قیام ایران
قسمت پنجم: قیام دیماه
در قسمتهای پیشین این نوشته نگاهی کردیم به خیزشها، اعتصابها و قیامهای
مردم ایران از آغاز رویکارآمدن خمینی تا سال ۹۶. در شمارههای قبلی این نوشته همچنین دیدیم که ریشههای قیام اخیر
مردم ایران برمیگردد به ۴۰سال نبرد
برای آزادی.
۴۰سال خیزشهای اجتماعی
با انبوهی تجارب برآمده از انقلابهای پیشین بهویژه انقلاب ضدسلطنتی. تجاربی
بسیار ذیقیمت در مقابله با دیکتاتوری مذهبی هستند.
قیام دی گرچه بسیاری را متعجب کرد اما واقعیت این است که این قیام برای
مجاهدین و مقاومت ایران غیرمنتظره نبود.
و البته رژیم هم بهطور قانونمند نباید تعجب میکرد!
چه کسانی از قیام تعجب نکردند؟
بهطور قانونمند رژیم نباید تعجب میکرد به این علت که خودش دستاندرکار
سرکوب مردم و اعتراضهای مردمی بوده و بهتر از هر کس دیگری میداند روزانه چه
انرژیای باید خرج مهار مردم معترض کند.
بر همین سیاق و البته از مختصاتی ۱۸۰درجه
متفاوت، مقاومت و مجاهدین هم تعجب نکردند:
شورای ملی مقاومت طی سالهای گذشته همواره بر خصلت انفجاری جامعه تأکید کرده و
در بیانیههای خود زمینههای عینی و چشمانداز رشد تضادهای درونی رژیم و تضاد اصلی
بین جامعه و رژیم را آبستن خیزشها و قیامهای مردمی دانسته بود.
شورا در بیانیهٔ مرداد ۱۳۹۶ یعنی ۵ماه قبل از قیام دیماه
اعلام کرد: «مجموعهٔ رویدادها در جبهه حاکمان
و در صفوف تودهها و نیز اوضاع کلی کشور نشان از آن دارد که جامعه در شرایط انقلابی
قرار دارد و غلبه بر تمام فجایعی که محصول حاکمیت استبداد دینی است، با سرنگونی
این نظام جهل و جنایت آغاز خواهد شد».
علت ساده و روشن دیگر که قیام دیماه برای مجاهدین غیرمنتظره نبود این حقیقت
بود که مجاهدین باکانونهای شورشی و دیگر
نهادهایشان بهروشنی و بهطور مستمر میدانند روزانه در حال انجام چه کارهایی
هستند و بهعلت اینکه دستشان مستقیماً در آتش است، جایی برای غافلگیری
ندارند چرا که خودشان تلاش می کنند رژیم را غافلگیر کنند!
ضروری است در این مورد مروری شود به آنچه که از درون رژیم بیرون زد و بهاصطلاح
معروف، رژیم خود به آن اعتراف کرد.
اعترافهای رژیم
خبرگزاری تروریستی تسنیم روز ۲۳دی ۱۳۹۶ از قول سید سلمان سامانی، سخنگوی وزارت کشور روحانی و در اشاره
به قیام و پیشینه آن نوشت: «از ابتدای دولت تدبیر و امید، ۴۳هزار تجمع را شاهد بودیم که برخی با مجوز و برخی بدون مجوز برگزار
شده است».
اهمیت آمار حکومتی؛ هر ۵۵دقیقه یک
حرکت اعتراضی!
عددی که سخنگوی وزارت کشور روحانی اعلام کرد، گرچه مهندسی شده به سبک حکومت
آخوندی است اما همین هم روشنگر بسیاری چیزهاست!
در یک حساب سرانگشتی، ابتدای دولت روحانی، روز ۱۲مرداد سال ۱۳۹۲ بوده که
تا تاریخی که سخنگوی وزارت کشور، این آمار را علنی کرد یعنی روز ۲۳دی ۱۳۹۶، ۱۶۲۴روز فاصله است(سال ۱۳۹۵کبیسه بوده
است). یعنی به استناد گواهی سخنگوی رسمی وزارت کشور آخوندها، در آن بازه زمانی،
در ایران روزانه تقریباً ۲۶حرکت
اعتراضی فقط در زمان دولت روحانی انجام شده است!
