جنگ با عراق با تحریک مستقیم خمینی علیه حکومتهای منطقه برای گسترش حکومت اسلامی مورد نظرش شروع شد و با اصرار
خمینی ادامه یافت
باید تلاش کرد از زیر بمباران تبلیغات مسموم و جنگ روانی رسانههای حکومتی در
پهنههای مختلف بیرون آمد تا به شناخت کامل و درستی از ابعاد جنایات رژیم
ضدبشری ولایتفقیه در همه زمینهها(تاریخ-
اجتماع- اقتصاد- سیاست- و ... و در یک کلام نابودی حرص و نسل این مملکت) شناخت
پیدا کرد.
مجموعه مطالب ضمیمه کمک خواهد کرد تا با اتکا به اسناد متقن تاریخی به کوتاهترین
و سادهترین شکل به یکی از پهنههای این جنگ روانی یعنی «مجاهدین خلق، ستون پنجم یا میهنپرست؟!» در
موضوع جنگ رژیم با عراق پرداخته شود.
جنگی که خمینی و سیاست او مبنی بر دکترین ام القرای اسلامی در پیش گرفت و از
همان اولین روزهای بعد از پیروزی انقلاب این سیاست تجاوزکارانه شروع به کار کرد. از
دعوت ارتش عراق به قیام، تا تشکیل دولت جهانی اسلام، و در ادامه با شعار راه قدس
از طریق کربلا این تجاوز آشکار به کشورهای اسلامی منطقه ادامه داد.
راستی علت و علل ایجاد جنگ ۸ساله ایران
و عراق و اصرار بر ادامه آن و جنگ روانی و دروغپردازیهای رژیم علیه مجاهدین در این
رابطه چه بوده است؟
تقریباً یکسال و نیم پس از پیروزی انقلاب ۵۷ جنگی بین ایران و عراق در گرفت که ۸ سال ادامه یافت. دو میلیون کشته و زخمی، بیش از یک هزار میلیارد
خسارت، ۵۳ شهر ویران و نیمه
ویران با هزاران روستای نابود شده از مهمترین پیامدهای آن بود. چرا و چگونه چنان
جنگی درگرفت؟ مسبب که بود؟
آغازگر جنگ عراق بود اما محرک صدام برای آغاز جنگ، شخص خمینی بود که آشکارا تلاش میکرد منطقه به
ویژه کشورهای مسلماننشین را به شورش و نافرمانی بر ضد حکامشان بکشاند. در کیهان۷اسفند۵۷ یعنی فقط ۱۵ روز پس از پیروزی انقلاب، خمینی خواستار تشکیل دولت جهانی اسلام
شد. این، یک اعلان جنگ آشکار به حکام کشورهای اسلامی بویژه همسایگان ایران بود.
به اعتراف بنی صدر اولین رئیس جمهور خمینی، صدام حسین در همان اولین روزهای
پیروزی انقلاب، نوه سیدابوالحسن اصفهانی مرجع معروف و فوت شده شیعه را نزد خمینی
فرستاد و ضمن عذرخواهی از او درخواست تجدید مناسبات کرد. اما خمینی با فرستاده
صدام حتی ملاقات هم نکرد. (کتاب خاطرات بنی صدرص۱۰۹)
در ۳۱ فروردین ۵۹ به دعوت رسمی فرمانده سپاه پاسداران، شورای انقلاب جزیره العرب
(عربستان سعودی، یمن، قطر، عمان، امارات متحده عربی) وارد تهران شدند. این گروهها
همگی نیروهای مخالفی بودند که دولتهای حاکمشان، پیروزی خمینی را به وی تبریک گفته
بودند! و حالا خمینی آنها را دعوت کرده بود تا با کمکآنها، دولتهای متبوعشان
را سرنگون کرده و زیر پرچم خمینی، دولت جهانی اسلام تشکیل دهند! ( سند کیهان
همینجا پیوست است).
تحریک عراق توسط شخص خمینی از همان فردای ۲۲ بهمن۵۷، پیوسته و به صورت
علنی انجام میگرفت. در کیهان و اطلاعات ۳۰فروردین۵۹ به وضوح میتوان دید که خمینی چگونه مردم و ارتش عراق را به
شورش بر ضد حکومتشان دعوت میکرد. این تاریخ درست ۶ ماه قبل از حمله ارتش عراق به خاک ایران بود.
روزنامه کیهان شنبه۳۰فروردین۱۳۵۹- امام ارتش عراق را به قیام دعوت کرد.
