۱۸ مرداد۹۹
پاسخ مارتین پاتسلت بهبلندگوهای تبلیغاتی ارتجاع وحشی حاکم برایران – لوگوی
هفته نامه فرای تاگ آلمان فدرال
به فعالان سیاسی افترا نزنید!
وارونه گویی: وقتی یک قربانی به بلندگوی تبلیغاتی تبدیل میشود – نامه
سرگشاده و شرم آور”حزب کمونیست کارگری” به دوستان آلمانی مقاومت ایران – نه به
نفرت پراکنی!
بقلم مارتین پاتسلت
بقلم مارتین پاتسلت
ایران ۱۳۶۷ – درپی فتوای آیت الله خمینی در محاکمات چند دقیقه ای، ۳۰ هزار نفر از زندانیان سیاسی طی چند ماه توسط هیئت مرگ اعدام شدند. اکثر اعدام شدگان از هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بودند. همچنین ۲۰۰۰ نفر از نیروهای چپ نیز قربانی این جنایت علیه بشریت شدند.
در آبان ۱۳۹۸ صدها هزار ایرانی در بیش از ۳۰۰ شهر به خیابانها ریختند.۱۵۰۰ نفر زیر رگبار آتش نیروهای سپاه پاسداران کشته، دهها هزار نفر دستگیر و تعدادی نیز به مرگ محکوم شدند. پس از آن رهبران [رژیم] ایران بارها بر نقش رهبری کننده مجاهدین خلق در این تظاهرات و بخصوص شرکت زنان در رهبری کانونهای شورشی تاکید کردند.
در خرداد ۱۳۹۹ دادگاه اداری شهر هامبورگ باز نشر مطالب کاملا خلاف واقع در روزنامه فرانکفورتر آلگماینه علیه سازمان مجاهدین خلق ایران را ممنوع اعلام کرد. ۱۶ ماه پیش از آن نیز حکم مشابه ای علیه مجله اشپیگل، که در مقالهای اتهامات پوچی را به اصلیترین گروه مخالف ایرانی نسبت داده بود، صادر شده بود. هر دو روزنامه، چنانچه بر ادعاهای خود پافشاری کنند، تهدید به زندان شده بودند. لطفاً نکات فوق را مد نظر داشته باشید وقتی که بقیه این مقاله را مطالعه میکنید.
در ۱۷ ژوئیه ۲۰۲۰ مقاومت ایران، توسط شورای ملی مقاومت ایران، که متشکل از مجاهدین خلق، کردها و دیگر جنبشهای مخالف میباشد، کنفرانس ۳ روزهای را برگزار کرد. یکی از موضوعات این کنفرانس بررسی قتل عام سال ۱۳۶۷ بود.
در کنار بسیاری از شخصیتها از کشورهای مختلف در این کنفرانس بینالمللی، همچنین چندین سیاستمدار و فعالین حقوق بشر از آلمان از جمله نگارنده و خانم ریتا زوسموت (وزیر و رئیس پیشین مجلس آلمان) سخنرانی کرده ویا از طریق آنلاین پیام ویدئویی خود را به تجمع بزرگ در برابر دروازه براندنبورگ در برلین رساندند. هر دوی ما علاقه خود به شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین برنامه ۱۰ ماده ای خانم مریم رجوی برای ایران آینده، که خواهان برقراری حکومتی مردمی مبتنی بر اصول دموکراتیک و حقوق برابر برای زنان می باشد، را ابراز کردیم.
تنها دو روز بعد از پایان این کنفرانس، خانم مینا احدی از “حزب کمونیست کارگری” در نامهای سرگشاده خانم زوسموت و من را بدلیل سخنرانی در این کنفرانس شخصاً مورد حمله قرار داد.
این نامه تحریک آمیز، دقیقاً همان اتهاماتی را تکرار کرده بود، که نادرستی آنان در مقالات روزنامه فرانکفورتر آلگماینه و اشپیگل ثابت شده بود. به تمامی سیاستمداران حامی این سازمان توصیه کرده بود ” به حمایت خود از سازمانی که یک سکت است، پایان دهید”.
