۶فروردین۱۴۰۰
کرونا
موقعیت انقلابی جامعه
بیگفتوگو، در شهرهای ایران، موقعیت انقلابی حاکم است. این موقعیت انقلابی برآیند در هم ضرب شدن دو عامل شرایط عینی و ذهنی است. امروزه هر تحلیلگر منصفی گواهی میدهد که در ایران نارضایتیهای اجتماعی از حاکمیت دستاربندان به نقطهی انفجار رسیده است. بیش از ۴دهه ایلغار مغولهای عمامه به سر، سرزمین شیر و خورشید را به تلی از خاکستر و حرمان تبدیل کرده است. دیدن شرایط آمادهی عینی، نیاز به تحلیلهای پیچیدهی جامعهشناسی ندارد. دیدن یک عکس از کودکان خیابانی ایران، شنیدن یک خبر از حملهی مأموران شهرداری به بساط محقر یک دستفروش، خواندن یک آگهی دیواری فروش قلب و هزاران خواندنی، دیدنی و شنیدنی به ما میگوید که آژیرهای خطر در ایران به صدا درآمده است. رسانههای وابسته به حاکمیت نیز ناچار از انعکاس آن هستند.
اجتنابناپذیر بودن قیام
شرط ذهنی بارور شدن اعتراضات اجتماعی نیز آمادگی خود را برای سازمان دادن
قیامهای بزرگ بارها نشان داده است. این شرط ذهنی اکنون در کسوت کانونهای شورشی،
در وسعتی به پراکندگی جغرافیای ایران در حال عملکردن است. این کانونها
کاتالیزورهایی هستند که اعتراضات اجتماعی را به سمت قیام هدایت میکنند و مانند
فلشهای راهنما، باعث نشانه رفتن مسبب اصلی تیرهروزیهای ایران و ایرانی میشوند.
این معین عملها، جوانانی شورشی هستند که الهامبخش آنها مقاومت ۴۰سالهی زنان و مردانی هستند که اینک در اشرف۳ این قلب تپندهی قیام و خیزش حضور دارند و روزبهروز بر عزم و ارادهی
آهنین آنها برای ایجاد دگرگونی اساسی افزوده میشود.
درهم تافتگی و پیوند دو شرط عینی و ذهنی، قیام را اجتنابناپذیر
کرده است. نخستین تجربه موفق پیوند این دو شرط، بر بستر استراتژی سرنگونی، قیام
آبان۹۸ بود. این قیام مختصات جامعه ایران را دگرگون
کرد. هیمنهی ولایت خامنهای را شکست و زمین را در زیر پای ولایتمداران به لرزه
درآورد. خون شهیدان این قیام همچنان در جوشش است و جلادان را افشا میکند.
بیگمان اگر پاندمی کرونا نبود، قیام آبان در شرایط مستعد همچنان ادامه مییافت
و استبداد دینی قادر به مهار خیزشهای اجتماعی نبود.
بهعقب انداختن قیام و فرصتاندوزی با کرونا
خامنهای، ویروس کرونا را بهمثابهی یک مائدهی آسمانی در هوا قاپید و
آن را به سپری برای حفظ نظامش در برابر توفان اعتراضات اجتماعی تبدیل کرد. کارکرد
کرونا برای ولایت خامنهای مانند کارکرد جنگ ۸سالهی ضدمیهنی برای ولایت خمینی بود. او نیز با مرغوای شوم
جنگ صدای اعتراضات اجتماعی را خاموش کرد، زندانها را از زندانیان مجاهد و مبارز
انباشت و صدای تیرهای خلاص به شقیقهی زندانیان را در نفیر جنگ جنگ تا
پیروزی پوشاند و بهاین ترتیب توانست رژیمش را در برابر خشم مردم حفظ کند.
خامنهای نیز با پا گذاشتن در جای پای شیطان جماران، چنین قصدی داشت. او خرید
واکسن معتبر بینالمللی را حرام اعلام کرد تا همچنان کرونا را به جان مردم
بیندازد و از این رهگذر جامعه را با دردهای خود و مرگ عزیزانشان مشغول دارد و مانع
فعال شدن گسلهای عمیق اجتماعی شود.
