۱۶اسفند۹۹
دکتر منوچهر هزارخانی
مجری: با سلام به شما ببینندگان عزیزسیمای آزادی، تلویزیون ملی ایران، پیرامون وضعیت کنونی میهنمان خدمت آقای دکتر منوچهر هزارخانی رسیدیم و سوالاتی را با ایشون مطرح خواهیم کرد.
دکتر هزارخانی: سوالی است که جوابش را خودتان بهتر از همه میدانید. میتوانم
تکرار بکنم البته، بعضی گفتههای آنها را، این اولین باری است که در اروپا یک
دادگاهی یک تمامی یک تمامی رژیم را تمامی یک رژیم را چون وارد محتوا هم شده محکوم
میکند به مناسبت تصمیم گرفتن برای تروریسم. بنابراین میتواند یک مبداء تاریخ
باشه برای سیاست جهانی از این به بعد.
مجری: سوال بعدی که در همین رابطه اتفاقا خواستم بپرسم محکومیتی که
الان شما بدرستی گفتید که محکومیت تمامیت رژیم است برای مقاومت چه پیامی دارد؟
دکتر هزارخانی: پیامش برای رژیم بیشتر است تا برای ما، مقاومت خودش یک
موجودیت تثبیت شده داره در ایران در ایران، اگر قراره اتفاقی بیافته یک مقاومت
تثبیت شده و برسمیت شناخته شده آنجا هست که میدون دار هم هست. یعنی رقیب جدی نداره
البته رقیبانی را سعی میکنند واسش بتراشند اخیراً من شنیدم که این اصلاح طلبانی
که قبلاً از مدتها پیش اعزام میشدند به خارج کشورحالا عدهای صداشان در آمده که
اینها چی میگن گردانهای جوان مریم رجوی هستند، خوب، اینها جوانهایی هستند که
پیوستند یا میخواهند بپیوندن به مریم رجوی درحالیکه خودشان همچین ادعایی
ندارندها، این نشاندهنده این است که تا کجا رژیم حواسش جمع هست البته سیاستی هم که
در پیش گرفته شما هم الان یک مقدارش را گفتید ناشی از همینه داخل کشور خوشبختانه
آدمهایی که باید کارشان را بکنند هستند سر پستشان هم هستند
مجری: خیلی خوشحال میشویم که از ۲۲ بهمن و آن روزها اگر خاطره ای دارید برایمان بگویید.
دکتر هزارخانی: ماها پاتوقمان تو دانشگاه بود دیگه آنجا ،اگر هم اتفاقی میافتاد
هر اتفاقی میافتاد کشیده میشد به دانشگاه بلافاصله دانشگاه خودش یک موسسهای بود
که با خارج از خودش هم رابطه داشت آره البته میتینگ و اینها هم آنجا اصلاً تشکیل
میشد تا بعد که نماز جمعه دیگه قرار شد آنجا تشکیل بشه یعنی خودشان قرار گذاشتند
اصلاً چی بود دیگه، هرکی هر هنری داشت آنجا میامد نشان میداد هر هنری داشت
نقاش بود، نمیدونم چریک بود چی بود بلد بود بمب بسازه هر کی هرکاری بلد بود اینها
میآمدند توی دانشگاه میگفتند یا کنفرانس میدادند یا مینوشتند میزدند به چیز
به در و دیوار، آره
مجری: با توجه به ابعاد جنایت رژیم آخوندی پاسختان به آنهایی که
بازگشت به عقب و سلطنت را بعنوان یک گزینه مطرح میکنند چیه؟
دکتر هزارخانی: خوب ببینید ما جوابمان را قبلاً دادیم دیگه، جوابمان را
قبلاً دادیم یعنی دو تا خط موازی هم رسم شده که نه شاه نه شیخ. من فکر نمیکنم
خیلی توضیحی لازم داشته باشه برای دادن. بحث به اصطلاح چی میگویند ایدئولوژیک
میشه کرد راجع بهش که چرا این را میگیم اما بعنوان سیاست یک سیاست پذیرفته شدهای
است وقتی هم که پذیرفته شد همه قبولش دارند دیگه کسی دنبال باقیاش نمیگرده یک
سیاست اعلام شده است از ۴۰ سال پیش تا حالا داره
اجرا میشه خوب (خنده ) مبارکه مبارکه تا اینکه به پیروزی برسه من فکر نمیکنم اصلاً
سلطنت، یک موقعی بود تو خود ایران، این به اصطلاح تو عوام، تو عوام این حرف شایع
بود که بزودی در تمام دنیا ۵ تا شاه
دیگه بیشتر نخواهد موند چهار تا شاه ورق بازیه یکی هم شاه انگلیس. (خنده) این چیز
عامیانهاش بود (خنده) اینو عوام میگفتند انموقع که خوب بالاخره انقلاب و نمیدانم
و چریک و خیلی شلوغ بود همه جای دنیا شلوغ بود همه جای دنیا کودتا میشد این حرفها
هم از توش در میآمد میگفتند عوام حالا البته میشه حدس زد شاه انگلیس تا آخر خواهد
ماند (خنده ) اگر شاه باشه چون آنجا ملکه هم میشه داشته باشند دیگه. این هم
دستاورد آنهاست که ملکه میتونه داشته باشه ولی بقیه دنیا بطرف شیبش بطرف دمکراسیه
حالا دیر و زود. شیبش به طرف دمکراسی است
