۱۳شهریور۱۴۰۰
اجلاس شورای ملی مقاومت ایران خوزستان بپاخاسته قسمت آخر
فرزین هاشمی – عضو شورای ملی مقاومت ایران
با سلام و تشکر از شما خواهر مهناز تبریک چهلمین سال تأسیس شورا با اجازه خواهر مریم من چند نکته بنظرم میرسه که سعی می‌کنم خلاصه بگم. من قبل از این‌که بخواهم دو تا سؤالی که شما کردید پاسخ بدم یک مقدمه کوتاه بگم. من فکر می‌کنم این پروژه‌ای که نهایتش منجر شد به آوردن رئیسی در واقع از بعد از قیام آبان ۹۸ کلید خورد یعنی آن نقطه‌ای که خامنه‌ای خیلی بیش از ما و قبل از همه فهمید که دیگه شرایطی تو جامعه ایران است که ادامه رژیمش برایش میسر نیست یعنی به‌طور واقعی قبل از همه سرنگونی رژیم و یا بحران سرنگونی را رژیم در آن نقطه دید. و این پروژه‌ای نبود که مثلاً حتی بگوییم به‌خاطر تحریمهای آمریکا شروع شد چون تحریمهای آمریکا اگر اشتباه نکنم می ۲۰۱۸ شروع شد که در واقع تصمیم را گرفت ترامپ چندماه طول کشید تا وارد عمل شد. یعنی هنوز در آبان ۹۸ نمیشه بگیم که آنچه که اتفاق افتاد ناشی از فشارهای ناشی از تحریم بود. در واقع قیام ۹۸ نقطه بن‌بست ادامه آن مسیر قبلی برای رژیم بود و برای همین این پروژه را از آن موقع خامنه‌ای شروع کرد اولین قدمش توی انتخابات مجلس بود که آنجا به‌طور واقع قلع و قمع جناح مقابل را شروع کرد و این در رابطه با رژیم دیگه نقطه بلوغش بود.
این نکته اولی است که فکر می‌کنم شاید پاسخ آن سؤال شما را هم بدهد که آیا از موضع ضعف وارد این شده یا از موضع قدرت من فکر می‌کنم که آنچه که بهش می‌گیم انتصاب رئیسی و یا انتخاب خامنه‌ای برای انقباض، چیزی بود که به رژیم تحمیل می‌شد یعنی به خامنه‌ای تحمیل شد این یک شرایط عادی نبوده که یک انتخاب بین خوب و بدتر داشته باشه بعد حالا بگیم که خامنه‌ای اومده این را انتخاب کرده به‌طور واقعی بین بدتر و بدترین مجبور بوده یک مسیری را انتخاب بکند و معمولاً دیکتاتوریها وقتی به این نقطه می‌رسند لزوماً هم تصمیم درستی نمی‌گیرند یعنی اینطوری نیست که فکر کنید که الآن خامنه‌ای همه قدرت و همه چیزها در دستش است و یک تصمیمی گرفته که حتماً میتونه نظامش را حفظ بکنه من با این نکته‌یی که برادر شریف گفتند موافقم که مسأله خامنه‌ای یک چیز بیشتر نیست آن هم امنیت رژیمش است ولی واقعیت قضیه این است که از تضادهای جامعه به نقطه‌ای رسیده که سؤالی که آقای سامع هم مطرح کردند هیچ وقت حتی با حذف جناح مقابل این تضادها تمام نمی‌شود چون تضادهای باقی در جامعه است. اختلاف بین روحانی و خامنه‌ای هم یک اختلاف ماهیتی نبوده که الآن فکر کنیم این‌که خوب دیگه الآن که آن جناح را کنار زدند این تمام میشه اختلافاتی بوده برخاسته از مسائل حل ناشده‌ای که تو جامعه ایران وجود دارد و به نقطه‌ای رسیده بود که دیگه ادامه آن مسیر برای رژیم امکان‌پذیر نبود به همین دلیل پیش گرفتن خط انقباض به واقع یک از موضع استیصال و یک تقلایی از جانب رژیم در بن‌بست مشخص برای این‌که شاید فرجی حاصل بشه و بتونه رژیمش را حفظ بکنه
به همین دلیل مسلماً بعد از این پروسه و آوردن رئیسی نه تنها این مسأله تمام نمیشه بلکه فکر می‌کنم بحرانها عمیق‌تر میشه و به همان درجه قیامها دوباره شروع خواهد شد
همان‌طور که بهرحال تو همین چند روز گذشته هم داریم نمونه‌هایش را در خوزستان می‌بینیم یعنی دیگه سرکوب مطلق هر چند که سرکوب بیشتر میشه با رئیسی و برای مقابله با همین هم رئیسی را آورده ولی این بدین معنی نیست که موفق میشه جلوی این را بگیرد.
