۹بهمن۱۴۰۰
سخن روز
در میان خبرهای تکاندهنده که هر روز از فقر و فلاکت فزایندهٔ مردم بهگوش میرسد، یک خبر جلب توجه میکند: نمایندهٔ رژیم در مجلس ارتجاع از ایرانشهر و سرباز بهنام درخشان با اشاره بهقیمت نان در این منطقه، گفت: «در ایرانشهر مردم بایستی پارتی داشته باشند تا بتوانند نان از نانوایی خریداری کند؛ قیمت یک عدد نان به۱۰هزار تومان رسیده است و صفهای طولانی را در نانواییها شاهد هستیم» (سایت حکومتی شفقنا ۷بهمن).
آنچه امروز در ایرانشهر میگذرد، بهزودی در سراسر کشور عمومیت خواهد یافت، چرا که این نتیجهٔ قهری حذف ارز ۴۲۰۰تومانی است. سردمداران رژیم از جمله رئیسی جلاد ضمن بهنعل و بهمیخ زدن در مورد حذف ارز ۴۲۰۰تومانی و ضمن تأکید بر اینکه هیچ راه دیگری بجز این نیست، ادعا میکنند «فعلاً ما در مورد نان و دارو برنامهیی نداریم» (گفتگوی تلویزیونی رئیسی ـ ۵بهمن ۱۴۰۰).
اما آخوند رئیسی دروغ میگوید. حذف ارز ۴۲۰۰تومانی برای دارو مدتهاست عملی شده و قیمت اکثر داروها حتی تا چند برابر افزایش یافته و ۱۰۰ تا ۱۵۰قلم دارو بهخصوص داروهای بیماریهای صعبالعلاج نیز نایاب شده و در بازار سیاه تا ۱۰برابر قیمت بهبیماران و دردمندانی که هنوز توانی برای خرید دارو دارند، فروخته میشود.
در مورد نان، از آنجا که این قوت لایموت مردم و تنها مادهٔ غذایی است که در سفرههای مردم محروم باقی مانده، رژیم برای افزایش قیمت روش خزنده را در پیش گرفته و با خبرهای مختلف و ضد و نقیض و شیوهٔ تأیید و تکذیب و مطرح کردن، طرحهایی مانند کارت نان و نان کوپنی، با درس گرفتن از تجربهٔ قیام آبان۹۸ تلاش میکند از وارد آوردن شوک جلوگیری کند؛ ولی واقعیت همان است که خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (۲۴دی) نوشت: «دولت تصمیم گرفته بهصورت کامل ارز ۴۲۰۰تومانی را از تمامی ۷قلم کالای اساسی (شامل گندم و دارو) حذف کند». و این همهٔ مطلب است.
پیشبینی میشود با افزایش قیمت نان و سایر کالاهایی که تاکنون ارز ۴۲۰۰تومانی بهآنها تعلق میگرفت، قیمت ۷۰۰-۸۰۰ قلم کالا افزایش یابد (دلخوش عضو مجلس ارتجاع ـ۲۰دی ۱۴۰۰) اگر چه قیمت تقریباً همهٔ کالاها، بهخصوص کالاهای در انحصار دولت پیش از این نیز افزایش یافتهاند، از جمله بهای برق ۲۵درصد افزایش یافته است. علاوه بر این رژیم بهطور جدی در اندیشهٔ افزایش قیمت سوخت است و در این زمینه هم از روش شناخته شدهٔ ضد و نقیضگویی و تأیید و تکذیبهای پیاپی و مطرح کردن طرحهای مختلف استفاده میکند.
خلیفهٔ ارتجاع با خطی که در پیش گرفت، بهراستی با آتشبازی میکند و حجم عظیم خشم و کینهٔ مردمی که فشارهای خردکنندهٔ اقتصادی کارد را بهاستخوانشان رسانده، هر روز علیه خود متراکمتر میکند. خامنهای میپندارد با سر کار آوردن رئیسی جلاد که دستور کارش غارت تا حد کندن گوشت تن مردم است و سرکوب و اعدام را هم ضامن اجرای آن قرار داده است؛ میتواند با قیام در تقدیر مقابله کند یا حداقل آن را به تأخیر بیندازد، اما سؤال این است که خامنهای و رئیسی تا کجا میتوانند فشار این دیگ عظیم بخار را افزایش دهند. مهرهها و رسانههای رژیم پیوسته هشدار میدهند که جامعه از آستانهٔ تحمل عبور کرده و انفجار اجتماعی و وقوع قیامهایی همچون دی۹۶ و آبان۹۸ هر آن محتمل است، ولی دیکتاتوری از نفس افتادهٔ ولایت فقیه در یک پارادوکس مرگبار برای بقای خود چارهیی هم جز آن ندارد.