآن را در ردیف کتب ضاله قرار دهد. اکنون با اعلام تساوی حقوق زن چند حکم ضروری اسلام محو می‌شود. اخیراً وزیر دادگستری در طرح خود شرط اسلام و ذکوریت را از شرایط قضاوت لغو کرده…». («بررسی و تحلیل نهضت امام خمینی»، ص ۴۱۷)
خمینی امتیازهای اندکی را نیز که رژیم شاه، تحت اجبار پیشرفت جامعه، برای زنان در طرح قانون خانواده به‌رسمت شناخته بود تحمل نمی‌کرد.او در یک اعلامیه که در سال۴۱ منتشر کرده، می‌گوید:
«من متأسفم از این که در مملکت اسلام… طرح قانون خانواده که برخلاف احکام ضروریه اسلام و خلاف نص کلام‌الله مجید است، طبع و منتشر می‌گردد و کسی نیست از دولت‌ها که استیضاح کند…». (‌«خمینی و جنبش»، ص ۵۴)
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ فرصت طلبی خمینی دجال در مدرسه فیضه قم برای استفاده از نارضایی های مردم علیه شاه
در ۴آبان۴۳ وی در سخنانی که علیه قانون کاپیتولاسیون ایراد کرد،‌ با تدریس معلمان زن در مدارس پسرانه و تدریس معلمان مرد در مدارس دخترانه مخالفت می‌کند:
«اگر نفوذ روحانیون باشد، نمی‌گذارد دختران عفیف مردم در مدارس، زیر دست جوان‌ها باشند زن‌ها را به مدرسه پسرانه و مردها را به مدرسه دخترانه بفرستند و فساد به‌راه بیندازند…». («صحیفه نور»، ج۱، ص۱۰۴)
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ تلاش برای اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی
خمینی در سخنرانی‌ها و اعلامیه‌هایش در آن دوران، کراراً به رژیم شاه انتقاد می‌کند که چرا اصل دوم متمم قانون اساسی را رعایت نمی‌کند. این موضعگیری آن‌قدر مورد تأکید قرار گرفته و به‌صورت یک مبنای سیاسی و قانونی برای اعتراض‌های خمینی به‌کار رفته که می‌توان آن را خواسته اساسی خمینی از رژیم شاه محسوب کرد. وی از جمله در سخنرانی مورخ ۲۵اردیبهشت۴۳ پس از آزادی از حبس کوتاه مدت می‌گوید:
«ما می‌گوییم شما آقا بیایید به قانون عمل کنید. می‌گذاریم قانون را زمین، شما یک نماینده‌‌ای بفرستید ما هم یک نماینده‌‌ای می‌فرستیم،… با قانون اساسی عمل کنید، اگر ما حرفی زدیم. به این متمم قانون اساسی شما عمل کنید که علمای اسلام در صدر مشروطیت جان دادند برای گرفتن این…». («صحیفه نور»، ج۱، ص۶۹)
اما در اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه چنین آمده بود:
«رسماً مقرر است در هر عصری از اعصار، هیأتی که کمتر از ۵نفر نباشد از مجتهدین و فقهای متدینین که مطلع از مقتضیات زمان هم باشند، به این طریق که علمای اعلام و حجج‌اسلام، مرجع تقلید شیعه، اسامی ۲۰نفر از علما که دارای صفات مذکوره باشند، معرفی به مجلس شورا بنمایند. ۵نفر از آنها را، یا بیشتر، به مقتضای عصر، اعضای مجلس شورای ملی بالاتفاق یا به‌حکم قرعه تعیین نموده، به‌سمت عضویت بشناسند؛ تا موادی که در مجلس عنوان می‌شود، به‌دقت مذاکره و بررسی نموده، هریک از مواد معنونه که مخالفت با قواعد مقدسه اسلام داشته باشد طرح و رد نماید که عنوان قانونیت پیدا نکند. و رأی این هیأت علما در این باب مطاع و متبع خواهد بود؛ و این ماده تا زمان ظهور حضرت حجت عصر(عج) تغییرپذیر نخواهد بود».
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ شیخ فضل الله نوری مرتجع خصم کینه توز مشروطه و از اجداد عقیدتی خمینی دجال

درخواست خمینی مبنی بر اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی، تلاشی برای به‌دست‌آوردن یک پست کلیدی بالادست مجلس که می‌باید به آخوندها اختصاص یابد؛ این نخستین گام خمینی در جهت تصرف قدرت سیاسی توسط آخوندهاست که بعداً با نظریه‌ی ولایت‌فقیه به بلوغ خود دست پیدا کرد. گو این که خمینی در رژیم قرون‌وسطایی ولایت‌فقیه خود، برای محکم‌کاری، یعنی تحکیم سلطنت مطلقه آخوند، شورای نگهبان را با حق وتو برای کنترل مجلس دست‌نشانده‌اش به‌وجود آورد و به‌کار گمارد.
درخواست یک یا دو پست از کابینه شاه
خمینی‌ برآن بود که آخوندها یکی دو پست در کابینه‌ی رژیم شاه داشته باشند. وی در سخنرانی مورخ ۱۸شهریور۴۳ گفت:
«باید یک وزارت فرهنگی، یک فرهنگ صحیح باشد و فرهنگ هم حقش است دست ما باشد. خوب ما در این مملکت یک وزارتخانه نداشته باشیم؟ همه وزرا از آمریکاست خوب یکی هم از ما، خوب بدهید این فرهنگ را دست ما، خودمان اداره می‌کنیم. ما خودمان یک کسی را وزیر فرهنگ می‌کنیم و اداره می‌کنیم.اگر از شما بهتر اداره نکنیم، بعد از ۱۰، ۱۵سال ما را بیرون کنید. تا یک مدتی دست ما بدهید، وزیر فرهنگ را از ما قرار دهید
وزارت اوقاف می‌خواهید درست کنید، باید وزارت اوقاف از ما باشد نه این که شما تعیین کنید…». («صحیفه نور»، ج۱، ص۹۷ و ۹۸)
باید توجه داشت که سهم‌خواهی خمینی از کابینه‌ی رژیم شاه، پس از قیام ۱۵خرداد صورت می‌گیرد که درآن‌ راه هرگونه مبارزه‌ی مسالمت‌آمیز و رفرمیستی با رژیم شاه به‌پایان رسیده و از آن پس هرگونه حرکت اصیل مبارزاتی باید در جهت سرنگونی رژیم شاه متمرکز می‌شد.

خودداری از تعرض به اساس حکومت شاه
خمینی در آن سال‌ها هیچ‌گاه خواهان سرنگونی رژیم شاه و تغییر نظام سیاسی حاکم بر ایران نبود. به‌عکس، هم خواهان رعایت قانون اساسی رژیم سلطنتی بود هم از ارتش شاه دفاع می‌کرد و هم حتی بنا به تصریح مکرر خودش خواهان اعتبار یافتن شخص شاه بود.
در مورد ارتش، همان ارتشی که از جمله قیام ۱۵خرداد را به‌خاک و خون کشیده بود، خمینی می‌گفت:
«عظمت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند».
 خمینی نه با مناسبات درونی ارتش نه با رویکرد ضدخلقی و سرکوبگرانه آن و نه نقش ضدانقلابیش که در خدمت حفظ رژیم دیکتاتوری بود، کاری نداشت. تنها ادعایش که آن را بارها ابراز کرد این بود که چرا در ارتش هر افسری به‌کتاب آسمانی خود سوگند می‌خورد و نه‌ به قرآن:
«آیا ملت ایران می‌داند که افسران ارتش به‌جای سوگند به قرآن مجید، سوگند (به‌کتاب آسمانی که به آن اعتقاد دارم) یاد کردند؟ این‌همان خطری است که کراراً تذکر دادم». (اطلاعیه درباره‌ی کاپیتولاسیون، کتاب «خمینی و جنبش»، ص۳۱)
خمینی در پیامی به‌مناسبت چهلم حمله مأموران رژیم به‌مدرسه فیضیه، «دست برادری» به‌سوی فرماندهان ارتش سرکوبگر شاه دراز کرده می‌نویسد:
«ما می‌دانیم که صاحب‌منصبان معظم ایران، درجه‌داران محترم افراد نجیب ارتش با ما در این مقاصد همراه، و برای سرافرازی ایران فداکار هستند. من می‌دانم که درجه داران با وجدان راضی به این جنایات و وحشیگری‌ها نیستند، من از فشارهایی که برآنها وارد می‌شود مطلع و متأسف هستم. من به آنها برای نجات ایران واسلام دست برادری می‌دهم…». («بررسی و تحلیل نهضت امام خمینی»، ص۴۱۳)
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ تلاش خمینی برای مبرا نشان دادن شاه از جنایات علیه مردم

