قیام آبان ۹۸
بحرانهای متزاید سیاسی، اجتماعی، صنفی و فشار سنگین اعتراضات و مطالبات اقشار مردم آنقدر رژیم آخوندی را در محاصره گرفته و به کرنر بردهاند که بالاخره ابراهیم رئیسی مقر آمد که دولت گماشتهٔ ولیفقیه هیچ کاری نمیتواند بکند. وی سهشنبه شب ۵بهمن در مصاحبه با تلویزیون حکومتی گفت: «اقشار راست میگویند که حقوقشان کم است اما ما چه کنیم؟ ما به هر قشری بگوییم شما درست میگویید، با اقشار دیگر چه کنیم؟».
همین یک عبارت، گویای مختصات سیاسی نظام آخوندی است. مختصاتی که تعبیر و مصداق درست آن همان ضربالمثل «جیکجیک مستونه که بود ـ فکر زمستونت نبود» میباشد. با این توفیر که زمستان انجماد و انقباض ناگزیر نظام ملایان را از درون آن چارهیی نیست.
به این مختصات میگویند مکافات ناگزیر «اوجب واجبات» بودن حفظ نظام که تمام تیرهای زهرآگین سیاسی و اقتصادیِ ۴۳سالهاش علیه مردم ایران، اکنون به خودش برگشته است.
وجه اصلی این حرف رئیسی البته یک پاسخ دیگر هم دارد که نه خامنهای و نه دولت گماشتهاش هرگز نخواستهاند و نمیتوانند به آن نزدیک شوند. این وجه، پاسخ واقعی مردم ایران به استیصال رئیسی است.
پاسخ مردم ایران طی سالهای متمادی در اعتراضات و تحصنها این بوده و هست که فریاد میزنند «یه اختلاس کم بشه ـ مشکل ما حل میشه». میبینید که شناخت ریشهٔ فساد حکومتی از جانب مردم ایران چقدر دقیق و همهجانبه است. با یک عبارت کوتاه، تمام فساد سرتاپای حاکمیت را تبیین کردهاند. نظامی که سر تا پایش با دزدی و چپاول و اختلاسهای صدها میلیونی تنیده شده، از منظر مردم ایران اگر یک رقم اختلاس آن کم شود، مشکل با فروپاشی نظام از اساس حل خواهد شد.
از هر ایرانی تبری جسته از حاکمیت ولایت فقیه پرسش شود که در مقابل «ما چه کنیم» رئیسی جلاد، چه راهکارهای واقعی و دم دست و حلال همهٔ مشکلات وجود دارد، بلادرنگ یک تاریخچه به قدمت ۴۳سال در خاطر و در روبهرویش آشکار خواهد شد. بخشی اندک از این تاریخچه را بهمثابه پاسخ به «ما چه کنیم» گماشتهٔ ولیفقیه، میتواند چنین یادآور شد:
-آزاد کردن میلیاردها دلار اموال مردم در بنیادهای غارت و چپاول وابسته به بیت خامنهای
ــ منشأ فساد سازماندهی شده، در بودجهٔ سالانهٔ دولت است. اولویتهای بودجه برای سرکوب و چپاول و تجاوز خارجی و زندگی لاکچری و انگلوار خودیهای نظام را متوقف کنید و به مردم ایران اولویت بدهید.
ــ کوتاه کردن دست چپاول کارگزاران و نانخورهای حکومتی از طبیعت و محیطزیست ایران.
ــ کوتاه کردن دست چپاول و انحصار و رانتخواری کارگزاران و نانخورهای حکومتی از مافیای رسانه و مطبوعات.
ــ قطع کردن هزینههای نجومی حزبالشیطان لبنان.
ــ قطع کردن هزینههای نجومی حوثیهای یمن.
ــ قطع کردن هزینههای نجومی حماس.
ــ قطع کردن هزینههای نجومی تجاوز و دخالت در سوریه.
ــ آزاد کردن سپردههای مردم در بانکهای در تیول سپاه پاسداران.
ــ آزاد کردن فروشگاههای زنجیرهیی از تیول سپاه پاسداران.
ــ آزاد کردن آب ایران از دست چپاول سدسازیهای سپاه پاسداران.
ــ اختصاص درآمدهای نجومی مؤسسههای خصوصیِ حکومتی در آموزش و پرورش به معلمان و فرهنگیان و تحصیل دانشآموزان.
ــ قطع کردن هزینههای میلیاردیِ صدور ارتجاع تحت عنوان مرمت عتبات عالیات در کشورهای منطقه که همهشان پوش و محمل تجاوز و ترویج تروریسم نیابتی هستند.
ــ پرداخت حقوق ماهانه کارگران ایران با قطع کردن دست چپاول کارگزاران گماشته شدهٔ حکومتی در کارخانهها.
ــ و... دهها نمونه از این خیل دزدی و چپاول برای هزینه کردن سرکوب مردم و حفظ نظام.
بنابراین برای تمام دردهای بالفعل مردم ایران راهحل دم دست و نقد وجود دارد. راهحلی که با بود و نبود نظام گره خورده و تمامیت آن را در کرنر و بنبست فرو برده است.