1 / 3
Caption Text
2 / 3
Caption Two
3 / 3
Caption Three

ماورای دجالیت سیاسی، قسمت اول

جنگ افروزی – صدور تروریسم – حقوق‌بشر و دجالیت آخوندی
از: احمد انتظاری
رژیم ولایت‌فقیه همواره تلاش کرده جنایاتش را با اتهامات، توطئه‌چینی و شیطان‌سازی علیه مجاهدین و مقاومت ایران پرده پوشی کند تا افکار عمومی را به‌سمت دیگری منحرف‌کند

مقدمه:
رژیم ولایت فقیه که خود منشأ هر جنایت، سرکوبگری و نقض فاحش حقوق‌بشر است و علاوه بر آن پایه نظامش را بر جنگ افروزی، صدور تروریسم و سازمان دادن مزدوران برای دخالت در کشورهای دیگر و برپا کردن یک امپراطوری اسلامی قرار داده، در تبلیغات دجالگرانه خود همواره تلاش کرده که این جنایات را با اتهامات، توطئه چینی و شیطان سازی علیه مجاهدین و مقاومت ایران پرده پوشی کند و با منحرف کردن افکار عمومی به سمت دیگران در خفا به جنایات و توطئه های خودش ادامه دهد.
۱. خمینی در جریان جنگ ضدمیهنی، سال ۱۳۶۵ را سال سرنوشت نامید و برای کسب پیروزی در جنگ، با آمریکا وارد زد و بندهای پشت پرده شد. اما وقتی علیرغم بکارگیری شیوه جنایتکارانه امواج انسانی در جنگ‌های کربلای ۴ و ۵ به سختی شکست خورد، متوجه شد که سیاست تروریسم و جنگ افروزی او قابل ادامه دادن نیست و بایستی برای پیش بردن سیاست جنگ افروزانه خود و محقق کردن رؤیای امپراطوری اسلامی چاره ای بیندیشد. بر این اساس بود که به پیشنهاد رفسنجانی ساخت بمب اتمی در دستور کار رژیم قرار گرفت با این هدف که بتواند تعادل قوا را تغییر داده و سیاست صدور ارتجاع و ایجاد خلافت اسلامی را پیش ببرد.
رفسنجانی در مصاحبه با خبرگزاری حکومتی ایرنا –
۴ آبان ۱۳۹۴:
«اوایل که شروع کردیم، در جنگ بودیم و دنبال این بودیم که چنین امکانی [بمب اتمی] برای روزی که دشمن ما بخواهد از سلاح هسته‌یی استفاده کند، داشته باشیم…اساس دکترین ما استفاده صلح‌آمیز هسته‌یی بود. گرچه هیچ وقت از ذهن ما بیرون نمی‌رفت که اگر روزی بنا باشد خطری ما را تهدید کند و ضرورتی باشد، امکان اینکه به طرف دیگر [بمب اتمی] هم برویم، داشته باشیم… با پاکستانی‌ها صحبت‌هایی شد. یک دانشمند هسته‌یی به نام آقای عبدالقادرخان در پاکستان بود… در سفری که به پاکستان رفته بودم، خواستم ایشان را ببینم. اما به من نشان ندادند… هر چند طول کشیده بود تا بمب را بسازند. به هر حال حاضر شدند تا یک مقدار به ما کمک کنند».
۲. در زمینه حقوق‌بشر:
بدنبال نقض های فاحش حقوق‌بشر توسط رژیم جنایتکار آخوندی،‌ مجاهدین دست به افشاگری گسترده در سطح بین‌المللی زدند و موفق شدند شکنجه و کشتار زندانیان سیاسی و سرکوب بیرحمانه هرگونه صدای مخالف را افشا و جامعه بین‌المللی را روی نقض حقوق‌بشر توسط فاشیسم دینی حاکم بر ایران حساس نمایند. در اثر همین اقدامات و افشاگری‌های مقاومت ایران بود که سازمان ملل نماینده ویژه‌ای برای حقوق‌بشر در ایران تعیین کرد.
رژیم که چنین ضربه کاری را در بعد حقوق‌بشر از مجاهدین دریافت کرده بود چاره‌ای جز پذیرش نماینده سازمان ملل نداشت، ولی برای فریب افکار عمومی و منحرف کردن گزارش سازمان ملل در سال ۱۳۷۴، و در آستانه سفر گالیندوپل به ایران جمعی از مزدوران و مأموران خودش را به کمیساریای عالی حقوق‌بشر مستقر در ژنو و دفتر گالیندوپل فرستاد تا بعنوان شاهد در رابطه با حقوق‌بشر در ایران شهادت بدهند. این مأموران گشتاپوی ملایان تلاش کردند همان اتهاماتی که به رژیم در زمینه نقض حقوق‌بشر وارد است مانند زندان، کشتن زیر شکنجه و… را به مجاهدین نسبت بدهند و از گالیندوپل می‌خواهند که در گزارش خودش، از نقض حقوق‌بشر توسط مجاهدین هم بنویسد.
۳. در سال های دهه ۶۰، که رژیم ولایت فقیه در مبارزه «ضداستکباری‌!» خود عملیات تروریستی در کشورهای مختلف را اجرا می‌کرد توطئه جدیدی را پیش برد تا با گروگان گیری از اتباع این کشورها باجگیری کند و آنها را علیه مجاهدین برانگیزد. در همین رابطه بود که در کمال تعجب شاهد بودیم طی سال ۱۳۶۴ سه بار ریچارد مورفی معاون وزارت خارجه آمریکا بدون هیچ پیش زمینه‌ای تروریست بودن مجاهدین را مطرح کرد. سفیر آمریکا بعداً تأیید کرد که چنین تصمیم‌گیری از سوی معاونت وزارت خارجه آمریکا در ارتباط با مذاکرات با رژیم و امتیازی بوده که به رژیم داده است. بدلیل حاکمیت مماشات بر سیاست جهانی در تنظیم با رژیم آخوندها،‌ این طرح در سال‌های بعد تا آنجا پیش رفت که آمریکا و کشورهای اروپایی مجاهدین را وارد لیست تروریستی خود کردند.
۴. دجالیت سیاسی رژیم همیشه براساس فریب، اتهامات دروغ و فرافکنی برای انحراف افکار عمومی و زیر تیغ بردن آلترناتیو واقعی خود یعنی مجاهدین و شورای ملی مقاومت بوده است. وقتی جنایات وحشتناک رژیم در زمینه حقوق‌بشر افشا شد و افکار عمومی به این واقعیت پی‌برد که رژیم آخوندها پدرخوانده تروریسم و قلب بنیادگرایی و شماره یک نقض حقوق‌بشر و منفورترین دیکتاتوری در جهان است، و رژیمی است که به هیچ یک از قوانین و معیارهای جامعه بین‌المللی مقید نیست، ولایت‌فقیه و گشتاپوی ملایان، تنها راه برون رفت را در این دید که برگ حقوق‌بشر را علیه مجاهدین برگرداند و به همین خاطر، لجن پراکنی و شیطان‌سازی علیه مجاهدین و مقاومت ایران را در سطح داخلی و بین‌المللی در دستور کارش قرار داد و از طریق مزدوران وزارت اطلاعات و همچنین لابی‌های بین‌المللی خود و رسانه‌هایی که به خدمت گرفته بود به تبلیغ گسترده و نشر اکاذیب و اتهامات و دروغ ها علیه مجاهدین پرداخت و در این زمینه تا توانست از تمامی ارگان‌های خود از مسجد و منبر و رادیو و تلویزیون تا ارگان های خارجی بهره گرفت.

