۲۴تیر۱۴۰۱
حمید نوری، اشد مجازات
دژخیم حمید نوری در تاریخ ۱۸آبان ۱۳۹۸ در استکهلم دستگیر شد. آخوندها با اعزام این مزدور توطئه چندوجهی علیه مقاومت را طراحی کرده بودند. اما پایان کار روشن نبود...
زمانی که پای دژخیم به دادگاه باز شد ابهامهای بسیاری بر سر راه بود. مشخص نبود که این فرد حمید عباسی است یا حمید نوری؟ محل کارش در زندان اوین بوده یا در زندان گوهردشت؟ بهویژه اینکه ۳۴سال از وقوع جرم گذشته بود و واقعاً بسیاری تحولات فراموش شده بود.
ارادهای سترگ و عزمی استوار میطلبید تا قاضی و دادستانهای خارجی که آشنایی با خوی حیوانی آخوندها ندارند را با طینت ضدبشری آنها آشنا کند. اما در گذر ۹۲جلسه دادگاه در استکهلم و دورس آلبانی با حضور بیش از ۶۰شاهد و شاکی و شرح وقایع دردناک و شوکآور از راهرو مرگ، با ساخت فیلمهای سهبعدی و ماکت زندان گوهردشت و بیان صادقانه نمونهها و... تا تاریخ ۸اردیبهشتماه ۱۴۰۱ این ناممکن محقق شد و دادستان تقاضای اشد مجازات (حبس ابد) کرد.
دژخیم حمید نوری پس از اینکه در طول جلسات محاکمه با لودگی چندشآور آخوندی-پاسداری، اساسا منکر همه چیز و حتی وجود زندانی بهنام گوهردشت و نفراتی بهنام زندانی سیاسی میشد، نهایتاً در قبال روشدن دستش، حرفهای پرتوپلای دیگری زد. او که فکر نمیکرد توطئه و مکر رژیمش دامنگیر خودش شود، در بخشی از سخنانش در آخرین جلسه دادگاه در ۱۴اردیبهشت ماه گفت: «آقای قاضی توماس ساندر از شما تشکر میکنم برای این مدیریت و قضاوت بینظیری که در این دادگاه انجام دادید... من نتیجه این دادگاه و رأی این دادگاه و احتمالاً دادگاه بعدی و دادگاه استیناف رو رأی خوبی میدونم. و یک انتظاری و یک امیدواری دارم که رأی و تصمیم حضرتعالی و این دادگاه محترم و احتمالاً و دادگاه بعدی و دادگاه استیناف رأیای باشد که از دشمنی، کینه، نفرت در بین مردم جهان و مخصوصاً دو ملت خوب سوئد و ملت عزیز ایران کم کنه و بکاهه... حالا حرف قشنگ و زیبای حمید نوری، آشتی آشتی آشتی ایشاالله همهمون باهمدیگه بریم تو کشتی».
خیر اشتباه نکنید پاسخهای دژخیم دیوانگی و پرتوپلا نیست، سر او به دیوار سرسخت مقاومتی خورده که نیک میداند کارش به استیناف خواهد کشید و در بلاهت خودش دنبال فرار از مجازات است و کشتی مورد نظرش جایی جز گوشه زندان تا پایان عمر نیست.
اما قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی سر موضع که هیچ، ریختن خون یک مجاهد نیز باید حسابرسی شود. رهبر مقاومت مسعود رجوی در همین زمینه گفت: «رسیدگی به نسلکشی و جنایت علیه بشریت در قتلعام زندانیان در سال ۶۷ باید علاوه بر گوهردشت به همه زندانهای خمینی و خامنهای در سراسر ایران از سال ۶۰ تاکنون، تعمیم پیدا کند. وعده ما و فرزندان رشید ایران با سردمداران و جلادان و دژخیمان و مزدوران این رژیم، عدالت در دادگاه خلق بپاخاسته ایران است».
دژخیم حمید نوری نمونهیی گویاست که نشان از حسابرسی سایر سردمداران آخوندها دارد. بهویژه آخوند رئیسی که از اصلیترین آمران و عاملان قتلعام سال ۶۷ است. او اکنون صدای پای جنبش دادخواهی را بهتر از هر کس دیگر میشنود. او برای هر سفر خارجی باید محاسبه کند که به کدام کشور سفر کند. او هر شب با خودش فکر میکند که اگر ناقوس سرنگونی آخوندها بهصدا درآید چگونه از چنگ عدالت بگریزد. اما تاریخ نشان داده است که جانیان راه گریزی از عدالت ندارند.
وعده ما در دادگاه خلق بپاخاسته، بهزودی...