۱۹بهمن۱۴۰۰
خالی کردن جیب مردم و اخاذی مالیات
مالیات را می‌توان ساده و مختصر در چند جمله تعریف کرد. مثلا می‌توان گفت: مالیات بخشی از دارایی یا درآمد یا قیمت برخی از کالاهای مصرفی هر شخص حقیقی یا حقوقی است که آن را دولت طبق قانون محاسبه و دریافت می‌کند. و یکی از منابع مهم درآمد دولتها است.
تعریف ساده و مختصر ویژگیهای مالیات هم دو جمله بیشتر نیست:
مالیات ابزار مهمی برای تعدیل ثروت به‌نفع شهروندان کم‌درآمد است. درآمدهای مالیاتی دولت، خرج خدمات عمومی و گسترش رفاه عمومی می‌شود.
اما تعریف ویژگی مالیات در رژیم آخوندی و به‌طور خاص در بودجه سال۱۴۱۰ دولت آخوندی فقط یک جمله است:
مالیات ابزار مهمی برای چپاول و سخت کردن هر چه بیشتر زندگی اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران توسط ولی‌فقیه و کشاندن میلیونها نفر دیگر به زیر خط فقر است!
نگاهی حتی مختصر و گذرا به موضوع مالیات در این بودجه، به‌سادگی نشان می‌دهد که در این تعریف هیچ گزافه‌گویی نشده است.
درآمد مالیاتی پیش‌بینی شده دولت آخوندی در بودجه ۱۴۰۱
دولت رئیسی جلاد درآمد مالیاتی سال۱۴۰۱ را نسبت به سال قبل ۶۲درصد افزایش داده است. که به این ترتیب، برای به‌دست آوردن درآمدی به‌مبلغ ۵۲۷هزار میلیارد تومان دندان تیز کرده است.
بیشترین مبالغ تشکیل دهنده این پیش‌بینی به شرح زیر است:
مالیات ارزش افزوده ۱۴۹هزار میلیارد تومان
مالیات شرکتها ۱۳۴هزار میلیارد تومان
مالیات بر واردات ۷۸هزار میلیارد تومان
مالیات بر مشاغل و اصناف ۳۳هزار میلیارد تومان
مالیات دستمزد کارکنان دولتی و خصوصی ۴۷هزار میلیارد تومان
پر درآمدترین شرکتها و نهادهای اقتصادی در حاکمیت آخوندی
و اما ببینیم بیشترین فعالیت‌های اقتصادی و مالی را کدام اشخاص یا شرکتها و مؤسسات و نهادها در اقتصاد کشور انجام می‌دهند. همانها که بیشترین سهم از درآمد در کل کشور را دارند. که منطقاً باید بیشترین مالیاتها را نیز آنان بپردازند.
در رژیم آخوندی، همه چیز وارونه و ریا و فریب‌کاری نهادینه است. قانون برای همه لازم‌الاجراست به‌جز برای خامنه‌ای و ایادی و مزدورانش. هر شرکت و مؤسسه کوچکی موظف است سالانه ترازنامه و حساب عملکرد و سود و زیان خود را ارائه دهد، اما از ما بهتران اقتصادی هرگز چنین الزامی ندارند. پس نمی‌توان به‌سادگی از نهادهای این رژیم انتشار آمار و ارقام درستی از خودشان را انتظار داشت. به‌خصوص که پای درآمد و سود و پول مطرح است که به جانشان بند است!
سایت حکومتی اقتصاد نیوز هفتم مهرماه ۹۸ نوشت:
«۶۰ درصد از ثروت ملی ایران در اختیار چهار نهاد «ستاد اجرایی فرمان امام»، «قرارگاه خاتم»، «آستان قدس» و «بنیاد مستضعفان» است که هیچ‌یک از آنها ارتباطی با دولت و مجلس شورای اسلامی ندارند»
بیت خامنه‌ای غول چپاولگر فراری از مالیات
ستاد اجرایی فرمان امام ملعون که اینک تحت سیطره و در مالکیت خامنه‌ای است، شبکه‌ای تو در تو از صدها شرکت و هلدینگ را تشکیل می‌دهد که داراییهای آن سر به میلیاردها دلار می‌زند و هیچ زمینه‌ای نیست که در آن مشغول کسب درآمد نباشد. این ستاد اساساً هیچ نوع اطلاعات مالی از داراییهای تحت تملک خود و فعالیت‌های جاری خود به هیچ ارگانی نمی‌دهد و همه چیز آن فقط در جیب ولی‌فقیه ارتجاع و عناصر بیت او است. چه برسد به این‌که حساب مالیاتی حتی به دولت رئیسی جلاد بدهد.
غول‌قرارگاه چپاولگر فراری از مالیات
پایگاه اینترنتی دانشگاه دفاع ملی رژیم در تاریخ ۲۷ خردادماه ۱۳۹۹ حرف‌های پاسدار سعید محمد سرکرده وقت قرارگاه خاتم سپاه پاسداران را اینطور نوشته است:
«قرارگاه برای تحققِ ابرپروژه‌های کشور ایجاد شد و در بسیاری از حوزه‌ها خوش درخشید؛ تولید بیش از ۴۰درصد بنزین کشور، تولید روزانه ۱۵۰میلیون متر‌مکعب گاز شیرینِ کشور، اجرای ۴هزار کیلومتر از شبکه ریلی کشور، ساخت حدود ۵۰درصد مخازن سدهایِ کشور و ساخت ۹۰۰ کیلومتر آزاد راه تنها بخشی از کارنامه ۳۰ساله قرارگاه سازندگی خاتم است».