نقش مقاومت ایران در شکست کرونای ولایت
سیاست تبدیل کرونا به سدی برای مهار قیام طی مدتی کوتاه مؤثر بود و به نفع
خامنهای عمل کرد. بیگمان اگر شرط ذهنی (نیروی برانداز) در صحنه نبود؛ اگر روزانه
آمار تلفات کرونا را فاش نمیساخت؛ اگر ابتکارعمل را در دست نمیگرفت؛ اگر همانند
برخی جریانهای فرصتطلب و بیبته سیاسی که مقهور شعار جنگ جنگ تا پیروزی
خمینی میشدند، مقهور مانورهای خامنهای و نیروهای سرکوبگر او میشد، امروز صحنه،
صحنه دیگری بود.
مقاومت ایران از روز نخست، پشت پردهی ورود کرونا به ایران و لاپوشانی آن از سوی
سران حکومت را فاش ساخت و پابهپای افشای جنایتهای خامنهای، به مردم روحیه داد و
ضرورت قیام و ایستادگی را یادآوری کرد. شایان توجه است که فعالیت کانونهای شورشی
هرگز در دوران ترکتازی کرونا متوقف نشد.
قرمز شدن مجدد شهرها در سراب واکسیناسیون
بر اساس دادههای ستاد حکومتی مقابله با کرونا بهدنبال گسترش ویروس جهش یافتهی
انگلیسی، «از چهارم فروردین تا پایان نوروز، ۱۷شهرستان در وضعیت قرمز کرونایی قرار دارند و ۴۲شهر نارنجی هستند و رنگ آنها تغییر نخواهد کرد» (انتخاب. ۵فروردین ۱۴۰۰)
گفته میشود احتمال افزایش شهرهای قرمز و نارنجی وجود دارد. به گفتهی معاون ستاد
کرونا در تهران، بستریها ۱۵درصد
افزایش داشته و تعداد مرگ و میر نیز طی هفتهی آخر اسفند و هفتهی اول فروردین بیشتر
شده است.
نارنجی و قرمز شدن شهرها در حالی است که خبری از واکسیناسیون عمومی نیست.
اخبار رنگارنگ مربوط به واکسن فقط برای رد گمکنی و پوشاندن بیعملی
حکومت در زمینهی واکسیناسیون است. در واقع حکومت در دادن وعدهی واکسیناسیون به
شیوهی جدیدی برای اغفال جامعه و سد کردن قیام رو آورده است.
بنا به اعتراف کیانوش جهانپور، سخنگوی سازمان غذا و دارو «تا پایان۹۹، تحویل دو میلیون و ۸۰۰هزار دز از
سوی تأمین کنندگان مختلف، وعده داده شد ولی عملاً محقق نشده است... از یک میلیون
دز وعده داده شده واکسن روسی ۴۲۰هزار دز
عملیاتی شده و ۳۷۵هزار دز واکسن از هند
که تا پایان اسفند باید تحویل میشد با ممانعت دادستانی هند مواجه گردیده است. او
همچنین میگوید یک میلیون و ۳۰۰هزار دز
واکسن آسترازنکا نیز با تأخیر در تولید و عرضه مواجه شده و در بازه زمانی
طولانیتری به دست رژیم خواهد رسید.
طبق اعتراف این سخنگو برنامهریزی واکسیناسیون حداقل یک میلیون و ۳۰۰هزار نفر تا پایان سال که با لحاظ بسیاری از محدودیتها پیشبینی
شده بود، عملاً محقق نشده و تولید مشترک واکسن اسپوتنیک وی در ایران نیز با تأخیر
روبهرو خواهد بود» (انتخاب ۵فروردین۱۴۰۰).
شهرهای قرمز، آتشهای زیر خاکستر
پس از قیام آبان۹۸ و درست در بحبوحهی کرونا
قیام سراوان را داشتیم. تجربه قیام سراوان و نیز پراتیک موفق چهارشنبهسوری نشان داد
که محاسبات خامنهای برای سد کردن قیام با کرونا اشتباه از آب درآمده است. قرمز
شدن شهرها در پاندمی کرونا، میتواند بهصورت معکوس عمل کند و باعث فعال شدن گسلها
و شعلهور شدن آتشهای زیر خاکستر شود.
مردم اکنون دریافتهاند که عامل اصلی گسترش بیماری کرونا در ایران، کرونای
ولایت است. برای درافتادن با این ویروس خانمانسوز باید منبع انتشار و تقویت آن
یعنی بیت خامنهای و دم و دستگاه فاسد ولایتمداران را باید نشانه گرفت.
راه غلبه بر کرونا از محو کرونای ولایت میگذرد. دیر نیست شهرهای قرمز، پرچم قرمز قیام برافرازند و کرونا را با کرونای ولایت در آتش خشم خود خاکستر سازند.