کارزارهایاطلاع رسانی غلط علیه مجاهدین، عمری به قدمت خود رژیم دارد
چنین اظهارات نادرست علیه مجاهدین، قدمتی طولانی دارد، باندازه طول زمانی که خود رژیم ملایان برسر کار است. سیاست اطلاع رسانی غلط از همان ابتدا ابزاری برای رژیم در “دفاع از خود” بود که همزمان توسط مردم خود و جامعه بین المللی تحت فشار بوده است.
این رژیم نه تنها حقوق زنان را شدیداً و بطور مستمر نقض میکند بلکه همچنان مخفیانه در پی سلاح هستهای است، مخالفان خود را دستگیر و شکنجه میکند و به تامین مالی گروههای تروریستی بینالمللی ادامه میدهد.
برگردم به خانم احدی.
از آنجایی که اظهارات وی در مورد مجاهدین از لحاظ قانونی بی پایه و اساس است، نیازی به پرداختن بیشتر به آنها نیست. اما یک چیز را در تکمیل آن میخواهم بگویم:
دفتر مرکزی شورای ملی مقاومت ایران در نزدیکی پاریس و کمپ مجاهدین در نزدیکی تیرانا پایتخت آلبانی برای هر کسی قابل دسترسی است. هر کسی خود میتواند بخوبی به این موضوع پی ببرد که آیا آنجا در کنترل یک “سکت” است یا اینکه افرادی در آنجا هستند که خواهان ایرانی آزاد میباشند.
خانم احدی، یک تذکر حاشیهای:
در آنجا (دفتر شورا در برلین) مسیحیان و افراد بی دین نیز حضور دارند. لطفاً پیش از نوشتن نامه سرگشاده دیگری، تحقیق کنید و این افراد را شریک نفرت پراکنی خود علیه اسلام نکنید. متوجه شدید؟
سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران اقشار وسیع و مختلف جامعه ایران را نمایندگی میکنند. آنها در آنجا نه تنها از سوی کارگران، هنرمندان و دیگر گروههای شغلی پشتیبانی میشوند بلکه بسیاری از ادیان و گرایشهای سیاسی گوناگون نیز در آنجا حضور دارند.
ملایان در۴۱ سال حکومت ترور و وحشت خود،۱۲۰ هزار نفر از ایرانیان را کشتهاند. در میان کشته شدگان به هیچ وجه نه فقط مسلمانان بلکه مسیحیان، بهائیان و معتقدین به ادیان دیگر و همچنین بسیاری از اقلیتهای قومی، که اخیراً نیز اذیت و آزار در مورد آنها شدت یافته، وجود دارند.
خانم احدی، کمونیستها نیز جز قربانیان بودند. نگاهی دوباره به ابتدای نوشته خود بیاندازید.
بدنام و تقبیح کردن کسانی که متحمل رنج شدهاند، کسانی که مقاومتشان را بارز کرده و یک آلترناتیو دمکراتیک و شفاف را ارائه دادهاند، معادل دفاع از نظام استبدادی [حاکم بر ایران] است، در حالیکه هیچ دلیلی برای چنین دفاعی وجود ندارد.
شما یاد و خاطره کمونیستهایی که در سال ۱۳۶۷ به قتل رسیدهاند، را لکهدار میکنید، وقتیکه مشروعیت کسانی، که سالهاست از سازمان ملل بجد خواهان رسیدگی به این جنایات میشوند، را زیر سئوال میبرید.
خانم احدی شما علاوه بر این، از جانب مردم ایران صحبت نمیکنید. این یک پیش فرض احمقانه است که فکر کنید، دقیقاً میدانید مردم ایران چگونه فکر میکنند.
آنچه که مردم ایران فکر میکنند را میتوان در کف خیابانهای کشور، در زندانها، در عزاداران گورهای جمعی، آنانی که مجبور به فرار شدهاند و تمامی کسانی که قربانی حکومت ترور بوده و هستند، دید.
