مسعود رجوی و اولین انتخابات ریاستجمهوری
در برابر خمینی که بهدنبال
شکستن قلمها، بستن دهانها، برپا کردن چوبههای دار در میدانهای شهرها و ذبح فرشتهٔ آزادی در پای
حاکمیت ارتجاعی و استبدادیاش بود، مسعود رجوی به آزادی
بیان و مطبوعات، برابری زن و مرد، کار برای کارگر و زمین برای دهقان، عدالت
اجتماعی، رفاه و پیشرفت فرامیخواند و این موضوعات از یک طرف به مذاق خمینی و
جاخوشکردگان بر سریر قدرت خوش نمیآمد و از سوی دیگر تا اعماق قلبهای مردم ایران
اعم از کارگران، کشاورزان، زنان، دانشآموزان، دانشجویان و مردم محروم نفوذ میکرد
و به همدلی فرامیخواند.
یکی از ایدههای مهم مسعود رجوی وحدت
نیروهای آزادیخواه و مترقی در مقابل خمینی بود. خمینی با طینت ارتجاعی و
انحصارطلبی که داشت هیچ جریان سیاسی مترقی را برنمیتافت. از این رو هر جریان
سیاسی که با خمینی مرز داشت، ناگزیر کاندیدای مطلوب و محبوب خود را در نام و چهرهٔ مسعود رجوی میجست.
دیدیم که خمینی با ورود به ایران و محکم کردن جای خود بر اریکهٔ قدرت، به سرعت
زیر قولهایش زد و به وعدههایی که داده بود، وفادار نماند. امیدهایی که مردم ایران
به بهبودی اوضاع بسته بودند، یکی پس از دیگری خنجر خورد و بیاعتمادی و سرخوردگی
جای روزهای گرم همدلی در انقلاب ضدسلطنتی را گرفت. در چنین وضعیتی، انتشار مواد
برنامهٔ کاندیدای مجاهدین خلق ایران ـ مسعود رجوی
ـ برای نخستین انتخابات ریاستجمهوری، حمایت وسیع مردم ایران را برانگیخت. مواد مترقی
و انگیزانندهٔ این برنامه بهطور خاص تأثیر زیادی در
تودههای محروم به جا گذاشت. برخی از روستاییان زحمتکش که پیشتر سازمان مجاهدین را نمیشناختند
با شنیدن مفاهیمی مانند «زمین مال کسی است که روی آن کار میکند»، به شوق آمده و
از کاندیدای مجاهدین حمایت کردند.
در برابر خمینی که بهدنبال شکستن قلمها، بستن دهانها، برپا کردن چوبههای
دار در میدانهای شهرها و ذبح فرشتهٔ آزادی در پای حاکمیت ارتجاعی
و استبدادیاش بود، مسعود رجوی به آزادی
بیان و مطبوعات، برابری زن و مرد، کار برای کارگر و زمین برای دهقان، عدالت
اجتماعی، رفاه و پیشرفت فرامیخواند و این موضوعات از یک طرف به مذاق خمینی و
جاخوشکردگان بر سریر قدرت خوش نمیآمد و از سوی دیگر تا اعماق قلبهای مردم ایران
اعم از کارگران، کشاورزان، زنان، دانشآموزان، دانشجویان و مردم محروم نفوذ میکرد
و به همدلی فرامیخواند.
وحدت نیروهای آزادیخواه در مقابل خمینی
یکی از ایدههای مهم مسعود رجوی چنانچه پیشتر نیز اشاره شد، وحدت نیروهای
آزادیخواه و مترقی در مقابل خمینی (صرفنظر از عقاید، نظریات فلسفی، پلتفرمهای
سیاسی و سلیقههای گوناگون آنان) بود. خمینی با طینت ارتجاعی و انحصارطلبی که داشت
هیچ جریان سیاسی مترقی را برنمیتافت. این انحصارطلبی افسارگسیختهٔ او در شعار
واپسگرایانهٔ «حزب فقط حزبالله_ رهبرفقط روحالله» متبلور
میشد؛ شعاری گوشخراش که عربدههای تهدیدآمیز، دشنههای عریان و چماقهای برکشیدهٔ گلههای اوباش،
موزیک متن و مکمل آن بود.