۵. مقاومت ایران و جنگ ضدمیهنی رژیم با عراق:
الف. رژیم ولایت فقیه یک رژیم قرون وسطایی است که نه تنها توان حل مسائل جامعه ایران را نداشته بلکه برای تثبیت حاکمیت خود بر سرکوب آزادی‌ها و هرگونه اعتراض و خواست‌های متکی است و به دستگیری زندان شکنجه اعدام و ایجاد خفقان در همه زمینه‌های سیاسی اجتماعی اقتصادی روی آورده است. رژیم برای توجیه این سرکوب و کشتار نیازمند یک جنگ خارجی و صدور بنیادگرایی بوده و شعله‌ور شدن جنگ خانمانسوز و ضدمیهنی با عراق نیز ناشی از همین سیاست بود. این سرپوشی بود که رژیم با استفاده از آن، هرگونه مخالفت با خود یا هرگونه مخالفت با جنگ ضدمیهنی را با بی‌رحمی تمام سرکوب می‌کرد. از جمله این اتهامات اتهام ستون پنجم عراق است که رژیم تلاش می‌کرد با توسل به آن مقاومت و مجاهدین را از میدان به در کند.

ب. بعد از خروج ارتش عراق از خرمشهر و درخواست صلح از طرف عراق، رژیم که همچنان بدنبال اشغال عراق و تأسیس امپراطوری اسلامی بود، همچنان از پذیرش صلح با عراق سر باز زد و با شعار فتح قدس از طریق کربلا، جنگ تجاوزکارانه خود را در داخل مرزهای عراق پیش برد. رژیم که دارای یک ارتش سازمان یافته و تکنولوژی پیشرفته نظامی نبود و جنگ را صرفاً با امواج انسانی پیش می‌برد، شکست‌های سختی می‌خورد و تلفات سنگینی می‌داد. رژیم مستأصل از افشاگری‌های مقاومت و مجاهدین در زمینه سیاست جنگ‌افروزانه رژیم و بیهوده بودن جنگ ضدمیهنی، باز به همان شیوه شیطان‌سازی متوسل شده و این بار مدعی شد که مجاهدین به دولت عراق اطلاعات می‌دهند. منجمله ادعا می‌کرد که اطلاعات مربوط به اماکن مورد اصابت توسط موشک‌ها و هواپیماهای جنگنده عراقی را مجاهدین به دولت عراق می‌دهند. رژیم به این ترتیب هم تبلیغات دجالگرانه مبنی بر ستون پنجم بودن مجاهدین را پیش می‌برد وهم ناکارآمدی‌ها و عقب ماندگی‌های خود در جنگ را می‌پوشاند.

۶. استقلال مجاهدین:
مجاهدین از آغاز، یک هدف داشته و دارند و آن هم سرنگونی رژیم ولایت فقیه است برای تحقق آزادی و حاکمیت مردم ایران و در هر مرحله و شرایط سیاسی – جغرافیایی بر اصل «استقلال» استوار بوده و هرگز از آن عدول نکرده‌اند. وقتی رهبر مقاومت ایران به فرانسه رفت با استقلال مجاهدین و شورای ملی مقاومت، همین استراتژی را پیش برد. در عزیمت به عراق نیز مهم‌ترین عنصر در سیاست مجاهدین استقلال کامل آنها بود که در اولین گام ورود به عراق چنین امری را در ارتباط با مقامات وقت عراق تأیید و تثبیت کردند. مجاهدین نه در امور داخلی عراق دخالت کردند و نه اجازه دادند کسی در امور داخلی‌شان دخالت کند و در این زمینه از ابتدا تا انتها به این اصل پایبند بوده و اجازه خدشه دار شدن آنرا نیز به احدی ندادند.

الف. اولین ملاقات در عراق: بدنبال ملاقات رهبری مقاومت ایران با رئیس جمهور وقت عراق، وی گفت:
«رهبری عراق به مقاومت ایران واستقلال سیاسی و ایدئؤلوژیکی آن و آزادی عمل این مقاومت در کار وحرکتش برای دست یابی به هدفهایش احترام میگذارد». رئیس جمهور عراق تاکید کرد روابط عراق و مقاومت ایران بر پایه صلح, احترام متقابل به حق حاکمیت ملی و احترام به انتخاب ایدئولوژیک و سیاسی هر دو ملت استوار است.» (رسانه های عراق ۱۵و ۱۶ژوئن ۱۹۸۶)

ب. در طول اقامت مقاومت ایران در عراق، مجاهدین اجازه ندادند کسی از آنها حتی برای یک بار در رابطه با ایران اطلاعات بخواهد. رئیس جمهور عراق در یک سخنرانی در ۱۱ تیر۱۳۶۷ مجاهدین را برخوردار از «استقلال رأی کامل» توصیف کرد و گفت:
«برای ثبت در سینه تاریخ اعلام می‌کنم که ما یکبار از مجاهدین درباره وطنشان ایران سؤالی کردیم, اما آنها از این جهت که فکر می‌کردند پاسخ دادن به آن می‌تواند متضمن اطلاعاتی در مورد میهن‌شان باشد و احیانا زیانی را متوجه مردم‌شان سازد, درخواست ما را به صراحت رد کردند. و ما البته این موضع آنها را به عنوان یک نیروی سیاسی مستقل, محترم می‌شماریم.» (الجمهوریه, بغداد, ۳ ژوئیه ۱۹۸۸)

