۲۳اسفند۱۴۰۰
چهارشنبه سوری و وحشت آخوندها
اینک که «نعمت» و «فرصت» کرونا و ایجاد کلان تلفات برای ممانعت از قیام دیگر مفید فایده نیست، نظام ولایت فقیه نگران تبدیل شدن گردهماییها و اعتراضها به خیزشهای دامنهدار اجتماعی است. عطف به این موضوع از هر چیز که رنگ و بوی براندازی میدهد، بهشدت در وحشت است. بهدنبال فراخوان ستاد اجتماعی به کارزار ملی چهارشنبه سوری، تبلیغات حکومتی بسا بیشتر از هر سال بسیج شده است تا با شگردها و ترفندهای مختلف از برپایی این کارزار ممانعت بهعمل آورد.
به چند نمونه از این شگردها و ترفندها اشاره میکنیم:
۱ـ دلسوزی دروغین و اشک تمساح ریختن برای کودکان و ایجاد این تلقی که چهارشنبهسوری مساوی است با مرگ و میر و داغدار شدن خانوادهها. هدف از این ترفند ترساندن خانوادهها و تابو کردن جشن چهارشنبهسوری است.
۲ـ جا انداختن این تصویر که چهارشنبهسوری پر از اتفاقهای ناگوار است و کابوس ایرانیان محسوب میشود.
۳ـ تلاش برای ممنوع کردن مراسم پریدن از روی آتش و ایجاد نوعی «چهارشنبهسوری بیخطر»! یعنی چهارشنبهسوری بدون آتش
«کبریت و مواد آتشزا مانند بنزین، الکل و مانند آن را بهخصوص در روزهای آخر سال و چهارشنبهسوری از دسترس کودکان و افراد نابالغ دور کنید. داخل خانه و فضای بیرون خانه (حیاط، حیاطخلوت، انبار، پارکینگ، پشتبام) را وارسی کنید تا اگر کودکان مواد محترقه در آنجا پنهان کردهاند، آنها را پیدا کنیم. کودکان اغلب کبریت و ترقه و مواد آتشزا را در نقاط غیرقابل دید مثل انباری، داخل کمد و وسایل شخصی خود مخفی میکنند. توصیه میکنیم در این ایام، حتیالامکان این محلها را مورد بازرسی قرار دهید (پایگاه اطلاعرسانی مهر صبا. ۲۱اسفند ۱۴۰۰).
۴ـ گرفتن تعهد اجباری از دانشآموزان برای نپریدن از روی آتش و ممنوع کردن آتشبازی و استفاده از فشفشه و ترقه. تحت عنوان دجالگرانهٔ «فرهنگسازی شهروندی»!
۵ـ پرهیز دادن مردم از هر گونه تجمع با ترساندن آنها از کرونا. جالب است که در رابطه با کرونا حاکمیت استانداردهای دوگانه دارد. وقتی بحث چهارشنبهسوری یا تجمعهای اعتراضی پیش میآید، بهداشت و خطر کرونا در اولویت قرار میگیرد اما آنگاه که نوبت برپایی مراسم دلخواه حکومتی میرسد، استانداردها عوض میشوند و خطر کرونا از بین میرود.
«در حالیکه این روزها همانند سال گذشته ویروس کرونا تعدادی از هموطنان را روانه بیمارستان کرده و بسیاری از مردم برای فرار از این ویروس ترجیح میدهند در خانه بمانند، ضرورت ایجاب میکند خانوادهها نسبت به هدایت فرزندان خود اقدام کنند تا هم از آسیبهای احتمالی ناشی از سوختگی مواد آتشزا در امان باشند و هم از تبدیل شدن جشنهای چهارشنبهسوری به کانون انتشار ویروس کرونا پیشگیری شود» (همان منبع).
۶ـ وقتی همهٔ این ترفندها راه به جایی نبرد، ته خط، تهدید مردم و جوانان شروع میشود. همین رژیمی که مدعی بود آتشبازی چهارشنبهسوری را به کام خانوادهها تلخ میکند و آنها را عزادار مینماید، برای خانوادهها خط و نشان میکشد که باید مراقب فرزندان خود باشند اگر نه با «مخلان نظم و امنیت عمومی» برخورد میشود و این افراد تا ۱۵فروردین در بازداشت خواهند بود.
سؤال این است که چرا عمامهداران و متولیان سرکوب از برگزاری یک آیین پویا و دیرینهٔ ایرانی میهراسند. در چهارشنبهسوری چه میبینند که آن را برنمیتابند؟
پاسخ به این سؤال را باید در فراخوان هر سالهٔ ستاد اجتماعی مجاهدین به برپایی کارزار ملی چهارشنبهسوری جستوجو کرد. بهمیزانی که این رژیم بنیادگرا و ارتجاعی با سنتهای ملی ایرانی درمیافتد به همان میزان مقاومت فرهنگی در برابر آن بالاتر میرود. اینک آیین چهارشنبهسوری در میهن ما با مقاومت سراسری برای آزادی درآمیخته و چهارشنبهسوری را به یک کارزار ملی تبدیل نموده است.
ورود عنصر «آتش» به جشن چهارشنبهسوری همان چیزی است که این رژیم از آن میهراسد؛ زیرا تداعیکنندهٔ صحنههای شورش و خیزش است. کاراکتر شهر را عوض میکند و شور و هیجان و انرژی مثبت میآفریند. زردیها و سیاهی را پس میراند و بهجای آن شادابی و سرخی و شور و شکوفایی حاکم میسازد. از این رو حاکمیت بهشدت مراقب است تا از برپایی آن جلوگیری کند.
«مراقب رفتارهای خطرناک و هنجارشکن باشید و در صورت لزوم مراتب را به پلیس ۱۱۰ اطلاع دهید». ! (همان)
بهرغم این زمینهسازیها، مردم و جوانان با تأسی از کانونهای شورشی امسال نیز برآنند که جرثومههای خامنهای، رئیسی و سایر سران رژیم را به آتش بکشند و جشن چهارشنبهسوری را در مترقیترین معنای آن به یک کارزار ملی بالغ کنند. در این مسیر هیچ ترفندی نمیتواند مانع از تحقق ارادهٔ آنها شود.