۸اردیبهشت۱۴۰۱
دستان پینه بسته کارگران...
روز کارگر، جشن میلیونها کارگر در سطح جهان بهزودی سر میرسد اما این روز برای کارگران ایران عزایی است که دست کم چهل سال ادامه داشته است. چهل سال است مطالبات کارگران و سایر زحمتکشان تهیدست روی هم انباشته شده است و رژیم آخوندی حتی به بخش کوچکی از آن نیز پاسخ نمیدهد. این مسأله همچنین امنیت شغلی کارگران را آنقدر به مخاطره انداخته که پس از چندین دهه از کسب حقوق کارگران در سطح جهان، کارگر ایرانی هنوز روزمزد است و قراردادهای موقتی سفید را امضا میکند.
کارشناسان اقتصادی حکومتی در تحلیل ساختار اقتصاد سیاسی ایران که منجر به چنین وضعیت وخامت باری برای کارگران شده است میگویند: «آنچه بیش از هر چیز کارگران را تحت فشار قرار داده ساختار اقتصادی دولتی و رانتی است که باعث شده بخش واقعی اقتصاد منفعل شود و در نتیجه این اتفاق به ضرر کارگران تمام شود» (ایلنا۶ اردیبهشت۱۴۰۱).
این کارشناسان بر این باورند که یکی از مظاهر اقتصادهای دولتی، فسادی است که در بطن آن شکل میگیرد و این فساد بیشترین ضرر و زیان را برای کارگران و خانوادههایشان داشته است. بهعنوان مثال قدرت خرید این طبقه در سالهای گذشته بهشدت تضعیف شده است و دیگر حتی نمیتوانند غذای روزانه خانواده خودشان را تهیه کنند. بگذریم که حتی طبقه متوسط هم از این امر بدیهی قاصراست.
محمود جامساز (اقتصاددان) در این رابطه میگوید: «مطالبات انباشته کارگران از سالهای پیشین وجود داشته و با توجه به درخواست مکرر حقوق بگیران و کارگران، این مطالبات از سوی دولتها برآورده نشده است. ما شاهد بودهایم که تمام اقشار حقوق بگیر حتی کارمندان دادگستری، فرهنگیان، کامیونداران و… در راستای مطالبات انباشت شده خود به تظاهرات میدانی روی آوردند و صدای اعترضشان را بلند کردند» (همان).
ضریب جینی چه میگوید؟
این وضعیت از سوی شاخصها و نمودارهای بینالمللی نیر تأیید شده است اگر چه آمار و ارقام این مؤسسات و نهادها غالباً از سوی رژیم آخوندی داده شده است. بهعنوان نمونه شاخص ضریب جینی نشان میدهد که وضعیت کارگران و سایر تهیدستان، سال به سال بدتر و وخامت بارتر شده است.
یک کارشناس اقتصادی رژیم به نام وحید شقاقیشهری میگوید: «ضریب جینی بهعنوان شاخص اصلی فاصله طبقاتی در ایران سال۱۳۹۰ حدود ۳۶صدم درصد بوده که این رقم به نقطه خطرناک ۴۱صدم درصد در سال۱۴۰۰ رسیده است» (فرارو۲۲فروردین ۱۴۰۱).
سبد معیشت به ۱۰میلیون و ۷۰۰هزار تومان رسید
بنابراین باز بهتر و واقعیتر است که به زمین سخت و زبر زندگی کارگران برگردیم. پس از جنگ طاقتفرسایی که کارگران در اواخر سال گذشته برای افزایش دستمزد رسمی خود داشتند. سال۱۴۰۰ به پایان نرسیده موج سهمگین تورم هر بهاصطلاح دستآورد این چنینی را برباد داد. و در همین یک ماهه سال جدید هم مطابق آمار رسمی ۱۵درصد به تورم کمرشکن افزوده گردیده است و جایی برای نفس کشیدن کارگران و خانوادههایشان باقی نگذارده است. امروزه روشن شده است که طبق شاخصهای محاسباتی مستقل کمیتهٔ دستمزد کانون عالی شوراها، هزینههای زندگی خانوادههای کارگری از مرز ده میلیون تومان نیز گذشته است. اما معنی دردآور این رقم چنین است: «اگر خانوادههای متوسط کارگری بخواهند در شبانهروز، فقط یک وعده غذای گرم در سفره داشته باشند، هزینههای ماهانهٔ زندگیشان از مرز ده میلیون تومان تجاوز خواهد کرد» (ایلنا۶ اردیبهشت۱۴۰۱).
جالب آن که این رقم از سوی وزارت اقتصاد رژیم آخوندی ۹میلیون تومان برآورد شده است که دو برابر بیشتر از دستمزد رسمی کارگران در سال۱۴۰۱ با وجود افزایش ۵۷درصدی آن است!
بههمین خاطر یکی از اعضای شورایعالی کار میگوید پیش از این بارها هشدار داده بودند که در صورتی که دولت به وظایف حاکمیتی خود عمل نکند، «قطعاً در اردیبهشت ماه، اثرات افزایش دستمزد ۱۴۰۱ از بین خواهد رفت؛ اما در عمل متأسفانه به اردیبهشت نرسیدیم و در همین فروردین ماه با تورم ۱۵ درصدیِ سبد معاش، قدرت خرید کارگران ۱۵درصد سقوط کرد» (همان).
«تعدیل نیرو» ابزار همیشگی کارفرمای حکومتی
اما این فقط تورم ساخته شده بهدست رژیم آخوندی نیست که سفره کارگران را خالی نموده است بلکه با همدستی و مشارکت کارفرمایان وابسته به این رژیم، کارگرانی که به این وضعیت فاجعه آفرین اعتراض دارند و شکایت میکنند در موج نخست «تعدیل نیرو» و در واقع اخراج از محل کار قرار میگیرند و شغلشان را از دست میدهند ولی همیشه بهانه این بوده است که دستمزد کارگران هزینه تولید را بالا میبرد و کارفرمایان از عهده تأمین آن بر نمیآیند!
دبیر اجرایی خانه کارگر بیرجند خطاب به نمایندگان مجلس و کارفرمایانی که اصرار بر کاهش دستمزد مصوب دارند گفت: «این افزایش دستمزد در حالی باعث اختلاف کارگر و کارفرما شده که کارگر همچنان با این دستمزد نمیتواند هزینههای زندگی خود را تأمین کند. ». (ایلنا ۶اردیبهشت۱۴۰۱).
بزرگداشت روز جهانی کارگر
در آستانه روز جهانی کارگر، اوضاع این طبقه در ایران و دیگر زحمتکشان همپیمانشان، وخیم تراز هر سال دیگری است. میلیونها تن کارگران و خانوادههایشان در فقری بهسر میبرند که بیان آن حرمت و کرامتشان را خدشهدار میسازد. هیچ پدر زحمتکشی نمیتواند حسرت یک وعده غذای گرم فرزندش را تحمل کند و یا نداشتن لباس مناسب برای مدرسه را طاقت آورد. پس بکوشیم در روز جهانی کارگر، بساط نظام ضدکارگر و استثماری را که جز چپاول ثروت ملی و دسترنج طبقهٔ کارگر هدفی ندارد را برهم زنیم.