۹فروردین۱۴۰۰
منابع نفتی ایران
روز گذشته (۷ فروردین ۱۴۰۰) سندی با عنوان «سند جامع همکاری ایران و چین» توسط جواد ظریف و وزیر خارجه چین امضاشد. امضای این سند توسط ظریف و وزیر خارجه چین در راستای سیاست «نگاه به شرق» خامنهای و تأیید «توافق رؤسای جمهوری ایران و چین برای یک روابط استراتژیک ۲۵ساله، کاملاً درست و حکمتآمیز» توسط او در ملاقات با رئیسجمهور چین در روز ۳بهمن ۱۳۹۴ امضا شد.
سند وطنفروشانهای که در تیر ماه سال۹۹ وقتی بحث
آن در میان رسانهها و مهرههای حکومتی درگرفت، در شبکههای اجتماعی مردم آنرا به
باد تمسخر گرفته و آنرا به قرارداد ترکمانچای تشبیه و خیانت به منافع ملی قلمداد
کردند.
پیش از این در سال۲۰۱۹ موادی از این سند
توسط سایت خبری پترولیوم اکونومیست و سایمون وایتکینس نویسنده و خبرنگار اقتصادی
در مجله اویل پرایس فاش شد
۱- چین ۴۰۰میلیارد دلار در حوزه نفت و حمل و نقل ایران سرمایهگذاری میکند.
۲- کل این
سرمایهگذاری را طی ۵سال نخست از محل فروش
نفت ایران برداشت میکند.
۳- چین
فرآوردههای نفتی ایران را دستکم ۳۲درصد
ارزانتر از بهای واقعی خریداری میکند.
۴- چینیها
قبل از سایر شرکتها میتوانند در مورد مشارکت یا عدم مشارکت در تکمیل همه یا بخشی
از پروژههای پتروشیمی حتی در حوزه فنآوری نیروی انسانی مورد نیاز و
سامانهها تصمیمگیری کند.
۵- پنجهزار
پرسنل امنیتی چینی برای حفاظت از پروژههای چینی در ایران مستقر خواهند شد.
۶- نگهداری
بشکههای نفت بیشتر بر روی شناورهای اطراف چین بدون نیاز به انبار شدن در گمرک، که
در واقع بخشی از ذخایر استراتژیک نفت چین خواهد بود.
۷- چین حق
دارد در ازای خرید محصولات ایرانی تا دو سال در بازپرداخت بدهیاش تأخیر داشته
باشد.
۸- چین همچنین
میتواند بدهیهایش را به ارزهای موسوم به «نرم ارز» پرداخت کند. نرم ارزها به
واحد پولی کشورهایی گفته میشود که با نوسان بالایی همراه هستند.
۹- در بخش
توسعه زیرساختهای حمل و نقلی که یکی از بندهای کلیدی توافق ۲۵ساله است گفته شده محصولات نهایی باید به بازار غرب سرازیر شود و
مسیر این بازارها از جادههایی میگذرد که توسط چین و با دخالت فزاینده این کشور
در زیرساختهای حمل و نقلی ایران ایجاد شده است.
۱۰- بر اساس
بندهایی از توافق ۲۵ساله قرار شده حداقل
یک شرکت روسی اجازه داشته باشد در کنار اپراتور چینی درطرح خط لوله گاز تبریز -
آنکارا مشارکت کند.
۱۱- توسعه
تجهیزات و تأسیسات نظامی ایران به چین واگذار میشود، و هواپیماها و کشتیهای
نظامی چینی و روسی قادر به بهرهبرداری از تأسیسات توسعه یافته خواهند بود.
۱۲- بخش دیگری
از مفاد همکاریهای نظامی ایران با چین و روسیه تبادل و آموزش فرماندهان سپاه
پاسداران است.
به موجب این بند از توافق سالانه ۱۱۰ افسر ارشد
سپاه پاسداران برای تعلیمات نظامی به چین و روسیه میروند، و متقابلاً ۱۱۰ مستشار چینی و روسی برای آموزش افسران
سپاه پاسداران در ایران مستقر خواهند شد.
بهرغم مفاد خیانتبار این سند رژیم عمداً از انتشار متن کامل سند جلوگیری
کرده، چرا که در این قرارداد هیچ ماده قابل توجهی به سود رژیم جز حراج نفت ایران
با قیمت ارزان وجود ندارد.
اما رژیم عمد دارد آن را در برابر آمریکا برای گران فروشی در برجام، یک برگ
برنده و برونرفت از تحریمها جلوه دهد.
در همان زمان روزنامه جمهوری اسلامی آنرا با «ترکمانچای ارزی دوران دولت احمدی نژاد» مقایسه کرد و نوشت: «چرا مردم از جزئیات این سند بیاطلاعند؟ بعضی افراد ادعا کردهاند از محتوای این سند خبردار شدهاند. اگر چنین است، چرا عموم مردم نباید از آن مطلع شوند؟گفتهاند چین نگران است که شاید اعلام آشکار محتوای این سند، موجب کارشکنی آمریکا شود. اگر واقعاً چینیها چنین نگرانی عجیبی دارند، همین کافی است که نتیجه بگیریم آنها قابل اعتماد نیستند. کشوری که ادعای ابر قدرتی دارد، چرا از کارشکنی آمریکا نگران است؟ نگران خودش هست یا ایران؟» (جمهوری اسلامی ۱۷ تیر۹۹).
در رابطه با این «سند جامع» ننگین میان رسانهها و مهرههای حکومتی نیز
اختلاف وجود دارد، رسانههای باند خامنهای از جمله خبرگزاری فارس وابسته به سپاه
پاسداران و خبرگزاری تسنیم وابسته به نیروی تروریستی قدس امضای قرارداد را در
راستای «نگاه به شرق» خامنهای دانسته واز آن دفاع کردند.
خبرگزاری تسنیم نوشت: «امضای سند همکاری جامع ایران-چین گامی در جهت پیشبرد
نگاه به شرق» است و «سند ۲۵ ساله همکاری ایران و چین، و تلاش برای تمدید همکاری
بلندمدت ایران و روسیه، میتواند از جمله گام های مؤثر در پیشبرد سیاست نگاه به
شرق باشد» (تسنیم ۷ فروردین۱۴۰۰).
خبرگزاری فارس هم در دفاع از این قرارداد نوشت: «این سند در چارچوب یک
«برنامه» برای بازه زمانی بلندمدت ۲۵ساله تهیه
و تنظیم شده و طرفین بر یک نقشه راه و افق روابط همهجانبه برای تحقق مشارکت جامع
راهبردی و ارتقای عملی آن توافق کردهاند» (خبرگزاری فارس ۷فروردین ۱۴۰۰).
اما در مقابل دفاع این رسانههای پاسداران رسانههای دیگری از حاکمیت آنرا
زیر ضرب گرفتند.
روزنامه حکومتی آرمان ۸فروردین۱۴۰۰ نوشت: «گفته میشود چین ۲۵سال با
ایران قرارداد میبندد و ۴۶۰میلیارد
دلار در ایران سرمایهگذاری میکند تا حدودی ابهامبرانگیز است. چینی که الآن
مطالبات ما را نمیپردازد و مدعی میشود بهخاطر تحریمهای آمریکا امکان استرداد پولهای
ایران وجود ندارد، چطوری میتوانیم اعتماد کنیم که ۴۶۰میلیارد در ایران سرمایهگذاری کنند و این سرمایهگذاریها به چه
صورت است؟ آیا به انتخاب طرف چینی است که در کجا سرمایهگذاری کند و چه میزان و در
چه رشتهای یا به انتخاب طرف ایرانی است چه درصدی به سرمایهیی که میگذارند بهره
تعلق میگیرد و میزان مشارکت چین در سرمایهگذاریها چگونه است آیا فقط سرمایهگذار
است و بعداً اصل سرمایه و بهرهاش را میگیرد یا در آن سرمایهگذاری
شریک است. اینها از جمله مواردی است که سؤالبرانگیز و مربوط به محتواست. ما در
اینجا در تعریف سندی که دیروز امضا شد، میمانیم که چیست؟ عهدنامه است، قرارداد
است یا موافقتنامه بینالمللی است؟ آنچه از نظر تعریف حقوقی برمیآید و متنی که در
فضای مجازی دست به دست میشود، قراردادی است نه بین دو نهاد و سازمان کشوری بلکه
بین دو کشور یعنی بین دولت ایران و دولت چین».