یعنی تقریباً هر ۵۵دقیقه یک
تظاهرات یا تجمع اعتراضی!
اینجاست که باید پرسید: منتهی شدن اوضاع یک مملکت با چنین وضعیتی به یک قیام
سراسری، کجایش تعجب دارد؟
اگر در چنین شرایطی قیام نشود، اگه مردمی که هر ۵۵دقیقه یک تجمع اعتراضی برپا میکنند، قیام نکنند تعجب دارد!
چرا که همین آمار حکومتی، رسمی و دولتی بهخوبی نشان میدهند که مردم و
مقاومتشان ۴۰سال مستمر است که دستاندرکار
تهیه و تدارک همین قیام هستند!
باز هم اعتراف حکومتی به حقانیت قیام
در این مورد جا دارد که باز هم از مقامات رژیم و مهرههایشان
بشنویم که با همان فرهنگ مبتذلشان در این مورد نمونههایی را بازگو میکنند که
حاوی نکات روشنگری است.
علم الهدی روز ۸دی ۹۶ گفت:
«یک عده اراذل اوباش جمع بشن، اینها بگن سوریه رو ول کن، مشکل ما
رو تمام کن، حاضرید این شعار رو بدهند، آنها هم بهخاطر مطالبه است،
بهخاطر گرانی است، این درسته، این درسته که یک منافقینی که رهبرشون یک زن بیاد
تشکر میکنم از شما... یک زن رهبر منافقینه بگه من تشکر میکنم... یک گروه تروریست
آدمکشی که ۱۷هزار انسان رو به خاک
و خون کشانده... طبیعی است که عربدهکشی یک مشت خائنی که وسط یک عده مطالبهگر
برحق آمدند وضعیت مطالبات اونها رو ابزار کنند او رو بهعنوان صدای ملت در مشهد و
نیشابور و کاشمر و بیرجند نمایش میدهند».
وقتی تهدید به اعدام هم مسألهای حل نمیکند!
عموم هممیهنان بهخاطر دارند که بهدنبال قیام مردم در مشهد، رژیم بلافاصله
مزدورانش را به صحنه آورد و بر ضد مجاهدین و رجوی شروع کرد به شعاردادن و تلاش کرد
با شعار «اعدام باید گردد!» مردم را بترساند. شدت وحشت آخوندها از قیام به حدی بود
که در مشهد سراسیمه مزدوران خود را با همان کمیت اندک همیشگی به صحنه آوردند و
شعار دادند: «جنبش سبز اموی، پیرو راه رجوی!» و «منافق فتنهگر، اعدام باید گردد!»
علمالهدی تصور میکرد که با این تهدیدها میتواند مردم را مرعوب کرده و قیامکنندگان
را سرجای خودشان بنشاند امری که البته اکنون دیگر روشن شده آرزویی محال است.
نمایش تسلط به صحنه، در منتهای دستپاچگی!
روز ۲۸دی ۱۳۹۶ پاسدار غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل نیز به صحنه
آمد و تلاش کرد با بیان پشتپردههایی از یافتههای خودش، نشان دهد که حکومت
آخوندی به صحنه مسلط است وی گفت:
«نخستین مجموعه دعوتکننده از افراد به تجمعات اعتراضی، کانال
تلگرامی مالباختگان مشهد بود، در حالی که ادمین این کانال در ترکیه حضور دارد و
منافقین مدیریت آن را برعهده داشتند».
روز ۲۹دی ۹۶ علمالهدی به تلویزیون موسوم به آستان قدس گفت: «با این شبکه
اجتماعی، جریانهای تروریستی دارند از جوانهای این مملکت عضوگیری میکنند، مغزها رو
شستشو میدهند بچههای این مردم رو، رو در روی این مردم و مقدسات این مردم قرار میدهند...
