۳خرداد۱۴۰۰
سراب اصلاحات در نظام
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
(مولوی)
استراتژی یک شارلاتانیسم
نظام ولایت فقیه از دوران محمد خاتمی (سال۷۶) وارد یک شارلاتانیسم بهنام «اصلاحات» در نظام سیاسی شد. هدف از این شیادی دادن یک فرجهٔ بقا به استبداد دینی بود. این گمانه را القا میکرد که گویا این استبداد شکل گرفته از شیوهٔ تولید آسیایی و رسوبات عقبماندهترین لایههای تاریخ، قابل بازیابی و تغییر متناسب با دگرگونی نسلها در جامعة ایران است. استراتژی این شارلاتانیسم «تبدیل معاند به مخالف و بعد تبدیل مخالف به موافق» بود. میخواست مخالفتها را در داخل نظام و در چارچوب قانون اساسی دستپخت خبرگان بگنجاند.
در قیام دی۹۶ که بطلان این بافتههای شیادانه برملا شد، خاتمی با اصرار بر سیاهدانه بودن باروت اعتراضات اجتماعی، گفت:
«جوانانی که شعارهای تند و ساختارشکنانه میدادند، برانداز نبودند، بلکه اعتراض داشتند؛ آنها آشغال و آشوبطلب نبودند بلکه جوانانی بودند که احساساتشان غلبه کرد». !
جوانان شورشی در پاسخ به یاوههای او، هشتگ «براندازم» را به فرهنگ سیاسی افزودند. امروز هر کس که میخواهد اعلام کند به تغییر از بیرون حاکمیت معتقد است، پیشاپیش تصریح میکند که یک برانداز است.
سراب اصلاحات
اکنون که خامنهای با شعار دولت جوان حزباللهی، این باند شریک در تمام جنایتهای رژیم را به پشیزی نمیخرد و جامعه نیز آنها را طرد کرده است، سرنوشت این زائدههای سیاسی دیدنی و عبرتآموز است. تغییر از درون حاکمیت سرابی است که اکنون نیز روزنامههای حکومتی هم به آن اذعان میکنند.
«بررسی و تحلیل برنامههای مکتوب، سخنرانیها و خطابههای اغلب داوطلبان [ریاست جمهوری]، حکایت از واقعیتهای تلخی دارد که بهنظر میرسد اینبار نیز تغییر را به «وعده سرخرمن» یا به تعبیر دیگر حکایت «بشنو و باور نکن» برای ایرانیان تبدیل میکند» (شرق. ۲خرداد۱۴۰۰).
این روزنامه علت سراب بودن تغییر از درون حاکمیت را به سه عامل زیر ربط میدهد:
۱ـ ابتلا به سندروم خود منجی پندار یا تمایل مدعیان به ظهور ابرمرد یا سوپر من برای نجات نظام ولایت فقیه از وضعیت موجود.
۲ـ بینتیجه بودن داعیهها و شعارهای اصلاح و تغییر؛ بهدلیل هدف نگرفتن «مثلث برمودای قانون، قدرت و قضاوت» [سه قوه نظام] و منشأ و کانون اصلی تولید درد (فساد و ناکارآمدی).
۳ـ هضم شدن مدعیان تغییر در چنبرهٔ ساختارها و نهادهای ناکارآمد کشورداری و گرفتار آمدن در این ساختار معیوب.
ماحصل اینکه هیچ نجاتدهندهای برای نجات نظام ولایت فقیه متصور نیست. چنین سوپر من فرضی اگر سودای تغییر داشته باشد باید مثلث قدرت [بخوانید بیت خامنهای و نهادهای وابسته به او] را هدف قرار دهد؛ اگر نه شارلاتانی بیش نیست و بخشی از این ساختار فاسد است.
یادآوری یک سیاست روشن و افتخارآمیز
یادآوری میشود که در شرایطی که گوسالهٔ سامری اصلاحات قلابی، بسیاری از اشخاص و جریانهای سیاسی را با بانگ مشعشع و شنگینک و رنگینک خود فریفته بود، مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران بهروشنی و قاطعیت اعلام کرده بود: «افعی کبوتر نمیزاید، تا اینکه استبداد وحشی مذهبی تنها با سرکوب در داخل و صدور ارتجاع و تروریسم و جنگافروزی در خارج مرزهایش بر سرپاست و هیچگونه میانهروی و اصلاحات نمیپذیرد».
حقانیت آنچه که مجاهدین در آن سالیان مهآلود و شبههآمیز با قاطعیت تمام گفته بودند، بارها به اثبات رسیده و در سپهر سیاسی ایران پژواک یافته است.