قیام تشنگان در خوزستان
خوزستان برخاست، خروشید و پیش رفت و اکنون در نقاط مختلف کشور از جمله در لرستان و تبریز مردم به حمایت از آن برخاستهاند.
قیامی که سردمداران رژیم در روزهای اول با سیلی صورت خودشان را سرخ میکردند و میگفتند موضوع مهمی نیست، اکنون به عامل وحشت حاکمیت آخوندی تبدیل شده است.
وحشت حاکمیت از این قیام طوری است که سرانجام پس از ۸روز خامنهای ناگزیر شد به صحنه آمده و با اعتراف به رعشه ۸ روزه قیام بر پیکر حاکمیتش بگوید: «این ۷، ۸روز اخیر یکی از نگرانیهای ما مسأله خوزستان و مسأله آب بود. . خوب مردم ناراحتیشان را بروز دادند و اظهار کردند» (سایت خامنهای ۱مرداد ۱۴۰۰).
البته روشن است که نگرانی خامنهای نه از بحران آب بلکه از شعار مرگ بر خامنهای بود که در خوزستان و سایر شهرهایی که به حمایت از آنها برخاستند طنینافکن شد و خامنهای را مجبور کرد که ضمن کنار کشیدن خودش بحران را سر آخوند روحانی خراب کند: «باید رسیدگی میشد اگر رسیدگیهای لازم در وقت خود انجام میگرفت مسلماً این وضعیت برای مردم پیش نمیآمد» (همان منبع).
با اوجگیری قیام و وحشت از پیامدهای آن سردمداران نظام یکی یکی به صحنه آمدند. آخوند احمد خاتمی امام جمعه خامنهای در تهران گفت: «خوزستان از ولایت جدا نشده است» (تلویزیون شبکه یک ۱مرداد ۱۴۰۰).
آخوند جلاد قتلعام ابراهیم رئیسی هم برای در بردن خامنهای و تمامیت حاکمیت از وضعیت پیش آمده در خوزستان به صحنه آمدوگفت: «طرح مقام معظم رهبری در استان خوزستان اگر تحقق کامل پیدا میکرد ما خیلی مشکلات استان را الآن نمیداشتیم» (تلویزیون شبکه خبر۳۱خرداد ۱۴۰۰).
اما جواب مردم خوزستان این است از زبان یک هموطن سوسنگردی این است «این خامنهای خونخوار فقط میخواهد جوانان ما را به کام مرگ بکشاند دیگر هیچ کاری بلد نیست»
یک خانم هموطن از اسلامشهر هم در مورد نقش خامنهای در ویرانی ایران و کشتار مردم بهویژه جوانان گفت: «خامنهای و رئیسی بزرگترین جلادان عصر بدانند و هیچ شکی نداشته باشند که جواب آتش آتش است و جواب گلوله گلوله است».
بیدلیل نیست که ولیفقیه نظام بهرغم گفتههایش که مردم حق دارند وحشتش از قیام را اینطور بیان کرد: «دشمن از هر چیز کوچکی میخواهد استفاده کند علیه کشور علیه جمهوری اسلامی مراقب باشند دشمن سوءاستفاده نکند» (همان منبع).
سخنران پیش از خطبههای نماز جمعه مشهد هم با اشاره به فعالیتهای کانونهایشورشی و مقاومت سازمانیافته در جریان قیام خوزستان گفت: «آنها هنوز برای ایران اسلامی برنامهریزی میکنند. هنوز برای خوزستان این روزها برنامهریزی میکنند همین مجاهدین» (تلویزیون آستان قدس ۱مرداد ۱۴۰۰).
آخوند نکونام امام جمعه شهر کرد نیز برخلاف حرفهای نظام آخوندی مبنی بر نابودی مجاهدین مجبور شد اعتراف کند: «اینها هنوز روی پا هستند حتی امروز در اهواز رد پای اینها در خوزستان رد پای اینها هست که دارند اغتشاش میکنند» (تلویزیون ۱مرداد ۱۴۰۰).
مجری تلویزیون رژیم نیز در مورد نقش مجاهدین و کانونهایشورشی در قیام خوزستان و سایر نقاط کشور ابراز نگرانی کرد و گفت: «ممکن است یک عدهیی بیایند سو استفاده کنند این اعتراض را بخواهند به انحراف ببرند هر چند بهنظرم هر دو طیف به انحراف میبرند هم آن مسئولی که توجه نمیکند دارد به انحراف میبرد هم آن گروهک معاندی که میآید سوءاستفاده میکند» (تلویزیون افق ۲مرداد ۱۴۰۰).
آخوند شاهرخی امام جمعه خامنهای در خرمآباد هم به نقش مجاهدین در قیامها و اعتراضات مردمی به صراحت اعتراف کرد: «دو هزار نفر از مجاهدین در پایتخت آلبانی در تیرانا در سه شیفت اینها به جنگ رسانهیی روی آوردهاند. در خطبه روز عید قربان هم عرض کردم نقشه این است که مردم را در مقابل نظام قرار بدهند. من توطئه دشمن را در روز عید قربان و در این اول مرداد بازگو کردم میخواهند دولت سیزدهم به جای اینکه بهدنبال کارهای اساسی و زیرساختی و حل مسایل رفاهی و معیشتی مردم باشد وقت او را صرف رفع اعتراضات و التهابات کنند» (تلویزیون افلاک ۱مرداد ۱۴۰۰).
ابراز هراس آخوندها از نقش مجاهدین در خیزش و اعتراضات مردمی کاملاً قابل فهم است.
چرا که آنها این مقاومت را خیلی خوب میشناسند که طی ۴۲گذشته با نبرد مستمر علیه این حاکمیت، الهامبخش قیامها و شورشهای مردمی علیه رژیم بوده و از این پس هم خواهد بود.
آری، واقعیت این است که این نبرد از این پس نیز ادامه دارد تاروزی که این حاکمیت به دست پرتوان مردم، کانونهای شورشی و مقاومت پیشتاز مردم ایران روانه گورستان شود.