۳۰آبان۱۴۰۰
دانیل میتران ـ زنی در صدای جهان
در میان گفتهها و نوشتههای چندی که در وصف دانیل میتران گیر آوردم، آنها را در سلک شعر و به وسعت بیکرانگی هنر یافتم؛ چرا که در شعر و هنر، رسالت آدمی آن است که با تمام قامت انسانیاش حضور و ظهور پیدا کند.
دست از نوشتن کشیدم. خواندم و یادداشت برداشتم. ایمانم به گوهر نهادین و پنجرهی لایزال عشق در نگاه آدمی بیشتر و افزون گشت. حس کردم بیتی از نجواهای حافظ زیر زبانم است:
من مـلـک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد در این دیر خرابآبادم
در تاریخ جهان، همیشه برایم عبور از جنبش رنسانس و رسیدن به انقلاب فرانسه، یکی از مهمترین مراحل و عصر تکامل اندیشندگی و اجتماعی نوع بشر تلقی میشود. در نوشتن برای تقدیر از دانیل میتران، دوباره این سیر تاریخ به یادم آمد. در قدمهای بعدی باید به وارثان انقلاب فرانسه میرسیدم. جلو تمثال دانیل میتران ایستادم. کسی را تکریم و تعظیم کردم که ارزشها و نمادها بدل به نام و شخصیتش شدند. و اینان از آن نامها و شخصیتهایی هستند که در جهان و هستی ما کماند. اما همین کمها، به زبانی نمادین و سمبلیک، ستونهای نگاهدارندهی جهان در عصر حضورشان هستند. چنانچه اینها را از ارکان حیات و معنای انسانیمان برداریم، همهچیز فرومیریزد.
در این حال و هواها، عبارتی از گابریل گارسیا مارکز ـ که عشق، درونمایهی همهی کتابهایش است ـ برایم تداعی شد. او سالها پیش در مصاحبهیی که متن کامل آن در کتاب «بوی درخت گویاو» آورده شده است، در توصیف «زن» و «مرد» جهان، گفت: «مردان، تاریخ را میسازند؛ اما زنان، بلور هستی و زندگی ما را چنان نگه میدارند که نیفتد و نشکند».
در دور گردونی که ما معاصرانش هستیم، چه خاطرهها و شهادتها داریم که اعتراف کنیم دانیلها در جهان ما با ارزشهای انسانی در سراسر گیتی گره و پیوند میخورند. درد و رنج و عشق و رؤیای انسانها، ندایی است که چون ناقوسی در گوش جان و الهامی در نهفت ضمیرشان، به آوا و صدا درمیآید. دامنهی عواطفشان، پرتوهای ایثار، هالههای محبت، توجهات اندیشه و کانون تعهد و مسئولیتشان، همای مهریست که گیتی و روزگارشان را سایه میافکند. گویی در سراسر جهان، چشم و دل و امید همگانند. گویی همه در آنها زندگی میکنند. حسّی ظریف، زودیاب، واکنشساز و هوشنمدی هستند که از نبض خود، فریاد منادیان زمین از «شرّ مسلط و جهان سوگناک» را میشنوند. برای دانیلها چه تفاوت که این چشم امید در آفریقا باشد یا آسیا، اروپا باشد یا اقیانوسیه و یا آمریکا؟
چقدر تلخ است که از خوبها، از صمیمیها و از وجدانهای بیدار و هوشیار که «در سالهای شبزی و بیخورشید» و در «میلاد صداهای عجیبانهی عشق»، تا وقتی کنارشان هستیم، کم میگوییم و کمتر مینویسیم. این درنگ کشدار و این عادت سمج، به ناگاه بدل به حسرتی جانکاه و «آه» ی جگرسوز میشود.
توصیف دانیل میتران در / ۱آذر ۱۳۹۰، در صدای جهان با احساسات نفیس و مشترک پژواک مییابد و واژهها در هر بیانی تازهاند، در سلک شعراند و به وسعت بیکرانگی عشق...
فرانسوا ربسمن، رئیس گروه سوسیالیستها در سنای فرانسه: محرومان، بیچیزها، رانده شدگان سراسر کره زمین، یکی از بهترین سخنگویانشان را از دست دادند.
خبرگزاری فرانسه: تمام فرانسه یکپارچه و سوگوار، به دانیل میتران درود میفرستد و با او تجدیدعهد میکند. دانیل میتران همواره در حال متقاعد کردن افراد به مبارزه و مقاومت بود. او پذیرائیهای زرق و برقدار کاخ الیزه را به کناری گذاشت و خود را وقف کار حقوقبشر کرد. او زمانی که بانوی اول بود، از موضع خود برای آرمانهای انساندوستانه استفاده میکرد.
