راهی که آمدیم- قسمت ۹۴- بیانیه
حمایت دو میلیون و هشتصد هزار تن از شیعیان عراق از مجاهدین
خلاصه مطالب این قسمت:
برادر سیاوش در جلسهی گذشته در رابطه با حمایتهای مردم عراق از مجاهدین صحبت
کردیم و از آنجایی که این حمایتها خیلی گسترده بود، ادامهی بحث به این جلسه افتاد.
یکی از این حمایتها بیانیهی دو میلیون و هشتصد هزار مردم عراق از مجاهدین بود، لطفاً
حول این بیانیه برامون توضیح دهید.
مواضع جدید مردم و عشایر عراق علیه دخالتهای رژیم در عراق و حمایت از
مجاهدین
هچنین در حمایت کامل از مجاهدین و اشرف در تمام جهات مردم عراق بیانیهیی را
امضاکردند: بیانیهی دو میلیون و هشتصد هزار تن از شیعیان عراق
یعنی وجه تمایز این بیانیهی دو میلیون و هشتصد هزار با اون بیانیهی پنج میلیون
و دویست هزار این بود که آن از عموم مردم عراق بود و این بیانیه، یعنی دو میلیون و
هشتصد هزار از شیعیان است.
که از سوی ۶۵حزب و جریان سیاسی و
صنفی عراق، ۶۴۰۰ وکیل و حقوقدان، ۳۰۰استاد دانشگاه، ۴۰۰روحانی، ۲۸۰۰۰مهندس و پزشک و کادر پزشکی و ۴۰۰۰۰۰زن عراقی امضا شده است، سندی تاریخی است که به ابعاد مداخلهجویی
رژیم آخوندها در عراق برای صدور بنیادگرایی و تروریسم و به توطئهها و
دروغپردازیهای رژیم آخوندی علیه حضور مجاهدین در این کشور گواهی میدهد
حق مالکیت مجاهدین بر همهی اموال و اماکن شان در عراق محترم شمرده شود و
خسارتهایی که در شرایط جنگ متحمل شدهاند، طبق مقررات توسط نیروی چند ملیتی جبران
شود
ایالات متحده و اتحادیهی اروپا نامگذاری تروریستی سازمان مجاهدین خلق ایران را،
که بزرگترین قربانی تروریسم دولتی است، لغو نمایند».
ـ ۳۰۰ حقوقدان و وکیل عراقی
که از فرط دخالتهای رژیم بهستوه آمده بودند، در بیانیهیی در دفاع از آزادی و
استقلال عمل مطبوعات در این کشور، اعلام کردند:
«بهگواهی مطبوعات و روشنفکران و سیاستمداران، از بصره و العماره
گرفته تا کربلا و نجف و بغداد و دیگر شهرهای عراق، در معرض نوع دیگری از اشغال
قرار گرفتهاند.
در رأس این دخالتهای خارجی، متاًسفانه رژیم ایران قرار دارد که اخیراَ پهنهی
مطبوعات کشورمان را نیز به جولانگاه دخالتهای بیحدوحصر خود تبدیل نموده است.
و بیانیه ۵۰۰هزار امضاء از شیعیان
استان دیالی در حمایت از مجاهدین و علیه دخالتهای رژیم در عراق داده شده است.
برادر سیاوش شما الآن صحنه را خیلی خوب توصیف کردید. رژیمی که آمده بود عراق
را ببلعد، عراق را تحت سیطرهی کامل خودش قرار دهد، قتل و کشتار، سر بریدن، همه جور
ظلم و تجاوز به همهی حقوق مردم عراق، حالا در مقابل مجاهدینی قرار میگیرد که
مردم عراق را آگاه میکنند. از مردم عراق بیانیه میگیرند، امضا جمع میکنند، پنج
میلیون و دویست هزار مردم عراق، دو میلیون و هشتصد هزار شیعیان، پانصد هزار شیعیان
استان دیالی، سیصد وکیل و حقوقدان که ترم مشخص اشغال پنهان را استفاده میکنند.
