۶شهریور۱۴۰۰
خامنه ای با حذف خودیها در شعبده انتخابات سال۱۴۰۰ برای تسهیل انتصاب جلاد۶۷ به سمت رئیس جمهور فاشیسم مذهبی، یک بار دیگه این موضع مقاومت ایران را اثبات کرد که از سی خرداد۱۳۶۰ به بعد، در ایران، دو قطب بیشتر وجود ندارد: «جبهه خلق، مقاومت و آزادی»، در مقابل «جبهه ارتجاع و حفظ دیکتاتوری و رژیم قتل عام».
هرچه زمان میگذرد حقیقت این موضع درست و علمی، خودرا بیشتر نمایان میسازد، بهمین سبب، تمام ترفندهای دستگاه اطلاعاتی امنیتی آخوندا برای ساختن موقعیتهای مجازی مابین این دوجبهه، به منظور مخدوشسازی مرزهای دوست و دشمن، به شکست محتوم میانجامد و مزدورانی که برحسب مأموریت محوله، تلاش میکنند با پوشاندن چهره خود، وظائف تروریستی و جاسوسی فاشیسم ولایت فقیه پیش ببرند، در گذر زمان مجبور به برملاکردن ماهیت واقعی خود میشوند.
در این شماره از برنامه پرونده عاقبت یکی از همین مزدوران وزارت اطلاعات، مسعود خدابنده در دفاع از آخوند خونآشام رئیسی و توجیه قتل عام زندانیان مجاهد نشان داده میشود، مأمور افشا شدهای که در آخر خط خودفروشی و دریوزگی برای فاشیسم ولایت فقیه اکنون تلاش میکند آنچه را تمامیت نظام آخوندی در سی سال گذشته نتوانسته برآن گرد فراموشی و توجیه بنشاند، با بلاهت تمام، یک تنه پیش برد. غافل از اینکه آمرین این جنایت سبعانه نه تنها از طرف منتظری عنوان «بزرگترین جنایتکاران تاریخ» را گرفته اند، بلکه حتی در درون باندهای غالب نظام و سرکردگانی مانند علی اکبر ناطق نوری و مصطفی پورمحمدی نیز اعتراف میشود که رژیم جنایتکار آخوندی و خامنه ای در پیشبرد این سیاست در افکار عمومی ایران شکست خورده است.
سرنوشت نکبتبار مسعود خدابنده بار دیگر نشان داد دور شدن از «قطب مردم و انقلاب» چطور بصورتی بلافصل «وصل به جبهه دشمنان و قاتلان مردم ایران» را به دنبال خود خواهد داشت.