۷مرداد۱۴۰۱
تصویری از جوانان بیکار در ایران...
جوانان ایران در حکومت فاشیسم مذهبی، بلایی نبود که بر سرشان نیاید. دختران آزاده در کوی و برزن با گزمههای خامنهای بر سر چند تار مویشان در جنگ و کشمکشاند. برای حفظ اختیار و تعیین نوع پوشش و سبک زندگیشان راهی زندانها و شکنجهگاههای استبداد مذهبی میشوند. پسران این میهن پس از هزار رنج و مشقت برای تأمین هزینههای تحصیلی و کسب مدارج دانشگاهی در کنار میدانها ایستادهاند تا شاید کارفرمایی بیاید و برای چند ساعتی آنها را برای عملگی به این سوی و آن سوی شهر بکشاند. میلیونها جوان برای کسب معاش و درآمدی اندک برای خورد و خوراک خود و یا خانواده محروم از هر آتیهای، شبانه روز میدوند اما به جایی نمیرسند که هیچ، کوله باری از درد و غم و ستم و تبعیض را با خود به سرپناهی در حاشیه شهرها که در حال فرو ریختن است، میبرند. پدران و مادرانی که عمری برای سرفرازی و عزت فرزندانشان از خوراک و سلامتی خود زدهاند تا شاید جگر گوشه هایشان با کرامت زندگی کنند اکنون خود باید در کف خیابانها فریاد دادخواهی از نبود حقوق و مستمری که حتی کفاف چند روزه را هم نمیدهند، سر دهند. همه و همه از بیکاری و بیدرآمدی و بیآیندگی در رنج و عصیانند.
بیکاری جوانان ایرانی
به تازگی در جریان جنگوجدال باندهای غالب و مغلوب رژیم آخوندی آمار و ارقام های حیرت انگیزی بیرون آمده است که نه میتوان باور کرد و نه میتوان نادیده گرفت. آخر چطور میشود پذیرفت سرزمینی که روی دریایی از امکانات خدادادی ایستاده است و جوانانش از استعداد و تواناییهای لازم برای رشد و پیشرفت خود و کشورشان برخوردارند به چنین ذلت و خواری نشانده شوند!
«بر اساس گزارش اخیر مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در سال۱۳۹۹ از ۱۰.۵ میلیون جوان ۱۵ تا ۲۴سال، ۸.۱ میلیون نفر از آنان نه در حال تحصیلند، نه مشغول مهارتآموزی و نه شاغل» (مستقل۳ مرداد۱۴۰۱)
این آمارها چنان وحشتناکند که آدمی نمیخواهد باورکند. اما از یک مرکز رسمی و قانونی صادر شده است. از قضا در سال۱۳۹۸ رتبه ایران تحت حاکمیت ارتجاع قهار در جدول موسوم به NEET که مربوط به محاسبه وضعیت جوانان کشورهای جهان در مورد تحصیل، مهارتهای فنی و شغل مناسب است، در ردیف ۲۹ بوده است اما به فاصله یکی دو سال به بدترین وضعیت یعنی رتبه ۷۷ فرو افتاده است.
ماجرای اعداد ترسناک
در سال۱۳۹۸ روزنامه «فرهیختگان» در گزارشی با عنوان «این بمب ساعتی را جدی بگیرید» سراغ جدول NEETها رفت. در آن گزارش آمده بود که رتبه ایران ۲۹ است. اما اخیراً مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی میگوید وضعیت جوانان ایران چنان خراب بوده است که پس از دو سال به رتبه ۷۷ رسیده است و یا از اول چنین بوده است و آمارها دستکاری شده است. بهرحال هر چه که بوده است این آمار سرافکندگی و تباهگری حکومت اشغالگری است که بر سرمایههای این ملت چنین بلایی آورده است.
طبق دادههای مرکز آمار (وزارتخانه تحتامر آخوند رئیسی)، ایران در کنار کشورهای آفریقایی بدترین نرخ NEETها را دارد و حتی با یک زلزله ۸ ریشتری مقایسه میشود.