تا آنجایی که به مذاکرات با آمریکا برمی‌گردد خوب یک وجه این قضیه رژیم است ولی یک وجه هم مسائلی که توی خود آمریکا اتفاق می‌افته. قبل از هر چیز تا جایی که به دولت آمریکا برمی‌گردد افراد نیستند که این جا تعیین‌کننده هستند مهم‌تر از افراد این واقعیت است که یک دورانی عوض شده رژیم الآن در یک تعادل‌قوای بسیار پایین تری قرار دارد در نتیجه دولت بایدن حتی برای این‌که بخواهد امتیاز هم بدهد در یک بستر دیگر با رژیم وارد مذاکره میشه که آن تعادل سال ۲۰۱۵ نیست. تعادل متفاوتی است که رژیم بسیار بیش از آن زمان در موضع ضعف و نیازمند رسیدن به یک توافق است. در نتیجه این حتماً مؤثر است در تصمیم‌گیری‌هایی که از سوی دولت بایدن بشه از طرف دیگر رژیم به‌دلیل همین توضیحاتی که من دیگر وارد جزئیاتش نمی‌شم الآن برادر شریف هم داد رژیم قدرت انعطاف و مانور کمتری دارد یعنی نمی‌تونه آن دست بازی حتی سال ۲۰۱۵ را رژیم هم ندارد. حالا همه اینها را که کنار بگذاریم در داخل آمریکا به‌طور واقعی یک جریان جدی برعلیه بازگشت به برجام وجود دارد یک وجه جمهوریخواهان هستند که به‌طور مشخص سر سیاست حول ایران و برجام مواضع خیلی مشخصی دارند بسیار هم فعال هستند از نامه‌هاییکه توی کنگره و سنا چرخانده شده تا یک سری از بنیادهای فکری که بسیار فعال هستند و مرتب گزارشات و یا بهرحال تحلیلهایی میدن که تاثیر‌گذار است در روند شکل‌گیری مسائل توی آمریکا یعنی جریان بسیار قوی تو آنجا مخالفت می‌کند
حتی در درون دموکرات ها هم یک دستگاه یکدستی وجود ندارد. شما خودتان اشاره کردید فکر می‌کنم تو صحبت‌هاتون یا برخی از فکر کنم خواهر سونا بود به نامه‌یی که سناتور منندز امضاء جمع کرد با ۴۳ امضاء که تعداد قابل‌توجه دمکراتها بودند. خود آقای منندز به‌عنوان یکی از قدرتمندترین نفرات الآن تو صحنه سیاست خارجه آمریکا به‌عنوان رئیس کمیته روابط خارجی، اینها همه کسانی هستند که با این سیاست مخالف هستند پس حتی در صورتی‌که این دولت بخواهد امتیازهایی هم بده یعنی ما فرض را بگذاریم که واقعاً می‌خواهد امتیاز بدهد ولی تعادل‌قوا، تغییر شرایط نسبت به سال ۲۰۱۵ و مخالفتهایی که به‌طور جدی در آمریکا وجود داره چنین امکانی برای آمریکا فراهم نمی‌کنه و حتی فراتر از آن من فکر می‌کنم حتی توی اروپا که اگر دقت کنید تا مدتی قبل صحبت از برجام و یا مخالفت با برجام یک تابویی محسوب می‌شد و کسی اصلاً بهش نزدیک نمی‌شد توی همین برنامه کهکشان دیدیم برخی از شخصیتهایی که آمدند صحبت کردند خیلی راحت‌تر از جمله مثلا نخست‌وزیر سابق بلژیک آقای دایور بوکستال به صراحت می‌گفت که دیگه ما نمی‌توانیم فقط روی برجام یعنی مسأله اتمی متمرکز بشیم مسائل دیگه‌ای داریم حقوق‌بشر داریم برنامه‌های دیگه موشکی رژیم را داریم یعنی حتی این مسأله الآن در اروپا هم داره چیزهایی تغییر می‌کند بنابراین اگر از دولت آمریکا بپرسین بله شاید دلش بخواد به یه توافقی برسه حاضر باشه امتیازاتی بده ولی شرایط بگونه‌ای است و تعادل‌قوا به شکلی است که فکر می‌کنم امکان این‌که به یک توافقی بتونند برسند بسیار بسیار کم است و بیشتر من خودم شخصاً در این تابلو هستم که این تنش افزایش پیدا می‌کند چون از آن طرف برای خامنه‌ای به‌رغم این‌که بسیار نیازمند است که حتی به همان برجام ۲۰۱۵ برگردد ولی در عین حال به‌دلیل وضعیت متزلزل رژیمش این هم برایش کار ساده‌ای نیست یعنی قیمت سنگینی برایش دارد. به همین دلیل خیلی محتمل است که تا آنجاییکه به مذاکرات برمی‌گرده این وضعیت تنش ادامه پیدا بکنه و حتی تشدید بشه. خیلی متشکرم.
سپیده پورتقی
با تشکر مرسی از این‌که به من زمان دادید من یک نکته داشتم که خیلی دلم می‌خواست بگم شاید خوب باشه اولش از خودم شروع کنم. وقتی من در ایران بودم خیلی دلم می‌خواست که پزشکی بخوانم خوب به‌لحاظ درسی هم در سطحی بودم که می‌توانستم این رشته را قبول بشم. همیشه در ذهنم این آرزو را داشتم که من پزشکی می‌خوانم ۶روز هفته را ویزیت مجانی می‌کنم در واقع به درد همان فقرا همان کسانی که در جامعه هستند رسیدگی می‌کنم بعد یک روز هم خوب دیگه در واقع پول خودم را در می‌آورم. فکر می‌کردم که راه‌حل این است برای مردم ایران ولی من فکر می‌کنم که آن چیزی که من و نسل ما همین سؤالات توی ذهنش بوده که پاسخ دردهای جامعه ما چی هستش در واقع ما یک انتخاب را کردیم چی بوده این بوده که مادر واقع به این نقطه رسیدیم نسل ما که الآن در ایران هم زیاد هست یک سؤال پایه و یک انتخاب جلو رویش داشته این‌که از همین راههای رایج که همین الآن خیلی‌ها در کشورهای مختلف هم دارند انجام می‌دهند کمکهای خیریه مؤسسات خیریه. برای در واقع کمک کردن به افراد باز می‌کنند برن یا این‌که دردی که صورت مسأله مردم ما است چیز دیگری است بنابراین پاسخ متفاوتی می‌خواهد این انتخابی است که در مقابل نسل ما قرار داده شده. ای کاش مسأله ایران و صورت مسأله ایران و پاسخ به آن چیزی بود که در واقع می‌شد با کمک خیریه کمک مالی کردن به افراد حتی زدن از زمانها و ساعتهای خودمان بتونیم آن را حل و فصل کنیم و اگر این بود چرا ۱۲۰هزار چرا ۳۰ هزار و چرا هزاران قربانی دیگه چرا این همه شکنجه‌گاه چرا این‌قدر زندانی سیاسی. این را گفتم برای این‌که بگویم شاهد درستی انتخاب من و ما و نسل ما که الآن اینجا در سازمان مجاهدین هم هستیم و در ایران هم الآن با اقبال عمومی از سازمان مجاهدین و استراتژی کانونهای شورشی مواجه شده شاهد درستی این انتخاب جریان‌وار بودن نسل ما و جریان‌وار بودن این انتخابها است
من و ما نسل ما واقعیت این‌که در دورانی بدنیا آمدیم که انقلابی‌گری، فدا کاری کردن برای انقلاب و برای بیرون از خود و ارزشهایی از این‌گونه ارزش نبوده آن چیزی که در واقع تعادل‌قوا و ارزشهایی بوده که بر جامعه و نسل ما حاکم بوده انقلابی‌گری نیست اینها ارزش نیست
آن چیزی که در واقع پس باعث شده که افرادی مثل من و ما که در این نسل در دوران سیاه حاکمیت خمینی بدنیا آمدیم و خیلی از ماها اقوام خودمان را پدر و مادرهای خودمان در این راه شهید شدند باز هم به سمت مجاهدین و به سمت همین استراتژی درست رو بیاریم آنچیزی که باعث شد ما با تمام عشق و ایمان و با تمام آن چیزی که داشتیم همه آنچه که در مقابل ما به‌عنوان یک جوان بوده کنار بگذاریم و به این راه بپیوندیم همین مسأله است. یک درد در ایران وجود دارد آن درد، درد سرنگونی است.
آن درد دردی نیست که بشه با پانسمان کردن حل و فصلش کرد درست مثل یک زخمی می‌ماند که ما بخواهیم این غده سرطانی را در واقع با دوتا عمل جراحی بخواهیم در واقع یک راه‌حل تاکتیکی بهش بدهیم راه‌حل ایران آن چیزی که در واقع مسأله‌اش را حل و فصل می‌کند آن چیزی که جوانانی مثل من همین الآن در ایران ما داریم می‌بینیم دانشجویان و جوانان و زنان همین الآن گیسوی عزیز هم به این اشاره کردند به سمت این استراتژی رو دارند می‌آورند از قضا درستی همین استراتژی است اگر نبود چرا باید در ایران با پذیرش چنین ریسک‌هایی زنان و دختران می‌پذیرفتند چون می‌دانند که هرکاری که می‌کنند فرداش اعدام است چرا باید می‌آمدند این را انتخاب می‌کردند. از جنس این درد و صورت مسأله ایران یک جنس پاسخ می‌خواهد آن هم از جنس یک انتخاب، انتخاب برای دادن تمام هزینه، انتخاب برای ایستادن پای یک آرمان چون از جنس جنگ ایدئولوژیک هستش
اگر این رژیم می‌توانست از بین برود با این چیزها اگر صورت مسأله ایران با این موارد قابل حل و فصل بود چرا ۴۰ سال چرا بهترینها این فکر می‌کنم سؤالی است که نسل من و ما در واقع باهاش روبه‌رو بودیم و خودمون هم در واقع ایمانمان این هستش که افتخار نسل ما این هستش که در دنیایی که انقلابی‌گری مضمحل شده در دنیایی که آرمان خواهی ضدارزش است
در دنیایی که فداکاری کردن و قیمت دادن و دادن ضدارزشه بله بله ما ارزشها را یافتیم از قضا شاهد این نه یک یا صد نفر یا هزار نفر هزاران جوان در داخل ایران هستند که الآن هم داریم می‌بینیم کانونهای شورشی را آنها هم این راه را برگزیدند.
درستی این استراتژی. استراتژی که باید با تمام قوا ایستاد در مقابل رژیم پاسخ یک پاسخ است همان استراتژی برادر سال‌ها گفتند سرنگونی این رژیم، سرنگونی این رژیم هم قیمت می‌خواهد.
و خواهر مریم خیلی خواستم از شما هم تشکر کنم از این‌که این امکان را به نسل ما دادید این امکان در دنیای بی‌آرمانی به نسل ما داده شد که مسیری را انتخاب کنیم که در واقع هر انسانی همان چیزی که شما در سخنرانی خودتان گفتید در سر موضع بودن یا سرموضع نبودن موضع یک انسان به صفت آن چیزی که به‌عنوان یک مسئولیت بر عهده‌اش گذاشته شده آزادی افراد و باز گردن ها از یوغ اسارت و این چیزی نیست که بشه با راه‌حل‌های تاکتیکی بهش پاسخ داد. ای کاش ای کاش که می‌شد بدون قیمتهای گزافی از این جنس در واقع پاسخ صورت مسأله ایران را داد اگر این‌طور بود حتماً که ما الآن در این نقطه نبودیم و نسل‌های قبلی پدر مادرهای ما حتماً این رژیم را سرنگون کرده بودند چون راه‌حل بسیار ساده‌ای هست و قطعاً به ذهن همه می زند آنچیزی که سخت است آمدن پای این راه‌حل دادن قیمت با تمام قوا و ایستادگی بر سر همین موضع یعنی ایستادگی درپای این‌که بله بله ما و نسل ما از قضا نسلی هستش که رویان هم هست هر لحظه داره بهش اضافه میشه الآن ما دهه شصتی بودیم دهه هفتادیها هم آمدند دهه ۸۰ هم آمدند و این باعث افتخار ما هست و هر چه بیشتر پای ما را سفت می‌کند که مسیری که آمدیم مسیر حقی هست
این مسیر مسیر ی هست که قطعاً به پیروزی میرسه چون نسل ما با انقلاب خواهر مریم حتماً که ما می‌توانیم این را محقق کنیم. با استراتژی که استراتژی ظفرنمون برادر یعنی کانونهای شورشی. با تشکر از زمانی که داده شد.
مهین مشکین‌فام – عضو شورای ملی مقاومت ایران
با سلام درود هم‌چنین از سخنان سپیده عزیز بسیار با کلمات زیبا و رسا و با آن احساسات بسیار قشنگشون واقعاً خیلی من تحت تاثیر قرار گرفتم و لذت بردم خدا انشاالله همه جوانان ما را و هم‌چنین کانونهای شورشی را حفظ بکنه و برای مردم ایران نگه دارد و برای سرنگونی.
با تشکر از خانم رجوی عزیز و همه خواهران و برادرانم در اشرف۳ و کانونهای شورشی و هم‌چنین دوستان شورایی و اشرف‌نشانها که کهکشانی به این عظمت و باشکوه را برای مدت ۳روز برگزار کردند. شرکت گسترده حضور گسترده مهمترین و آگاهترین سیاستمداران و شخصیتهای حقوقی و همچین حمایت هم‌چنین حامیان مقاومت و شرکت گسترده ایرانیان آزاده در بیش از ۵۰هزار نقطه نشانگر این است که فریاد مردم ایران که ۴۲سال در اسارت این رژیم بوده و ۴۲سال در میان خون و شکنجه و اعدام و تجاوز قرار داشتند به‌طور گسترده در جهان طنین افکنده است. صحبت‌های شخصیتهای شرکت‌کننده با وجود این‌که از احزاب مختلف و با تفکرهای متفاوت بودند در یک مورد مشترک بود. که رئیسی جلاد و قاتل مبارزان سال۶۷ باید در دادگاههای بین‌المللی محاکمه شود و نماینده مردم ایران نیست و چگونه می‌تواند یک قاتل و جنایتکار رئیس‌جمهور باشد. در کهکشان آزادی نکته برجسته حضور نکته برجسته حضور گسترده کانونهای شورشی بود که از عزم جزمشان را برای سرنگونی این رژیم جنایتکار به نمایش گذاشتند. و نکته دیگر محکوم کردن قتل‌عام سال۶۷ بود قتل‌عامی که رئیسی جلاد به انجام آن افتخار می‌کند سخنرانان این کنفرانس همگی متفق‌القول بودند که این بازی مسخره و مضحک اصلاح‌طلب اصول‌گرا دیگر کسی را نمی‌فریبد و مقاومت سرفراز مردم ایران وارد دوران جدیدی شده و ضمن اعلام همبستگی با مردم ایران از ده ماده‌ای خانم رجوی نیز حمایت کردند.