در مورد شاه، با این که جنایت‌ها و خیانت‌های او را به‌چشم می‌دید و از تنفر بی‌اندازه‌ی مردم نسبت به او آگاه بود، باز همه جا تأکید می‌کرد که قصد نصیحت او را دارد. در سالگرد قیام خونین ۱۵خرداد،خمینی به اتفاق میلانی، مرعشی و قمی اطلاعیه‌‌ای صادر کرده‌اند که تصریح می‌کنند وظیفه‌‌ای جز ارشاد و نصیحت ندارند.‌ در اطلاعیه‌ی مزبور پس از تکرار جملاتی نظیر این که ما «از واقعه‌ی ۱۵خرداد خجالت می‌کشیم» گفته شده است:
«ما از عواقب این اعمال جائرانه خائف هستیم و نصیحت هیأت حاکمه را لازم می‌دانیم و کراراً نصیحت کردیم و خیر و صلاح را گوشزد کردیم و رعایت نشده است. ما مصلحت می‌دانیم که دولت رویه را تغییر دهد… علاقه علماء اسلام به ممالک و قوانین اسلامی علاقه الهی ناگسستنی است».
«مأمورین تمام قانون‌شکنی‌ها را به‌شاه نسبت می‌دهند، اگر اینها صحیح است،‌ باید فاتحه اسلام و ایران و قوانین را خواند، و اگر صحیح نیست و اینها به دروغ جرم‌ها و قانون‌شکنی‌ها و اعمال غیرانسانی را به‌شاه نسبت می‌دهند، پس چرا ایشان از خود دفاع نمی‌کنند تا تکلیف مردم با دولت روشن شود و عمال جرم را بشناسند و در موضع مناسب به‌سزای اعمال خود برسانند؟». («بررسی و تحلیل نهضت امام خمینی»، ص۴۱۲)
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ ترس از «انقلاب از پایین»
موضعگیری‌های خمینی در آن سال‌ها خوب نشان می‌دهد که وی عمیقاً با انقلابی که توسط توده‌های مردم صورت گیرد و به‌قول خودش انقلاب از پایین، مخالف بود. او نسبت به‌وقوع چنین تحولی که البته فارغ از موج‌سواری فرصت‌طلبان و راهزنان، به‌خصوص آخوندهای مرتجع هم می‌بود، بارها به‌حکومت شاه هشدار داده بود. ازجمله در آستانه‌ی نوروز سال۴۲ در اطلاعیه‌‌ای باعنوان «روحانیت امسال عید ندارد» گفته‌است:
«من به‌دستگاه جابره اعلام خطر می‌کنم. من به‌خدای تعالی از انقلاب سیاه و انقلاب از پایین نگران هستم. دستگاه‌ها با سوءتدبیر و با سوءنیت گویی مقدمات آن را فراهم می‌کنند». («صحیفه نور» ج۱، ص۲۷)

فصل یازدهم
تـبعید خـمیـنی بـه عراق
خمینی در ۱۳آبان سال۴۳ از خانه‌اش در قم یک راست به فرودگاه مهرآباد تهران انتقال یافت و از آن‌جا با یک هواپیمای C – 130 به ترکیه فرستاده شد. محل تبعید خمینی در این کشور، شهری به‌نام بورسا بود.
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ خمینی در ترکیه در کنار محافظان و حین گردش در مناظر توریستی

این اقدام نشان از آن داشت که شاه شکاف‌های رژیمش را که طی سال‌های۳۹ تا ۴۲ باعث سربرآوردن مخالفانی هم‌چون خمینی شده بود، پرکرده است. خمینی معنی این تحول را که سپری‌شدن دوره‌ی تزلزل و ضعف رژیم شاه بود، دریافت و به‌لاک سکوت و بی‌عملی پیشین بازگشت.
رژیم شاه سعی کرد تسهیلات و راحتی لازم را برای خمینی فراهم کند. در داخل هواپیما، یک افسر ساواک به‌نام سرهنگ افضلی، خمینی را همراهی می‌کرد و در آغاز اقامت خمینی در بورسای ترکیه نیز با او بود.
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ خمینی در کنار برادر بزرگترش مرتضی پسندیده
«در دهه‌ی اول یا دهه‌ی دوم شعبان همان سال(‌۱۳۸۴)… همراه آقای شیخ فضل‌الله محلاتی به مسجد آقا فضل‌الله خوانساری رفتیم. در آن‌جا هم جشنی برقرار بود و شیرینی بود و پذیرایی مفصلی از مردم می‌کردند. در مسجد آقای خوانساری، سرهنگی بود که خیلی با من صحبت کرد و گفت: “شما که می‌خواهید به ترکیه بروید، برای آقا باقلوا بخرید. من در ترکیه با آقا بودم و چون در آن‌جا تنها بودند، ما با ایشان در خیابان‌ها می‌گشتیم و من برای ایشان لقمه خریدم (در ترکیه به باقلوا، “لقمه” می‌گویند)…”
من همان وقت نفهمیدم که آن سرهنگ کیست. بعداً فهمیدم که او سرهنگ افضلی است که به‌قم آمد و امام را دستگیر کرد و به تهران برد». («پا به‌پای آفتاب»، ج۱، ص۴۱)
در پی تبعید خمینی، برخی آخوندهای قم به‌ملاقات‌های پنهانی ازجمله با وزیر دربار شاه رو آورده برای بازگرداندن خمینی تلاش می‌کردند.
«بعضی مقامات روحانی قم و تهران وزیر دربار را طلبیده آزادی و بازگشت فوری قائد بزرگ را خواستار شدند. وزیر دربار طی گفتگویی با یکی از مقامات روحانی قم اظهار کرده بود: «آزاد کردن آیت‌الله خمینی در شرایط فعلی صلاح نیست.». («بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی»، ص۷۶۲)
در کتاب یاد شده به نامه‌های آخوندهای همدست خمینی که خطاب به هویدا، نخست‌وزیر وقت شاه نوشته بود، اشاره شده است. («بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی»، ص۸۰۱) از جمله نامه‌ی سرگشاده‌ی «جمعی از حجج اسلام و فضلاء حوزه‌ی علمیه‌ی قم‌ به آقای هویدا» که زیر آن امضای کسانی مثل منتظری، خامنه‌ای، اکبر هاشمی، خزعلی و مشکینی دیده می‌شود. هم‌چنین «نامه سرگشاده‌ی فضلا و محصلین شیرازی مقیم قم»‌ به «جناب آقای هویدا نخست‌وزیر ایران» با امضای افرادی نظیر ربانی شیرازی، مکارم و
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ تظلم خواهی هواداران خمینی به هویدا نخست وزیر وقت شاه

خمینی به‌مدت حدود یک‌سال در بورسای ترکیه به‌سر برد. تا این که بر اثر وساطت برخی آخوندهای قم، از ترکیه به عراق (نجف) فرستاده شد. برادر خمینی در این‌باره می‌گوید:
«من شنیدم که آقای جلیلی کرمانشاهی ــ‌که در خدمت آقای شریعتمداری بودــ‌ به‌دولت اطلاع می‌دهد که صلاح نیست امام در ترکیه باشد و ما هم صلاحمان نیست که ایشان را در ترکیه نگه‌داریم و باید فکری کرد و ایشان را برگرداند.آنها هم برگشتن امام را به‌صلاح نمی‌دانستند و پس از مذاکراتی که داشتند و با پیراسته سفیر ایران در بغداد نیز مشورت کردند (و شاه هم به‌پیراسته خیلی اعتماد داشت) پیراسته صلاح را در این می‌بیند که آقا را به‌نجف تبعید کنند». («پا به‌پای آفتاب»، ج۱، ص۴۲، مصاحبه‌ی مرتضی پسندیده)
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ خمینی در نجف در کنار مصطفی پسرش و معدود اطرافیانش