هدف بهوجود آوردن این ائتلاف وسیع، سد کردن راه انحصارطلبی خمینی، افشا و
ایزوله کردن او، استمرار حیات سیاسی برای نیروهای دموکراتیک و نجات دستاوردهای
انقلاب ضدسلطنتی بود. از این رو هر جریان سیاسی که با خمینی مرز داشت، ناگزیر
کاندید مطلوب و محبوب خود را در نام و چهرهٔ مسعود رجوی
میجست و مییافت.
تبلیغات برای کاندیداتوری مسعود رجوی
در هر انتخابات بهویژه انتخابات ریاست جمهوری، تبلیغات نقش مهمی دارد. آنچه
تبلیغات را پیش میبرد داشتن پول و پشتیبانی لازم برای این کار است. مجاهدین بهعنوان
یک نیروی مستقل و انقلابی و طبعاً خارج از دایرهٔ حکومت و
قدرت حکومتی، فاقد پول و ثروت بودند. این افتخار همیشگی آنان بوده و هست اما به
جای پول، قدرت و امکانات دولتی، نیرویی در اختیار داشتند که حلال همهٔ مشکلات بود
و با تکیه بر آن میشد از پس هر ناممکن برآمد: «میلیشیای مجاهد خلق».
اکنون نوبت آزمایش این نابترین نسل برآمده از انقلاب ضدسلطنتی بود. دختران و
پسران دانشآموز، دانشجویان، کارگران انقلابی و دیگر اقشار آگاه با تمام قوا گرد
آمدند تا برای کاندیداتوری مسعود رجوی تبلیغات
نمایند و مردم ایران را به پشتیبانی از ریاستجمهوری او برانگیزانند.
سازمان مجاهدین در آن زمان نیز مانند اکنون دست کمک به جانب خلق قهرمان ایران
دراز کرد و از مردم خواست کمکهای مالی خود را به حساب مشخصی واریز کنند. کسانی که
خاطرات آن سالها را به یاد دارند میدانند، در این فراخوان خواسته شده بود کمکها
به حساب ۱۳۰۰ شعبه بانک صادرات
واقع در پیچ شمیران یا در همین محل به آدرس خیابان طالقانی، خیابان بندر انزلی،
پلاک ۱۲ ارسال کرده و فیش و رسید آن را برای سازمان
بفرستند.
برخلاف کاندیداهای باند حاکم و برخورداری آنها از امکانات تبلیغ دولتی و
داشتن رادیو، تلویزیون، منبر و تریبون، کاندیدای مجاهدین به میلیشیای جان بر کف
تکیه داشت و از کف خیابان و دیوارهای شهر برای تبلیغ برنامهٔ انتخاباتی
خود بهره میبرد. تیزترین شعاری که برنامههای مسعود رجوی را بر روی دیوارها برجسته
میکرد، شعار «حکومت عدل علی ـ با انتخاب رجوی» بود. این شعار آنچنان در جامعه جا
باز کرد که تأثیر آن بعد از دههها نیز به چشم میخورد. حاکمیت آخوندی در جریان
قیام دی ۹۶ شعر «جنبش سبز اموی ـ
پیرو راه رجوی» را بهصورتی ناشیانه از آن اقتباس کرد.
تبلیغات کاندیدای مجاهدین بر دیوارهای شهر
مبارزه انتخاباتی یا رویارویی بین دو جریان؟
گفتیم و نشان دادیم که مسعود رجوی و مجاهدین
در پی دستیابی به قدرت نبودند. راه دستیابی به قدرت را همگان در آن زمان بهخوبی
میدانستند. نخستین مؤلفه آن دستبوسی خمینی بود. این همان چیزی بود که مجاهدین از
آن کراهت داشتند و یکی از علتهای مغضوب بودنشان در نزد خمینی نیز همین بود. علاوه
بر آن،مجاهدین و
کاندیدشان نیز در پی تبلیغات آنچنانی نبود. صحنههای تبلیغات در حقیقت صحنههای
شکوهمند رویارویی دو جریان بود یکی نسل انقلاب با چهرهٔ شاخص خود،
مسعود رجوی و دیگری ارتجاع به سرکردگی خمینی.
