۴خرداد - شهادت بنیانگذاران مجاهدین
۴ خرداد، فراتر از یک تاریخ در تقویم، نمادی است از اوج فداکاری، صداقت انقلابی و تعهدی بیپایان نسبت به آرمان آزادی و عدالت اجتماعی. در چنین روزی، یکی از درخشانترین نمونههای فدای آگاهانه برای آرمانی جمعی رقم خورد؛ نقطهای عطف در حافظه مبارزاتی یک ملت.
این روز یادآور آن است که تغییر، نه امری اتفاقی، بلکه حاصل اراده و ایستادگی مردمی است که با تمام وجود برای شکستن زنجیرهای استبداد و تبعیض برمیخیزند. هر جامعهای در لحظات حساس تاریخی خود نیازمند کسانی است که فارغ از منافع شخصی، دل به آتش بزنند و پیشتازانه مسیر را هموار کنند. فداکاری بیچشمداشت، آن هنگام معنا مییابد که فرد، هستیاش را در راه رهایی دیگران به میدان میآورد؛ بدون طلب پاداش، بدون نمایش، تنها به امید شکوفایی حقیقت و آزادی.
جنبش انقلابی مردم ایران، در بستر سرکوب و ظلم رژیم ولایت فقیه، با اتکا به چنین ارزشهایی جان گرفته و بالیده است. استقلال این جنبش، که از وابستگیهای خارجی و سازشهای داخلی برکنار مانده، نشان از اصالت آن دارد. این استقلال، نهتنها نشانه سلامت سیاسی آن است، بلکه بستری است برای جلب اعتماد مردم و ایفای نقش الهامبخش در جامعه.
رهبری ذیصلاح در این مسیر، نقشی کلیدی ایفا میکند. رهبریای که خود در متن مبارزه زاده شده، درد مردم را میشناسد و نه برای قدرت، بلکه برای مسئولیت و رسالت، پرچمدار شده است. نفی قدرتپرستی، سنگ بنای این رهبری است. آنجا که قدرتطلبی نفی میشود، راه برای فداکاری و ایثار گشوده میگردد؛ چرا که عمل انقلابی، زمانی خالص و موثر است که از منافع فردی تهی و از آرمانهای جمعی سرشار باشد.
همانگونه که محمد حنیفنژاد، بنیانگذار سازمان، بهدرستی تأکید میکرد: «برای درک قوانین مبارزه باید در جریان آن شرکت کرد؛ برای رهبری مبارزه نمیشود از حاشیه دستور داد.» این سخن، نه تنها یک هشدار به مدعیان بیعمل، بلکه نقشه راهی برای هر مبارزی است که میخواهد با صداقت در مسیر مبارزه قدم بگذارد.
و نیز اصغر بدیعزادگان، اسطوره مقاومت در زیر شکنجه، چنین گفت: «ارزش هر کس در مبارزه به اندازه مایهای است که در این راه میگذارد. چطور میشود کسی را که چیزی از دست نداده، مبارز خواند؟» این کلام، حقیقتی است عمیق درباره اصالت مبارزه و سنجش واقعی ارزشها.
همچنین عبدالرسول مشکینفام، با صداقتی ژرف میگوید: «هر که بخواهد آزادی را لمس کند، باید از جان خود بگذرد. آزادی را نمیشود به کسی داد، باید برایش جنگید.»
فدای پیشتاز، درست در همینجاست که نقشی بنیادین پیدا میکند. در دل ناامیدیها، این فداکاری است که چراغ امید را روشن نگه میدارد. در اوج سکوت و ترس عمومی، این پیشتازان هستند که با عمل خود به دیگران نشان میدهند میتوان برخاست، میتوان تغییر آفرید، میتوان پیروز شد.
امروز، این روح فداکاری و مسئولیتپذیری، در کانونهای شورشی تجسم یافته است. آنان که با الهام از همان الگوی ۴ خرداد، در سراسر ایران، جرقههای امید را میافروزند و خاکستر اختناق را به آتش خشم مردمی تبدیل میکنند. این کانونها، تبلور تداوم همان راهی هستند که با فداکاری آغاز شد.
تغییر، مسئولیت یکایک ماست. هیچ قدرتی بدون ایستادگی مردم دوام نمیآورد، و هیچ آزادیای بدون پرداخت هزینه به دست نمیآید. ۴ خرداد، ما را به یاد میآورد که جامعه، هنگامی دگرگون میشود که انسانها خود را مسئول بدانند؛ نه تماشاگر، بلکه کنشگر صحنه تاریخ باشند.
باشد که با گرامیداشت این روز، تعهد خود را نسبت به مبارزه برای آزادی و عدالت تجدید کنیم و با الگو گرفتن از فدای پیشتازان، نقش خود را در ساختن فردایی آزاد و انسانی ایفا کنیم.