۶اردیبهشت۱۴۰۰
رأی من سرنگونی
باندهای درونی حاکمیت هر یک دیگری را متهم میکنند که تمام کارهایی که انجام میدهند در راستای استراتژیشان برای انتخابات است.
آنها حتی میگویند مذاکرات وین هم توسط باند روحانی برای نمایش انتخابات
ترتیب داده شده است.
مجری تلویزیون شبکه ۳ رژیم روز ۳اردیبهشت خطاب به مخاطبش که یک مهره حکومتی است گفت: «برخی
معتقدند که دولت در حال حاضر و تیم مذاکرهکننده قدری بهخاطر همزمانی انتخابات
عجله داره برای به ثمر رساندن این مذاکرات».
مخاطب وی جواب داد: «مردم ایران بهخاطر این تجربه و اصلاً فارغ از اینکه
توافقی حاصل بشود یا نشود و یا توافق خوب شود یا بد شود این را انتخاباتی میبینند»
اما آخوند روحانی پیش از این در جواب باند مقابل گفته بود: «ما در برنامه
هستهیی، ما در برنامه واکسن هیچ نظری به انتخابات نداریم» (تلویزیون شبکه خبر۱رژیم ۱اردیبهشت ۱۴۰۰).
جواب خیمهشببازی انتخاباتی رژیم و تلاش و تقلای باندهای درونی آن برای
کشاندن مردم به پای صندوق را یک هموطن در رسانههای اجتماعی چنین داده است: «وقتی
جواب اعتراض ما گلوله است، وقتی هیچ امنیتی در جامعه نداریم چرا باید رأی بدهیم
همه کسانی که کاندید هستند هیچ فرقی با هم ندارند و همهشان دستشان باهم در یک
کاسه است. آخر هم خامنهای گور به گور شده خودش یکی را انتخاب میکند».
روحانی هم که به این نفرت مردم ایران از نظام و بساط خیمهشببازی انتخاباتی
آن اشراف دارد با اشاره به این موضوع گفت: «جای تأسف است که بعد از ۴۰سال یک عدهیی میگویند ما بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنیم»
(سایت روحانی ۳۱فروردین ۱۴۰۰).
پروانه سلحشوری یک عضو سابق مجلس آخوندی با اشاره به اینکه بد و بدتری در
کار نیست گفت: «اگر مثلا آقای رئیسی میآمد چه فرقی قرار بود با ایشان بکند
واقعاً من نمیدانم چقدر قرار بود» (سایت فراز ۲۸فروردین ۱۴۰۰).
در زمینه بیحاصل بودن نتیجه خیمهشببازی انتخاباتی رژیم برای مردم روزنامه
حکومتی کار و کارگر ۵اردیبهشت ۱۴۰۰ نوشت: «بد نیست وعدههای انتخابات پیشین را به یاد بیاوریم که
قرار بود قفلهای زنگزده اقتصاد را بگشایند اما قفل به پای زندگی کارگران و
مزدبگیران نهادند. یکی از شعارهای آن موقع، اشتغال و کارآفرینی بود. میگفتند در
دولت قبلی فساد وجود داشت و پولهای نفت و دکلهای نفتی را غارت کردند. گفتند چرا
تحصیل کردهها باید به خارج فرار کنند. از وضعیت درمان، مسکن و مایحتاج اولیه
ناراضی بودند اما در هیچ زمینه بهبود اساسی حاصل نشد».
در زمینه بایکوت خیمهشببازیهای انتخاباتی رژیم توسط مردم روزنامه جهان صنعت
وابسته به باند خامنهای نوشت: «بر اساس آمارهای در دسترس، آخرین انتخابات برگزار
شده در زمستان ۱۳۹۸ درصد کسانی که از حق
رأی ندادن استفاده کردند بیشتر از کسانی شد که از حق خود برای رأی دادن استفاده
کردند. حالا در هفتههای نزدیک به انتخابات سیزدهم بهنظر میرسد دستکم تا اینجای
کار چراغ انتخابات هنوز روشن نشده و با وجود هیاهوی سیاستمداران درجه دوم و
کاندیداهایی که برای اسم در کردن میخواهند کاندیدا شوند شهروندان در حالت یخبندان
نسبت به انتخابات قرار دارند و انگار یخ آنها باز شدنی نیست.
