۵خرداد۱۴۰۰
مهندسی نمایش انتخابات
آنچه با علنیشدن لیست احراز صلاحیت شدگان انتخابات ریاستجمهوری رژیم از سوی شورای نگهبان ارتجاع بهوقوع پیوست، یک جراحی عمیق در داخل نظام ولایت فقیه است. این جراحی از باند اصلاحطلبان قلابی بر گذشته و مهرههایی از باند خامنهای را نیز شامل شده است. سؤال این است که خامنهای در چه احراجی قرار دارد که دست به اینگونه اقدمات بیسابقه میزند؟ استبداد دینی در چه مختصاتی قرار دارد که خلیفهٔ ارتجاع همهٔ تعارفها را کنار گذاشته و بهصورت عریان خط انقباض و جراحی رژیم را پیش میبرد.
واکنش صادق لاریجانی
مهندسی رو و غیرقابل کتمان خامنهای برای انجام این جراحی، از هماکنون سر و صدای برخی مهرههای و کلان مهرههای را درآورده است. صادق لاریجانی، قاضیالقضات پیشین و رئیس مجمع تشخیص مصلحت کنونی، در واکنش به این جراحی میگوید:
«از اولین حضور اینجانب در شوراینگهبان در سال۱۳۸۰، قریب به بیست سال میگذرد. در تمام این مدت، از شورای نگهبان دفاع کردهام، حتی در سالهایی که در قوه قضاییه بودم؛ اما هیچگاه تصمیمات شورا را تا این حد غیرقابل دفاع نیافتهام؛ چه در تأیید صلاحیتها و چه در عدم احراز صلاحیتها».
او بهصورت رک، به گزارشهای امنیتی در فرایند این جراحی اشاره میکند و بهاین ترتیب بخشی از روابط تو و تصمیمسازیهای پشتپرده در بیت خامنهای را لو میدهد.
«سبب این نابسامانیها تا حد زیادی، دخالتهای فزاینده دستگاههای امنیتی از طریق گزارشهای خلاف واقع، در تصمیمسازی برای شورای نگهبان است؛ بهویژه اگر عضو مسئولی که باید گزارشهای محققانه به شورا ارائه کند خود، عامدانه چیزی بر آن بیفزاید!» (انتخاب. ۴خرداد ۱۴۰۰).
همه میدانند و بهتر از هر کسی صادق لاریجانی میداند که «شورای نگهبان ارتجاع» همان خامنهای است. در حقیقت این ارگان تصمیمساز، بازوی خامنهای برای مهندسی انتخابات و پیشبرد سیاستهای اوست. گیر دادن به تصمیم این شورا، گیر دادن به خامنهای است. به در میگوید تا دیوار بشنود. به همین دلیل در قسمتی از اظهاراتش به چنین جملهای برمیخوریم:
«در میانه این زمانه غریب و رفتارهای عجیب به خدا پناه میبریم و بهمحضر او عرضه میداریم». این جمله را مقایسه کنید با جملهٔ معروف علیاکبر هاشمی رفسنجانی: «شکایتم را پیش خدا میبرم»!
انتصابات به جای انتخابات
سعید حجاریان از بنیانگذاران وزارت اطلاعات و از شکنجهگران دهه۶۰ که در دهه۷۰ لباس اصلاحطلبی پوشید، نیز با کنایه در توئیتی نوشته است:
«بیانیهٔ اعلام مواضع شورای شورای نگهبان آغاز عملیات اجرایی طرح انتصاب نخستوزیر در لفافهٔ انتخابات ریاستجمهوری است؛ امید آن که نتیجه این عملیات انطباق مسئولیتها و اختیارات باشد».
مصطفی تاجزاده یکی از کاندیداهای رد صلاحیت شده باند مغلوب نیز طی صدور بیانیهیی نوشته است:
«رسیدگی به صلاحیت نامزدهای انتخاباتی در این دوره چنان ناموجه و امنیتی بوده که صدای اعتراض عضو بیست ساله شورای نگهبان را درآورده است. سوگمندانه باید گفت در دوره انتقال کار از مهندسی انتخابات گذشته و به انتصابات رسیده است» (خبر آنلاین. ۴خرداد ۱۴۰۰).
این مهرهها کسانی هستند که از ابتدا تا اکنون در جنایت و فساد با خامنهای عقد اخوت داشته و راه قدرت او را هموار کردهاند، اینک که نوبت به حذف خودشان رسیده است، اینگونه به واکنش برخاستهاند.
فرو افتادن پردهها
این بازخوردها به تصمیم شورای نگهبان ارتجاع [بخوانید خامنهای] نشان میدهد که او در تکپایه کردن حاکمیت مسیر ناهمواری در پیش دارد. آنچه در عمل دارد اتفاق میافتد یک انتصاب از بالا در پوش نمایش انتخابات است. آن داعیهٔ آزاد بودن انتخابات از سوی خامنهای و ادعای دخالت نکردن او در گزینش نامزدهای انتخابات بهسرعت رنگ باخته و شکل زمخت و بدقوارهٔ ولایت فقیه عاری از هر توجیه و تفسیر خود را نشان میدهد. این یعنی رسیدن استبداد دینی به ته طیف و خط پایان. در گذشته لایهٔ عایق بین سلطنت مطلقهٔ فقیه و مردم، اصلاحطلبان قلابی بودند که سعی میکردند دیکتاتوری دینی را «برج بلند دمکراسی» قلمداد کنند و آن را «مردمسالاری دینی» بنامند. اکنون همهٔ پردهها به کناری رفته است.
در روزهای منتهی به سرآمد نمایش انتخابات [بخوانید انتصابات] خامنهای در درون حاکمیت با شقه و شکاف بیشتر مواجه است و در بیرون با وضعیت انفجاری جامعهیی که دیگر به ولایت او تمکین نمیکند. در یککلام باید گفت چرخها به حرکت درآمده است و انتظار آن است که در روزها و ماههای آینده شاهد وقوع رخدادهای حساس باشیم.