خمینی در تاریخ ۱۳مهر۱۳۴۴ از ترکیه به‌نجف فرستاده شد. بنابراین حدود یک‌سال در بورسا اقامت داشت. اما در این مدت، به‌هیچ‌گونه حرکت اعتراضی یا انتشار موضعگیری، پیام یا نامه‌ای که علیه رژیم شاه باشد، مبادرت نکرد. در مجموعه‌های چندین و چند جلدی کتاب «صحیفه نور» و نیز کتاب «کوثر» که در اساس برای دادن وجهه مبارزاتی به‌سراسر زندگی او تنظیم شده، حتی یک سطر پیام و موضعگیری علیه رژیم شاه که در این دوره توسط خمینی صادر شده باشد، ثبت نشده است. خمینی در عوض، دوران راحت و استراحت در تبعید را مغتنم شمرد و به‌حاشیه‌نویسی به کتاب‌های اساتید پیشین حوزه‌ها مشغول شد. کتاب تحریرالوسیله را خمینی در همین فرصت تنظیم کرد، تا از ابزار مورد نیاز خود برای احراز رتبه مرجعیت برخوردار شود.چنان‌که پیش از این اشاره شد، این کتاب در اصل حاشیه‌ای بر رساله‌ای به‌نام «وسیله‌النجاه» نوشته مرجع معروف، سیدابوالحسن اصفهانی است. این کتاب به سیاق کتاب‌هایی از این نوع از طهارت، نماز، روزه شروع می‌شود، به اطعمه و اشربه و نکاح و طلاق، می‌پردازد و به حدود، قصاص و دیات ختم می‌شود. («تحریرالوسیله»، چاپ بیروت ۱۹۸۲)
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ خمینی در نجف به نوشتن کتب فقهی روی آورد و هرچه کمتر در سیاست خودرا وارد می کرد

قوانین مجازات ضداسلامی و ضدانسانی که بعداً توسط مجلس آخوندی تصویب شد و نصب‌العین حکام ضدشرع و آخوند دژخیمان دستگاه قضایی رژیم قرار گرفت، اغلب مستند به‌همین کتاب است.

سیر موضعگیری‌های خمینی در نجف
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ خمینی که اساس مخالفتش با حق رأی زنان بود پس از فیضیه فرصت طلبانه با شاه ابراز مخالفت کرد

آغاز دوران تبعید خمینی با تغییر اساسی در روند مبارزات مردم ایران مصادف بود. سرکوب خونین قیام ۱۵خرداد و به بن‌بست‌رسیدن شیوه‌های رفرمیستی مبارزه، تحکیم و تثبیت نسبی موقعیت شاه که رژیمش را به‌سرمایه‌داری جهانی متصل کرده و حمایت کامل‌العیار آمریکا را کسب کرده بود و تشدید اختناق و پیچیده شدن دستگاه‌های سرکوبگر از مشخصه‌های دوران جدید بود که لاجرم مبارزه‌ای عمیق و رادیکال و مبارزان و پیشتازانی فداکار و مجهز به جهان‌بینی و آرمان ضداستثماری می‌طلبید. دیگر جایی برای مبارزان پیشین نبود؛ چه رسد به خمینی که با ماهیتی ارتجاعی ظهور یک‌باره‌اش در صحنه‌ی سیاسی از روی فرصت‌طلبی و میوه‌چینی بود.
از مطالعه رفتار و مواضع خمینی در این‌دوره چنین برمی‌آید که شم سیاسی‌اش او را سریعاً به این نتیجه رسانده که اوضاع جهانی بر وفق مراد رژیم شاه است و قدرت‌های اصلی آن روزگار ــ‌آمریکا و شوروی‌ــ‌ هردو از ادامه‌ی حکومت او حمایت می‌کنند.
پیروان خمینی، تاریخ این سال‌ها را با انواع تحریف‌ها و آسمان و ریسمان بافتن‌ها، به‌نحوی بیان می‌کنند که نامبرده را در کانون مبارزات این دوران جلوه دهند و گویا، چنان‌که می‌نویسند، خمینی به «رهبری نهضت از تبعیدگاه»‌ مشغول بود.
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ نمونه ای از دجال بازی های مذهبی خمینی برای فریب و ریاکاری

این گزافه‌گویی‌ها، البته برای پرکردن صفحات روزنامه‌ها و برنامه‌های رادیوتلویزیون دروغ‌پرداز آخوندها مفید است. اما بر داوری تاریخ ایران‌زمین تأثیر ندارد. در این زمینه کافی است موضعگیری‌ها و پیام‌های شخص خمینی را ـ‌برحسب آن‌چه در رسمی‌ترین منابع رژیم که پس از به‌قدرت رسیدن خمینی منتشر شده‌ـ مورد بررسی قرار دهیم:
 ـ از آبان سال۴۳ که خمینی به ترکیه فرستاده شد، تا یک‌سال بعد که در بورسای ترکیه بود، از هرگونه موضعگیری علیه رژیم شاه به‌کلی خودداری کرد.
ــ در سال‌های۴۴ و ۴۵ آن‌چه از پیام‌های خمینی در این کتاب‌ها ثبت شده، سه نامه‌ی خصوصی به‌منتظری، نجفی‌مرعشی است و هم‌چنین یک سخنرانی که تنها سخنرانی او در این سه‌ساله به‌حساب می‌آید.
در این سخنرانی خمینی بدون پرداختن به رژیم شاه و بدون کمترین ابراز مخالفتی با آن، به‌موعظه برای «رؤسای دول اسلامی» و درخواست از آنان مشغول شده که: «باید اسلام را آن‌طور که هست معرفی کنند» و به این منظور باید «یک برنامه‌ی رادیویی برای معرفی اسلام تهیه کنند،‌ باید به‌علمای اسلام رجوع کنند تا این‌که آنها حقایق اسلام را برایشان تشریح کنند و آنها در رادیوها و در سایر مطبوعات نشر بدهند». در عین حال خمینی تأکید دارد که
«بر رؤسای اسلام، بر سلاطین اسلام، بر رؤسای جمهور اسلام تکلیف است که اختلافات را کنار بگذارند،‌ عرب و عجم ندارد، ترک و فارس ندارد،… دست برادری بدهند و حدود و ثغورشان را حفظ کنند»
و می‌افزاید:
«اینها نمی‌گذارند که عراق و ایران با هم متحد شوند، ایران و مصر با هم متحد شوند، ترکیه و ایران با هم متحد شوند…». («صحیفه‌ی نور»، ج۱، ص۱۱۸ تا ۱۲۶)
در این سخنرانی، خمینی نه‌تنها کمترین تعرضی، حتی در حد اشاره، به رژیم شاه ندارد، بلکه با به‌کاربردن عنوان‌هایی مثل سلاطین اسلام،‌ و پشتیبانی از حمایت ایران و ترکیه و ایران و مصر و نظایر این اشاره‌ها، به‌رژیم شاه چراغ‌سبز نشان می‌دهد.
توجه به شرایط سخنرانی خمینی، مضمون سیاسی اظهارات او را بیشتر روشن می‌کند. آن هنگام مصادف با دوران جمال عبدالناصر رهبر مصر بود که با برافراشتن پرچم ناسیونالیسم عربی، مبارزه‌جویی وسیعی علیه استیلای بیگانه را در سطح منطقه برانگیخته بود. در مقابل این موج، برخی به داعیه اسلام‌پناهی متوسل شده سعی کردند با حربه‌ی اسلام با ناصریسم مقابله کنند. رژیم شاه در زمره‌ی همین دسته بود. در چنین وضعیتی، خمینی که برای «رؤسای اسلام و سلاطین اسلام»دست تکان می‌داد، در عین حال می‌خواست با همین مبارزه‌ی ترقیخواهانه درافتد ضمن این که تلویحاً نه‌فقط مشروعیت و حقانیت سیاسی، بلکه پشتوانه و مشروعیت اسلامی نیز برای رژیم شاه قائل می‌شود.
ــ در سال۴۶ تنها موضعگیری‌های ثبت‌شده‌ی خمینی، یکی نامه‌ای است که در پاسخ نامه‌ی اتحادیه‌ی انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا می‌فرستد، و دیگری نامه‌ای است که در تاریخ ۲۷فروردین۴۶ برای هویدا ارسال می‌کند. ارسال این نامه مصادف است با جشن تنفرانگیز تاجگذاری شاه، که با انزجار گسترده‌ی اجتماعی در ایران و انتقاداتی در رسانه‌های جهان روبه‌رو بود. اماخمینی در نامه‌ی خود فقط به «جشن‌های غیرملی که به‌نفع شخصی در هرسال چندین مرتبه تشکیل می‌شود، و در هر فرصت مصیبت‌های جانگداز برای اسلام و مسلمین و ملت فقیر و پای‌برهنه ایران به‌بار می‌آورد» اشاره می‌کند و جرأت اسم بردن صریح از تاجگذاری شاه و محکوم کردن آن را به‌خود نمی‌دهد. آن‌هم در نامه و شکواییه‌ای که مرجع و مخاطبش نخست‌وزیر مزدور خود شاه بود.
خمینی در نامه‌اش به‌نخست‌وزیر شاه هم‌چنین گلایه می‌کند که
«آیا علمای اسلام که حافظ استقلال و تمامیت کشورهای اسلامی هستند، گناهی جز نصیحت دارند؟ آیا حوزه‌های علمی غیر از خدمت به اسلام و مسلمین و کشورهای اسلامی گناهی دارند؟». («صحیفه‌ی نور»، ج۱، ص۱۳۲ تا ۱۳۶)
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ خمینی پس از تبعید به نجف در لاک خود فرو رفت و در عرض چند سال به جز معدود نامه هایی بیرون نداد

باید توجه داشت که نامه سال۴۶ خمینی به هویدا، با‌ نامه‌هایی که در سال۴۱ به‌علم می‌نوشت، متفاوت بود. خمینی به این دلیل به هویدا نامه می‌نوشت که امور مربوط به او مستقیماً زیر نظر دفتر هویدا انجام می‌گرفت. رفت‌وآمد خانواده‌ی خمینی از جمله احمد از ایران به نجف، توسط همین دفتر تسهیل می‌شد و آخوندی به نام سید محمد موسوی واعظ شاه‌عبدالعظیمی رابطه خمینی با دفتر هویدا بود.
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ امورات مربوط به خمینی از طریق دفتر هویدا نخست وزیر وقت شاه حل و فصل می شد

فصل دوازدهم
سیرموضعگیری‌ها در سال‌های قبل از ۵۰
درفاصله‌ی سال‌های۴۶ تا ۵۰ موضعگیری‌های خمینی ــ بنا به آن‌چه در کتاب «صحیفه‌ی نور»، ج۱ آمده ــ عبارتند از:
ــ مصاحبه با نماینده‌ی الفتح درباره‌ی کمک به‌مجاهدان الفتح
ــ پیام کوتاه به‌دول و ملل اسلامی درباره‌ی رابطه با اسراییل
ــ شش نامه‌ی خصوصی به آیت‌الله سعیدی، مطهری، محمدرضا حکیمی و دو پیام به اتحادیه‌ی انجمن‌های اسلامی دانشجویان، گروه فارسی زبان.
ــ یک پیام تسلیت به‌فضلا و محصلین علوم انسانی در مورد شهادت آیت‌الله سعیدی.
ــ پیام به زائران حج.
درموضعگیری‌های خمینی از هنگام اقامت در نجف تا سال۵۰، دو نکته‌ی مهم قابل توجه است:
نخست آن که بسیار اندک و معدود است. آن‌قدر که اگر بگوییم اساساً کنار گود و برکنار از مبارزه‌ی مردمی با رژیم شاه بوده، هیچ مبالغه نکرده‌ایم. دیگر آن‌که به‌طور علنی و در سطح سیاسی متعرض اساس حکومت شاه نمی‌شود. از این‌رو نسبت به‌مهمترین تحولات صحنه‌ی سیاسی و رویدادهای مبارزاتی که لاجرم مربوط به‌شاه بود، به‌کلی ساکت است. ازجمله نسبت به تظاهرات مردم تهران و به‌ویژه دانشجویان دانشگاه تهران در سال۴۶ که پس از شهادت جهان پهلوان تختی روی داد، هم‌چنین نسبت به‌مراسم مشمئزکننده‌ی تاجگذاری شاه که مخارج سرسام‌آوری به‌بهای برباددادن دارایی مردم ایران صرف آن شد و نیز در مورد تظاهرات گسترده و پیروزمند دانشجویان در سال۴۸ در اعتراض به گران شدن بلیت اتوبوس شرکت واحد در تهران، که از مهمترین حوادث این سال‌هاست، واکنش صریحی نشان نمی‌دهد. در عوض عملیات مسلحانه‌ی فداییان در سیاهکل و شهیدان قهرمان آن را که توسط دژخیمان شاه به‌شهادت رسیدند، تخطئه می‌کند.
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ دنائت خمینی دجال علیه فدائیان قهرمانی که در سیاهکل حماسه آفریده بودند هرگز فراموش نخواهد شد

آخوندی به‌نام حمید روحانی یا زیارتی که در آن سال‌ها در نجف همراه خمینی بوده، در این‌باره می‌گوید:
«در سال۱۳۴۹ گروهک مارکسیستی و کمونیستی سیاهکل حرکتی کرد که اثر عمیقی بر ملت ایران گذاشت. مردم که از فشار و ظلم بی‌حد رژیم جانشان به‌لب رسیده بود از این حرکت به‌وجد آمدند و امیدوار شدند. خطر این بود که نهضت از مسیر راستین خود منحرف شود. در این‌جا بود که امام ضربه‌ی قاطع خود را وارد کردند و طی نامه‌ای به اتحادیه‌ی دانشجویان مسلمان خارج کشور نوشتند: “از حادثه‌آفرینی استعمار در کشورهای اسلامی نظیر حادثه‌ی سیاهکل و حوادث ترکیه فریب نخورید و اغفال نشوید”». («پا به‌پای آفتاب»، ج۳، ص۱۶۳، مصاحبه‌ی آخوند حمید روحانی)
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ در زمانیکه فداکارترین فرزندان ایران با فدیه کردن جان خود مسیر رسیدن به استقلال و آزادی را هموار می ساختند

خمینی در این دوران حتی نسبت به اعدام عاملان ترور حسنعلی منصور، نخست‌وزیر رژیم شاه عکس‌العملی ابراز نمی‌کند. حال آن که پس از به‌قدرت رسیدن، دستگاه تبلیغاتی رژیمش از این افراد پیوسته تقدیر می‌کرد و ترور منصور را واکنشی در برابر تبعید خمینی قلمداد می‌نمود.

دینامیسم موضعگیری‌های خمینی
ویژگی دیگر موضعگیری‌های خمینی در این سال‌ها، فرصت‌طلبی مزمنی است که روح و دینامیسم جنبش یا سکون خمینی در هر دوره به‌حساب می‌آید:
ـ از سال۴۴ تا ۵۰، به‌لحاظ سیاسی عمدتاً منفعل و ساکت و اساساً در حال گذران زندگی و درس خود در نجف بود. در این سال‌ها خمینی از بردن نام شاه در معدود سخنرانی‌ها و نامه‌هایش اکیداً احتراز می‌کند. آن‌چه از حرف‌های او علیه رژیم شاه در این دوره به‌ثبت رسیده و به‌طور مشخص بحث‌های او تحت عنوان «حکومت اسلامی» که طرح خمینی برای یک آلترناتیو ارتجاعی است، در جمع محدود شاگردان او در حوزه نجف بیان شده است.
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ خمینی در نجف در جمع معدود طرفداران خودش

