۴اسفند۱۴۰۰
خامنهای آژدهای هفت سر فساد
خامنهای بعد از قیام دی۹۶ در یکی از سخنرانیهای خود، فساد مزمن و فراگیر در دامنهٔ ولایتش را به یک «اژدهای هفتسر»! تشبیه کرده بود.
«باید با فساد و ظلم مبارزه شود، البته خیلی سخت است، فساد مثل اژدهای هفت سر افسانههاست. یک سرش را که میزنی با شش سر دیگر حرکت میکند. از بین بردنش آسان نیست. آن کسانی که متنفع از فساد هستند، برخورد با اینها کار بسیار سختی است» (سایت خامنهای. ۱۹بهمن ۹۶).
بهنظر میرسید مقام عظمای ولایت، ناگهان و سرزده در آینهٔ بیت به وجنات خود نگریسته و برای لمحهیی این اژدها را به چشم دیده است. این همان سازوکاری است که دانشمندان علم روانشناسی از آن بهعنوان پدیدهٔ «فرافکنی» یا «فرازافکنی» و «سویافکنی» یاد میکنند. زیگموند فروید نخستین روانشناسی بود که آن را مطرح کرد. فرد فرافکن در یک واکنش دفاعی، اعمال ناپسند، عیبها و درونمایههای زشت خود را بهدیگری و دیگران نسبت میدهد تا خود را مبرا جلوه دهد.
خصوصیاتی که عمود خیمهٔ نظام از این اژدها به دست داد شایان توجه است:
۱ـ مبارزه با این اژدها خیلی سخت است. بهخاطر اینکه خود اژدها نمیتواند با اژدها دربیفتد و درنمیافتد!
۲ـ یک سرش را میزنی با شش سر دیگر حرکت میکند. بههمین دلیل از بین بردن آن آسان نیست؛ زیرا تا وقتی اژدها زنده است، میتواند سر دیگری را بهجای سر آسیبدیده برویاند.
او با این توصیف خواست آب پاکی بر روی دست دنبالکنندگان پروندههای فساد بریزد و بگوید که فساد در نظام او قابل پیگرد نیست؛ چون همهٔ سرنخها به یک منطقهٔ ورود ممنوع میرسد. درست به بیت او؛ جایی که چشمان مخوف و هیپنوتیزمکنندهٔ اژدها در اعماق تاریکی میدرخشد.
خامنهای با این فرافکنی دنبال در بردن خود از شعارهای خشمناک مردم علیه غارتگریهای نجومی بود.
این بار خامنهای مجبور شد یک هفته پس از انتشار پر سر و صدای فایل صوتی مکالمه بین فرماندهٔ کل سابق سپاه (پاسدار عزیز جعفری) و معاون اقتصادی وقت سپاه (پاسدار صادق ذوالقدرنیا) در سال۹۷ به میدان بیاید و به صحتوسقم این مکالمه رسید بدهد. در این یک هفته، فسادی که مقام عظمای ولایت در پی آن بود که آن را ناشی از یک مافیای موهوم جلوه داده و ایزگم کند، به جنجالآفرینترین خبر تبدیل شد و همه فهمیدند که اژدهای هفتسر، جز خود ولیفقیه نیست و مافیا نیز جز نام مستعار سپاه پاسداران نمیتواند باشد.
در این فایل صوتی ۵۰ دقیقهیی تنها گوشهیی از فسادهای گسترده در هولدینگ یاس، بازوی مهم بنیاد تعاون سپاه، سپاه قدس و شهرداری تهران برملا شده است. جمالالدین آبرومند، معاون وقت هماهنگکننده سپاه و حسین طائب، مسئول اطلاعات این ارگان جنایت و فساد جزو نامهای لو رفته هستند. این فایل غیرقابل انکار پای قاسم سلیمانی و محمدباقر قالیباف را نیز بهمیان میکشد. گام بعدی با فاصلهٔ یک پوست پیاز خود خامنهای است که کلان دزدان مافیایی، عاملان و قرهنوکران او هستند.
در این فایل صوتی جعفری میگوید که قاسم سلیمانی از برخورد با متخلفان هولدینگ یاس ناراحت بوده و برای پادرمیانی به خامنهای مراجعه میکند. کسی که به این سند صوتی گوش میکند میفهمد که بنا به دستور خامنهای ۹۰درصد درآمد بنیاد تعاون سپاه به نیروی قدس و ۱۰درصد آن به سپاه اختصاص یافته است.
خامنهای در سخنرانی خود در ۲۸بهمن ۱۴۰۰ بدون اشاره به نقش خود در این ماجرا به دفاع از سپاه پاسداران پرداخت و این افشاگریهای غیرقابل کتمان را «لجنپراکنی، دروغپردازی و تهمتزدن» نامید. این سخنرانی و دفاع سراسیمه خامنهای از بازوان جنایت و فساد خود، مردم را به این اطمینان میرساند که برای یافتن اژدهای هفتسر فساد نباید جای دور رفت.
خامنهای در حالی به انکار این افشاگریها میپردازد که گماشتهٔ او در کیهان ضمن تأیید سهمبری قاسم سلیمانی از هلدینگ یاس مینویسد:
«در بخشی از مکالمه یاد شده سخن از شهید بزرگوار، سپهبد قاسم سلیمانی نیز به میان آمده و به این مسأله اشاره شده است که قرار بوده سپاه قدس هم از سود شرکت یاد شده سهمی داشته باشد. کجای این ماجرا ناپسند و پلشت است؟! و چنانچه شرکت مورد اشاره با فساد اقتصادی یکی از اعضاء روبهرو نشده و درآمدی کسب کرده بود و حاج قاسم عزیز و بزرگوار ما سهمی برای سپاه قدس دریافت میکرد، آن را در چه راهی هزینه میکرد؟». (کیهان. ۲۵بهمن ۱۴۰۰)..
بله، «کجای این ماجرا ناپسند و پلشت است» ؟!
چرا میگویید «فساد» ؟! مگر فساد چیز بدی است؟!