مجری: این را به همون توضیح بدهید که به چه علت شما شانس پیروزی برای شورای
ملی مقاومت را میبینید؟
دکتر هزارخانی: من میگم الان ثابت شده است اصلاً، اصلاً ثابت شده است یعنی
مریم یک منشوری ابلاغ کرده . برنامه سیاسیه، خوب خیلی نکات مشترک داره با دمکراسی
که خیلیها دلشان میخواد به آن برسند بنابراین میتوانیم میشه گفت که برنامه
سیاسی اعلام شده و پذیرفته شده و به ثبت رسیده است آن اوایلی که ما آمده بودیم
اینجا، یکی از جلسات شورا که تشکیل میشد، شورا البته به این مفصلی که حالا هست،
نیست، نبود، حرفها زیادتر بود حرف آخر مسعود این بود که اگر هم ما بخواهیم اسلام
را کنار بذاریم به لامذهبها میگفت مثل من مثلاً، شما نباید بگذارید. آنموقع خیلی
مفهوم نبود برای اینکه چی چجوری بگم ایدئولوژی حاکم بود هر کسی یک علمی دستش بود
به آن فکر میکرد واسه آن میجنگید واسه آن. به جامعه هیچکی فکر نمیکرد از جمله
ما، از جمله ما، خوب مسعود، انموقعها ما فکر میکردیم دعوای خودش را داره میخواد
ملیاش بکنه، حقم داشت بدلیل اینکه هر پیشنهادی که میکردیم آن با اش موافق بود
اصلاً میگفت که من حاضرم همین الان امضاء بکنم چیزها رو خواستههایی که شما
دارید. ها، هیچ مسئلهای واسم نیست ولی اصلاً کسی خواستی نداشته که. هر کسی یک علم
داشت دستش بود تفرقه هم خیلی زیاد بود تو جامعه، بخصوص توی چیزها سیاستمدارانی که
وجود داشتند و بخصوص در خارج کشور. آنهایی که نمیتوانستند آنجا دوام بیارن میآمدند
بیرون، شورای ملی مقاومت آخرین گروهی بود که آمد با مسعود و اینها، و تشکیل شد
موقعی که تمام جاها اشغال شده بود. یادتان هست دیگه، آنموقع من خوب یادمه، انواع و
اقسام گروهها و گروهکها بودند هرکدامشان نماینده داشتند در اروپا دیگه هم از
قدیمیها از جدیدیها از بعداً پیوستهها مسعود هم بود آن هم بود، خوب حالا که
نگاه میکنید ۴۰ سال گذشته البته خیلی
چیزه خیلی سخت است نگاه کردن به ۴۰ سال
پیشتر، ولی خوب یک راهی آمده دیگه یک راهی طی شده، آنچه که شما بعنوان مجاهدین
دنبالش بودید به دست آوردید تو جامعه، به نظر من، از این به بعد دیگه مطلب دمکراسی
است دیگه مطلب دمکراسی است دیگه دعوای ایدئولوژیک بقول ما ها نیست دیگه.
باید بفکر جامعه بود باید به فکر جامعه بود.
سازمانها اگر میراثی دارند میرسه به تاریخ، دیگه، میرسه به تاریخ، و ثبت میشه
مجری: اجازه بدهید یک سوال را در ارتباط با داخل کشور مطرح کنم ارزیابی تون
از فعالیت کانونهای شورشی چیه ؟
دکتر هزارخانی: کانونهای شورشی، ببنید خودش میگه، خودشون بعنوان یک پدیده
جدید ناشی از این مبارزه، ولی اینها خوب خیلی مهمه، خیلی مهمه بخصوص تو این نقل و
انتقالات که توی سیاست دنیا که همین الان داره انجام میگیره، راه پیدا کردن از
اینکه این بلا را دفع بکنید یا تو آن دام نیافتید این کار خیلی سختیه
مریم رجوی که من جزء چیزهاشونم دیگه جزء من جزء ارادتمندان شخصی و سیاسیاش هستم
یعنی هم شخص خودش، ارزشش شخصیتش هم سیاستی که به اصطلاح رهبری میکنه
ضمن اینکه خوب دیگه حواسمان به جاهای دیگر هم باشه، الان دیگه از این به بعد تمام
مسائل جهانیاند حالا یا درحال بدتر شدن هستند یا درحال بهتر شدن هستند ولی همه
مسائل یواش یواش داره جهانی میشه هر چه که شما فکر بکنید که قبلاً محلی بوده یا
ملی بوده یا مکتبی بوده یا مذهبی بوده اینها الان داره جهانی میشه، که خوب
الهام بخشم و الهام هم از شماها خیلی گرفتم برای اینکه همینجوری باشم چون شماها
از این چیزها زیاد داشتید دیگه توی جلسات خودتان تا آنجائیکه منو راه میدادند برم
ببینم و اینها، هم به مناسبت اینکه انسانها تغییر میکنند.
از جمله انسانها شما هم تغییر کردید.
-------------------------------------------------------------
---------------------------------------------
----------------------------------------------------
---------------------------------------------