۱آبان۹۹
کشتی نظام اخوندی غرقه در بحران
گماشتگان خامنهای در مجلس ولایی، هر از چندگاه که خود را با مطالبات پاسخ نگرفتهی حوزهی انتخابیهی خود مواجه میبینند، به شعار نخنمای استیضاح روحانی رومیآورند. بهنظر میرسد وقتی در معرض خشم و تنفر عریان مردم ایران قرار میگیرند، برای تخلیه و ایز گمکردن آن، چارهای جز آدرس دادن رقیب و عربدهکشی برای یکدیگر ندارند.
دجالیت نهادینه شده در طرح استیضاح
دجالیتی که در این تقاضای استیضاح وجود دارد این است که گویا موضوعاتی مانند
طرح سؤال از وزرا یا رئیس جمهور و نیز استیضاح آنها در این نظام محلی از اعراب
دارد و میتوان از این طریق در ساختار حاکمیت تغییر ایجاد کرد. واقعیت این است که
مجلس ارتجاع در شاکلهی قدرت در ناجمهوری آخوندی، نقش عروسکهای خیمهشببازی را دارد.
با نخهای مشخص به بیت خامنهای وصل است و با خواست ولیفقیه است که آنها را به
حرکت درمیآورد. حتی اگر تمام نمایندگان این مجلس فرمایشی قانونی را از تصویب
بگذرانند و نظر گماشتگان خامنهای در شورای نگهبان یا خود او چیز دیگری باشد، با
حکم حکومتی یا حتی اعلام این موضوع که نظر «آقا»! چیز دیگری است آن قانون ملغی میشود.
طرح سؤال و استیضاح در حکومتهایی معنا دارد که به روندهای دموکراتیک به قوانین
اساسی خود پایبند هستند.
جنگ قدرت و بالارفتن تب استیضاح
انگشت گذاشتن روی این واقعیت و بولد کردن آن بهمعنای انکار تعارض و جنگ قدرت
بین باندها و یا حتی در بین یک باند نیست. از قضا تعارض بین باندها نیز از طینت
قدرتطلبانه، منفعت جویانه و از ساختار این نظام و باندها و مهرههای وابسته به آن
ناشی میشود. جنگ آنها با یکدیگر برای سهمخواهی و قتل و غارت بیشتر است. این معنا
با عبارت «جنبش بازپسگیری قدرت»! در اعترافنامهی یک رسانهی حکومتی آمده است:
«انتقاد و مخالفت با دولت دوازدهم و شخص رئیسجمهوری این روزها سکه
است اما با جنسهای متفاوت. رویکرد جنبش بازپسگیری قدرت از مطالبهگری مردم از
دولت جداست». (ابتکار. ۳۰مهر۹۹)
هر دو باند قدرت، چه غالب و چه مغلوب، در بزنگاهها نشان دادهاند که در سرکوب
مردم و مقابله با نیروهای انقلابی، یکی بدتر از دیگری عمل میکند.
پسگیری ناگهانی استیضاح
تب استیضاح روحانی از سوی تعدادی از نمایندگان مجلس فرمایشی تا آنجا بالا
گرفت که پوسترهای تبلیغاتی برای این کار پخش شد و یک نشست مجازی در قم با محوریت
استیضاح روحانی تشکیل گردید ولی این معرکهگیری دیری نپایید. استیضاح کنندگان که
در حال خرناس کشیدن و دندان نشان دادن به رقیب بودند، ناگهان با یک «چخه» از طرف
بیت «آقا»! بر سر جای خود نشستند.
معلوم شد وضع نظام در مراحل پایانی شکنندهتر از آن است که این خیمهشببازی
را با هدف خلع ید از باند مغلوب به راه بیندازد.
«دولت بیسر»!
گماشتهی خامنهای در کیهان به نمایندگان ولایی حالی کرد که یک «دولت بیسر»!
در شرایط کنونی به قیمت باختن کل نظام تمام خواهد شد.
«دولت بیسر نام پروژهیی است که آمریکا و متحدانش با هدف تنشآفرینی
و ایجاد ناامنی و بیثباتی برای سه کشور ایران، لبنان و عراق تهیه کرده و اجرای
آن را از چند ماه قبل کلید زدهاند. بخش اصلی این پروژه (بخوانید طرح توطئه) حذف
رئیس دولت در کشور هدف است». (کیهان. ۲۹مهر۹۹)
ترم «دولت بیسر» پیشتر در تاریخ ۷مهر۹۹ نیز در کیهان شریعتمداری رونمایی شده بود.
این مضمون با عباراتی دیگر در روزنامهی آرمان (۳۰مهر۹۹) نیز تکرار شد.
«فکر میکنند اگر چالهای برای دولت بکنند ارتفاعی برای خود فراهم
میکنند؛ در حالیکه در اشتباهند. در شرایط کنونی قوه مقننه و مجریه هر کدام در
افکار عمومی مفهوم نظام را دارند و هر کدام ناکارآمد و ضعیف شوند و اعتبارشان
آسیب ببیند، مجموعه نظام آسیب خواهد دید. لذا آنهایی که به تخریب دولت اهتمام میورزند،
اشتباه میکنند و چالهای که برای دولت میکنند آسیبش به کل نظام خواهد رسید».
توجیه پس گرفتن استیضاح
خامنهای که خوب میداند نظامش در وضعیت کنونی بسیار متزلزل است، در حال حاضر
به مهرههای خود در مجلس ولایی قلاده زد و احمد امیرآبادی فراهانی، عضو هیأت رئیسهی
مجلس را جلو انداخت تا بگوید:
«حقیقت این است که اگر الآن استیضاح رئیسجمهور را در مجلس شروع
کنیم، روند آن در حدود ۲ماه طول میکشد و به
ماه دهم سال میرسیم، بعد از آن نیز معاون اول رئیسجمهور به مدت ۳ماه رئیس دولت میشود و بعد از آن هم به تعطیلات عید میرسیم و
اندکی بعد نیز مهلت کارِ دولت تمام میشود و اگر نتیجهیی داشت انجام میشد؛
بنابراین ما در مجلس به این نتیجه رسیدهایم که استیضاح انجام نشود». (کیهان ۲۹مهر۹۹)
عواقب استیضاح در روحانی متوقف نخواهد شد
عقبنشینی از استیضاح بهرغم تعارضهای درونی نظام، این واقعیت را به اثبات
میرساند که کلید خوردن استیضاح روحانی در مجلس سرسپرده، در شخص روحانی متوقف
نخواهد شد و راه به کلیت نظام خواهد برد.
روزنامهی ابتکار (۳۰مهر۹۹) با اعتراف به این موضوع مینویسد که هزینهی برخی مخالفخوانیها،
بیش از آنکه متوجه کارنامهی دولت باشد، متوجه ساختاری است که تشدید بدگمانیها و
بیاعتمادیها به آن آسیب میزند».
آنچه این رسانه آن را «دچار سختی بودن کشور» میخواند، شرارههای سرکش قیام مردم به جان آمدهی ایران است که مترصد زبانه کشیدن است؛ آتشی که وقتی زبانه بکشد تمامیت این ساختار اهریمنی را در خشم غیرقابل مهار خود خاکستر خواهد کرد.