🔴مفهوم رهبری از دیدگاه مجاهدین
🔴آیا مجاهدین فرد محور و متکی به یک شخص هستند؟ تفاوت رهبری مجاهدین با دیگران در کجاست؟
۱. رهبری در مجاهدین خلق یک مفهوم ایدئولوژیک و انتخابی است، نه موروثی یا مطلقه
در سازمان مجاهدین خلق، رهبری نه بر اساس وراثت (مثل سلطنت) و نه بر اساس زور و اجبار (مثل ولایت فقیه)، بلکه بر مبنای صلاحیت ایدئولوژیک، اعتماد تشکیلاتی و رأی جمعی در درون شورا و سازمان شکل گرفته است.
مسعود رجوی بهعنوان رهبر ایدئولوژیک، نقش تاریخی در تبیین مرزبندی بین اسلام دموکراتیک و اسلام ارتجاعی خمینی ایفا کرد.
مریم رجوی نیز با رأی و انتخاب شورای ملی مقاومت ایران بهعنوان رئیسجمهور برگزیده دوران انتقال برگزیده شد — یعنی جایگاه او ناشی از یک روند دموکراتیک درونسازمانی است.
۲. در سازمان، رهبری وسیلهای برای رهایی انسانهاست، نه ابزاری برای سلطه بر آنها
در نظامهای فردمحور مانند سلطنت و ولایت فقیه، محوریت فرد یعنی سلطه بر مردم و حذف اراده جمعی.
اما در اندیشه مجاهدین، رهبری ایدئولوژیک بهمعنای رهایی از خودخواهی، فردگرایی و وابستگی طبقاتی است.
این تفاوت ماهوی را مسعود رجوی بارها توضیح داده است:
«رهبری در سازمان مجاهدین یعنی راهبری برای رهایی، نه حاکمیت بر دیگران.»
به همین دلیل، تکیه به رهبری در مجاهدین، تکیه به یک آرمان و خط فکری جمعی است، نه به یک شخص بهعنوان قدرتمدار.
۳. مجاهدین دارای ساختار شورایی، جمعی و دموکراتیک هستند
شورای ملی مقاومت ایران، که بازوی سیاسی و ائتلافی سازمان است، متشکل از گروهها و شخصیتهای گوناگون است و بر اساس اصل رأی، مشورت و پاسخگویی اداره میشود.
بنابراین، تصمیمات کلان سازمان و شورا در چارچوب نهادهای جمعی گرفته میشود، نه بر اساس نظر فردی رهبر.
این ساختار هیچ سنخیتی با نظامهای خودکامه فردمحور ندارد.
۴. رهبری در سازمان برخاسته از اعتماد و مسئولیتپذیری است، نه تحمیل
همه اعضا در فرآیند «انقلاب ایدئولوژیک» آگاهانه پذیرفتهاند که رهبری مریم رجوی محور رشد، آگاهی و اتحاد سازمان است.
این یک رابطه آزاد، آگاهانه و انتخابی است، نه تحمیل از بالا.
در حالی که در نظامهای فردمحور، هیچکس اجازه ندارد از رهبر سؤال یا نقد کند، در مجاهدین انتقاد، فدا و صداقت در برابر رهبری از اصول پایهای تشکیلات است.
۵. تفاوت هدف و ماهیت: مجاهدین برای آزادی مردم ایران مبارزه میکنند، نه برای قدرت شخصی
در سلطنت یا ولایت فقیه، محور «قدرت» است؛ اما در مجاهدین، محور «آزادی و برابری» است.
هدف نهایی این رهبری، انتقال قدرت به مردم از طریق برگزاری انتخابات آزاد پس از سرنگونی رژیم ولایت فقیه است — نه استمرار حاکمیت فردی.
🔹 جمعبندی
پس قیاس رهبری در سازمان مجاهدین با سلطنت یا ولایت فقیه، سفسطهای آشکار و نادرست است.
در مجاهدین، رهبری وسیلهای برای تحقق آزادی، برابری و ارزشهای انسانی است؛ در حالی که در نظامهای فردمحور، رهبری وسیلهای برای سرکوب و حفظ قدرت است.
🔷پ.ن: گزیده ای از سخنرانیها و پیامهای خانم مریم رجوی در باره مفهوم رهبری دمکراتیک و حاکمیت مردم و انتقال قدرت:
در یک مصاحبه با FOX News درباره آینده ایران، مریم رجوی چنین گفته است:
«ما به مردم ایران یک آلترناتیو دموکراتیک و فراگیر ارائه میدهیم: یک جمهوری بر پایه جدایی دین از دولت؛ … مشروعیت از صندوق رأی ناشی میشود.»
در همان مصاحبه اضافه شده است:
«… در ایران فردگرایی و سلطه هیچ جایگاهی ندارد؛ معیار مشروعیت فقط رأی آزاد مردم است.»
این جملات نشان میدهد که ایشان تأکید دارند «قدرت» نباید در انحصار یک فرد باشد، بلکه باید از اراده مردم ناشی شود.
در مقاله «گزینه سوم: تغییر دموکراتیک در ایران» (از وبسایت رجوی) آمده است:
«ما متعهد به برگزاری انتخابات آزاد تحت نظارت بینالمللی، انتقال قدرت به نمایندگان منتخب مردم، و تسریع به سمت حکمرانی مردمسالار هستیم.»
این بیان صریحاً نشان میدهد که هدف یک دوره انتقالی است و نه حکمرانی مادامالعمر یک رهبر.
در بیانیه دیگری، رجوی تأکید کرده است:
«ما به هیچ وجه در پی بهدست گرفتن قدرت نیستیم؛ هدف ما ایجاد حق انتخاب آزاد برای مردم ایران است، حتی اگر به بهای از دست دادن خودمان تمام شود.»
این جمله بهویژه مهم است چون در آن، «قدرت برای قدرت» رد شده و «حق مردم برای انتخاب» بهعنوان هدف اصلی مطرح شده است.
✅ نتیجهگیری
با توجه به این شواهد، میتوان نتیجه گرفت که:
مدیرت یا رهبری در چارچوب دیدگاه مریم رجوی، ابزاری برای تحقق اراده مردم است، نه ابزاری برای سلطه یا دوام منبعدیِ رهبری یک فرد.
تأکید بر انتخابات آزاد، جدایی دین از دولت، ولایت مردم بر قدرت، انتقال قدرت و مشارکت زنان و اقلیتها، همه نشانههایی هستند که ساختار سازمان را از «رهبری فردمحور» متمایز میکند.
این مواضع مستند به سخنرانیها و پیامهای رسمی هستند و بنابراین پاسخ مستندی به این شبهه فراهم میکنند که «سازمان صرفاً حول یک فرد میچرخد».
نظرات
ارسال یک نظر