جوانها و نوجوانهای ۱۶ساله و ۱۷ساله، از اینها پیادهنظام برای خودش میسازند و اونها رو به عرصه
اغتشاش و آشوب و ویرانی میکشانند».
جاسوسخانه ۲۰میلیونی، آرزویی که
خمینی با خود به گور برد!
همان روز(۲۹دی ۹۶) احمد خاتمی هم در تلویزیون شبکه ۱ رژیم، ضمن دعوت همگان به جاسوسی گفت: «اینبار قصه، قصه اصلاحطلب
نیست قصه، قصه اصولگرا نیست قصه، قصه اصل نظامه... اگر برادر هم منافق بود باید
بهدستگاههای امنیتی خبر بدهید». ظاهراً خاتمی هنگام بیان این قبیل رهنمودهای
جاهلانه هنوز حد بیسابقه بودن قیام را در نیافته بود.
یک روز بعد عزیز غضنفری مسئول اداره تحلیل و هدایت سیاسی سپاه گفت: «حوادث
اخیری که در کشور به وجود آمد از جهت پراکندگی و ویژگیهای موجود در آن، در
طول تاریخ انقلاب بیسابقه بوده است».
نظام چند درصدی، در برابر قیام اکثریت مطلق مردم
همان روزها صادق زیباکلام با ارفاق به نظام محبوبشان گفت: «الآن ۷۰% مردم ناراضی هستند از نظام جمهوری اسلامی... رفراندمی اگر در ایران
صورت بگیره... کسر قابل توجهی از مردم نه خواهند گفت». زیباکلام که یک بار گفته
بود اگر حکومت آخوندی بخواهد سرنگون شود اسلحه به دست میگیرد و برای حفظ آن میجنگد؛
به عمد رقم ۷۰درصد را طرح میکند تا
شدت نارضایتی مردم و گستردگی نفرت همگانی از این رژیم را لاپوشانی کند. در حالی که
مهرههای رژیم از جمله قالیباف در جریان مناظرههای نمایش انتخاباتی رژیم پایگاه
رژیم را ۴درصد دانسته بودند و
به مخالفت ۹۶درصد از مردم ایران با
رژیم اذعان کرده بود.
مردم و مقاومت
مردم هم در این میانه بیکار ننشسته و با حضور مستمر خود در خیابانها،
آمارهای حکومتی را با شعارهای خود امضا میکنند!
به هر حال حرکات اعتراضی مقطعی و کمی، بالاخره به نقطه تغییر کیفی رسیده و
چرخهای قیامی بزرگ به حرکت در آمد.
شورای ملی مقاومت نیز بلافاصله اخبار قیام را منتشر کرد. رئیسجمهور برگزیده
مقاومت نیز با درود به مردم ایران، بهویژه زنان و جوانان، خواهان گسترش قیام در
دیگر شهرهای کشور شد.
قیام ایران به خبر اول تمامی خبرگزاریهای جهان تبدیل شد.
مسعود رجوی رهبر مقاومت در پیامی، اوجگیری مجدد قیامهای مردم را نشانه
حقانیت خطوط سیاسی و شعارهای مقاومت ایران در تمامی سالهای اخیر اعلام کرد که
مستقل از تمامی باندهای درونی حاکمیت، راه براندازی کل نظام را میپیماید.
مسعود رجوی در یکی از اولین پیامهایش درباره قیام گفت: « ثبات شده
که افعی کبوتر نمیزاید. اصلاح و اعتدال در رژیم ولایت فقیه یک سراب ارتجاعی و
استعماری است.
اولین پیام مسعود رجوی درباره قیام
مسعود رجوی در بخش دیگری از پیام خود گفت: «اثبات شده است که رمز
رستگاری ملی، مرگ بر اصل ولایت فقیه و زندهباد ارتش آزادی است».
رهبر مقاومت بخش پایانی پیام خود را به رهنمودهایی به کانونهای شورشی اختصاص
داد و از جمله گفت: «از پاتکهای دشمن زبون و زهر خورده نترسید».