مردم پس از سرنگونی ملایان امیدوارند تا حکومت دلخواه خود را در یک انتخابات آزاد تعیین کنند. آیا قرار است که شما مانع این خواست مردم شوید؟
من نمیتوانم این را بهراحتی بفهمم که چطور نماینده یک جریان سیاسی، که هواداران آن نیز قربانی روحانیان دیکتاتور شدهاند، ابزار تبلیغ همین رژیم شده و همان سازی را کوک میکند که وزارت اطلاعات ایران و دستگاه تبلیغاتی رژیم چندین دهه است که در آن میدمند و” دلایلی” را مطرح میکند که دادگاههای آلمان مدتهاست آنها را بعنوان “اخبار جعلی” رد کرده است.
این نه تنها خجالتآور و شرمآور است بلکه هیچ کمکی به مردم ایران در ادامه دادن به مبارزات خود برای آزادی نمیکند که بسا برعکس آن صدق می کند.
خانم احدی از شما خواهش می کنم: اگر در مخالفت خود در برابر رژیم مستبد ایران جدی هستید، در یک رقابت سیاسی مشارکت کنید و برنامه خود را برای سرنگونی و جایگزینی ملایان دیکتاتور ارائه دهید.
توضیح: آقای مارتین پاتسلت نماینده مجلس فدرال آلمان از حزب دمکرات مسیحی و عضو هیئت رئیسه کمیته آلمانی همبستگی برای ایران آزاد (DSFI) می باشد.
متن نامه به زبان اصلی
در لینک زیر قابل دسترس است:
https://www.freitag.de/autoren/martin-patzelt/nein-zur-diffamierung-politischer-aktivisten
https://www.freitag.de/autoren/martin-patzelt/nein-zur-diffamierung-politischer-aktivisten
متن نامه مینا احدی به آقای مارتین پاتلست در فیسبوک مینا احدی:
Offener Brief von Mina Ahadi an Martin Patzelt, MdB und Redner der
Kundgebung der Volksmojahedin vom 17. Juli
Wetten Sie nicht auf das verlierende Pferd!
Herr Patzelt!
Ich haben Ihre Rede in Berlin, bei einem Treffen der iranischen Volksmojahedin-Organisation gehört. Ich muss sagen, dass diese Rede als beschämendes Ereignis in die Geschichte Ihres politischen Lebens eingehen wird.
Sie haben eine Organisation verteidigt, die eine rein religiöse Sekte ist.
Beispielsweise starteten die Volksmojahedin 1984 eine ideologische Revolution, die in der Praxis bedeutete, ihre Aktivistinnen und Aktivisten zu versklaven und sich in die privatesten Aspekte ihres Lebens einzumischen. Dies wurde von Dutzenden und Hunderten von Menschen bezeugt, die Zeugen und Opfer dieser Politik wurden und die Repressionen, Drohungen und Erpressungen durch die derzeitigen Aktivisten dieser Organisation ausgesetzt sind.
Ein Beispiel für ihre Politik war es, allen Paaren in ihrer Organisation zu befehlen, sich scheiden zu lassen. Nach diesen Scheidungen mussten alle Frauen der Organisation eine symbolische Ehe! mit dem Führer der Organisation (Massoud Rajavi) eingehen und wurden somit jeglicher Art von emotionaler und sexueller Beziehung beraubt. Die schmerzhafte Geschichte von Familien, deren Kinder und Angehörige innerhalb dieser Organisation leben und die sie bis heute nur unter grossen Schwierigkeiten kontaktieren können, ist nur ein Beispiel für Menschenrechtsverletzungen durch diese Organisation. Es wäre besser, sich die Petitionen von Dutzenden von Dissidenten aus den Mojahedin anzusehen, um zu sehen, was diese Organisation mit ihren Kritikern macht, schon bevor sie an die Macht gekommen ist.