ژیلبر میتران، رئیس بنیاد دانیل میتران: دانیل فقط ۱۶سال داشت، زمانیکه فاشیسم و نازیسم میخواستند دنیای دیگری را به او تحمیل کنند. این آزمایش به او آموخت که تعهد روزانهیی را تجربه کند. تعهد شخصی و روزانهی نفی کردن، نبرد و مقاومت در برابر آنچه که غیرقابلقبول و غیرقابل درک مینمود.
مریم رجوی: زنی از تبار نیکان و پاکان و شجاعان. روح و ارزشها و آرمانهای او بیش از همیشه زنده و حاضر است. دانیل میتران فرشتهی مقاومت و حقوقبشر، صدای خاموشیناپذیر دفاع از سرکوبشدگان، یار بزرگ اشرف و مقاومت ایران، صدای وجدان فرانسه و حقوقبشر در جهان امروز.
امانوئل پو، مدیر بنیاد فرانس لیبرته: او زنی بود در خویشتنداری فوقالعاده، در سادگی فوقالعاده، در تعهد فوقالعاده و در مقاومت فوقالعاده و امیدوار بود که «برای همیشه با ما باشد.
فرانسوا اولاند: دانیل میتران زنی بزرگ بود که از جوانی به مقاومت پیوست و شجاعت و انرژی عظیمش را در خدمت اهداف والایی چون آزادی گذاشت.
سگولن رویال، کاندیدای ریاستجمهوری فرانسه: دانیل میتران زنی بزرگ بود. یک مدافع خستگیناپذیر حقوق انسانی، عاشق دفاع از اهداف بزرگ، یک عضو مقاومت از اولین ساعتها و علیه هر گونه سرکوب.
مارتین اوبری، دبیرکل حزب سوسیالیست فرانسه: دانیل میتران «بهسختی قابل جایگزین» است. فرانسه وجدانش را که میتوانست رودررو با او حرف بزند، از دست داد. بانوی اول فرانسه «از چنان قدرت، نجابت، بخشندگی برخوردار بود که انسان فکر میکرد او جاودانه است.»
ژان لوک ملانشون، کاندیدای ریاستجمهوری فرانسه: ما آن مشعل نبرد را که او به همه ما منتقل کرده است، حفظ خواهیم کرد. برای همه ما که او را بسیار دوست میداشتیم.
نیکلا سارکوزی: او کسی بود که به ارزشهایی که به آن اعتقاد داشت، تا به آخر وفادار ماند. دانیل میتران در تمام زندگیاش چه در سختیها و چه در پیروزیها، از جمله در کنار همسرش پرزیدنت میتران فقید، هرگز تسلیم شرایط نشد. او به کسانی گوش داد که هیچکس صدای آنها را نمیشنید. دانیل میتران در سرنوشت استثنایی خود، همواره استقلال انگیزاننده خود را در کنار اراده و شرف استثنایی خود حفظ کرد.
ژاک لانگ، وزیر فرهنگ فرانسوآ میتران: فقدان دانیل میتران «دردی عظیم» است. او یک زن شجاع بود که همواره آماده نبرد برای اهدافی بود که قلباً به آن اعتقاد داشت.
ژرار لونگه، وزیر دفاع فرانسه: او یک زن ستودنی، یک زن معتقد، بسیار متعهد، بسیار صریح و بسیار رزمنده بود.
سناتور کیس دلانگ، عضو کمیسیون خارجه سنای هلند: گرامیداشت یاد یک بانوی بزرگ و صمیمی و نماد خستگیناپذیر حقوقبشر موجب افتخار است. کسی که در سراسر جهان بهخاطر حمایت بیامان و بیوقفهاش از حقوقبشر و علیه بیعدالتی شناخته شده است.
دانیل میتران در کتاب زندگیاش: دختر کوچکی بودم که تنها قانونی که برای خودش گذاشته بود، مقاومت در برابر هر چیزی بود که مرا شوکه میکرد، انزجارم را برمیانگیخت و باعث شورشم میشد. بله، اردوگاه من، مقاومت بود. برای برخی تروریست محسوب میشدم، ولی بعد از جنگ جهانی دوم مدال مقاومت گرفتم. میدانستم که مسیر زندگی من بهصورت اجتنابناپذیری به افشای هر آنچه به حیات بشر و کرامت انسان آسیب میرساند، منتهی خواهد شد...
دانیل میتران: دوستان عزیز و نازنین اشرفی من! همه باید الگویی که شما برای تمام ستمدیدگان ترسیم میکنید و پیام امیدی که با خونتان خطاب به بشریت مینویسید، همواره مد نظر داشته باشند.
۲۸آبان ۹۴
س.ع.نسیم