روزنامه اطلاعات شنبه۳۰فروردین۱۳۵۹- امام، ملت و ارتش عراق را به قیام دعوت کرد
آیتاله منتظری در خاطراتش گفته:
«وقتی انقلاب پیروز شد یک غرور مخصوص هم بیت امام (و هم ما و هم دیگران را
فرا گرفت) میگفتیم ایران و عربستان ندارد، انقلاب اسلامی است و امام هم رهبر جهان
اسلام است.»
روزنامه کیهان ۷اسفند۵۷- امام خمینی: امیدوارم یک دولت بزرگ اسلامی به همه دنیا غلبه کند
مجری تلویزیون رژیم در برنامه تلویزیونی ” سطرهای ناخوانده“ تابستان ۹۳ در مصاحبه با پاسدار شمخانی گفته بود:
” کاری که سفیر ما دعایی در عراق میکنه کاری نیست که یک سفیر میکنه! یه جور
ارتباطی با اپوزیسیون عراق“.
دعایی در کتاب خاطرات خود هم چنین گفته است:
«من به دلیل موضعی که وزارت خارجه ایران گرفت قبل از عید نوروز در
سال ۱۳۵۸به ایران فراخوانده شدم». روزی یکی از مقامات
بالای وزارت امور خارجه قبل از حمله عراق به ایران میگفت: من در وزارت امورخارجه
اطلاع پیدا کردم به یکی از اطاقها کارتنهای بسته بندی وارد و خارج میشود. تحقیق
کردم معلوم شد این کارتنها به عنوان وسائل دیپلماتیک به سفارت ایران در عراق
فرستاده میشود. از سر کنجکاوی و با توجه به مسؤولیتی که به عهده داشتم روزی به
این اطاق رفتم و یکی از کارتنها را باز کردم متوجه شدم پر از اسلحه و اسلحه خفه کن
و فشنگ است. اینها را به عراق میفرستادند تا در اختیار شیعیان و مخالفین صدام
قرار گیرد. متأسفانه بعد از پیروزی انقلاب عدهای بخصوص در مورد عراق دست به
اعمالی میزدند که تحریک کننده بود و همین اعمال بهانه شد به دست صدام تا به ایران
حمله کند.(منبع: کتاب خاطرات سید محمود دعایی).
***
علی خامنهای در خطبههای نمازجمعه
تهران به تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹ یعنی تقریباً ۵ ماه قبل
از حمله عراق در باره اعدام محمد باقر صدر روحانی عراقی گفته بود:
باقر صدر آن کسی بود که میتوانست محور حرکات مردمی درعراق باشد، او را به
مقتلگاه کشانید… کشتن صدر اگرچه به دست پلیدترین و قسی القلب ترین و منفورترین
نوکران و جلادترین نوکران آمریکا، صدام حسین اتفاق افتاد ولی مسئول فقط صدام حسین
نیست.
صدام حسین یک آلت بی اراده بود، سگ درندهای بود که او را به جان این انسان
شریف و سید شریف و ارزنده و شهید بزرگوار و خواهر فاضل و عزیز و شاعر و مؤمن و
مجاهدش انداختند… دنیا بداند… ما خون صدر را فقط از صدام نمیگیریم.( روزنامه
کیهان ۶اردیبهشت۵۹).
روزنامه کیهان ۶اردیبهشت۵۹
آیت الله منتظری در کتاب خاطراتش و مصاحبه با بی بی سی گفته بود:
«به نظر من اگر (خمینی ) یک مقدار تفاهم میکردند، شاید بهانه به دست آنها
نمیآمد، بالاخره این زمینه [یعنی حمله نظامی به ایران] برای آنها فراهم شد …».
و جنگ اینگونه آغاز شد! با تحریک مستقیم خمینی علیه حکومتهای منطقه برای
گسترش حکومت اسلامی مورد نظر خمینی.
در ادامه این بحث به موضوعات زیر به صورت کوتاه خواهیم پرداخت:
میانجیگریها
جنگ اینگونه ادامه یافت!(آمار تلفات و خسارات جنگ…)
چه میشد کرد؟ خمینی چگونه مجبور به آتش بس شد؟
حرف آخر- سؤال آخر و جواب آخر
خلاصه مطلب و نتیجه گیری که مجاهدین خلق ستون پنجم یا میهن پرست
بیشتر
بخوانید:
مجاهدین خلق، ستون پنجم یا میهن پرست؟ قسمت
سوم- جنگباعراق چگونه
ادامه یافت؟ چرا خمینی صلح را نمیپذیرفت؟