Ihre Botschaft an Maryam Rajavi auf dieser seltsamen Show war, dass Sie sie als gewählte Präsidentin betrachten, und anscheinend mit dem Ziel, die Freiheit im Iran zu verteidigen, haben Sie gesagt, dass Sie diese Organisation als zukünftige Alternative für den Iran verteidigen.
Herr Patzelt, machen Sie Witze? Gewählte Präsidentin?! Von wem gewählt?
Bestenfalls ist sie das Oberhaupt ihrer eigenen Sekte, und Sie nennen sie vor den Augen der freien Menschen im Iran und in Deutschland die gewählte Präsidentin! Haben Frau Merkel und andere aus Ihrer eigenen Partei schon auf dieses Meisterstück von Ihnen reagiert? Wie können Sie Mitglied einer europäischen Partei und, schlimmer noch, Mitglied der Menschenrechtskommission im Parlament eines Landes sein und eine Organisation mit Dutzenden von Menschenrechtsverletzungen und Dutzenden von Privatklägerin, und die Behauptung einer Sekte Verteidigen, ihre Führerin sei die gewählte Präsidentin? Wie können Sie dann als Verteidiger der Demokratie auftreten und den Menschen im Iran für die Zukunft Wohlstand und Freiheit wünschen?
Zu Ihrer Information, diese Organisation hat in keinem Prozess des Kampfes oder der sozialen Bewegungen im Iran eine Rolle gespielt. Ihr Zweck besteht im Wesentlichen darin, von Regierungen oder einer Reihe westlicher und amerikanischer Politiker anerkannt zu werden. Und sie ist in der Illusion befangen, dass ihr der Weg zur Macht in Iran geebnet wird, wenn sie durch einige wie Sie als Alternative bezeichnet wird.Sie begreift nicht, dass die Zeit der Machtergreifung Khomeinis und des politischen Islam vor vierzig Jahren vorbei ist, und dass dieses Muster nicht wiederholt werden kann, da sich die Welt stark verändert hat. Weder ist die iranische Bevölkerung die selbe wie damals noch haben die westlichen Regierungen die Macht und die Möglichkeiten wie damals, Alternativen zu konstruieren und zu verkaufen.
Ich bin sicher, dass Sie die iranische Bevölkerung und den Grad der Entwicklung seiner Wünsche und Bestrebungen nicht kennen.
Zu Ihrer Information, diese Menschen kämpfen seit vierzig Jahren gegen den politischen Islam und das faschistische islamische Regime. Sie haben in Bereichen wie Hijab und Frauenfeindlichkeit, der Hinrichtung und Steinigung sowie der brutalen Verletzung der Menschenrechte, die im Iran unter dem Banner des Islam stehen, dieses Regims Schritt für Schritt bekämpft und zurückgeschoben. Sie sind also erprobt und sehr gefestigt.
Diese Bevölkerung wird sich für keine islamische Organisation und keine verschleierte Frau als gewählte Präsidentin einer Sekte begeistern.
Ich empfehle Ihnen, die Kommentare, die die iranische Bevölkerung und Jugend nach dieser Mojahedin-Konferenz in den sozialen Medien verfasst zu sichten um die vorhandene gesellschaftliche Atmosphäre etwas kennenzulernen. Angesichts einer islamischen Regierung stellt sich die Frage, warum die Menschen eine andere islamische Sekte verteidigen sollten, nur weil einige weniger wichtige Politiker diese Organisation unterstützen?
Es reicht aus, das Bild der iranischen Gesellschaft zu betrachten, mit den jungen Menschen und der Bevölkerung, die millionenfach auf die Straße gegangen sind, und natürlich auch den Millionen von Frauen, die seit einundvierzig Jahren auf den Straßen gegen den obligatorischen und islamischen Hijab kämpfen, um zu sehen, was im Iran passiert. Und die bloße Existenz einer Garnison Organisation in Uniform und mit islamischem Kopftuch und Hijab ist in den Augen der iranischen Bevölkerung, insbesondere der Frauen und der modernen und jungen Generation des Iran ein Gift, das auch durch die Interventionen von Menschen wie Ihnen und einem paar Dutzend pensionierter und opportunistischer Persönlichkeiten nicht versüsst und verabreicht werden kann. Ich kann mit voller Gewissheit sagen, dass dies nicht passieren wird.
Ich möchte noch einmal für die deutsche öffentlichkeit klarstellen, dass diese Organisation eine islamische Strömung ist, die jeden, der sie kritisiert, als Unterstützer des herrschenden islamischen Regimes diffamiert. Diese Organisation versucht jetzt schon, soweit wie möglich anderen den Mund zu verbieten, und vor allem verspricht sie für die Zukunft des Iran eine andere Variante des islamisches Regimes, von derselben Art der heute herrschenden Islamischen Republik.
Die Bevölkerung kämpft seit vierzig Jahren gegen den im Iran herrschenden IS und hat den politischen Islam in allen Bereichen zurückgedrängt. Sie kann durch ihren Kampf in den Fabriken und Universitäten, auf der Straße und in den Häusern das islamische Regime stürzen und eine Regierung nach ihren eigenen Vorstellungen wählen. Die iranische Bevölkerung verdient eine Regierung, deren erstes Prinzip darin besteht, die Religion vom Staat zu trennen und Religion und Islam ins Private der Häuser zu verbannen.
Wenn jemand das Wohlergehen, die Freiheit und das menschliche Leben für das Volk im Iran verteidigt, sollte er keine Organisation unterstützen, deren Präsenz in der Zukunft des Iran diesen Werten widerspricht, die die Meinungsfreiheit nicht respektiert und eine andere Variante von Islam verteidigt. Auch wenn diese Organisation jetzt zum Schein von einer nicht-religiösen Regierung redet, ist ihre Nabelschnur mit dem Islam verbunden und sie vertritt eine ganz und gar islamische Strömung.
Die Mojahedin können jedes Jahr eine Show organisieren und eine Menge Geschenke und Geld aus reaktionären islamischen Ländern verwenden, um einige Personen dazu zu bewegen, sie zu verteidigen und Reden zu halten. Aber die iranische Bevölkerung hat jahrelang gekämpft und Opfer gebracht und ihr Ziel ist nicht eine Zukunft wie die Vergangenheit oder mit einem etwas besseren Islam und einer verschleierten Präsidentin, sondern all diese Traditionen und Regeln zu brechen. Meine Botschaft an Sie und Frau Rita Süssmuth, die Maryam Rajavi seit vielen Jahren verteidigt, ist, zur Besinnung zu kommen und diese Politik zu beenden. Ich hoffe, Sie beantworten diese Frage von mir und uns, warum Sie und einige andere wie Sie bereit sind, diese rückständige und reaktionäre religiöse Sekte zu verteidigen. Wirklich warum?
Mina Ahadi20.07.2020 minaahadi26@gmail.com
۰۰۴۹۱۷۷۵۶۹۲۴۱۳
Wetten Sie nicht auf das verlierende Pferd!
Herr Patzelt!
Ich haben Ihre Rede in Berlin, bei einem Treffen der iranischen Volksmojahedin-Organisation gehört. Ich muss sagen, dass diese Rede als beschämendes Ereignis in die Geschichte Ihres politischen Lebens eingehen wird.
Sie haben eine Organisation verteidigt, die eine rein religiöse Sekte ist.
Beispielsweise starteten die Volksmojahedin 1984 eine ideologische Revolution, die in der Praxis bedeutete, ihre Aktivistinnen und Aktivisten zu versklaven und sich in die privatesten Aspekte ihres Lebens einzumischen. Dies wurde von Dutzenden und Hunderten von Menschen bezeugt, die Zeugen und Opfer dieser Politik wurden und die Repressionen, Drohungen und Erpressungen durch die derzeitigen Aktivisten dieser Organisation ausgesetzt sind.
