۵تیر۱۴۰۰
تندباد تغییر
خون شهیدان آبان ۹۸ در نه بزرگ مردم ایران خروشان شد و سیلاب خون شهیدان قتلعام، نام جلاد۶۷ را بر بالاترین مقام حکومت آخوندی تثبیت کرد. میپنداشتند از یاد رفتنی است، هر حلقهٔ دار که بر گردن پاکترین فرزندان این میهن تنگ کردهاند.
و گمان میکردند پنهان کردنی است، خون جوانان مظلوم در نیزارهای ماهشهر. اما حافظهٔ تاریخ زخمیترین لحظههای یک ملت را بهخاطر میسپارد.
جانیان فاشیسم هیتلری هرگز تصور نمیکردند که به دام عدالت بیفتند. اما چشمان تاریخ در پستوهای هر کشور و محله و خانهیی آنها را دنبال کرد و رسید آن لحظهٔ لحظهها.
آن هنگام که باید چشم در چشم بازماندگان مقتولان جواب هر جان از دست رفته را میدادند.
به این روز شک نکنید که در تقدیر محتوم جانیان حکومت آخوندی است.
«قلب آن بخون خفتگان میتپد.
قلب جوان من مانند قطب نمائیست که روی جاذبهٔ قانون خاک میلرزد.
و در مناطق تاریک، خار خونیناش همیشه در جهت انقلاب میماند» (شهید فدایی خلق سعید سلطانپور).
تاریخ ثابت کرده که هیچ قدرتی بر روی زمین وجود ندارد که آزادی بشر را محو کند.
با هر میزان وحشیگری و قدرت تباهکننده، همیشه قسمت سیاه و تاریک تاریخ مملو از اجساد جنایتکارانی مثل آخوندهاست.
و حالا بزنگاهی که در تقدیر بود از راه رسید.
حکومت قتلعام با رئیس جمهور جلادش در برابر جهان است و دنیا بر سر یک دوراهی.
آنها که تا دیروز میگفتند با چراغی در دست بهدنبال مدره در رژیم اعدام و سرکوب میگردند، به بنبست قاتلان رسیدهاند.
آنها که گیج و منگ در بارهٔ رنگ خاکستری در رژیم سیاه آخوندی فلسفه بافی میکردند به پایان وقت اضافی رسیدهاند که برای برای رژیم میخرند.
حقیقت این است که اگر جز سیاهی رنگی برای دشمنات ترسیم کنی، به جای نابود کردنش، جنایاتش را سفیدسازی میکنی و به او فرصت قتلعام میدهی. و این عملکرد چهلسالهٔ پاسداران سیاسی و مزدوران و واماندگان درگاه خامنهای است.
به مدت چهار دهه، جهان شاهد تروریسم، جنگافروزی و کین توزی رژیم ایران بوده است.
شاهد نقض حقوقبشر، پرورش نسلهای متوالی در فقر. گروگانگیری و خشونت گروههای نیابتیاش در منطقه.
شاهد ارسال سلاح و صدور بنیادگرایی.
شاهد اعدام و قتلعام هزاران و هزاران نفر و بازداشت و شکنجه تظاهر کنندگان،
و ظلم و ستمی در همهٔ پهنهها به ملت ایران که بازخوانی و بازگوییاش صدها و هزارها کتاب میخواهد. اما بهقول معروف «همه چیز از نازکی پاره میشود و ظلم از کلفتی».
اما در این چهار دهه جز صداهایی اندک از آزادمردان ملل مختلف علیه رژیم شنیده نشد.
تا به امروز رسیدیم که رژیم آخوندی همهٔ آن چیزی را که در چنته دارد و نمایندگی میکند، پیش روی جهان گذاشته است.
و جهان در معرض یک انتخاب است: آیا در کنار مردم ایران است یا در مقابل مردم ایران؟
آنقدر به مردم ایران و پیشتازان این مقاومت درخشان برمیگردد، تا امروز رژیم آخوندی با هر جنایت و دجالیتی نتوانسته مشعل فروزان مقاومت، مشعل تاریخ و آرمان پرفروغ مجاهدین و مشعل ایران این مرز پرگهر را خاموش کند.
آتشکدهٔ قیام و شورش پرشعلهتر از همیشه گسترش یافته و میرود که بنیاد ستم آخوندی را بسوزاند.
تاریخ حقیقی میهن و ملت ایران رقم خورده به دست زنان و مردانی است که که عزم تغییر دارند.
در مقابل هیولای بیرحم و ویرانساز خمینی و رژیمش، مقاومتی از آگاهی و آزادی با راهبری مسعود رجوی قد برافراشته که سرنوشت پیروز این خلق را رقم خواهد زد.