برای پیشبرد این کارزار، در همهٔ شهرها، در
مراکز مربوط به جنبش ملی مجاهدین، انجمنهای دانشجویی، انجمنهای محلات، دانشآموزی،
کارگری و... ستادهای مختلف انتخاباتی شکل گرفت. این ستادها با سازماندهی مشخص بهصورت
حرفهای و ۲۴ساعته مشغول به فعالیت
بودند تا پیام کاندیدای نسل انقلاب را به گستردهترین شکل ممکن در ایران پخش کنند.
احزاب، سازمانها و گروههای زیر از کاندیدای نسل انقلاب، مسعود رجوی حمایت
کرده و اعلام کردند که در انتخابات به او رأی خواهند داد:
«سازمان چریکهای فدایی
خلق ایران، جامعه سوسیالیستهای ایران، حزب دموکرات کردستان ایران، سازمان انقلابی
زحمتکشان کردستان(کومله)، شیخ عزالدین حسینی، جمعیت کردهای مقیم مرکز، کانون سیاسی
فرهنگی خلق ترکمن، جبهه دموکراتیک ملی ایران، سازمان اسلامی شورا(ساش)، گروه مشترک
اقلیتهای ارامنه، زرتشتی و کلیمی، گروه بررسی مسایل ارامنه، مرکز کانون ناشران و
کتابفروشان مسلمان، کانون پژوهشگران ملیگرا، انجمن مادران مسلمان، بخشی از
مبارزان خلق عرب، هیأت نمایندگی خلق کرد، جوانان آشوری و سازمان همیاری ملی».
این پشتیبانی و همبستگی در روزهای بعد همچنان ادامه داشت.
به این لیست همچنین باید حمایت اقلیتهای مذهبی، اقلیتهای قومی، زنان،
جوانان و نیز حمایت بیش از ۸۰انجمن و
کانون دانشجویی، بیش از ۱۵۰کانون و تشکل کارگری،
صدها انجمن دانشآموزی، صدها شورا و انجمن محلی، ۵۰۰تن از اعضای هیأت علمی دانشگاههای ایران، صدها تن از استادان
دانشگاهها و مدارس عالی کشور و بسیاری از شخصیتهای سیاسی را افزود که با ارسال
تلگراف یا موضعگیری سیاسی، حمایت خودشان را از کاندیداتوری مسعود رجوی برای
انتخابات ریاستجمهوری اعلام کردند.
به این ترتیب یک صفآرایی گستردهٔ سیاسی در برابر
خمینی شکل گرفت.
حمایت بیدریغ اقشار مختلف مردم از کاندیداتوری مسعود رجوی
انضباط میلیشیا و وفادار بودن به اصول و ارزشهای مجاهدین
در بررسی تاریخی سرفصل نخستین انتخابات ریاست جمهوری، موضوعی که نباید از نظر
دور نگهداشت، پایبندی مجاهدین بر اصول و پرنسیبهایشان بود. رقابت انتخاباتی و برد
و باخت، عرصهای است که در آن، این تهدید وجود دارد که اصول قربانی دستیابی به
پیروزی شوند. مجاهدین بهعنوان یک نیروی وفادار به اصول، از همان ابتدا به این
تهدید توجه داشتند. آنها از همان ابتدا خاطرنشان کردند که انتخابات میدانی برای
آزمایش و به ثبوت رساندن رشد سیاسی و توان دموکراتیک مردم است. نباید فضای انتخاب
آزادانه را به هر بهانهای مخدوش کرد و در روند آن اخلال نمود. سازمان مجاهدین حتی
از دولت وقت خواست هر کس به اسم مجاهدین کمترین اخلالی در انتخابات به وجود آورد،
تحت تعقیب قرار داده شود. اعلام شد از نظر مجاهدین آرایی ارزشمند بودند که بر پایه
آگاهی و آزادی کامل به صندوق ریخته شده باشند. از هواداران مجاهدین خواسته شد در
برابر تنگنظریها و روشهای انحصارطلبانه، سعهٔ صدر داشته
باشند. از اقدامات شایان توجه، چاپ رهنمودهای انضباطی برای میلیشیا بود.
نگاهی به پروسه انتخابات و کاندیداتوری مسعود رجوی در سال ۵۸
قسمتهای دیگر همین مطلب: