۸مرداد۱۴۰۰
سانسور دولتی اینترنت در ایران
مجلس حزباللهی تحتامر خامنهای روز ۵مرداد خبر از بررسی طرح محدود کردن فضای مجازی و شبکههای اینترنتی را داد.
موضوع چیست؟
نخست به پیشینهٔ اینچنین نامگذاریها در نظام اسلامی آخوندها دقت کنید؛
کارگزاران این رژیم «هیأت مرگ» و قتلعام تابستان ۶۷ را «هیأت عفو» نام داده بودند! این روزها ابراهیم رئیسی جلاد قرن را «مدافع حقوق بشر» معرفی میکنند! و حالا طرح کنترل و سانسور اینترنت را «صیانت از حقوق کاربران» مینامند!
این طرح را نباید مجرد و خلقالساعه تلقی نمود. این طرح، دنبالهٔ یک رشته سیاستگذاری توسط حاکمیت ولایت فقیه برای حفظ نظام است. این طرح دو پیشینه دارد.
نظام اسلامی آخوندی به این یقین رسیده است که در جامعهٔ ایران دیگر پایگاه و جایی ندارد. بنابراین تمام تقلاهای ضروری را برای حفظ نظام یا پیشگیری از سرنگونی میچیند.
نظام اسلامی آخوندی تمام مانورهایش را با اصلاحطلبان خدمتگزار تداوم عمر نظام داد و دیگر آنها هیچ سودی برایش ندارند. قیام دی ۹۶ هم اصلاحطلبان و اصولگرایان را برای همیشه تعیینتکلیف کرد.
بنابراین خامنهای از اسفند ۹۸ در نمایش دستچین کردن نمایندگان مجلس، سراغ یکپایه کردن نظام و حفظ آن رفت. اول هم از مجلس شروع کرد که زمینهٔ انتخاب رئیسجمهور دستچین شده را بچیند. در نمایش انتصابات امسال هم رئیسی را با فضاحت و آبروریزی ــ حتی در درون خودش ــ سر کار گماشت.
حالا سراغ اینترنت رفته است که تمام حصارها را دور قلعهٔ نظام بکشد که از هم نپاشد. ولی اینیکی لقمهٔ بسیار بزرگی است و در درون نظام تعیینتکلیف نمیشود که مثلاً خامنهای مثل دو نمونهٔ قبلی خودش ببرد و بدوزد. اینیکی بهای خیلی سنگین در درون و بیرون نظام دارد.
با این حال خامنهای گرفتار چنین بدبختیهایی از دست قیامها و رادیکالیزه شدن جامعه علیه نظامش شده است. حالا این خامنهای است که مدام باید عقبنشینی کند و حصار بر گرد نظام را بیشتر بچیند.
بنابراین از نمایش انتصابات اسفند ۹۸ تا نمایش انتصابات ۱۴۰۰ و حالا طرح کنترل و سانسور اینترنتی را باید روی یک خط ممتد و در ارتباط با هم دید تا مفهوم سیاسی و استراتژیک آن را درست درک نمود.
برای درک روشن و مشاهدهٔ نقد دم دست این مفهوم سیاسی و استراتژیک، بهجاست به این آدرسها توجه کنیم:
آدرس تحریم نظام اسلامی آخوندها در نمایش انتصابات ۱۴۰۰،
آدرس جبههبندی بین مردم ایران با حاکمیت ولایت فقیه،
آدرس پیشرفت آثار قیامها و تعمیق آنها در قیام خوزستان و سرایت آن به دیگر شهرها
و پیام وجود «شرایط عینی» یا جامعهٔ جوشان ایران برای قیام و انقلاب در نفی تمامیت نظام اسلامی آخوندی. دقت کنید:
«بهجرأت میتوان گفت مرصادها ادامه دارند و اینبار نه در دشت حسنآباد بلکه در خانه هر ایرانی یک تنگه چهارزبر وجود دارد که باید فتح شود» (روزنامه سیاست روز، ۶مرداد ۱۴۰۰).
«این روزها نیاز به تولید محتوا و مقابلهٔ جانانه مرصادی در فضای مجازی بهشدت احساس میشود تا گرانی به آشوب و بیآبی به تفنگ وینچستر ختم نشود» (روزنامه سیاست روز، ۶مرداد ۱۴۰۰).
حالا بگذار خامنهای بهزعم خود در فکر راهاندازی بزرگترین زندان دنیا با کنترل و سانسور اینترنت برآید. آیا آدرسهایی که به آنها اشاره شد و رسانهٔ حکومتی هم نشانههای روشن آنها را داد، با محدود کردن فضای مجازی، راهی جز خیابان برای مردم ایران بازمیماند؟
آیا بهراستی باتلاقی که حاکمیت ولایت فقیه در آن افتاده است و با این طرحها در آن دست و پا میزند، ترجمهٔ سیاسی و اجتماعی این جملهٔ آن خانم شجاع ایرانی نیست که گفت: «خشم ما از سرکوب شما پیشی گرفته است؟».