وقتی به این روند نگاه میکنیم میبینیم که در مردم عراق چیزی عوض شده است. اینها
دارند به تهاجم رژیم واکنش نشان میدهند. یک مقدار در رابطه با این واکنشها و
انعکاس مردم عراق.
انعکاس جنایتهای رژیم آخوندی برای نفوذ در عراق
در آن زمان و در آن شرایط، کسی را یارای چنین مواضع روشن و افشای ابعاد خطر
مداخله جویی استبداد مذهبی و تروریستی حاکم بر ایران در عراق نبود، اما امروز همه
طرفهایی که سه سال و اندی در عراق کارآموزی کردهاند و ابتدا سخت ناباور بهنظر می
رسیدند، اینک میگویند و مینویسند و تکرار میکنند که از صدها شکنجهگاه و زندان
مخفی گرفته تا کشتار و مثله کردن اجساد «به شیوه پاسداران خمینی» و از انفجار و
بمبگذاری کنار جاده تا رساندن پول و سلاح به عاملان کورترین و وحشیانهترین نوع
تروریسم، همه زیر سر رژیم ایران و کار متداول این رژیم است.
روزنامه سان فرانسیسکو کرانیکل در ۱۴خرداد 8۵گزارش داد : «تعداد اجساد مجهول الهویهیی که طی ۵ماه به پزشکی قانونی بغداد تحویل داده شدهاند، به ۶هزار بالغ میشود . همچنین از سال۲۰۰۳، ۳۰هزار و ۲۴۰ جسد به این غسالخانه منتقل شدهاند. اغلب آنها توسط افراد مسلحی
بهقتل رسیدهاند که بهندرت دستگیر یا محاکمه شدهاند».
اشرف قاضی، نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در امور عراق، در سخنان خود
در کنفرانس امنیت عراق، که در ۱۶ و ۱۷ تیرماه با حضور وزیران خارجه کشورهای همسایه عراق برگزار شد،
گفت: از ابتدای ۲۰۰۶، حدود۱۵۰ هزار نفر عراقی مجبور به فرار و ترک خانههایشان شدهاند.
علاوه بر این، تعداد عراقیانی که در داخل کشور جابهجا شدهاند بالغ بر ۲میلیون نفر است. وی افزود: عراق و بهطور مشخص چندین شهر عمده
آن، بهویژه بغداد، از زمان خشونت علیه حرم دو امام شیعه در سامرا در ۲۲فوریه ۲۰۰۶ (اسفند ۸۵) و حملات متعاقب آن علیه غیرنظامیان و مساجد، شاهد کشتار بیرحمانه
و نقض حقوقبشر همچون شکنجه، آدمربایی و قتل بودهاند.آمار تخمینی قتل فقط در
شهر بغداد به ۱۵۰۰نفر در ماه رسیده است.
روزنامه الشروق، چاپ الجزایر، در ۵اردیبهشت
نوشت: «رژیم ایران اهل سنت عراق را قتلعام میکند». این روزنامه افزود: «زمانی که
وارد وزارت کشور عراق میشوی ۹۹درصد
مأموران و کارکنان آن شیعه و بهتر بگویم ایرانی هستند. در شهرک صدر بازاری به نام
مریدی وجود دارد که انواع سلاح ایرانی در آن بهفروش میرسد. رسانههای جهان هر
چند حوادث اعظمیه را در کانون توجه خود قرار دادند، اما واقعیت را آنچنانکه در
صحنه میتوان مشاهده کرد منعکس نکردند. مسأله این بود که این منطقهی کاملاً سنینشین،
از سوی سپاه بدر، البته با لباس پلیس عراق، برای یک کشتار دیگر مورد حمله قرار گرفت.
