۲فروردین۱۴۰۰
دیکتاتور خود فریب
از علی خامنهای، عمود متزلزل خیمهی نظام سخنرانی «نوروزی» نباید توقع داشت؛ چرا که آخوندهای ضدملی و ضدایرانی از اساس با هر چه از جنس شادی خلق است در تضاد منافع هستند!
بنابراین هر بار که به این مناسبت ناگزیر از سخنرانی میشود، از آنجا که حرفی
برای گفتن دربارهی موضوع اصلی (جشن ملی و باستانی نوروز) ندارد، به ناچار مشغول چرند
بافی و مهمل گویی میگردد!
برای مثال کافی است از نظر وزن نگاهی به همین سخنرانی نوروزی ۱۴۱۰کلمهای ولیفقیه فرتوت نظام بیاندازیم که تنها ۱۰کلمهی مشخص برای تبریک سال نو اختصاص داده؛ اما ۲۲۲ کلمه در وصف موفقیت خیالی شعار پوچ «جهش تولید» خودش به هم
بافته است.
شاید یادآوری این نکته بیجا نباشد که خامنهای در سوم فروردینماه سال۹۹ نیز وقتی به تلویزیون شتافت، با به میان کشیدن پای اجنه، بلاهت
و صد البته دجالیت را به مداری بسا بالاتر ارتقا (!) داد.
انکشافهای جدید ولیفقیه درمانده نظام!
میگویند روزی ملانصرالدین به دروغ گفت که فلان جا نذری میدهند. عدهیی کاسه
به دست به راه افتادند و در فلان جایی که ملا گفته بود به امید آش صف
بستند، ملانصرالدین که صف را دید ناگهان خود نیز به این گمان افتاد که نکند واقعاً
دارند آش میدهند و سر من بیکلاه بماند! از این رو خود نیز کاسه برداشت و در صف
آش خودساخته ایستاد!
به همین مصداق، بزرگ عمامهداران ولایت در اولین روز سال۱۴۰۰خورشیدی ادعای دجالانهای کرد که هضم آن برای افراد
باند خودش هم غیرممکن بهنظر میرسد!
خامنهای در سخناناش اعتراف کرد که شرایط امروز دیگر مانند شرایط ۲۰۱۵ نیست. شاید این واقعنگری عمود خیمهی ولایت، که تاکنون چیزی به
جز همان برجام ۲۰۱۵ را بهرسمیت نمیشناخت،
در وهلهی اول بهنظر منطقی بیاید. اما ولیفقیه درماندهی نظام نمیتواند از وقاحت
شناختهشده خویش دست بکشد و در نتیجه چنین نتیجهگیری میکند که «بنده هم قبول دارم
که شرایط امروز با سال۹۴ و ۹۵ تغییر کرده، منتها شرایط به نفع آمریکا تغییر نکرده به نفع ما
تغییر کرد!»
راکب قاطر ولایت این تفسیر را ناشی از «قویتر شدن» حکومت آخوندی میداند!
اما این پایه سخنان خامنهای را، چنانچه بعداً خواهد آمد، حتی مهرههای باند خودش
هم قبول ندارند!
پس از این تفسیرها که بهروشنی «فرزانگی!» رهبر گلهی کفتارهای حکومتی را
روشن میکند، خامنهای خودش هم کاسه برداشته و در صف ایستاده و میگوید: «بله
شرایط عوض شده به ضرر شما، اگر چنانچه بناست برجام تغییر پیدا کند، باید تغییر به
نفع (آخوندها) پیدا کند!»
وقتی حتی ساندیسخوران هم حرف خامنهای را قبول ندارند!
یکی از بهاصطلاح «کارشناسان روابط بینالملل» از باند خامنهای به نام
«ابراهیم متقی» به صراحت درباره تفاوتهای ۲۰۲۱ با برجام ۲۰۱۵ میگوید: «آمریکا بازیاش سیاست موازنه قدرت است و ما امروز
قدرتمان کاهش پیدا کرده!... هم قابلیت راهبردی ما گرفته شده، هم تحریمها اعاده
شده است» (شرق ۲۶اسفند۹۹).
بسیار خوب! روشن است که سخن خامنهای دروغی بیش نیست؛ اما چه سودی از این
دروغ میبرد؟
بلاهت خامنهای طبق عادت دیکتاتورها پدیدهی خاص و پوشیدهای نیست، اما این موضوع
نه از سر بلاهت، بلکه با دجالگری خاص آخوندی بیان شده است!
وقتی اصرار و التماسهای پیدا و پنهان خامنهای برای بازگشت آمریکا به برجام ۲۰۱۵ به جایی نرسید، خامنهای با این تاکتیک تلاش دارد که به گمان
خود، میز امتیاز خواهی خودش را گسترش بدهد تا از حریف عقب نیفتد!
تاکتیکی که البته با توجه به تعادلقوای موجود میان خامنهای و ملت خشمگین و
جامعهیی در حال انفجار و مقاومت رو به اعتلای ایران (بهعنوان دشمن اصلیاش)،
راهی به جایی نخواهد برد. این واقعیتی است که در آینده نزدیک بیشتر خودش را به رخ
عمود خیمهی نظام خواهد کشید.
خانم مریم رجوی پیشتر دربارهی سیاست مماشات به صراحت گفته بود که «این سیاست
مرده و دفن شده را دیگر کسی نمیتواند زنده کند» (۲۲تیر۹۸).
اکنون همین مضمون در مواضع مهرههای حکومتی جای خودش را باز کرده است.
ابراهیم متقی از باند خامنهای معترف است که «برجام اعاده پذیر نیست». در باند
شکستخوردهی شیخ بنفش هم «کارشناسان» با اشاره به تاکتیک امتیازخواهی خامنهای،
هشدار میدهند که: «جامعه بینالملل یکپارچه نیست اما رفتاری را که الآن ایران
دارد، بههیچعنوان نمیپذیرد و اگر کمی جلوتر برویم اجماعی که سال۹۱ علیه ایران شکل گرفته بود و شکست، دوباره شکل میگیرد» (شرق ۲۶اسفند۹۹).
اگر خامنهای از آن اجماع جهانی با نرمش ذلیلانه موقتاً عبور کرد و از قیامهای مردم ایران با گسترش عامدانهی کرونا موقتاً جان به در برد، دیگر نه توان نرمش ذلیلانهای دارد و نه توان مقابله با خیزش مردمی!