۹اردیبهشت۱۴۰۱
تصویری از حمله اوباش خمینی به دانشگاه تهران در سال۱۳۵۹
خمینی برای جذب قشر نیازمند جامعه به مراکز تبلیغات خرافه و جهل خودش مانند نمایشهای جمعه، اقدام به فروش مواد و ضروریات زندگی روزمره مردم در محل نماز جمعه میکرد. در میان مردم نقل است که یکی پی خرید سیگار به دکانی رفت، به او گفتند برو دانشگاه! پرسید مگر دانشگاه جای دانشجویان نیست؟ گفتند دانشجویان در زندان هستند! شگفتزده گفت آخر زندان که جای دزدان و جنایتکاران است؛ گفتند همانها الآن در حکومت هستند!
اینگونه بود که در تهران پیر کفتار جماران با کودتای ضدفرهنگی تلاش کرد دانشگاه را از محتوای خود تخلیه و آن را تبدیل به جولانگاه و مرکز اشاعهٔ جهل و خرافه کند. اما با تمام این تقلاهای سخیف و ننگین، هنوز دانشگاه و دانشجو یک «دغدغه» [بخوانید منبع نگرانی و هراس] برای خامنهای و رژیم آخوندی است! این اعترافی است که خامنهای در جمع بسیجیان دستچین شدهٔ سهمیهای، تحت عنوان «دیدار با دانشجویان» مطرح کرده است.
کدام دانشجو؟
نمایش زهوار درفتهٔ خامنهای که تحت عنوان «دیدار با دانشجویان» روی اکران رفت، با واکنشهای گستردهٔ مردمی، جز رسوایی برای خامنهای به بار نیاورد. زیرا حتی فراموش کردند که ولو برای حفظ ظاهر هم که شده، بسیجیان دستچین شده را کمی شبیه دانشجوی امروزی بپیرایند و بپوشانند!
خامنهای جمعی از ساندیس پروردگان «همیشه در صحنه» ی نظام را در تصویر به خط کرد که هنگام انتخابات در صفهای «پرشور!» میایستند و داوطلبانه نه یک بار، بلکه تا پر شدن صندوقها رأی میدهند و دوباره رأی میدهند؛
هنگام روضهخوانی و مداحیهای مجیز گویان بیتالعنکبوت نظام، عربده کشان بر سر و سینه میکوبند؛
هنگام نمایشهای تظاهرات حکومتی پلاکارد بهدست «منویات» خامنهای را نعره کشان قرقره میکنند؛
هنگام شورشها و قیامهای مردمی چماق و باتون و سلاح به دست، با آزادی کامل بهصورت آتش به اختیار به سمت مردم بیدفاع یورش میبرند؛
و همگی در صفحات مجازی فیلتر شده و فیلتر نشدهٔ ولایی حضوری «بیش فعالانه» دارند تا در عرصهٔ «جهاد تبیین» هم نوالهای یا نوازشی از کوی ولایت به ایشان برسد!
برای مثال در صفحات اجتماعی حضور یکی از مزدوران سایبری نظام که تحت عنوان دانشجو سالهاست به تبلیغ برای خامنهای و تروریستهای حکومتی میپردازد افشا شده است؛ جالب آنکه خود این مزدور پیشتر در توئیتر اعتراف کرده است که حتی یک دقیقه هم در کلاس درس حاضر نبوده است!
اما واقعیت را مردم ایران بهخوبی دریافته و در اندک آزادی قطره چکانی که در فضای مجازی در دسترس دارند از «دانشجو» یان واقعی یاد میکنند که در زندانهای خامنهای زیر فشار و شکنجههای جسمی و روحی هستند. اخیراً بیدادگاههای حکومت آخوندی به دو دانشجوی نخبهٔ المپیادی ایران، پس از دو سال سرگردانی و بازداشت خودسرانه، احکام سنگین ۱۶سال زندان دادند.
آدرس دیگر برای یافتن «دانشجو» را میتوان در اقدام اعتراضی دانشجویان دانشگاه صنعت علم و صنعت در روز ۴اردیبهشت علیه اقدامات سرکوبگرانه حراست دانشگاه دید که بهرغم تمام فیلترها و گزینشها و اعمال محدودیتها و اقدامات سرکوبگرانه، باز خواب راحت را از چشمان نظام جهل و جنون گرفتهاند.
ارزشها را عوض میکنند تا عوضیها را با ارزش نشان دهند!
میگویند وقتی «ارزش» ها عوض شود، عوضیها با ارزش میشوند!
اکنون علی خامنهای، ولیفقیه فرتوت ارتجاع، پس از گذشت بیش از۴۰ سال از آن کودتای ضدفرهنگی و تصفیه و قلع و قمع خونین دانشگاه و استادان و دانشجویان، تلاش کرد علیه معنی و مفهوم واژهٔ «استاد» و «علم» و «فکر» هم کودتای ضدفرهنگی جدیدی انجام دهد!
خامنهای با نام بردن از آخوند واپسگرای بدنامی مانند مصباح یزدی تحت عنوان نچسب «استاد»، خودش را در مداری بالاتر مضحکهٔ مردم ایران کرد. زیرا اتفاقاً همین آخوند مصباح آن چنان نزد مردم ایران منفور بود که سالهاست اساساً وی را به نام «استاد تمساح» به سخره میگیرند. این شهرت منفی آن چنان فراگیر بود که حتی به کاریکاتورهای مطبوعات هم کشیده شد و زوزههای آخوندی در همان زمان هم به آسمان بلند شده بود!
خامنهای با فراموش کردن عمدی این موضوع، عمد دارد با خالی کردن ارزش واقعی واژهها، منفورترین چهرههای حکومتی را به جای «استاد» به مردم ایران قالب کند. همچنان که جلاد زندانیان بیگناه و عامل اجرای قتلعام سال۶۷ را به کرسی ریاستجمهوری آخوندی نشاند و آن را «شیرینی» خواند! همچنان که مزدوران بسیجی- سهمیهای خود را تحت عنوان «دانشجو» به پابوس خود فراخواند!
از آن چه میهراسند
خامنهای در تلاشی عبث تحت عنوان «هویت بخشی» پوشالی، میخواهد مردم ایران نام دانشجویان پیشتاز آگاهی و آزادیخواهی را فراموش کنند. چرا که بهخوبی دریافته که بهقول خمینی ملعون «تمام این مصیبتها که برای بشر [بخوانید آخوندها!] پیش آمده است ریشهاش از دانشگاه بوده. ». .
هم از این روست که رژیم آخوندی فرهنگ «گزینش» و «سهمیه» را وارد ادبیات دانشگاه و دانشجویی ایران کرده است. محتوای واژههای دانشجوی سهمیهای و استاد سهمیهای و پزشک سهمیهای و مشابههای آنکه گاه حتی در هشتگهای صفحات مجازی ترند میشوند، شاخص و بیانگر میزان موفقیت یا شکست خامنهای و گلهٔ کفتاران حاکم بر ایران در پروژهٔ «با ارزش کردن عوضیها» هستند.
اما از این شاخص برجستهتر و ترسناکتر [صد البته برای خامنهای!] هم داریم؛ با نگاهی به تجمع اعتراضی و سخنان دانشجویان شجاعی که زیرتیغ سرکوب و در دانشگاه-پادگانهای نظام، رو در روی هیولا ایستادگی میکنند، هر ناظر بیرونی را قانع میکند که به خامنهای برای ترسیدن حق بدهد!