شاخص NEET چیست؟
شاخصNEET روایتگر وضعیت جوانان در سن ۱۵ تا ۲۴سالهای است که نه در حال تحصیلند (ترک تحصیل کردهاند) نه مشغول مهارتآموزی و نه در جایی مشغول کار هستند. «بر اساس مطالعات مختلف در کشورهای جهان، این جوانان علاوهبر اینکه فرصتهای آینده خود را از دست میدهند و همچنین بهعنوان سربار خانوار (بهلحاظ اقتصادی و معیشت) محسوب میشوند؛ بیش از دیگر گروههای سنی در معرض بزهکاری، اعتیاد به مواد مخدر و ارتکاب اعمال مجرمانه بوده و بر همین اساس سیاستگذاران و برنامهریزان در سطح دنیا بیشترین توجه را برای فراهمکردن امکان اشتغال و مهارتآموزی برای ایندسته از جمعیت
جنگ باندها بر سر آمار
در گزارش وزارت کار، این میزان (بیکاری) برای مردان ۶۴درصد و در بین زنان عدد تکان دهنده ۹۲درصد بوده است. بهعبارتی از ۵.۵ میلیون مرد ۱۵ تا ۲۴سال ۳.۵ میلیون نفر از آنان و از پنجمیلیون و ۴۶هزار زن ۱۵ تا ۲۴سال ۴.۶میلیون از آنها طی سال۱۳۹۹ نه در حال تحصیل، نه مشغول مهارتآموزی و نه در جایی شاغل بودهاند. اما در سوی دیگر، مرکز آمار ایران نیز نرخ NEETها در کشور را ۲۹.۴ درصد برای سال۱۳۹۹ ذکر کرده است. حال چطور میشود با این آمارهای سراپا متناقض درک درستی از شرایط داشت و یا امکان برنامهریزی برای کاهش آن یافت. گرچه از همین آمارهای متناقض پیداست حکومت مردم ستیز حاکم بر میهن نه میخواهد و نه میتواند اهمیتی به سرنوشت میلیونها جوان ایرانی بدهد. به بیان دیگر اگر آمار وزارت کار درست باشد ایران با نرخ ۷۷درصدی وضعیتی بدتر از کشور آفریقایی نیجر با نرخ ۶۸.۶ درصدی، ترینداد و توباگو با نرخ ۵۲درصدی و کشور کیریباتی با نرخ حدود ۴۷درصدی قرار دارد. گویان، سومالی، موریس، بورکینافاسو، جمهوری دومینیکن، بوتسوانا، چاد، لیبریا، مولداوی، موریتانی، اردن، لسوتو، بنین، نپال، پاکستان، کوزوو، نامیبیا، فلسطین، مالی، آفریقای جنوبی، تونس، مصر، جامائیکا و گامبیا کشورهایی هستند که در رتبههای ۳ تا ۲۸ قرار دارنداما در مورد ایران، این آمارفضیحت بار تازه در حالی است که این رتبهها متوسط کشوری است والا در یک ارزیابی استان به استان این میزان در سیستانوبلوچستان و گلستان و هرمزگان و کرمانشاه ولرستان بهمراتب فاجعهبارتر است.
دروغبافی به جای ایجاد شغل
کارشناسان اجتماعی میگویند وضعیت اشتغال و بیکاری یکی از مهمترین معیارهای اوضاع جامعه است. آنقدر که نامزدان پستهای بالای حکومتی در تبلیغات خود ایجاد اشتغال آن هم بهصورتی میلیونی را وعده میدهند. مثلا آخوند رئیسی گفته بود سالی یک میلیون شغل ایجاد میکند و وزیر نادانش هم جار میزد که با یک میلیون تومان شغل بهوجود میآورد. حالا مرکز آمار میگوید: «نرخ بیکاری حدود۴/۰درصد بیشتر شده است. این تنها گوشهیی از پروژه شکستخورده آخوند رئیسی جلاد ۶۷ است که تنها رسالتش اعدام و سرکوب برای سد بستن جلوی قیام و سرنگونی است.