روزنامه حکومتی آسیا نیز با عنوان «قرارداد ۲۵ساله در هالهای از ابهام» نوشت: «در این قرارداد سؤالات و ابهامات فراوانی وجود دارد از جمله اینکه این قرارداد طویلالمدت چه منافع و چه چالشهایی برای اقتصاد ایران خواهد داشت؟ و حال که قرار است ایران نفت خام کشور چین را بهمدت ۲۵سال تأمین نماید در عوض کشور چین چه سهمی در رشد اقتصاد ایران خواهد داشت؟ کشوری همانند ایران که زیرساختهای علمی و بسترهای فناوری برای اخذ دانش را به قدر کافی ندارد، نمیتواند آنطور که باید تعاملات مؤثری با کشور چین داشته باشد نباید فراموش کرد که سرانجام این قرارداد با توجه به اینکه این میزان سرمایهگذاری از سوی چین در حالی که در شرایط کنونی چین برای جلوگیری از تحریم حتی در صنایع عظیم نفتی ایران نیز سرمایهگذاری یا منابع ارزی چند ده میلیارد دلاری ایران را آزاد نمیکند کمی نگرانکننده خواهد بود» (آسیا ۸فروردین ۱۴۰۰).
صرفنظر از خیانتبار بودن این سند واقعیت این است که چین بهعنوان طرف مقابل
این قرارداد، هرگاه که منافعش در رابطه با آمریکا و یا سایر کشورهای بزرگ غربی
اقتضا کند، آنرا بر منافع قرارداد ۲۵ساله با
رژیم ترجیح خواهد داد.
همچنان که در جریان تحریم نفتی آخوندها، چین به تحریم نفتی رژیم توسط آمریکا
گردن گذاشت، و پس از پایان ضربالاجل آمریکا، بهطور رسمی واردات نفتی خود از رژیم
را به صفر رساند.
این «سند جامع» ذلتبار را خامنهای برای حفظ نظام ولایت در برابر خفگی و
انزوای فزاینده اختیار کرده است. همچنان که پیش از این نیز حوزه آبی ایران در
خلیجفارس و دریای عمان را برای صید ماهی در اختیار چینیها قرار داد و صیادان
ایرانی را به خاک سیاه نشاند.
در رابطه با سیاستهای وطنفروشانه رژیم این نکته شایان یادآوری است همچنانکه قراردادهای خائنانه در زمان قاجار و قراردادهای خائنانه دوران پهلوی از جمله قرارداد با کنسرسیوم نتوانست تاجوتخت این دودمان را حفظ کند، در شرایط کنونی نیز قراردادها و سندهای وطنفروشانه این چنینی، نمیتواند سلطه ولایت خامنهای بر ایران را تضیمن کند، و مانع سرنگونی این رژیم به دست مردم ایران شود.
مردمی عاصی و قیامآفرین که با حمایت مقاومت سازمانیافته مردم ایران لاجرم سرنوشت رژیم را با سرنگونی آن رقم میزنند، ولو اینکه حاکمیت تمامی رژیمها و حاکمان دیکتاتور را به یاری بطلبد و همراه خود داشته باشد.
-------------------------------------------------------------
---------------------------------------------------
---------------------------------------------
----------------------------------------------------
---------------------------------------------------------
-------------------------------------------------------------