من در این جا اجازه می‌خواهم که چهلمین سالروز تأسیس شورای ملی مقاومت را که تنها آلترناتیو و جایگزین برای آزادی و دمکراسی در ایران آزاد است به شما و آقای رجوی و همه دوستان شورایی‌ام تبریک بگویم. باعث افتخار من می‌باشد که عضو این شورا هستم شورایی که در آن احزاب و گروه‌های مختلف با عقاید متفاوت و هر عقیده و مرامی ولی با اعتقاد به نه شاه و شیخ جدایی دین از دولت گردهم آمده‌ایم تا طرحی نو در اندازیم. این شورا با تمام موانع و توطئه‌ها و ضدیتها و لجن‌پراکنیها توانسته با غرور و افتخار ایستادگی کند
و تا ایجاد یک ایرانی آباد و آزاد که در آن اعدام و شکنجه و تفتیش عقاید نباشد. ایرانی که زنان حق انتخاب پوشش، شغل و همسر را داشته باشد. وهم‌چنین نفی چند همسری. با آزادی زن و مرد از پای نخواهند نشست.
درود به آقای رجوی مرد بزرگ تاریخ ایران مسئول شورای ملی مقاومت ایران و فرمانده کل ارتش آزادیبخش ملی ایران که برای دوران سرنگونی مؤسسان پنجم را اعلام کردند.
درود بر برادران و خواهرانی که در ۴۰سال گذشته در اشرف و لیبرتی که با عبور از همه سختیها در مقابل حملات موشکی رژیم پایداری و مقاومت کردند و پایه‌های مستحکمی برای این مقاومت ایجاد کردند
هر چند ما تعدادی از عزیزترین خواهران و برادرانمان را طی این سال‌ها از دست دادیم ولی آنها با نثار جان خود راه شرف و افتخار را برای ما هموار کردند و امروز می‌بینیم که این ارتش آزادیبخش به شکل کانونهای شورشی و مؤسسان پنجم در میدان رزم و نبرد در مقابل این دجالان به مبارزه تا سرنگونی ادامه خواند داد امروز جامعه جهانی فهمیده که مماشات با این رژیم به جایی نخواهد رسید و هر روز که رژیم بماند جان انسانهای بی‌گناه بیشتری گرفته می‌شود و تنها راه حمایت از خانم رجوی و ده ماده ایشان است و ما به کمک مردم ایران و کانونهای شورشی رژیم را سرنگون می‌کنم و آزادی محقق خواهد شد و من در اینجا از برادر عزیزم مسئول شورای ملی مقاومت و خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت می‌خواهم که این افتخار را به من بدهند که من هم در مؤسسان پنجم در کنار خواهران و برادرانم و کانونهای شورشی در داخل ایران و مردم سرفراز و مقاوم در داخل ایران باشم
و همراه آنها باشم و تا سرنگونی رژیم دجال و خون‌آشام خیلی متشکرم.
خانم مریم رجوی:
با تشکر از خانم مشکین‌فام. چه خوب اشاره کردین به نقطه اشتراک سخنرانیهایی که در کهکشان امسال انجام شد. در مورد رئیسی جلاد این قاتل زندانیان سیاسی در سال۶۷ که باید در دادگاههای بین‌المللی محاکمه بشه. باید این اقدام جهانی را پیوسته دنبال کرد تا به هدف برسیم یعنی بتونیم این خواسته مردم ایران را پیش ببریم. بهرحال با تشکر از شما همه تلاشهاتون در اونجا که نتایج بسیار عالی داشته. و درود بر شما و درود بر عزمتون برای ثبت نام در مؤسسان پنجم.
پایان