چرا گمانهزنیها درباره میزان عرضه رأی از سوی شهروندان در انتخابات ۲۸خرداد کمشمار است؟.
چرا باید به کسی رأی بدهند که کاری از دستش بر نمیآید. بعد از جنگ تحمیلی
چهار رئیسجمهوری با چهار گرایش مختلف بر سر کار آمدهاند و هیچکدام هم نتوانستهاند
به اقتصاد سر و سامان بدهند و رفاه مادی را افزایش دهند، دولت را اساساً ناکارآمد
میدانند و همین امر هم باعث میشود تا رغبت آنچنانی برای حضور در انتخابات
نداشته باشند».
صرفنظر از واقعیتی که این رسانه وابسته به باند روحانی به آن اعتراف کرد،
واقعیت این است که ناکارآمدی دولتهای وابسته به این نظام برآمده از ناکارآمدی
تمامیت حاکمیت است.
حاکمیتی که قدوقواره نظامهای عقب مانده در قرون گذشته است و هیچ
سنخیتی با مقتضیات زمانی جهان امروز و هیچ سنخیت تاریخی با خواستهای مردم ایران
ندارد.
حاکمیتی که رهاورد آن برای مردم تنها سرکوب و غارت مردم است و دولتهای آن هم
غارتگر و متشکل از مشتی از افراد سرکوبگر و فاسد هستند که به فکر سرکوب و چپاول
مردماند، و تنها دردی که ندارند درد مردم و پاسخگویی به خواستهای آنها است.
در شرایط کنونی خامنهای تلاش دارد با تقلب و دوزوکلک یکی را رنگ
کند و از صندوقهای پوشالی رأی بیرون بیاورد و در این رابطه احمدینژاد گفت: «حالا
شنیدید که پستی و اینترنتی و فلان و یک رأی بیاید بدهند و یک آب هم بکنند در آن و
بگویند آقا خوب بود دیگر» (سایت موسوم به دولت بهار ۲اردیبهشت ۱۴۰۰).
نک حرف اصلی درباره رابطه مردم با رژیم و انتخابات قلابیاش را البته با
احتیاط آخوندی، منوچهر متکی یکی از صحنه گردانان انتخاباتی باند خامنهای به
تلویزیون حکومتی گفت: «مردم در انتخابات مجلس کمی از قهرشان را نشان دادند»
(تلویزیون افق۲۸ فروردین ۱۴۰۰).
اما درد اصلی خامنهای اراده تغییر در مردم و جوانان برانداز است، همان که
کارگزارانش به بیرون از مرزهای نظام نسبت میدهند. در این رابطه منوچهر متکی
اعتراف کرد: «بیرون مرزهایمان نقشههای دیگری دارند برایمان میکشند» (همان منبع).
بیدلیل نیست خبرگزاری موسوم به دانشجو ارگان چماقداران بسیجی خامنهای در
دانشگاه بهغایت از این امر در هراس است، و نسبت به نقش مقاومت و مجاهدین در سمت
دهی ذهن جوانان در جهت سرنگونی نظام نوشت: «اما باید حواسمان باشد که تخریب بسا
بزرگتری هم در جریان است که متأسفانه بسیاری نسبت به آن غافل هستند. گویا زنگهای
خطری که باید برای غفلتی بزرگتر و خطرناکتر بهصدا در آید، هنوز خاموشند. غفلت از
تخریب ذهن، ضمیر و روان جوانان توسط دشمن قسم خورده نظام و انقلاب، یعنی مجاهدین،
بهویژه از طریق فضای مجازی.
اما کسی انفجار خطرناک نوترونی توسط مجاهدین را در قلب و فکر جوانان نمیبیند. دشمنی که ۴۰سال است به زبان اشهدش میگوید هیچ چیز نمیخواهد جز براندازی نظام جمهوری اسلامی» (خبرگزاری حکومتی دانشجو ۳۱فروردین ۱۴۰۰).