Ein Beispiel für ihre Politik war es, allen Paaren in ihrer Organisation zu befehlen, sich scheiden zu lassen. Nach diesen Scheidungen mussten alle Frauen der Organisation eine symbolische Ehe! mit dem Führer der Organisation (Massoud Rajavi) eingehen und wurden somit jeglicher Art von emotionaler und sexueller Beziehung beraubt. Die schmerzhafte Geschichte von Familien, deren Kinder und Angehörige innerhalb dieser Organisation leben und die sie bis heute nur unter grossen Schwierigkeiten kontaktieren können, ist nur ein Beispiel für Menschenrechtsverletzungen durch diese Organisation. Es wäre besser, sich die Petitionen von Dutzenden von Dissidenten aus den Mojahedin anzusehen, um zu sehen, was diese Organisation mit ihren Kritikern macht, schon bevor sie an die Macht gekommen ist.
Ihre Botschaft an Maryam Rajavi auf dieser seltsamen Show war, dass Sie sie als gewählte Präsidentin betrachten, und anscheinend mit dem Ziel, die Freiheit im Iran zu verteidigen, haben Sie gesagt, dass Sie diese Organisation als zukünftige Alternative für den Iran verteidigen.
Herr Patzelt, machen Sie Witze? Gewählte Präsidentin?! Von wem gewählt?
Bestenfalls ist sie das Oberhaupt ihrer eigenen Sekte, und Sie nennen sie vor den Augen der freien Menschen im Iran und in Deutschland die gewählte Präsidentin! Haben Frau Merkel und andere aus Ihrer eigenen Partei schon auf dieses Meisterstück von Ihnen reagiert? Wie können Sie Mitglied einer europäischen Partei und, schlimmer noch, Mitglied der Menschenrechtskommission im Parlament eines Landes sein und eine Organisation mit Dutzenden von Menschenrechtsverletzungen und Dutzenden von Privatklägerin, und die Behauptung einer Sekte Verteidigen, ihre Führerin sei die gewählte Präsidentin? Wie können Sie dann als Verteidiger der Demokratie auftreten und den Menschen im Iran für die Zukunft Wohlstand und Freiheit wünschen?
Zu Ihrer Information, diese Organisation hat in keinem Prozess des Kampfes oder der sozialen Bewegungen im Iran eine Rolle gespielt. Ihr Zweck besteht im Wesentlichen darin, von Regierungen oder einer Reihe westlicher und amerikanischer Politiker anerkannt zu werden. Und sie ist in der Illusion befangen, dass ihr der Weg zur Macht in Iran geebnet wird, wenn sie durch einige wie Sie als Alternative bezeichnet wird.Sie begreift nicht, dass die Zeit der Machtergreifung Khomeinis und des politischen Islam vor vierzig Jahren vorbei ist, und dass dieses Muster nicht wiederholt werden kann, da sich die Welt stark verändert hat. Weder ist die iranische Bevölkerung die selbe wie damals noch haben die westlichen Regierungen die Macht und die Möglichkeiten wie damals, Alternativen zu konstruieren und zu verkaufen.
Ich bin sicher, dass Sie die iranische Bevölkerung und den Grad der Entwicklung seiner Wünsche und Bestrebungen nicht kennen.
Zu Ihrer Information, diese Menschen kämpfen seit vierzig Jahren gegen den politischen Islam und das faschistische islamische Regime. Sie haben in Bereichen wie Hijab und Frauenfeindlichkeit, der Hinrichtung und Steinigung sowie der brutalen Verletzung der Menschenrechte, die im Iran unter dem Banner des Islam stehen, dieses Regims Schritt für Schritt bekämpft und zurückgeschoben. Sie sind also erprobt und sehr gefestigt.
Diese Bevölkerung wird sich für keine islamische Organisation und keine verschleierte Frau als gewählte Präsidentin einer Sekte begeistern.
