۴مرداد۱۴۰۱
رئیسی جلاد
۱۱اعدام در یک روز
به گزارش دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران دژخیمان خامنه‌ای روز شنبه اول مرداد ۱۱زندانی، شامل یک زندانی در شیراز، ۷ زندانی از هموطنان بلوچ در زاهدان و زابل و ۳ زندانی را در قم حلق‌آویز کردند.
هم‌چنین روز پنجشنبه ۳۰تیر ۳زندانی در یزد از جمله یک زن و دو زندانی در بیرجند و روز ۲۹تیر دو زندانی در اصفهان و یک زندانی در قم حلق‌آویز شدند. به این ترتیب در کارنامه تیرماه رئیسی جلاد شمار اعدامهای ثبت شده به ۵۴فقره بالغ می‌شود که در میان آنها ۸ هموطن بلوچ و ۸ هموطن کرد به چشم می‌خورد. شمار اعدامهای ثبت شده در چهار ماه اول سال۱۴۰۱ دست‌کم ۲۲۶نفر است.
اعدام کارگر زحمتکش در شیراز
در شرایطی که مردم ما در شهرهای استان فارس درسوگ عزیزانشان در فاجعه سیل عزاداربودند، رئیسی جلاد با اعدام یک کارگر جوان زحمتکش درملأ عام در شیراز، نفیرخونخواری خودش را برای مردم ستمدیده فرستاد. این اصلاً پدیده عجیبی نیست چرا که نباید فراموش کرد که هدف خامنه‌ای از انتصاب جلاد۶۷ در شرایط لرزان حکومتش و در وحشت از انفجار در تقدیر، همین اعدام و نهایت سرکوب است.
عفو بین‌الملل در آخرین گزارش خود درباره احکام اعدام در کشورهای جهان به یک واقعیت فاجعه‌بار و تکان‌دهنده در مورد رژیم استبداد مذهبی در ایران اشاره می‌کند که به‌گفته خودش تنها بیان گوشه‌ای از حقیقت این روند دهها ساله است. در گزارش سازمان عفو بین‌الملل آمده است، مجازات اعدام در سال گذشته (۲۰۲۱) در ایران نسبت به سال پیشین ۲۰درصد رشد (!) داشته است. وحشت آورتر آن که فاشیسم مذهبی حاکم بر «ایران از سال۲۰۱۷ بیشترین آمار اعدام در جهان را به خود اختصاص داده است». اخباری که به دست این نهاد بین‌المللی رسیده است حاکی است که دست‌کم ۳۱۴نفر در سال۲۰۲۱، در ایران اعدام شده‌اند. عفو بین‌الملل تأکید کرده است، آمارهای واقعی در این زمینه احتمالاً بیش از این عدد هستند. اشاره‌ای هم به اعدام کودکان و زنان شده است که مشمئز کننده‌ترین بخش آن است. و متأسفانه ستم و بی‌عدالتی مضاعف نیز نصیب هموطنان بلوچ و کردمان شده است که به جرم های آخوند‌ساخته «محاربه با خدا» نزدیک به ۲۰درصد اعدام شدگان را شامل می‌شوند.
ایران؛ رکود دار اعدام در جهان
گزارش عفو بین‌الملل را دیگر سازمانهای مدافع حقوق‌بشر و نهادهایی که وضعیت مجازاتهای سنگین را مورد بررسی قرار می‌دهند مورد تأیید قرار داده‌اند. کانون حقوق‌بشری «نه به زندان ـ نه به اعدام» نیز پیش‌تر در گزارشی به انتشار اسامی و مشخصات ۵۰ زندانی سیاسی محکوم به اعدام در ایران پرداخته بود. هم‌چنین «سازمان حقوق‌بشر در ایران» نیز از افزایش ۲۶درصدی اعدام در ایران خبر داده است. اعدام ۳۳۳نفر شامل ۴کودک و ۱۵زن در حالی مستند شده است که «۸۸ درصد اعدامها به‌صورت مخفیانه و بدون اطلاع رسانه‌ها بوده است»
همگان می‌دانند از وقتی که آخوند رئیسی در قوه مجریه منصوب شده است میزان اعدامها و دیگر مجازاتهای ظالمانه افزایش یافته است و این را حتی در آمارهای دستچین شده حکومت خامنه‌ای هم می‌بینیم. و این البته طبیعی است! چرا که آخوند رئیسی متخصص قتل‌عام و کشتارهای جمعی است.
کارنامه مردودی آخوند رئیسی
حال خوب است در حوزه اقتصادی هم وضعیت رکوردهای نکبت‌بار و فلاکت ساز را هم ببینیم که چطور با روند سرکوب و ارعاب جامعه همسویی دارد. دولت منصوب خامنه‌ای مدتی است که تبلیغ می‌کند که بدهیهای فوق کلان این دولت و دولتهای پیشین را کاهش داده است و رشد نقدینگی و پایه پولی را کم کرده است. کارگزاران فریبکار هم به یک دیگر تبریک می‌گویند! اما باز مانند آمارهای اعدام، گوشه‌های کوچکی از شکستهای اقتصادی در رسانه‌ها منتشر می‌شود.
