۵مرداد۱۴۰۰
دکتر منوچهر هزارخانی مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاومت
دکتر هزارخانی: با سلام، وقتی خبر درگذشت دوست مجاهدم مسعود فرشچی را شنیدم، به گمانم واژه پریدن گویاتر و کاملتر از تمام معادلهای فرضی، یا بکار رونده دیگر است، حتی وقتی منظور بکار برنده آن طبق بینش قدیمیها، پرواز روح به آسمان و ماندن جسم در دنیا باشد
وقتی مجاهدین در کارزار سنگین جهانیشان علیه خمینی افق تنگ مقاومت را باز کردند، بصراحت گفتم و نوشتم که مجاهدین ذهن جامعه ایران را از قرون وسطی کندند و به دوران حاضر منتقل کردند، ذهن جامعه را، این را هم گفتم که باز شدن افق مبارزه با رژیم خمینی کسانی را هم که به هر دلیل با این رژیم ضدبشری مخالف بودند یا هستند، و برنامه براندازی را وظیفه خود نمیدانند، ولی از انجام آن خواه وناخواه بهره میبرند، شرافت اخلاقیشان حکم میکند که حداکثرتوان خود را در پشتیبانی از نیروی برانداز صرف کنند.
اما با نگاهی عمیقتر به جامعه کشورمان پی می بریم که جدال مجاهدین با آخوندها سابقه دیرینه هم دارد، مثلا زمانی که حافظ هنرمند، شاعر، و متفکر بینظیر جامعه که به گفته خودش قرآن را در چهارده روایت از برداشت، و شاید بههمین علت هم، دیگر حافظ نه تخلص شعری، بلکه نام واقعیش شده بود، برای درافتادن با دینفروشان هم عصرش یک منشور دو مادهای پیشنهاد میکرد مبنی براینکه فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم.
حالا که پس از گذشت زمان چنین طولانی آن طرح دو مادهای اولیه به صورت شرح تفسیری طرح نویی که حافظ فرصت تنظیم و ارائهاش را پیدا نکرد، ولی در قالب طرح ده مادهای خانم رجوی مطرح شده، و درکهکشان جاری مورد استقبال و تایید بیگفتگوی همگان قرار گرفته باید بگویم که آری این برنامه سیاسی قابل اجرای مقاومت ایران طی دوران گذار است، البته این برنامه حداقلی و یا به قول امروزیها کف خواستههای ماست
ما در شعارهایمان از آزادی، استقلال، دمکراسی و برابری حرف میزنیم و همه آنها را تقریباً مترادف یا در ردیف هم قرار میدهیم، در حالیکه دمکراسی در معنای امروزیش مقوله جدیدی تلقی میشود، که وارد دنیای سیاست کلاسیک شده است، این طور که پیداست، شاید روزی هم به شعار و هدف جداگانهای مبدل شود، مستقل از آزادیهای دمکراتیک که امروز دمکراسی تلقیشان میکنیم، البته میتوان یقین داشت که تا زمانی که استبداد دینی برنیفتاده، فوریت عاجلمان همین مسئله براندازی خواهد بود، همه حرفهایم همین ها بود، بنابراین زحمت را کم می کنم.
خانم مریم رجوی: آقای دکتر هزارخانی من خدمت شما سلام می کنم واقعا خیلی زیبا گفتید که مجاهدین ذهن جامعه را از قرون وسطی کندند و به دوران حاضر پیوند زدند.
شما این را بارها گفتید ولی الان باز به این کوتاهی، به این روشنی و به این درواقع عمق خیلی میشه درموردش صحبت کرد و آنچه که انجام شده وامیدوارم که در فرصتهای دیگه خودتان که واقعا مبدع این نظریه و صاحب این فکر یند بیشتر توضیح بدهید. بخصوص فکر میکنم نسل جوان ما خیلی به اون احتیاج دارد
ونکته بعدی هم که باز به زیبایی گفتید که فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم، بنابراین طرح هایی که الان داریم مال امروزه قطعا مینیممه و به اندازه امروزمان فکر کردیم برای فردا طرح های دیگر و سقف های دیگر خواهیم داشت. با تشکر مجدد از شما بعنوان یار درواقع خستگی ناپذیر این مقاومت و شورای ملی مقاومت در ۴۲ سال گذشته همواره من یادم می آید روزهایی را که شما مسعود را چگونه پشتیبانی می کردید و قاطع از مرز سرخ های شورا دفاع میکردید شما ازاون کسانی بودید که همواره بر اصول و مرزسرخ ها پافشاری می کردید ولو اینکه کسانی نخواهند ونتوانند یا نیایند یا هزار و یک دلیل دیگر
درود بر شما و این در واقع نقش ویژه و تاریخی شما که هرچه زمان می گذرد و هرچه سختی ها بیشتر میشود شما پافشاری تان بر مرزسرخهای بیشتر و کشیدن خط های افتراق بین درواقع ارتجاع و مقاومت بین پایداری و به قول شما سستی و باری به هرجهت و ول کردن بین مقاومت و قیمت دادن با بی هزینگی و درواقع راه هایی که به هیچ جا نخواهد رسید.
درود برشما. مجددا خوش آمدید ومجددا همه ما را بسیار بسیار خوشحال کردید.
-------------------------------------------------------------
---------------------------------------------
----------------------------------------------------
---------------------------------------------
----------------------------------------------------