ـ از سال۵۰ وقتی که مبارزه‌ی مسلحانه پیشتاز علیه رژیم شاه و مخصوصاً آوازه‌ی مجاهدین به‌عنوان یک نیروی انقلابی مسلمان با محبوبیت و جاذبه‌ی گسترده‌ی اجتماعی بالا می‌گیرد و توجه و حمایت شورانگیز نیروهای روشنفکر و مبارز و حتی طلاب و روحانیان را به‌خود‌ جلب می‌کند و موج مخالفت با رژیم شاه در پرتو حرکت پیشتازان انقلابی و مجاهد بالا می‌گیرد، خمینی نیز سوار شدن بر این موج را نسبت به احتیاط‌های قبلی مرجح شمرده لحن تندتری اتخاذ می‌کند. در نتیجه همان خمینی که در سال۴۴ از «سلاطین اسلام» با لحن تأییدآمیزی حرف می‌زد («پا به‌پای آفتاب»، ج۱، ص۱۱۸) یا کسی که‌ مخاطبان و تکیه‌گاه پیام‌هایش، عمدتاً آخوندها و طلاب حوزه‌ها بودند، در سال‌های۵۰ به بعد، برخلاف معمول، رو به‌سوی روشنفکران و دانشجویان می‌کند و در موضعگیری‌هایش شدیدتر علیه رژیم شاه سخن می‌گوید. او در فاصله سال‌های۵۰ تا ۵۷، یازده‌پیام برای دانشجویان و جوانان صادر می‌کند.
درعین حال، به‌رغم توصیه‌ها و درخواست‌های روحانیان صاحب‌نام که از جو جامعه و محبوبیت مجاهدین آگاه بودند و از خمینی می‌خواستند که از مجاهدین و مبارزه‌شان علیه رژیم شاه حمایت کند، هیچ‌گاه چنین نکرد. اگرچه جرأت ابراز مخالفت علنی در آن اوضاع را هم نداشت. البته در اثر فشارهای روزافزون برای حمایت از مجاهدین و احساس خطر در مورد از دست دادن موقعیت سیاسی خود، ناگزیر شد در مورد «سپردن ثلث سهم امام به خانواده‌ی زندانیان سیاسی» یا برای «نشر کتب اسلامی ـ سیاسی» فتوا صادر کند.‌
ـ اما پس از ضربه‌ی خیانت‌بار اپورتونیست‌های چپ‌نما در سال۱۳۵۴ که در یک مقطع باعث متلاشی شدن تشکیلات مجاهدین شد، و خمینی دریافت که صحنه از رقیب نیرومندش خالی شده، به‌سرعت عنان گسیخت و در پیام‌ها و سخنرانی‌های خود علیه «نفوذ افکار التقاطی و برداشت‌های غلط از احکام سیاسی‌ـ عبادی قرآن »‌ هشدار می‌داد. («کوثر»، ج۱، ص۲۸۳، سخنرانی خمینی در نجف ۶مهر۱۳۵۶ و «صحیفه‌ی نور» ،ج۱، ص۲۲۹، نامه‌ی خمینی، مرداد۱۳۵۶)

مواضع خمینی در قبال مجاهدین
چگونه خمینی برای خود چهره ساخت؟ خمینی در نجف سر در لاک زندگی معمول خود کرده بود و نسبت به مهمترین وقایع سیاسی واکنشی نداشت

در سال۱۳۴۴، در همان موقعی که خمینی در نجف دوران جدیدی از زندگی سیاسی‌اش را با فرو رفتن دوباره در لاک سکوت و بی‌عملی آغاز می‌کرد، سازمان مجاهدین خلق ایران بنیانگذاری شد.
تأسیس سازمان مجاهدین و تأثیر عمیق آن بر مبارزات مردم ایران، جای مهمی هم در صحنه‌ی سیاسی ایران به‌خود اختصاص داد و به‌تبع آن موقعیت خمینی را نیز تحت‌تأثیر قرار داد. درست این است که بگوییم از این سال‌ها به بعد، در اعماق تحولات اساسی ایران کشاکش این دو نیرو ـ‌یعنی مجاهدین و خمینی و جریان سیاسی و ایدئولوژیکی تابع اوـ نقش تعیین‌کننده پیدا کرد.
آیین رهایی‌‍بخش و اسلام حنیف محمدی که مجاهدین معرف و مروج آن بودند، از جاذبه‌ی نیرومندی برخوردار بود و به‌سرعت با اقبال اقشار آگاه و ترقیخواه به‌ویژه جوانان مواجه شد و به‌زودی مجاهدین را در قلب جنبش انقلابی ایران و در کانون توجه اجتماعی قرار داد. حتی روحانیان و طلابی که در آن سال‌ها به‌مبارزه روی آورده بودند، نیز یا مجذوب حرکت و پیام مجاهدین شدند، یا به اقتضای اوضاع سیاسی اجتماعی آن مقطع و برای عقب‌نماندن از قافله، تبعیت از مجاهدین را به‌صلاح خود یافتند. در نتیجه تا خمینی چشم به‌هم زد، طیف وسیعی از آخوندها و روحانیان که نزدیکترین شاگردان خودش را هم دربرمی‌گرفت، به‌هواداری از مجاهدین برخاستند وجمع‌آوری کمک مالی، فعالیت‌های تبلیغی یا حتی یک‌بار نماز خواندن پشت‌سر یک مجاهد را جزء افتخارات خود می‌شمردند.
وقتی که خمینی از وجود مجاهدین مطلع شد، همان بار اول خود را در تنگنا و بر سر دوراهی یافت. به‌نحوی که برخلاف همه‌ی مسائل دیگر که از کنارش بی‌اعتنا می‌گذشت، یا به اشاره دست آن را رفع و رجوع می‌کرد، این بار ناگزیر شد یک شبانه روز در فکر فرو برود.

خودداری از پادرمیانی به‌سود مجاهدین زندانی
در سال۱۳۴۹ گروهی از مجاهدین در مسیر بازگشت از پایگاه‌های‌ انقلاب فلسطین در دوبی دستگیر شدند و دولت آن کشور تصمیم گرفت آنها را به‌رژیم شاه مسترد کند. اما مجاهدین هواپیمای حامل اعضای زندانی خود را وادار به‌تغییر مسیر و فرود آمدن در بغداد کردند. دولت عراق که به‌خاطر روابط بسیار تیره‌اش با رژیم شاه، به ماجرای فرود اجباری هواپیما مشکوک بود، سرنشینان آن را بازداشت کرد. متعاقباً مسئولان سازمان در تهران، پدر طالقانی را از این ماجرا مطلع ساختند. او نامه‌ای با جوهر نامرئی برای خمینی فرستاد تا نزد دولت عراق وساطت کرده سبب آزادی مجاهدین زندانی شود. اما خمینی به‌بهانه‌ی این‌که نمی‌خواهد از مقامات عراقی «چیزی» بخواهند، حاضر به چنین اقدامی نشد.
آخوند دعایی (رئیس کنونی مؤسسه اطلاعات) که در سال‌های اقامت خمینی در نجف پیوسته همراه او بود، با اشاره به این نامه که‌ توسط نماینده‌ای از سوی مجاهدین به‌دست او رسید، می‌گوید:
«این نامه به‌صورت نامرئی نوشته شده بود… وقتی به‌خدمت امام رسیدم، آن نوشته را ظاهر کردند. آیت‌الله طالقانی برای این که امام اطمینان پیدا کنند…، به‌عنوان نشانه، خاطره‌ای را که با امام و آقای زنجانی داشتند، برای او نقل کردند… منظور آقای طالقانی از این پیغام این بود که امام از مسئولان عراق بخواهند که این گروه را آزاد کنند. در هر صورت، بعد از همه‌ی این جریان‌ها، امام فرمودند: “من باید فکر کنم”…»
پس از یک روز «فکر کردن»، خمینی روز بعد به دعایی می‌گوید:
«اگر الان آقای طالقانی و آقای زنجانی هم این‌جا نشسته باشند و هردو هم این را به‌من بگویند، من نمی‌پذیرم». («پا به‌پای آفتاب»، ج۲، ص۳۳)
از متن این گزارش پیداست که خمینی خودداری از طرح تقاضا با دولت عراق را بهانه کرده تا از حرکتی که می‌توانست حمایتی برای این جنبش نوپا تلقی شود، طفره برود. چه بسا نامه‌ی پدر طالقانی و توصیفی که وی برای مجاهدین به‌کار برده، خمینی را اندیشناک کرده و از همان ساعت از سربرآوردن یک جریان انقلابی و مسلح با ایدئولوژی اسلامی احساس تهدید کرده است. همان آخوند دعایی در این‌باره می‌گوید:
«مرحوم آیت‌الله طالقانی… در نامه‌ای که به امام نوشته بود، تعبیرش این آیه‌ی شریفه‌ی قرآن بود: «انهم فتیه آمنوا بربهم و زدناهم هدی»(آنان جوانمردانی هستند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم)؛ تعبیر قرآن از اصحاب کهف». («پا به‌پای آفتاب»، ص۳۵)
آن‌چه این داوری را تأیید می‌کند، صرفنظر از مواضع بعدی خمینی علیه مجاهدین، نمونه‌های ثبت‌شده از درخواست‌های مکرری است که خمینی در همان سال‌ها با دولت عراق در میان می‌گذاشت، بدون این که دچار این‌گونه نگرانی‌ها شود. فی‌المثل آخوند عبدالعلی قرهی که ده‌سال همراه خمینی در نجف بوده،این خاطره را نقل می‌کند که
وقتی یکی از مراجع‌ نجف به‌نام شاهرودی از جانب دولت احضار شده بود، خمینی به وی(قرهی) گفته بود که نزد استانداری کربلا برود و برای مرجع مزبور پادرمیانی کند. استاندار کربلا نیز پادرمیانی خمینی را می‌پذیرد. («پا به‌پای آفتاب»، ص۱۰۶ و ۱۰۷)
باری، چنان‌که در تاریخچه‌ی مجاهدین توضیح داده شده،‌ ماجرای هواپیما، اندکی بعد با پادرمیانی یاسر عرفات خاتمه می‌یابد و مجاهدینی که در بازداشت به‌سر می‌بردند و سردار خیابانی نیز در میانشان بود، آزاد شده دوباره راهی پایگاه‌های خود در تهران می‌شوند.

اشتراک:
3333

پخش زنده سیمای آزادی

Popular Posts

مسعود رجوی-۲۲بهمن ۱۴۰۱: «اتوبوس مجانی» استبداد و وابستگی با سرنشینان ساواکی، آزادیخواهان و ...

مسعود رجوی: درماندگی بچه شاه از «سلطنت انتخابی» تا «فراسوی» سلطنت و جمهوری

مسعود رجوی: درماندگی بچه شاه از «سلطنت انتخابی» تا «فراسوی» سلطنت و جمهوری

توییتر اختر شبانه

پیام مسعود رجوی در دومین سالگرد انقلاب ضدسلطنتی

برچسب‌ها

۱۰شهریور ۱۲اردیبهشت ۱۳آبان ۱۴اسفند ۱۶آذر ۱۷ژوئن ۱۷شهریور ۱۸تیر۷۸ ۱۹بهمن۴۹ ۱۹بهمن۶۰ ۱۹فروردین۹۰ ۲۶مهر ۳۰تیر ۳۰خرداد ۳۰دی ۳۰فروردین ۳۰مهر ۳ژوئیه ۴خرداد ۵ مهر ۸ مارس آب آبادان آتش بس آتش سوزی آخوند کاشانی آخوندی آذربایجان آرژانتین آری به جمهوری دمکراتیک آزادی آزادی بیان آزادی هدایتگر مردم آزادیخواهان آژانس اتمی آستان قدس آستفیک آسوشیتدپرس آشنایی با شورای ملی مقاومت آشنایی با مجاهدین آفریقا آقازاده ها آگاهی آلبانی آلبرتو نیسمن آلترناتیو آلمان آلودگی هوا آمریکا آموزشی آموزه تاریخی آموزه سیاسی آموزه فلسفی آنالیا آنتورپ آنتونیو گوترز آندرانیک آهنگساز ابراهیم ذاکری ابراهیم مرادی ابواحسن صبا اپورتونیسم اپوزیسیون اتحاد اتحاد ملی اتحادیه اروپا اتمی اتوبوس خوابی اجباری اجتماعی احتکار احزاب سیاسی احمد رئوف بشری دوست احمد رضایی احمد مقدم احمد وحیدی احمدرضا جلالی اخبار اخبار جعلی اختلاس اختناق ادبیات اراذل اربعین ارتجاع ارتش آزادیبخش ارتش آزادیبخش ملی ایران اردشیر زاهدی ارز ارژنگ داوودی ارمنستان اروپا ارومیه اژه ای استاد استان استبداد استبداد دینی استثمار استراتژی استراتژیک استعمار استقلال استقلال آمریکا استکهلم اسدالله اسدی اسفند۹۸ اسکاتلند اسکاندیناوی اسلام اسلام انقلابی اسلامشهر اسماعیل خطیب اسماعیل شریف زاده اسناد اسیر جنگی اشپیگل اشرف اشرف پهلوی اشرف رجوی اشرف هادی اشرف۳ اشغالگر اصغر بدیع زادگان اصغر بدیع‌زادگان اصغر مهدیزاده اصفهان اصلاح طلب اصلاح طلبی اصلاحات اصلاحات ارضی اصلاح‌طلب اصولگرا اطلاعیه اعتراض اعتراض سراسری اعتراضات اعتراضات سراسری اعتصاب اعتیاد اعدام اعدام بنیانگذاران مجاهدین اف ای تی اف افتخار افسانه افشاگری افطار افغانستان اقتصاد اقتصادی اکبر صمدی الکساندر مدوید الله قلی خان المپیک امام جعفر صادق امام حسن عسکری امام حسن مجتبی امام حسین امام رضا امام زمان امام زین العابدین امام سجاد امام صادق امام محمد باقر امام موسی ابن جعفر امام هشتم امام هفتم امجدیه امیرپرویز پویان امیرخیزی امیرکبیر انتخاب انتخابات انتخابات قلابی انتخابات۱۴۰۰ انجمن نجات انجمن نجاست انجیل اندیشه اندیکا اندیمشک انسان انسانیت انفال انفجار امیا انفجار حرم امام رضا انقلاب انقلاب ۵۷ انقلاب اکتبر انقلاب ایدئولوژیک انقلاب دمکراتیک انقلاب سفید انقلاب صنعتی انقلاب ضد سلطنتی انقلاب فرهنگی انقلاب کبیر فرانسه انقلاب مشروطه انقلاب نوین انقلابی انقلابیون انگلستان انگلیس اوباش اوریانا فالاچی اوکراین اومیکرون اوین اهواز ای ایران ایتالیا ایدئولوژی ایذه ایران ایران آزاد۲۰۲۱ ایران آزاد۲۰۲۲ ایران اینترنشنال ایران فردا ایران گیت ایران مرز پرگهر ایرانیان ایلیرمتا اینترنت ایندیپندنت اینستاگرام أزادی بازجو بازرگان بازگشایی مدارس بازنشستگان بازیگر بالکان بانک بحران بحران آب بختیار بدهی برانداز براندازی برجام برف برق برلین برنامه ۱۰ ماده ای بسیج بسیجی بعثت بکتاش آبتین بگو نه بلژیک بلوچستان بمب اتمی بنان بند۲۰۹ بنزین بنی صدر بنیاد برکت بنیاد فرانس لیبرته بنیادگرایی بنیانگذاران سازمان مجاهدین بوچا بودجه بودجه۱۴۰۰ بودجه۱۴۰۱ بورس بویراحمد بهار بهبهان بهداشت بهرام عالیوندی بهرام عین اللهی بهزاد معزی بهشت زهرا بی بی سی بیانیه بیت کوین بیرجند بیروت بیژن جزنی بیژن مفید بیسواد بیکاران بیکاری بیوگرافی پابلو نرودا پارلمان اروپا پاریس پاسارگاد پایداری پدرطالقانی پرچم پرس تی وی پرستاران پرواز بزرگ پروپاگاندا پرویز خزایی پروین اعتصامی پمپئو پناهندگان پوریای ولی پول پهباد پهلوان پهلوان فیلابی پهلوی پیام پیامبر پیروزی پیشتاز پیک پنجم پیک شادی پیک ششم پیمان جبلی تابلو تاریخ تاریخ ایران تاریخ ا یران تاریخ اسلام تاریخ ایران تاریخ بیداری ایرانیان تاریخ جهان تاریخ شفاهی تاریخ فرانسه تاریخ مشروطه تاریخ معاصر تاریخچه مجاهدین تاریخساز تاریخی تاریکی تاسوعا تاکتیک تئاتر و سینما تأسیس سازمان مجاهدین تبریز تبعید تبیین جهان تجارت تجزیه تحریف تحریم تحریم انتخابات تحصیل تحلیل سیاسی تخت جمشید تختی تخریب ترامپ ترانه ترک تحصیل ترور تروریست تروریستی تروریسم تروریسم دولتی تریتا پارسی تشکیلات تشکیلات بیرون زندان تشیع تصنیف تظاهرات تفسیر تکامل تلگرام تلویزیون تمدن ایران تنگستان توحید تورم توسکا تولید توماج صالحی توماس سانکارا تهران تهران بزرگ تیرباران ثروت ثریا ابوالفتحی ثقه‌الاسلام جاسوس جام زهر جامعه جامعه المصطفی جان مترکه جاوید رحمان جایزه نوبل جایگاه انسان جدایی دین از دولت جریان اپورتونیستی چپ‌نما جعبه سیاه جعفر کاظمی جعلیات جمشید پیمان جمعه سیاه جمهوری خواه جمهوری دمکراتیک جنایت جنایت علیه بشریت جنبش برابری جنبش تنباکو جنبش جنگل جنبش دادخواهی جنسیتی جنگ جنگ ایران و عراق جنگ جهانی جنگ خلیج جنگ داخلی جنگ روانی جنگ سیاسی جنگ ضد میهنی جنگ قدرت جنگ کثیف جنگل جنگل تراشی جوانان جهاد کشاورزی جهان چارلی