نخبهها کجا میروند؟
حال باید پرسید نخبهها و جوانان توانا و با استعداد این میهن چه راهی برای حرکت به پیش گرفتهاند. بخشی از پاسخ را میتوان در نحوه حضور جوانان در کنکور دانشگاهها دید. بررسیها نشان میدهند: «در آزمون امسال، کاهش ۴۴درصدی داوطلبان گروه ریاضی نسبت به آزمون سراسری سال۱۳۹۱ است علاوه بر آن که سال۱۳۹۱، ۲۴.۳ درصد از کل داوطلبان، ورودی گروه ریاضی بودهاند که در آزمون سال جاری، این عدد به ۹.۷ درصد کاهش یافته است. در حالی که تعداد داوطلبان در گروه زبانهای خارجی در کنکور ۱۴۰۱ نسبت به سال۱۳۹۱، افزایش ۱۳۸۳.۸ درصدی (!) دارد. بهنظر میرسد بخشی از افزایش ۱۳۸۳درصدی تعداد داوطلبان در گروه زبانهای خارجی در آزمون سراسری امسال، سرریز همین نخبگان است که آخرین قدمها را برای کوچ به دانشگاههای درجه یک جهان برمیدارند» (فرارو۳مرداد۱۴۰۱)
در گزارش «رصدخانه مهاجرت ایران» آمده است که: «۴۰ درصد دانشجویان، ۲۵درصد پزشکان و پرستاران، ۵۳درصد استادان، محققان و پژوهشگران و ۴۳درصد فعالان استارتآپها مایل به مهاجرت بودند و دلیل اصلی تصمیم به مهاجرت را شیوه حکمرانی و مملکتداری، ناامیدی نسبت به آینده، امید به زندگی بهتر در خارج از کشور، آزادیهای فردی و اجتماعی، کاهش ارزش پول ملی، درآمد پایین، آینده مبهم و عدم امکان برنامهریزی بلندمدت، امکان شاد زندگی کردن و سلامت اخلاقی جامعه را برشمرده بودند.
جوابی برای مردم ندارند
این وضعیت بحرانی باعث شده است که حتی شریکان دزد و غارتگر آخوند رئیسی هم نارضایتی خودشان را ابراز کنند. حسین کنعانی مقدم میگوید دولت جوابی قانع کننده ندارد: «جریان اصولگرایی توقعاتی از این دولت داشت که با توجه بهعملکرد یکسال گذشته، نارضایتیهایی از این بابت وجود دارد و به طبع اعتراضها و انتقادهایی بهویژه در حوزه اقتصادی مطرح میشود. ما باید از ریزش آرا حتیالامکان جلوگیری کنیم» (نامه نیوز۲۴تیر۱۴۰۱)
نقشه دولت عوام فریب
در بیکفایتی و تبهکاری دولت آخوند رئیسی جلاد همین بس که به جای تلاش برای جلوگیری از نابودی هست و نیست مردم و میهن، در کنار اعدام و سرکوب، به فکر عوامفریبیهای باز هم بیشتر البته از ذخایر و داراییهای مردم ایران است. «عضو هیأت علمی دانشگاه مازندان میگوید: «ابتدا باید اراده جدی برای اداره اقتصاد بر اساس مبانی علمی وجود داشته باشد که ما چنین ارادهای را نمیبینیم. الآن دولت، قرارگاه راهپیمایی اربعین را تشکیل داده و حتماً میلیاردها تومان برای برگزاری این مراسم هزینه خواهد کرد. از الآن برای حضور در راپیمایی اربعین برنامهریزی کرده است. خوب، آیا عواقب اقتصادی اینگونه هزینهها در رشد نقدینگی مدنظر سیاستگذار قرار دارد؟ نمونههای فراوان دیگری هم وجود دارد. ». (انصاف ۱۶تیر۱۴۰۱).
وحشت از قیام محرومان
این وضعیت ناهنجار و بحرانی که مؤید شرایط عینی جامعه در حال عصیان و قیام است، کارگزاران رژیم آخوندی را به وحشت انداخته است و از فردای نافرجامشان بهشدت میترسند تا نکند که قیامآفرینان آنها را به پای میز عدالت بکشانند. یک رسانه حکومتی در این مورد نوشته است: «اگر نگاهی به سن افراد شرکتکننده در تجمعات دیماه ۹۶ و همچنین آبان ۹۸ داشته باشیم، ترکیب سنی به نفع نوجوانانی است که در سن NEETها (سن ۱۵ تا ۲۴سال) قرار دارند. که بهعنوان یک تهدید امنیتی محسوب میشود. مطابقت نرخ بالای NEETها با الگوی جغرافیایی پراکنش اعتراضات معیشتی در دو دوره دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ است، بهطوری که استانهای گلستان، هرمزگان، کرمانشاه، لرستان، آذربایجان غربی، خوزستان، کردستان، همدان، بوشهر و خراسان رضوی در حالی از جمله استانهای دارای بالاترین نرخ NEETها هستند که در دو مقطع تاریخی دیماه ۹۶ و آبان ماه سال جاری شاهد اعتراضات و تجمعات خیابانی بودهاند» (تجارت امروز۳مرداد۱۴۰۱)