اما پاسخ این سؤال را میتوان در نفوذ رژیم ایران در عراق پیدا کرد»
رئیسجمهور برگزیده مقاومت در دیدار با نمایندگان پارلمان اروپا (۳۰ فروردین ۸۵) فاش کرد که
در ۳سال گذشته متجاوز از ۲۰میلیارد دلار نفت از جنوب عراق به ایران قاچاق شده است .
دیکتاتوری مذهبی به این منظور مناطق نفت خیز جنوب عراق را بین دستجات وابسته به
خود تقسیم کرده و دستجات وابسته به رژیم رسماً مسئولیت حفاظت از تأسیسات نفتی را
در آن مناطق برعهده دارند و در کار خود از خودرو و لباس پلیس هم استفاده میکنند.
آخوندهای حاکم بر ایران با نفت مسروقه، که گاه به ۵۰۰هزار بشکه در روز میرسد ، علاوه بر پر کردن جیبها و حسابهای
بانکی خود، هزینههای هنگفت مالی عملیات جنایتکارانه و تروریستی و مخارج سیاستهای
مداخلهجویانه در عراق را بهمنظور هر چه بیثباتتر و ناامن تر کردن عراق و اعمال
هژمونی خود بر این کشور ، تأمین میکنند.
قاچاق نفت از عراق به ایران و فرستادن مواد مخدر و سلاح و مهمات به جای آن
توسط سپاه پاسداران و پایگاههای اطلاعاتی رژیم آخوندی ، امر پوشیدهای نیست .
روزنامه الزمان بهنقل از گزارشی که توسط هیأت بینالمللی نظارت بر مواد مخدر، که
مقر آن در وین می باشد، منتشر شده است، نوشت: «عراق به ایستگاه ترانزیت برای
انتقال هروئین ساخته شده در افغانستان و ایران به اروپا تبدیل شده است.... سازمان
ملل متحد قبلاً فاش ساخته بود که پاسداران ایرانی همچنین در کار قاچاق نفت عراق
دست دارند». (9/۱/8۵).
برادر سیاوش صحنهای که توضیح میدهید واقعاً تأثر برانگیز است. از طرفی
جنایتهای رژیم آخوندی طی این سالیان در عراق بوده و ادامه میداده و از آنطرف
سکوتی در عراق حاکم بود، تا قبل از اینکه مجاهدین بیایند و مردم عراق را فعال
کنند، حقوقدانان، وکلا و شخصیتهای عراقی را فعال کنند که زبانشان باز شود، همهی اینها
را بیان کنند. الآن میبینیم که در همین نمونههایی که آوردید مردم عراق،
حقوقدانان، شخصیتها، خبرنگاران، رسانهها میآیند و اینها را بازگو میکنند. در
مقابل رژیم جرأت پیدا کردهاند. وقتی میبینند مجاهدینی هستند که اینطور در برابر
رژیم ایستادهاند. پنج میلیون و دویست هزار نفر از مردم عراق را به حمایت از
خودشان میآورند، دو میلیون و هشتصد هزار نفر از شیعیان را. این مجموعه اقداماتی
که گفتید و واکنشهای مردم عراق، در رابطه با خود مردم عراق بود؛ نفت مردم عراق،
جانهای عراقی. حالا بهطور مشخص در رابطه با خود مجاهدین، رژیم در آن دوره چه
فعالیتهایی علیه مجاهدین انجام داد؟
واکنشهای جنایتکارانه رژیم علیه مجاهدین و مردم عراق
بهدنبال این حمایتها و بهرغم افشای جنایتهای رژیم در عراق اما رژیم همچنان
بر جنایتهایش بهخصوص علیه مجاهدین ادامه میداد.
اما پرچمداری در این جنگ سیاسی علیه دخالتهای رژیم و توطئههایش علیه حضور
مجاهدین، قیمتی سنگین داشت. رژیم که در یادداشت رسمی خود به مقامات دولت عراق،
اعتراض کرده ولی نتیجه نگرفته و سرش به سنگ خورده بود، در روز ۸ خرداد۸۵، به تهاجم تروریستی و
”قصاص“ کارگران اشرف روی آورد و مزدوران رژیم بر سر راه اتوبوس کارگران شاغل در
اشرف بمبگذاری کردند . ۱۱ کارگر شریف بهشهادت
رسیدند و ۱۵تن شدیداً مجروح شدند
برادر سیاوش شما الآن بهشهادت یازده تن از کارگران عراقی اشاره کردید و
مجموعه اقدامات مجاهدین در این رابطه. این روشنگریها، این اقدامات در صحنهی سیاسی
در صحنهی سیاسی چه تأثیر مهمی داشت؟ چه پارامتر مهمی وارد شد؟
موج گستردهی اعتراض نسبت به این جنایت کثیف تروریستی در عراق و در عرصه بینالمللی
دوباره بالا گرفت . هدف رژیم آخوندی، ایجاد رعب و وحشت و ممانعت از تردد به شهر اشرف
و قطع حمایت مردم عراق از مجاهدین بود اما نتیجه معکوس شد . بهطوریکه حتی رئیسجمهور
عراق رسما علیه رژیم موضع گرفت:
واشنگتن پست در ۵ تیر۸۴ بهنقل از رئیسجمهور عراق نوشت:
«شورشیان متقاعد شدهاند که دشمن اصلی هماکنون رژیم ایران است و به همین خاطر
نیروهای ائتلاف دیگر دشمن اول نیستند
در ۷تیر۸۴ نیز خبرگزاریها به نقل از سفیر آمریکا نوشتند: «بهگفته خلیلزاد
جنگجویان مقاومت عراق گفتهاند که آنها بیشتر نگران نفوذ ایرانیها هستند تا حضور
آمریکا در کشور».
اتحادیه عرب و دولتهای عربی هم بارها نگرانی خود را به زبانهای مختلف ابراز
کردهاند.
با این موضعگیریها هم میزان تلاشها و جنگ سیاسی مجاهدین و هم بهایی که پرداختند
رژیم را در انزوا و کرنر قرار دادند. اما رژیم بنا بر ماهیت تجاوزکارانهاش دست
بردار نبوده و تا هست دست بردار نیست چنانکه مجاهدین نیز تا آخر ایستادهاند و تا
رهایی مردم ایران به جنگ هر بیشتر ادامه میدهند.
نتیجهگیری:
تلاش سیاسی- اجتماعی مجاهدین در عراق و جنگ سیاسی گسترده که در میان مردم
عراق پیش بردند به این نقطه رسید که مردم عراق علیه دخالتهای رژیم در عراق بسیج
شدند و دشمن اصلی را در رژیم آخوندی یافتند. بیانیههای ۵میلیون و دویست هزار نفر از مردم عراق و بیانیه دومیلیون و هشتصد
هزار شیعیان عراق علیه دخالت رژیم در عراق و بیانیه پانصد هزار نفر از شیعیان
استان دیالی محصول چنین کارزارهایی بود.
به این دلیل توطئههای رژیم علیه مجاهدین در عراق حد و مرز نداشت که در درس
بعد نیز به نمونههایی از آن اشاره میکنیم .
برادر سیاوش تشکر میکنم از بحثهای مفصلی که در رابطه با شرایط مجاهدین و
شرایط مردم عراق در آن سالها کردید. اگر بخواهم خلاصه کنم درسهایی را که از تلاشهای
مجاهدین میگیریم شاید بتوانم در این دو محور خلاصه کنم.
ایستادگی و پایداری بر خط اصولی
مقهور نشدن در برابر تعادل قوا
این را میتوان در تک به تک کارهای مجاهدین که در آن دوران انجام دادند دید و
نتیجه گرفت. چیزی که ما امروز هم به آن نیاز داریم برای خلق خودمان برای مردم
خودمان و برای غلبه بر این دشمن جنایتکار.