چاپلین چپ نما چپاول چریک فدایی چریکهای فدایی چماقداری چه باید کرد چه گوارا چهارشبنه سوری چهارمحال بختیاری چین حبیب خبیری حبیب خدا حبیب‌الله بدیعی حج حجاب حجت زمانی حزب توده حزب جمهوری حزب رستاخیز حزب‌الله حسن اشرفیان حسن ظریف حسن ظریف ناظریان حسن فیروزآبادی حسن نوروزی حسین امیر عبداللهیان حسین دهلوی حسین طائب حسین فارسی حسین فاطمی حسین گل گلاب حسینیان حشدالشعبی حضرت زینب حضرت علی حضرت فاطمه حضرت محمد حضرت معصومه علیها سلام حضرت مهدی حقوق حقوق بشر حقوق زنان حکایت حکومت حکومت علی حکومت نظامی حماس حمایت حمله خارجی حمید اسدیان حمید لاجوردی حمید مصدق حمید نوری حنیف عزیزی حنیف نژاد حنیف‌نژاد حوزه خائن خاتمی خاش خاطرات خاطرات زندان خاطرات سیاسی خامنه ای خامنه‌ای خانواده خانواده شفایی خاور میانه خاوران خاورمیانه خبرگان خبرگزاری خبرنگار خدا خدیجه خرمشهر خسرو گلسرخی خشک سالی خشونت خصوصی سازی خط فقر خطر خلق خلقت انسان خلیفه خلیل رضایی خمینی خواننده خواهران میرابال خودروسازی خودکشی خودمختاری خوزستان خیانت دادخواهی دادگاه دادگاه مردمی آبان دارو داستان دانش آموز دانشجو دانشگاه دانشگاه تهران دانشمند دانشیان دانیل میتران داوود باقروند داوود رحمانی دبیر کل سازمان ملل دجال دختر آبی درگذشت دروغ دزدی دستمزد دفاع مقدس دفاعیات مجاهدین دکتر حسین گل‌گلاب دلار دلتا دلوار دمکراتیک دمکراسی دمکراسی خیانت شده دوباره می‌سازمت وطن دوران آماده باش دورس دولت دهخدا دهقانان دهه ۶۰ دی دیالکتیک دیپلماسی دیدار صلح دیکتاتور دیکتاتوری دیکتاتوری سلطنتی دیکتاتوری مذهبی دین دین و مذهب دیوید ایمس دیوید کلیگور ذوالقرنین ذوب آهن رادیو مجاهد رانت راه حل سرنگونی راهرو مرگ رای من سرنگونی رئیس جمهور برگزیده رئیسی رباط کریم رپ اعتراضی رجوی رحمان کریمی رزمناو پوتمکین رزمنده رژیم آخوندی رژیم شاه رسانه رسانه حکومتی رستاخیز رستم قاسمی رسول تبریزی رسول خدا رسول مشکین فام رشنگری رشوه رضا پهلوی رضا خان رضا رضایی رضا شاه رضا شمیرانی رفراندوم رفسنجانی رمزارز رمضان رمضان۱۴۰۰ رمضان۱۴۰۱ رنگ روغن روح‌الله حسینیان روح‌الله خالقی روحانی روحانی مترقی روز جهانی روز جهانی حقوق بشر روز جهانی زن روز جهانی صلح روز جهانی کارگر روز جهانی کودک روز جهانی مبارزه با اعدام روز جهانی معلم روز دانشجو روز معلم روزجهانی منع خشونت علیه زنان روزنامه روس تزاری روسیه روشنایی روشنفکر روشنگری رها بحرینی رهایی رهبر مقاومت رهبری ریاست جمهوری ریچارد رابرتس زادی زاگرس زاهدان زاینده رود زباله گردی زبان زری اصفهانی زلزله زمستان زمین زن زنان زندان زندان تهران بزرگ زندان گوهردشت زندانی زندانی سیاسی زندانیان سیاسی زوربا زهرا مریخی زهره صمدی زیارت زینب زینب پاشا زینب کبری زینت میرهاشمی ژئوپلیتیک ژنرال اودیرنو ژنرال دوگل ژنو ژیلبر میتران سارق انقلاب سازمان چریکهای فدایی خلق سازمان خبات کردستان سازمان مجاهدین سازمان مجاهدین خلق ایران سازمان ملل سال تحصیلی سال میلادی سال نو سال۱۴۰۰ سالن مرگ سانسور ساواک سایبری سپ سپاه سپاه پاسداران سپاه قدس ستار بهشتی ستارخان سخنرانی سخنگوی مجاهدین سراوان سرجنگل سرکوب سرنگونی سرود سرویس جهانی سعدی سعید اقبالی سعید بهبهانی سعید سلطانپور سعید شاهسوندی سعید ماسوری سعید محسن سکولار دمکراسی سکولاریسم سلاح سلطنت سلطنت پهلوی سلطنت طلب سنگسار سواد سوئد سوئیس سوخت بر سوختبران سوریه سولماز ابوعلی سولیوان سونگون سهام سهراب سپهری سی ان ان سیاست سیاسی سیامک نادری سیاوش سیفی سیاهکل سیزده بدر سیستان سیل سیمای آزادی سیمین بهبانی سیمین بهبهانی سیمین دانشور سینما شادگان شاعر شام غریبان شاملو شانگهای شاه شاهزاده شاهنشاهی شب قدر شب یلدا شباهنگ شبکه تروریستی شبکه های اجتماعی شجریان شخصیتهای ایرانی شرایط ذهنی شرایط عینی شریف واقفی شستا شعائر شعار نویسی شعر شعر نو شکرالله پاک‌نژاد شکنجه شکنجه گر شکوفه شمال شورای امنیت شورای مرکزی مجاهدین شورای ملی مقاومت شورای ملی مقاومت ایران شورای نگهبان شورش شوروی شوش شهادت شهدا شهر شهر ری شهر کرد شهر مهران شهرداری تهران شهرزاد احسانی ناطق شهرقصه شهرکرد شهلا حریری مطلق شهیدان شیخ شیخ فضل الله نوری شیخ محمد خیابانی شیر و خورشید شیراز شیطان سازی شیلی شیوا ممقانی صادرات صالح کهندل صدام صدای مجاهد صدور انقلاب صدور بحران صدیقه مجاوری صلح صمد بهرنگی صنایع فولاد صنعت صیاد شیرازی صیانت ضربه شهریور ۵۰ ضرغامی طالبان طالقانی طبری طرح صلح طلسم جنگ طنز سیاسی ظریف ظلمت عارف قزوینی عاشورا عباس داوری عباسقلی صالحی عبدالرضا شهلایی عدالت عدالت در اسلام عراق عرفان عزت الله مقبلی عزیز فولادوند عزیمت از فرانسه عشق عفوبین الملل عقیده عکاسی عکس علم علمی علی علی اکبر اکبری علی اکبر دهخدا علی ربیعی علی صارمی علی صالح آبادی علی مطهری علی میهن دوست علی همتیان علیرضا جعفرزاده علیرضا خالوکاکایی عماد رام عملیات عملیات آفتاب عملیات چلچراغ عملیات مروارید عوام فریبانه عیاران عید فطر عید قربان عید مبعث عیسی آزاده عیسی مسیح غارت غارت و چپاول غرب غلامحسین اسماعیلی غلامحسین بنان غلامحسین ساعدی غلامرضا تختی غلامرضا مسعودی فاجعه فارسی فاز سیاسی فاشیسم دینی فاشیسم مذهبی فاصله طبقاتی فاطمه فاطمه امینی فاطمه زهرا فاطمه صادقی فاطمه مصباح فتانه زارعی فدایی خلق فرار شاه فرانسوا