اما این غول‌قرارگاه چپاولگر سپاه اساساً حوزه تشخیص مالیات به‌رسمیت نمی‌شناسد که بخواهد مالیات بدهد. ببینید همین سرکرده یعنی سعید محمد، چگونه موضوع مالیات را پشت‌هم‌اندازی کرده و شیوه ماست‌مالی کردن رسمی مالیات‌دهی این قرارگاه را با بلاهت تمام لو داده است:
«برای این‌که اطلاعات مالی قرارگاه بیرون نرود باید افراد مورد وثوق برای انجام این فرآیندها به کار گرفته شوند و همین دلیل شعبه مالیاتی خاص با افراد مشخص برای قرارگاه تعیین شده است». ! (همان منبع- ۲۴ آذرماه ۱۳۹۹)
سپاه فراری مادام‌العمر از مالیات
بر مبنای اطلاعات همین قرارگاه خاتم، محاسبات کارشناسی که انجام شده بود، نشان داد که:
«سپاه در نزدیک به ٨٠درصد از کل «طرح‌های اقتصادی» در ایران مشارکت دارد، آنها را در اختیار گرفته است یا اداره می‌کند» (المشارق-۲۶ اکتبر۲۰۲۱).
البته چنگ‌اندازی سپاه پاسداران بر اقتصاد ایران، منحصر به قرارگاه خاتم نیست. این اختاپوس جنایتکار آخوندی، در همه زمینه‌های اقتصادی به تاراج اموال ملت ایران و چپاول روزافزون مشغول است.
مثلا با در اختیار داشتن بیش از ۶۰ اسکله در بنادر جنوبی، سالانه میلیاردها دلار واردات به کشور را به‌صورت قاچاق انجام می‌دهد. مواد و کالاهایی که در بازار با قیمت روز ارز به فروش می‌رساند.
و یا یک قلم «دامنه عملکرد بنیاد تعاون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بسیار گسترده است و در چند دهه اخیر، نقش زیادی در اجرای بسیاری از پروژه‌های پایین دستی و بالا دستی صنایع از سدسازی تا پتروشیمی داشته است» (اقتصاد شهروند-۵ دیماه ۱۳۹۸).!
خامنه‌ای همین بنیاد تعاون را هم که از همان اول تأسیس، به‌صورت مادام العمر از پرداخت مالیات معاف کرده است (مصوبه هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی – ۵بهمن ۱۳۷۲).
آستان قدس امپراطوری داراییهای بی‌مالیات
آستان قدس اینک یک امپراطوری اقتصادی دارای صدها شرکت و مؤسسات مختلف است که در آن به‌قول معروف از شیر مرغ تا جان آدمیزاد تجارت می‌کنند! دامنه فعالیت این آستان نیز فقط محدود به مشهد و استان خراسان نیست. تقریباً به تمام شهرها و نواحی مختلف ایران چنگ انداخته است. یک قلم وارد تجارت صادرات به خارج از ایران به میزان سالانه دومیلیون تن نیز شده است (خبرگزاری حکومتی ایسنا- ۹آبان ۱۴۰۰).
نهادهای آستان قدس از طریق آخوند شیاد و جنایتکار علم‌الهدی مستقیماً همه درآمدهای خود را به داراییهای خامنه‌ای می‌افزایند. آستان قدس با آن همه درآمد تنها با یک نامه یک خط و نیمه خمینی ملعون به نخست‌وزیر دست پروده‌اش میرحسین موسوی، از تاریخ ۲۰فروردین ۶۸ تاکنون از پرداخت هر گونه مالیات معاف شده است (کتابخانه پورتال خمینی دجال-صفحه ۳۴۸)!
تامین مالیات سرسام‌آور از جیب مردم کم درآمد
به این ترتیب روشن است که رئیسی جلاد، می‌دانسته است و می‌داند که نباید از ولی‌فقیه و چپاولگران تحت فرمان او مالیات بگیرد. او کاملاً آگاهانه برای گرفتن چنین مبالغی از بقیه اقشار مردم برنامه‌ریزی کرده است.
تحمیل این مالیاتها به شرکتها و مؤسسات و عمده فروشان متوسط، ناگزیر راه به گرانتر شدن کالاهای مورد نیاز مصرفی مردم خواهد برد. این گرانی مالیاتهای بیشتری را به همین عمده فروشان تحمیل خواهد کرد. و این چرخهٔ تکراری نحس از یک‌سو ثروت همان کلان مؤسسات وابسته به بیت ولی‌فقیه را بالاتر خواهد برد و از سوی دیگر به‌صورت تصاعدی، میلیونها نفر دیگر از کم‌درآمد‌ترین انسانهای میهن ما را به زیر خط فقر خواهد کشاند.
و چنین است که رژیم آخوندی، در بحرانهای بی‌برونرفت اقتصادی و اجتماعی، ناگزیر با دست خود، آتش قیام برمی‌افروزد و مسیری سراشیب را به‌سوی سرنگونی می‌پیماید.