بدهی دولتی رکورد زد
آمارهای دولتی حاکی از آن است که: «در ماه اردیبهشت۱۴۰۱ میزان کل نقدینگی ثبت شده برابر با ۴هزار و ۹۴۳هزار میلیارد تومان بوده که ۹.۱۳ درصد آن سهم بدهی بخش دولتی بوده است. از سوی دیگر مطالبه بانک مرکزی از بخش دولتی نیز در این ماه رکوردزنی کرده و خیز صعودی برداشته است. مجموع بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی برابر با ۵هزار و ۱۰۰میلیارد تومان بوده که ناشی از مطالبات از شرکت‌های دولتی بوده است» (اقتصادنیوز۳۰تیر۱۴۰۱).
در بررسیهای آماری نکته مهمی مشهود است. یعنی در حالی که بدهی دولت به بانک مرکزی در چند ماه گذشته در سطح پایینی قرار داشته است اما این بدهی از سوی بانکها به بانک مرکزی روندی کاملاً متقارن را با دولت داشته و اتفاقاً در حد بالایی به ثبت رسیده است. به این معنا که دولت آخوند رئیسی بدهیهای خود به بانک مرکزی را از طریق استقراض از بانکها پرداخته و بانکها نیز منابع خود را از بانک مرکزی تأمین کرده (!) و در نتیجه بدهی نهادهای مالی به بانک مرکزی و بدهی دولت به بانک مرکزی روندی فزاینده به خود گرفته است.
نقدینگی ۵۰۰۰هزار میلیارد تومان را رد کرد
درست یک ماه پس از این کلاهبرداریهای حکومتی و بازی با آمار و ارقام و جابه‌جایی بدهیها از دولت به بانکها، خبر رسید که نقدینگی از ۵۰۰۰هزار میلیارد تومان هم رد شده است که تشت رسوایی حکومت به صدا درآمد. عبدالناصر همتی رئیس کل سابق بانک مرکزی در نوشته‌ای کوتاه به آخوند رئیسی گفت، تو می‌گویی: نرخ رشد نقدینگی به کمترین حد در ۱۶ماه گذشته رسیده و خلق پول بانکها کاهشی شده است. جهت اطلاع، اضافه برداشت بانکها مجدداً از ۱۰۰هزار میلیارد تومان گذشت: یعنی خلق پول!»
نتیجه پمپاژ نقدینگی رشد تورم است
هر کارشناس اقتصادی هم می‌داند زمانی که اقتصاد ناسالم است توان جذب این حجم عظیم نقدینگی را ندارد. و در مورد نظام ضدتوسعه و رفاه آخوندی و تأمین کننده باندها و مافیای اقتصادی، روانه دلالی و سوداگری و رانت‌خواری خواهد شد. این معادلات هم در سفره مردم بینوا و ستم‌زده تبدیل به تورم خانمان برانداز و گرانی اقلام اصلی سبدخانوار و قبل از همه مواد غذایی و قوت لایموت‌شان می‌شود.
این تبهکاریهای اقتصادی ریشه در کسری بودجه‌های دولتی و فساد گسترده و حیرت‌آور برداشتهای محیر العقول از پس اندازها و اندوخته‌های مردمی و عمومی از بانکها و حجره‌های آقازاده‌های دزد و غارتگر وابسته به بیت خامنه‌ای و پاسداران جنایتکار بود. گرچه به‌قول وحید شقاقی این برداشتهای چپاولگرانه باعث زیان دیدگی بانکها گردید اما میزان زیانها بیش از اعدادی است که در آمارهای رسمی اعلام می‌شود.
زندگی برای مردم بسیار سخت‌تر خواهد شد
یک استاد مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف، نقدینگی را اصلی‌ترین متغیر اقتصاد سیاسی در اقتصاد ایران می‌داند که تعبیر روشن آن دست بردن دزدانه دولتها به ذخایر بانک مرکزی و دیگر بانک‌های تابعه امر حکومتی است؛ یعنی هرجا به کسری بودجه و کم آوردن منابع پولی برخوردند، از ابزار خلق پول سو استفاده کرده و موجب رشد پایه پولی در اقتصاد شده‌اند. اما معلوم است که صدمه اصلی و نهایی را میلیون هاتن از مردم تهیدست و مستضعف و به خاک سیاه نشانده‌ای دیده‌اند که دشمن اصلی حیات و کشور خود را در رأس این حاکمیت می‌بینند. به‌گفته همین کارشناس: «اقتصاد ما از نظر مالی بسیار ناتراز است و این ناترازی‌ها دائما بزرگتر شده است. اکنون در حال تجربه کردن نرخ تورم بسیار بالا هستیم اما در هر صورت نتیجه این است که زندگی برای مردم بسیار سخت‌تر خواهد شد» (تجارت فردا۲۶تیر۱۴۰۱)
سخت‌تر شدن زندگی و ادامه حیات ملتی که روزگار کهن با سرفرازی و کرامت انسانی، ایام را می‌گذراند، بیان شرایط عینی یک رستاخیز بزرگی است که جوانان این میهن همراه با لشگر گرسنگان و بیکاران و بازنشستگان و کارگران محروم از حقوق اولیه و... آن را کف خیابان‌ها و رو در روی حاکمان مستبد و خون ریز، محقق می‌سازند.