میتران فرانسه فرانکفورتر آلگماینه فرخی یزدی فردوست فردوسی فرشید نصر‌اللهی فرعون فرقه فروش اندام فروغ ایران فروغ جاویدان فرونشست زمین فرهنگ فرهنگی فرهنگیان فریدون مشیری فساد فشافویه فضای مجازی فعال محیط زیست فقر فلاکت فلسطین فلسفه فوتبال فولاد فولاد مبارکه فیزیک فیک نیوز فیلترینگ فیلم سینمایی قاتلان ۶۷ قاجار قاچاق قاسم سلیمانی قاسملو قاضی محمد قالیباف قانون اساسی قانون کار قتل عام قتل عام۶۷ قتلهای زنجیره ای قرآن قرارداد ننگین قرارداد۲۵ساله قربانعلی حسین نژاد. قربانیان قربانیان کرونا قرن پانزدهم قرنطینه قزاق قزلحصار قزوین قضاوت قطعی برق قم قوه قضاییه قهرمان قیام قیام ۲۱دی قیام 57 قیام ۸۸ قیام آبان قیام آبان۹۸ قیام بنزین قیام تنگستان قیام خوزستان قیام دی قیام دیماه ۹۶ قیام دیماه ۹۸ قیام روشنگری قیام سراسری قیام سراوان قیام ضد سلطنتی قیام عراق قیام کارگران قیام۱۴۰۱ قیام۳۰تیر قیصر قیمت کابل کابینه دولت کاخ سفید کارخانه کارگر کارگران کارگردان کارنامه کارنامه سبز کاروان بهار کاریکاتور کاظم رجوی کانادا کانون کانون شورشی کانونهای شورشی کتا صوتی کتاب کتاب اجتماعی کتاب امام حسین کتاب تاریخی کتاب سیاسی کتاب صوتی کرامت الله دانشیان کربلا کربلای۴ کرج کردستان کرونا کریسمس کریمپور شیرازی کسری بودجه کشاورزان کشاورزی کشتار کشتی کشور کشیش کشیش دیباج کشیش میکائلیان کلنل پسیان کلیسا کمیسیون اقتصاد کمیسیون کار کنفرانس کنکور کنگره کوثر کوچک خان کودتا کودتانی فرهنگی کودتای ۲۸ مرداد کودتای ۲۸مرداد کودتای سوم اسفند کودکان کودکان کار کوروش بزرگ کوروش کبیر کولبران کولبری کویت کهشکان کهکشان کهکشان۱۴۰۰ کهکشان۱۴۰۱ کهکشان۱۴۰۳ کهکشان۲۰۲۱ کهکیلویه کی‌را رودیک کیفرخواست گاردین گاندی گرانی گردهمایی گرسنگان گرسنگی گروگان گزارش گزارش خبری گزینه سرنگونی گلرخ ایرایی گلزاده غفوری گلستان گلسرخی گور جمعی گوهر مراد گیسو شاکری لاجوردی لاریجانی لاهیجان لباس شخصی لبنان لرستان لغت نامه لمپن لنین لوازم التحریر لوموند لویزان لوییزا همریش لوییزا هومریش لیبرتی لیبی لیست تروریستی لیست شهیدان مادر شایسته مادران آبان مادران خاوران مارکز مافیا ماکرون مالباخته مالیات ماه رمضان ماهشهر مایک پنس مایکل وایت مبارزات مبارزه مبارزه چیست مبارزه مسلحانه مبعث متروپل مثنوی مجازات مجاهد مجاهدین مجاهدین خلق ایران مجتبی اخگر مجروحان قیام مجلس مجمع عمومی ملل متحد مجید اسدی مجید صاحب جمع محاکمه محرم محسن رضایی محسن زادشیر محسن معصومی محمد اسلامی محمد تهرانچی محمد حنیف نژاد محمد حنیف‌نژاد محمد خدابنده‌لویی محمد ری شهری محمد زند محمد سیدی کاشانی محمد صادق محمد ضابطی محمد کاظم محمد کرد زنگنه محمد محدثین محمد مخبر محمد مهدی اسماعیلی محمدباقر شفتی محمدرضا ایرانپور محمدرضا سعادتی محمدرضا قرایی آشتیانی محمدعلی توحیدی محمدعلی حاج آقایی محمود رویایی محمود عسگریزاده محمود مهدوی محیط زیست مدارس مدرس مدرک تقلبی مدیا مذاکره مذهب مذهبی مرتجعین مرتضی حنانه مرجان مرد مردم مرز پرگهر مرضیه مرغ سحر مریلند مریم بختیاری مریم رجوی مریم قدسی مآب مریم گلزاده غفوری مزار شهیدان مزدور مزدوران مژگان پارسایی مژگان کوکبی مسجد سلیمان مسجد فاطمه زهرا مسعود احمدزاده مسعود خدابنده مسعود راتبی مسعود رجوی مسعود صفدری مسعود مقبلی مسکن مسیح مسیحی مشروطه مشهد مصباح یزدی مصداقی مصدق مطالبات قانونی مطبوعات معصومه عضدانلو معلم معلمان مقالات مقالات اجتماعی مقالات اقتصادی مقالات تاریخی مقالات سیاسی مقاومت مقاومت ایران مقاومت سراسری مقبره کوروش مکه ملا نصرالدین ملاقات ملک الشعرا ملی شدن نفت مماشات من اگر برخیزم مناسک حج منافقین منتظری منطقه منوتو منوچهر براتی منوچهر سخایی منوچهر طاهر زاده منوچهر هزارخانی منیره رجوی مواد مخدر موزه قتل عام۶۷ موزیک موسسات خیریه موسسان پنجم موسی خیابانی موسیقی موشک باران موشکی موقعیت انقلابی مولانا مهاجرت مهدی ابریشمچی مهدی دیباج مهدی رضایی مهندسی انتخابات میانجی میتران میتینگ میدان ژاله میدان میلیونی میرزا رضا کرمانی میرزا کوچک خان میرزاده عشقی میکونوس میکیس تئودوراکیس میلاد میلیشیا میلیونی میهن تی وی ناصر دیوان کازرونی ناصر صادق ناصرالدین شاه ناظم حکمت نافرمانی مدنی نامه نایاک ندا حسنی نرگس غفاری نروژ نسرین پارسیان نسل کشی نشریه مجاهد نصرالله زرین پنجه نطنز نظامی نظرسنجی نفت نفتگران نقاشی نقدینگی نمایشگاه نمایشنامه نماینده نورمراد کله جویی الوار نوروز نوروز۱۴۰۰ نوروز۱۴۰۱ نوروز۱۴۰۳ نوروز۹۹ نوری علا نوید افکاری نویسنده نهضت ملی نیروی انتظامی نیروی قدس نیشکر هفت تپه نیکسون نیما یوشیج نیمه شعبان نیویورک تایمز واشنگتن واکسن واکسن برکت واکسن چینی واکسن فایزر واکسیناسیون ورزش ورزشکاران وزارت اطلاعات وزارت خارجه وزرات اطلاعات وطن وفات ولادت ولایت فقیه ولی فقیه ولی‌الله فیض‌مهدوی ویتنام ویروس ویکتور خارا ویلیام هزلیت وین هائیک هوسپیان مهر هاشم خواستار هالیوود هامبورگ هایک هوسپیان مهر هجرت هجرت بزرگ هزارخانی هسته ای هلدینگ همایون کهزادی همبستگی همدان همیاری هنر هنرمند هواپیمای اوکراینی هورالعظیم هیتلر یادواره یارانه یاسرعرفات یروم ستاقیان یزدی یعقوب ترابی یغمایی یک شاخه گل یوسف نوری یونان یونایتد پرس یونسکو FATF

بازدید از وبلاگ

مانور بزرگ جنگی سیمرغ رهایی ارتش آزادیبخش ملی ایران