۷آذر۱۴۰۰
درگیری مردم با نیروهای سرکوبگر در زاینده رود
خیزش مردم اصفهان در روز ۵آذر باعث هراس سردمداران رژیم، رسانههای حکومتی، بهخصوص سرکردگان نیروی انتظامی در استان اصفهان شده است.
نگرانی اصلی آنها این است که گسل عمیق شونده بین مردم و حاکمیت در مورد آب و سایر مواردی که به معیشت آنها برمیگردد، مانند روز گذشته که در اصفهان اتفاق افتاد سایر حوزههای دیگر را هم تحت تأثیر قرار بدهد، و اوضاع طوری بغرنج شود که کلافهای سردرگم و پیچیدهای که رژیم را در چنبره خود قرار داده به طناب دار آن تبدیل شود.
در هراس از این وضعیت مقالهنویس روزنامه حکومتی ابتکار به سردمداران رژیم هشدار داد: «دیر بجنبند و یا تصمیم بد بگیرند ممکن است کار به جاهای باریکتری بکشد. همه امکانات کشور را باید بسیج کرد تا مسأله آب امنیتی نشود» (ابتکار ۶آذر ۱۴۰۰).
روزنامه حکومتی شرق موضوع آب را «درصدر ابرچالشها» دانسته و علت اصلی آنچه را که در اصفهان اتفاق افتاد و منجر به خیزش چند روز اخیر مردم و کشاورزان این منطقه شد «توزیع نابرابر قدرت سیاسی در نقاط مختلف» دانست.
مقالهنویس روزنامه شرق هشدار داد: «باید مراقب بود که شکافها دامن گستر نشود» چرا که «بسیار خطرناک است» و نباید مسایل «به سمتهایی بروند که خیلی نتایج خوبی نخواهد داشت» (شرق ۶آذر ۱۴۰۰).
نتایج مورد نظر نویسنده این روزنامه وابسته به باند مغلوب این است که وضعیت مانند اعتراض چند روز اخیر کشاورزان و مردم اصفهان منجر به خیزش مردم نشود، آنچنانکه روز ۵آذر مردم اصفهان اعتراض بهخاطر آب را به جنگ و گریز خیابانی با نیروهای سرکوبگر تبدیل کردند.
جنگ و گریزی که در جریان آن جوانان شورشی سیلی جانانهای بر بناگوش نظام نواخته، و درس عبرتی فراموشی ناپذیر به آن دادند که در نتیجه آن، پاسدار محمدرضا میرحیدری سرکرده انتظامی در اصفهان ناگزیر شد به صحنه بیاید و نسبت به خیزش مردم اصفهان و فعالیتهای جوانان شورشی سوزوگداز کند.
او قیام جوانان و مردم اصفهان را «شرارت» و جوانان انقلابی را نیز «افراد فرصتطلب و ضد انقلاب» نامید (تلویزیون شبکه خبر رژیم ۵آذر ۱۴۰۰).
خیزش مردم اصفهان بیانگر این واقعیت است که مرحله جدیدی از مبارزه مردم فرا رسیده است.
آنچنانکه مصطفی تاجزاده معاون وزیر کشور در دولت آخوند خاتمی و از عناصر باند مغلوب نبست به آن اعتراف کرد: «در حال ورود به مرحله جدیدی از بروز اعتراضات مردمی هستیم که جمهوری اسلامی باید خودش را آماده کند برای نحوه دیگری از مواجهه با آنها و باید بهسرعت به سمت تعامل برود» (روزنامه شرق ۶آذر ۱۴۰۰).
این مرحله جدید چیزی نیست جز اینکه تعادلقوا بین مردم و رژیم روزبهروز در حال تغییر به نفع مردم است و شکل مبارزه مردم هم با آن در حال تغییر است.
امری که از نظر این مهره وابسته به باند مغلوب (تاجزاده) «پیام بدی دارد»، پیامی که حاکی از اراده و عزم مردم برای پایین کشیدن علی خامنهای از کرسی ولایت و سرنگون کردن حکومت ضدبشری او است.
البته درسی که روز ۵آذر مردم بهویژه جوانان انقلابی اصفهان به نظام دادند، شعلهای از شرر خشمآگین آنها بود.
همچنان که روزنامه اعتماد۶ آذر ۱۴۰۰ نسبت به آن اذعان و آنچه را که در اصفهان اتفاق افتاد «شعله زیر خاکستری که دوباره گرگرفت» نامید، که در اثر این شعله موجی از «التهاب آغشته به دود و فریاد و خشم» شهر اصفهان را فرا گرفت. دود و فریاد و خشمی که بیانگر بحران انقلابی در جامعه است.
بحرانی که پیشران خروش و خیزش مردم در مسیر سرنگونی این نظام و نتیجه نهایی آن پیروزی محتوم مردم و شکست حاکمیت است.
در خیزش مردم اصفهان در روز ۵آذر مشاهده شد بهرغم اینکه نیروهای سرکوبگر انتظامی، پاسداران و بسیجیها به انواع و اقسام وسایل سرکوب و شکنجه مردم مجهز بودند، اما در بسیاری از مواقع از پس نیروهای مردمی و جوانان شورشی برنمیآمدند، و از طرف آنها به سختی گوشمالی شده و در صحنههایی مجبور به فرار شدند.
یک روز قبل از خیزش مردم اصفهان در ۵آذر آخوند محمدعلی نکونام نماینده خامنهای در استان چهار محال و بختیاری با اعتراف به روحیه پایین و موضع ضعیف نیروهای نظامی و انتظامی گفت: «کم نیاورید قوی باشید در برابر دشمن تو میدان نبرد قرار میگیرید دشمن به شما هجوم میاره شما پشت به دشمن نکنید فرار نکنید». (تلویزیون حکومتی جهان بین ۴آذر ۱۴۰۰)
ایستادگی مردم و جوانان انقلابی در مقابل خیل مزدوران خامنهای آنچنان درسی به آنها داد، که آخوند طباطبایینژاد نماینده خامنهای در اصفهان سراسیمه به صحنه آمد و گفت: «به مسئولان این را گفتیم که با ادامه این کارها (مجاهدین) وارد میشوند خب همین امروز آمدند» (سایت ستاد نماز جمعه اصفهان ۵آذر ۱۴۰۰).
این گفته امام جمعه خامنهای ابراز وحشت از مقاومتی است که سرانجام رژیم را تعیینتکلیف خواهد کرد و او هم نگران این موضوع است.
آری، انگیزههای براندازانه است که روزبهروز حرکتهای اعتراضی مردم را نظیر آنچه در اصفهان اتفاق افتاد، به مبارزه برای آزادی و رهایی از زیر یوغ حاکمیت آخوندی تبدیل میکند، شعارها سمت و سوی براندازانه گرفته و مردم شعار «مرگ بر خامنهای و مرگ بر دیکتاتور» سر میدهند.