ج. مجاهدین به عنوان یک نیروی ایرانی میهن‌پرست و مستقل، همیشه از دولت عراق می‌خواستند از بمباران و موشک زدن به شهرهای ایران که به کشته شدن مردم بی‌دفاع منجر می‌شد، احتراز کند و در این زمینه بارها موفق به قطع این بمباران‌ها در پریودهای مشخص شدند. بنابراین مجاهدین اساساً سیاست مخالفت و محکومیت چنین اقداماتی را در پیش گرفتند و آنرا رسماً هم اعلام کردند.

د. مجاهدین از آغاز با جنگ ایران و عراق که توسط رژیم خمینی زمینه‌سازی شده و به یک جنگ تجاوزکارانه علیه عراق تبدیل شده بود مخالف بودند و از خرداد سال۱۳۶۱، بعد از عقب‌نشینی عراق از خرمشهر، سیاست خود را بر اساس ضدمیهنی و ضدملی دانستن این جنگ و تلاش برای صلح استوار کردند.

ه. استقلال مجاهدین در عراق واقعیتی است که نه تنها ارگان های بین‌المللی و مقامات وقت دولت عراق بلکه بعضا در رسانه‌های رسمی خود رژیم نیز انعکاس یافته است.
ناصر رضوی از سرکردگان وزارت اطلاعات در کتابی تحت عنوان «استراتژی و دیگر هیچ» می‌نویسد:
«اگر از من بپرسید می‌گویم رجوی به صدام درس می‌داد. به معکوس این اعتقاد ندارم. اینکه صدام بیاید و به رجوی بگوید این موقع وارد میدان شوید، قبول ندارم، بلکه برعکسش به نظرم واقعی‌تر می‌رسد… رجوی اصلاً آدمی نبود که برود و از صدام درس بگیرد… صدام هم در رده ای نبود که بیاید و به رجوی بگوید این کار را بکن و آن کار را نکن، ولی معکوس قضیه ممکن است. قطعاً هم اینجوری بود»

کیهان هوایی، ارگان خارج کشوری رژیم, در۲۶ فروردین ۱۳۷۱، ضمن اینکه به نقل از «شخصیتهای عراق درمحافل خصوصی» اعتراف می‌کند که «بغداد» روی مجاهدین «مبسوط الید» نیست، می‌نویسد:
«گرچه پاسخ قاطع تهران به تحرکات محدود گروه رجوی تحلیل‌های متعددی را درپی داشته است, اما به طور مسلم ,کنترل گروهی مسلح که هماهنگی‌های چشمگیری با بیرون مرزهای عراق دارد، برای این کشور چندان ساده به نظر نمی رسد».
دکتر علی پارسا، یک مورخ آمریکایی و استاد تاریخ در دانشگاه کالیفرنیا، در یک جلسه بحث سیاست‌گذاری در تاریخ ۱۸ ژوئن ۲۰۰۳ درکنگره آمریکا،‌ با اشاره به موضع مجاهدین در قبال جنگ کویت و جنگ در عراق گفت:
«این واقعیت که مجاهدین استقلال خود را در جریان دو جنگ در عراق اثبات کردند, باید به عنوان یک پارامتر مثبت در نظر سیاستگذاران آمریکایی ثبت شود».
وفیق السامرائی, رئیس اسبق اطلاعات نظامی عراق, در یک مصاحبه با کانال تلویزیونی الجزیره در رابطه با مجاهدین چنین گفت:
«اگر بگوییم مجاهدین خلق کاملا تابع نظام عراق هستند اشتباه کرده ایم, و همینطور اگر بگوییم این سازمان آمادگی دارد به آنچه مسئولین دربغداد بگویند گوش بسپارد باز هم اشتباه کرده ایم»تلویزیون الجزیره, ۲۳ آذر۱۳۷۹
ادامه دارد




نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

🔴 خامنه‌ای بازنده استراتژیک به مناسبت دومین سالگرد جنگ غزه

🔴آیا سلطنت‌طلبان واقعاً ملی‌گرا هستند؟