Ich empfehle Ihnen, die Kommentare, die die iranische Bevölkerung und Jugend nach dieser Mojahedin-Konferenz in den sozialen Medien verfasst zu sichten um die vorhandene gesellschaftliche Atmosphäre etwas kennenzulernen. Angesichts einer islamischen Regierung stellt sich die Frage, warum die Menschen eine andere islamische Sekte verteidigen sollten, nur weil einige weniger wichtige Politiker diese Organisation unterstützen?
Es reicht aus, das Bild der iranischen Gesellschaft zu betrachten, mit den jungen Menschen und der Bevölkerung, die millionenfach auf die Straße gegangen sind, und natürlich auch den Millionen von Frauen, die seit einundvierzig Jahren auf den Straßen gegen den obligatorischen und islamischen Hijab kämpfen, um zu sehen, was im Iran passiert. Und die bloße Existenz einer Garnison Organisation in Uniform und mit islamischem Kopftuch und Hijab ist in den Augen der iranischen Bevölkerung, insbesondere der Frauen und der modernen und jungen Generation des Iran ein Gift, das auch durch die Interventionen von Menschen wie Ihnen und einem paar Dutzend pensionierter und opportunistischer Persönlichkeiten nicht versüsst und verabreicht werden kann. Ich kann mit voller Gewissheit sagen, dass dies nicht passieren wird.
Ich möchte noch einmal für die deutsche öffentlichkeit klarstellen, dass diese Organisation eine islamische Strömung ist, die jeden, der sie kritisiert, als Unterstützer des herrschenden islamischen Regimes diffamiert. Diese Organisation versucht jetzt schon, soweit wie möglich anderen den Mund zu verbieten, und vor allem verspricht sie für die Zukunft des Iran eine andere Variante des islamisches Regimes, von derselben Art der heute herrschenden Islamischen Republik.
Die Bevölkerung kämpft seit vierzig Jahren gegen den im Iran herrschenden IS und hat den politischen Islam in allen Bereichen zurückgedrängt. Sie kann durch ihren Kampf in den Fabriken und Universitäten, auf der Straße und in den Häusern das islamische Regime stürzen und eine Regierung nach ihren eigenen Vorstellungen wählen. Die iranische Bevölkerung verdient eine Regierung, deren erstes Prinzip darin besteht, die Religion vom Staat zu trennen und Religion und Islam ins Private der Häuser zu verbannen.
Wenn jemand das Wohlergehen, die Freiheit und das menschliche Leben für das Volk im Iran verteidigt, sollte er keine Organisation unterstützen, deren Präsenz in der Zukunft des Iran diesen Werten widerspricht, die die Meinungsfreiheit nicht respektiert und eine andere Variante von Islam verteidigt. Auch wenn diese Organisation jetzt zum Schein von einer nicht-religiösen Regierung redet, ist ihre Nabelschnur mit dem Islam verbunden und sie vertritt eine ganz und gar islamische Strömung.
Die Mojahedin können jedes Jahr eine Show organisieren und eine Menge Geschenke und Geld aus reaktionären islamischen Ländern verwenden, um einige Personen dazu zu bewegen, sie zu verteidigen und Reden zu halten. Aber die iranische Bevölkerung hat jahrelang gekämpft und Opfer gebracht und ihr Ziel ist nicht eine Zukunft wie die Vergangenheit oder mit einem etwas besseren Islam und einer verschleierten Präsidentin, sondern all diese Traditionen und Regeln zu brechen. Meine Botschaft an Sie und Frau Rita Süssmuth, die Maryam Rajavi seit vielen Jahren verteidigt, ist, zur Besinnung zu kommen und diese Politik zu beenden. Ich hoffe, Sie beantworten diese Frage von mir und uns, warum Sie und einige andere wie Sie bereit sind, diese rückständige und reaktionäre religiöse Sekte zu verteidigen. Wirklich warum?
Mina Ahadi20.07.2020 minaahadi26@gmail.com
۰۰۴۹۱۷۷۵۶۹۲۴۱۳