عبور قیام از «صنفی» به «سیاسی»
در فاصله ۸دی تا ۱۵دی، قیام با سرعت، در تمامی کشور گسترده شد، و خصلتی کاملا سیاسی
به خود گرفت.
«جوان» روزنامه سپاه پاسداران در تاریخ ۱۸دیماه به صراحت به این مسأله اعتراف کرد و نوشت: «در فتنه ۹۶ خیلی سریعتر از آنچه فکر میشد تنها به فاصله یک روز، آشوبها
از پیگیری مطالبات مردم(بهعنوان بهانه اغتشاشگری) به سمت تقابل با نظام و تصرف
اماکن نظامی و انتظامی... تغییر مسیر داد».
عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور روحانی هم ناخواسته بر هویت ملی قیام مهر
تایید زد و نکاتی را گفت که عمدتاً با آنچه که بعداً خامنهای گفت در تعارض است.
قیام، یک محصول ملی یا یک تولید خارجی؟
رحمانی فضلی، وزیر کشور رژیم، در همان اوان گفت قیام داخلی است و خامنهای
گفت قیام ساخته خارجی است! درست مثل هر دیکتاتور دیگر!
خامنهای مثل همیشه و به سنت تمامی دیکتاتورها دست روی توطئه خارجی! گذاشت.
گرچه که با تمام تلاشش نتوانست نقش مجاهدین و ماهیت ملی و داخلی قیام را تماماً
منکر شود اما حرفهای وزیر کشورش «قاطی» کمتر داشت و اصلاً هم نیاز به تفسیر نداشت.
حرفهای وزیر کشور
رحمانی فضلی، وزیر کشور رژیم، گفت: «بر اساس گزارشی که از سوی شورای عالی
امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تهیه شده و با استناد به گزارشهای دستگاههای
اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی عوامل نارضایتیها داخلی و بدون هیچگونه دخالت
از خارج کشور است». او گفت: «یک جرقه کافی است تا اعتراضات شعلهور شود».
رحمانی فضلی تعداد بازداشتشدگان را بیش از ۵هزار نفر خواند و گفت که تظاهرات بهسرعت در روزهای ابتدایی به ۱۰۰شهر رسید و در ۴۲شهر هم درگیری اتفاق افتاد. او گفت: «طی این تظاهرات گسترده ۶۰دفتر امام جمعه در سراسر کشور تخریب و به آتش کشیده شد».
رحمانی فضلی تعداد بازداشتشدگان را بیش از ۵هزار نفر خواند و گفت که تظاهرات بهسرعت در روزهای ابتدایی به ۱۰۰شهر رسید و در ۴۲شهر هم درگیری اتفاق افتاد. او گفت: «طی این تظاهرات گسترده ۶۰دفتر امام جمعه در سراسر کشور تخریب و به آتش کشیده شد».
شعاری که یکی از نمادهای قیام شد
نکتهای که به نماد یکی از سرفصلیترین مقاطع قیام تبدیل شد، شعاری است که
روز ۱۵دی ۹۶ دانشجویان
سردادند و روی همان نکتهای که مسعود رجوی در اولین پیامش تأکید کرده بود صحه
گذاشتند. شعاری که به شناسنامه این قیام تبدیل شد.
شعاری که خود به تنهایی تابلویی شد برای قیام بزرگ مردم.
اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا!
و به این ترتیب، یک بار دیگر قیامی که از اولین روزهای پاگرفتن دیکتاتوری
مذهبی در ایران، شکل گرفته بود، در یک مدار بالاتر و با قدرتی به مراتب بیشتر از
گذشته اوج گرفت، از رژیم با تمامی جناحهایش عبور کرد و به سرچشمه اصلی قیام و
مقاومت وصل شد. از این نقطه به بعد میتوان گفت: دیگر همه چیز در کف خیابان تعیینتکلیف
میشود.
سایر قسمتهای همین مطلب: