شاهین توتونچیان- آمریکا
با سلام و تبریک به برادران و خواهران در اشرف۳ و هموطنان عزیز، برای ۵۶مین سالگرد
تولد خجسته سازمان مجاهدین خلق ایران.
هموطنان،
سازمان مجاهدین خلق ایران براستی یک گنجینه ملی برای ما ایرانیان است.
سازمانی که فلسفه بهوجود آمدن آن، محصول پاسخ به یک نیاز بود. این نیاز یعنی
"داشتن یک سازمان متشکل و پیشتاز برای حصول به آزادی و استقلال ایران"،
نیازی است که با گذشت ۵۵سال هنوز تازه است.
نهالی که حنیف کبیر و یاران او، ۵۵ سال پیش
کاشتند، با خون هزاران شهید در نبرد با دو دیکتاتوری شاه و شیخ آبیاری شد و اکنون
این درخت سترگ، ریشه در قلب آزادی خواهان ایران دارد و شاخ و برگش در تمامی جهان
گسترده است. هر کانون شورشی، هر تجمع اینترنتی هواداران منشاء از همان نهال اولیه
دارد.
خواهران و برادران،
وجود یک چنین تشکیلاتی فقط ادعای اعضا و هواداران این سازمان نیست، بلکه دوست
و دشمن نیز به اقتدار تشکیلاتی مجاهدین گواهی میدهند. آیا امکان دارد که بتوان یک
حرکت جمعی، در یک چنین مقیاس زمانی و مکانی را میسر کرد، مگر آنکه، اعتماد جمعی
بین تکتک اعضای تشکیل دهنده آن مادیت پذیرد؟ این اعتماد جمعی گوهر این گنجینه ملی
است که به واسطه ان انضباط آهنین شکل میگیرد تا این بار ملت ایران سلاحی کارا در
دفع ارتجاع و استعمار در راه حصول به آزادی و استقلال میهن را داشته باشد. آیا این
اعتماد جمعی بدون داشتن روابط عمیقاً انسانی قابل دوام است؟ آیا عینیت بخشیدن به
این روابط انسانی و بروز آن در شکل اعتماد جمعی و انضباط آهنین تشکیلاتی، الماسی
نیست که جزو گنجینه ملی ما ایرانیان محسوب گردد؟
این همهگیری روابط انسانی و بروز اعتماد جمعی، حاصل پرداخت بالاترین بها از
طرف رهبران این سازمان از ابتدای بنیانگذاری آن است. از حنیف کبیر و یارانش تا
مسعود و مریم، رهبران این سازمان، صدق و فدا را از خود شروع کردند تا این ارزش،
همگانی شود. بدون یک چنین مایهگذاری از طرف آنها، امکان نداشت که دیگران صدق و
فدا را که جوهره روابط انسانی است، نصبالعین خود قرار دهند تا اعتماد جمعی گسترده
شود و انضباطی به استحکام الماس شکل بگیرد. این گنجینه ماست.
این سازمان همان الماسی است که زیبنده مردمی است که ستار خان، باقر خان،
میرزا کوچک خان و مصدق را در دامان خود پرورانده. مردمی که بارها به دنیا ثابت
کرده که آماده آزادی است. آیا مزین بودن به این جواهر، خود دلیلی بر این آمادگی
نیست؟ با درود به روان هزاران شهید مجاهد، این روز فرخنده را به همه هموطنان تبریک
میگویم.
با تشکر
اشرف متولیان- انگلستان
سلام میکنم خدمت خواهر مریم عزیز و خواهر زهرا مسئول اول سازمان.
من اشرف متولیان، آموزگار مدارس تهران، مسئول جامعه ایرانیان در لندن بزرگ
هستم و افتخار این را دارم که از طرف جوامع ایرانی هوادار مجاهدین در انگلستان،
پیام آنها را به کانونهای شورشی و خلق قهرمان ایران برسانم.
سخنانم را با درودهای بیکران به برادر مسعود، رهبر انقلاب نوین مردم ایران
شروع میکنم، رهبری وارسته، رها و پاکباز که چنین نسلی را پرورش داد و تا به این
نقطه از انسانیت و فداکاری و صداقت رساند.
درودها و سلامهای ما بر کانونهای شورشی، قیامآفرینان شجاع و جان برکف در
همه شهرهای تحت ستم و سرکوب آخوندها در ایران که لرزه بر اندام آخوندها انداختهاند.
کانونهای شورشی که از آرمان ۳۰هزار گل
سرخ قتلعام ۶۷ الهام گرفته و هر روز
شکوفاتر میشوند و با استمرار و گسترش و تعمیق قیامها در همه شهرهای ایران و در
میان همه اقشار مختلف جامعه، هر روز با شکستن جو رعب و وحشت، در جامعه امید میپراکنند
و طلوع آزادی را بشارت میدهند.
ما هواداران مجاهدین در انگلستان انعکاس صدای سرکوب شده مردم ستمدیده ایران
در این نقطه از جهان هستیم که پرچم دادخواهی ۳۰هزار شهید قتلعام و حمایت از آلترناتیو مجاهدین و شورای ملی
مقاومت برهبری مسعود و مریم را بر دوش خود گذاشتهایم و قلبمان هر لحظه با قیام میتپد.
ما همصدا با کانونهای شورشی، خطاب به تبهکاران حاکم بر میهنمان، تکرار میکنیم:
به یمن فداکاریها و از خود گذشتگیهای مجاهدین، دوران شما به سر آمده است.
دجالگریهای ولیفقیه طلسمشکستهتان دیگر خریداری ندارد. دروغهایتان را دیگر کسی
باور نمیکند. مردم با گوشت و پوستشان شما را شناختهاند. حتی ملتهای بهپاخاسته
در لبنان و عراق هم فریاد میکنند که باید گورتان را گم کنید و به جهنم بروید. و
البته این بهدست ارتش آزادی بهزودی زود محقق خواهد شد.
مرگ بر خامنهای روحانی زنده باد آزادی
درود بر رجوی حاضر حاضر حاضر
افشین شاهوردی - انگلستان
در سالروز تأسیس سازمان مجاهدین درود میفرستم بر روان پاک بنیانگذاران
سازمان.
در مناسبت امروز دلم میخواهد بگویم چگونه شانس آشنایی با مجاهدین را پیدا
کردم. وقتی چشم باز کردم و خودم را شناختم، ۱۴سالم بود که خودم را در کمیته محلهمان دیدم، جایی که آخوند
کمیته هر هفته یک اتوبوس از بچههای هم سن و سال من را با روضهخوانی و با کلید
بهشت آویخته به گردن، روانه میدانهای مین در جنگ با عراق میکرد و هفته بعد بدنهای
متلاشی شده آنها بر میگشت و با حجله گذاشتن در کوچههای شهر، این ایدئولوژی مرگ و
نابودی را ترویج میکردند ولی جیبهای گشاد آخوند کمیته پر از پول میشد و خانهاش
را به تقلید از کاخ شاه با سنگهای مرمر تزئین میکرد. مردم بیچاره هم نصیبی جز مرگ
و فقر و بیماری نداشتند.
در کشاکش این تناقضات، خدا خواهی، یک روز نشریهای از نوجوانی در محله مان که
از جنبش مجاهدین گذر کرده بود به دستم رسید و گمشدهام را در آن یافتم. از روز بعد
راهم را از کمیته کج کرده و به جنبش رفتم و نشریه میگرفتم و میفروختم تا اینکه
روزهای بگیر و ببند فرا رسید و روزی مغازهدار سرکوچهمان به پدرم گفت پسرت را
بفرست برود که دنبالش هستند و اینطور بود که سر از انگلستان در آوردم. اینجا هم
امید و آرزویم را برای یک ایران آزاد و دموکراتیک در حمایت از مجاهدین و رهبری
پاکباز آن آقای مسعود رجوی و رئیسجمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی دنبال میکنم.
در واقع در خارج از ایران دیدن جدیت جنگ مجاهدین در افشای دروغهای رژیم و بیاعتبار
کردنش بر اعتقاد و ایمانم به آنها افزود. دیدم مجاهدین بودند که نگذاشتند رژیم به
بمب اتمی دست پیدا کند. مجاهدین بودند که جنگافروزیها و دخالتهای رژیم در
خاورمیانه را افشا کردند. الآن هم این مجاهدین هستند که دجالگری لابیهای رژیم را
که مدعیاند اعمال مجدد تحریمهای سازمان ملل به مردم ایران فشار میآورد را برملا
میکنند. آخر چه چیزی برای مردم ایران باقی نمانده که در تحریمها از دست بدهند.
فشار تحریم تسلیحاتی دقیقاً روی رژیم وارد خواهد آمد و برگرداندن تحریمهای سازمان
ملل و انحلال سپاه پاسداران خواست مردم ایران و در جهت منافع آنهاست. آرزوی همه
ما اینست که رژیم هر روز زیر فشارهای بیشتری برود تا سرانجام بهدست ارتش آزادیبخش
ملی که امروز در کانونهای شورشی تبلور پیدا کرده به زبالهدان تاریخ افکنده شود.
با درود به همه شما.
خندان بخشی
در سالروز تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران به ارواح پاک بنیانگذاران درود میفرستم
و این مناسبت را به خواهر مریم و برادر مسعود و همه مجاهدین تبریک میگویم.
طی چهار دهه از عمرم که هوادار سازمان بودم در فاصله سالهای ۶۰ تا ۶۷ به همین جرم بدفعات
دستگیر شدم و در زندان شاهد مقاومتهای دلاورانه میلیشاهای قهرمان مجاهد در برابر
شکنجه، تجاوز و اعدام بودم. در سلول انفرادی صدای پاسداران فاسد را میشنیدم که
قصد تجاوز به یک هوادار مجاهد را داشتند و آن شیر زن با صلابت جلوی آنها ایستاده
بود. ناظر بسیاری از شکنجههای قرونوسطایی در زندان بودم. بسیاری از صدای
تیرخلاصها را شمرده بودم. اما در آن روی سکه شاهد تشکیلات منسجم و صفا و صمیمیت
حاکم بر مناسبات هواداران مجاهدین در زندان هم بودم. میخواهم نسل جوان امروز
بداند که در شرایط سخت آن سالها مردم عاشقانه مجاهدین را میستودند و به آنها کمک
میکردند. در سال ۶۰ با پناه دادن به
میلیشیاهای مجاهد آنان را از دست پاسداران وحشی نجات میدادند. بارها خودم کمکهای
مالی گمنام زیادی از مردمی که خودشان به پول نیاز داشتند دریافت کرده و به سازمان
داده بودم. این کمکها بهخاطر عشق به آزادی و اعتماد عمیقشان به سازمان بود.
خاطرات آن روزها و فداکاری مجاهدینی که در قتلعام ۶۷ دلاورانه بهخاطر دفاع از کلمه مقدس مجاهد سر بدار شدند را هرگز
فراموش نمیکنم و دینی را به گردنم احساس میکنم که باید آنرا با دفاع فعال از
مجاهدین ادا کنم و وظیفه خودم میدانم در برابر مزدورانی که قصد مخدوش کردن
قهرمانیهای مجاهدین در آن سالیان را دارند بایستم و اجازه ندهم حقیقت پوشیده شود.
یکی از این مزدوران کثیف مصداقی است که در عینحالی که در تمام این سالیان نفوذی
رژیم بوده با عدم صداقت، ریاکاری و دجالگری خودش را بهعنوان دادخواه زندانیان
سیاسی اعدام شده جا میزد تا در پشت ژست دادخواهی خط رژیم را پیش ببرد. علت کینه
توزیهایش به مجاهدین و بهخصوص به شخص رهبر مقاومت هم این است که خود را تهی از
همه ارزشهایی میبیند که مجاهدین از آن بهوفور برخوردارند یعنی استقامت، از خود
گذشتگی و صداقت. در پایان به همه رسانهها بهخصوص رسانههای ایرانی که به او
تریبون میدهند میگویم اگر خودتان سر در آخور آخوندها ندارید پس با دادن تریبون
به این نفوذی کثیف آلت دست آخوندها نشوید که فقط اعتبار خود را از دست میدهید.
مجددا درود میفرستم به رهبر مقاومت و با شعار میتوان و باید خواهر مریم
سرنگونی را نزدیکتر از هر زمان دیگر میبینم و منهم حاضرم. حاضر حاضر حاضر.
محسن صفا
تبریک بهمناسبت پنجاه و ششمین سال تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران به برادر
مسعود و خواهر مریم، به مجاهدین، کانونهای شورشی و خلق قهرمان.
پیشرفتهای مجاهدین و مقاومت ایران و قیامهای قهرمانانه مردم، رژیم را در چنان
بحران و بنبستی فرو برده که هیچ برونرفت استراتژیکی ندارد. از اینرو با تمام
قوا تلاش میکند با تروریسم و شیطانسازی و توطئههای مختلف خودش را از این
بحرانها بیرون بکشد و به سازمان مجاهدین ضربه بزند.
یکی از این تلاشها ماجرای دستگیری دژخیم جنایتکار حمید عباسی یا حمید نوری در
سوئد است. امروز ۱۰ماه پس از دستگیری این
دژخیم، ابهام کمی باقی مانده است که رژیم یک پروژه دو منظوره را پیش میبرد.
از یکطرف دستگیری این دژخیم را برای سفیدسازی یک مأمور نفوذی یعنی ایرج
مصداقی به کار گرفته است. از طرف دیگر مخدوش کردن پروژه دادخواهی شهیدان قتلعام
زندانیان سیاسی را در دستور قرارداده است. پروژه دادخواهی بهخصوص در ۳-۴ سال اخیر، گریبانگیر رژیم شده است، در داخل کشور جوانان به
خونخواهی شهیدان برخاسته و در سطح بینالمللی جنبش دادخواهی قدم به قدم پیشروی میکند.
بنابراین باید این جنبش توسط خود رژیم و مزدور نفوذیاش مصادره و منحرف شود.
کمیسیون امنیت شورای ملی مقاومت بهسرعت واقعیت را برملا کرد منظورم نوار
صحبتهای سردژخیم مقیسه و سردژخیم رازینی است
این اظهارات بهخوبی نشان داد باندهای رژیم از قبل در جریان سفر این دژخیم به
سوئد بودهاند و احتمال دستگیری او را میدادهاند. سردژخیم مقیسهای که به دژخیم
نوری توصیه کرده است به خارج نرود. شوهر دختر خوانده حمید نوری که یک خلبان است،
موضوع این دژخیم را از قبل با سرویسها و مراجع سوئدی در میان گذاشته است. همه چیز
از یک طرح خبر میدهد که مزدور نفوذی را سفیدسازی و جنبش دادخواهی را مخدوش کند.
ما همینجا از دولت و مقامات قضایی و پلیس سوئد میخواهیم جزییات این موضوع از
جمله نقش دخترخوانده و خلبان و دیگر قضایا را به اطلاع عموم برساند، تا رژیم و
مزدورانش فرصت توطئه برای در بردن دژخیم پیدا نکنند.
این رژیم وقتی دچار مخمصه باشد به مأموران خودش هم رحم نمیکند. همانگونه که
سعید امامی را با همه خدماتش خودکشی کرد و مزدور دلیلی راهنمای دژخیمان در قتلعام
اشرف را کشت و صورتش را با اسید سوزاند و بهنحو احمقانهای به حساب مجاهدین گذاشت.
همچنانکه اطلاعیههای کمیسیون امنیت و کمیسیون قضایی شورای ملی مقاومت اعلام
کردهاند، مجاهدین و مقاومت از همان روز اول با تمام قوا آنچه را میتوانسته انجام
داده و باز هم میدهد تا این دژخیم بهخاطر جنایات ضدبشریاش محاکمه و مجازات شود.
اما صحبتهایم را با این هشدار به دولت و مراجع قضایی سوئد به پایان میرسانم
که برای اینکه فاشیسم دینی حاکم بر ایران بر روند محاکمه این دژخیم تاثیرگذاری
نکند، باید از ایادی رژیم و مزدور نفوذی ایرج مصداقی در این پرونده خلع ید شود.
این خواسته ایرانیان است.
متشکرم که به من گوش دادید.
هما صالحی
با تبریک آغاز پنجاه و ششمین سال تاسیس سازمان مجاهدین خلق ایران،
شهادت من بعنوان یک هوادار سازمان که شاهد فراز و نشیبهای بسیاری در مبارزه
مقدس مجاهدین بوده در مورد راز استواری و پابرجایی سازمان این است:
مجاهدین نان را به نرخ روز نمیخورند. به اصولشان پایبندند. بالاترین اصلی هم
که از آن نگهبانی میکنند اصل حاکمیت مردم است. قسم خوردند که رژیم را سرنگون کند و
حاکمیت را به مردم برگردانند.
زمانی خمینی دجال میخواست با سواستفاده از احساسات مذهبی مردم کلمه «انقلاب
اسلامی» را برای تحکیم قدرت خودش جا بیندازد، اما مسعود رجوی رو در روی خمینی گفت
«اسلام انقلابی» و مجاهدین بهای موندن بر سر آن را به تمام و کمال پرداختند.
مجاهدین به ولایت فقیه و قانون اساسی او رای ندادند و سنگین ترین قیمت را
برای بردن شعار مرگ بر خمینی پرداختند که حالا جوشش همان خونها میلیونها ایرانی را
به قیامهای ۹۶ و ۹۸ و سر دادن شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه کشانده است.
مجاهدین در جنگ ضدمیهنی هنگامیکه عراق از خرمشهر عقب نشست، پرچم صلح را در
مقابله با عربده های جنگ جنگ تا پیروزی بر افراشتند و با تحمل برچسبهای ناروا زهر
آتش بس را در حلقوم خمینی ریختند تا صدها هزار نوجوان و جوان دیگر در تنور جنگ این
رژیم ریخته نشوند.
پروژه های ضد میهنی اتمی و موشکی این رژیم را افشا کردند و از برچسبها
نهراسیدند.
مجاهدین بر سر مرز بندی شاه و شیخ قاطعانه ایستادن و نشان دادند که دو روی یک
سکه اند.
رمز پایداری بر سر اصول و ایستادگی در مقابل همه این فشارها چیزی جز فدا و
پرداخت حداکثر نیست و این پرداخت را قبل از همه رهبری آنها از خودش آغاز کرده است.
انقلاب ایدئولوژیک آنطور که من در این ۳۵ سال
فهمیدم هیچ چیز مرموزی نیست، در یک کلام خلاصه میشود در فدای حداکثر در راه آزادی
خلق و میهن. آیا هیچ گروهی در تاریخ ایران وجود دارد که همسر و فرزند و همه
امتیازهای زندگی مادی و همه علقه های فردی اش را در راه آرمان مقدس آزادی برای چند
دهه به کنار بذارد و با همه چیز خودش به میدان بیاد! این منشا انسجام درونی سازمان
مجاهدین و منشا انسجام ما هواداران با این سازمان و منشا اعتماد بیکران خلق قهرمان
به مجاهدین است. مجاهدین الگوهای صدق و فدا هستند و در اشعه وجودی خودشان به ما
شرافت و انسانیت دادند. ما برای همیشه مدیون مسعود رجوی و نسلی هستیم که او تربیت
کرده است
متشکرم
سعید قائمی
سلام میکنم خدمت رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران خانم رجوی.
من سازمان مجاهدین رو از بعد از انقلاب ضدسلطنتی شناختم. قبل از آن شناختی از
مجاهدین نداشتم بعد از انقلاب در صحنههایی که از رذالت اوباش خمینی در حمله به
بنیاد علوی در تهران دیدم و همچنین فداکاریها و صداقتی که در مجاهدین دیدم چرخیدم.
من با مجاهدین از شک شروع کردم و به یقین رسیدم و عاشق این سازمان و رهبریاش شدم.
امروز بهرغم همه عشق و عاطفهای که به خانوادهام دارم اگر آنها چیزی از من
بخواهند ممکن است لحظات مکث داشته باشم. ولی اگر مجاهدین چیزی از من بخواهند از
جان، مال تا وقت و انرژی برای انجام یک کار، هیچ مکثی ندارم و بدون تردید و با جان
و دل انجام میدهم. چرا؟ چون فداکارتر، صادقتر، پاکتر و از خود گذشتهتر از
مجاهدین در صحنه سیاسی ایران نمیبینم. آنها با همه چیزشان برای سرنگونی رژیم به
میدان آمدن و این وظیفه هر ایرانی است که به یاریشان برخیزد. این داستان بسیاری
از مردم ایران است. مادر من وقتی به آمریکا آمد در چند نشست و برخاست جذب مجاهدین
شد. بهخاطر قلب پاک و خلوص مجاهدین هر کس که به آنها نزدیک میشود خیلی زود جذب
جوهره انسانی آنها میشود. اینقدر پاک و صادق هستند که انبوه تبلیغات و شیطانسازیهای
رژیم هم نمیتواند بر پیشانی آنها گردی بنشاند.
بنظرم هنر حنیف کبیر این بود که فقط یک راه و آرمان را معرفی نکرد بلکه کمبود
تاریخی نهضت ملی مردم ایران را با تأسیس یک سازمان و تشکیلات انقلابی جبران نمود و
این تشکیلات را از روز اول بر دو پایه صداقت و فدا بنا کرد و نیز کادرها و انسانهایی
را که حامل این ارزشها هستند تربیت کرد. این تشکیلات در هر مرحله از زندگی سازمان
شکوفاتر میشود. و امروز این میراث حنیف به اشرفیها و ما اشرفنشانها و کانونهای
شورشی رسیده که باید قدر آن را بدانیم. این سرمایه ما برای مقابله با هر مانعی و
رسیدن به هر هدفی است. من در برگزاری باشکوه کهکشان کهکشانها در ۳۰۰۰۰نقطه در جهان وبا تمام عظمتش بهرغم اینکه کرونا جهان را فلج
کرده بود کار کرد معجزه آسای این سلاح یعنی تشکیلات انجمن اشرفنشانها را دیدم
یقین دارم که اگر این تشکیلات را نداشتیم به یک صدم از این دستآوردها هم نمیرسیدیم.
پس باید در گسترش و ارتقاء این تشکیلات بهر قیمت بکوشیم.
همین دو هفته پیش رژیم صحبتهای سردار موسی خیابانی را در مورد فلسفه عاشورا،
و بعد هم زیارت خواهر مریم در حرم امام حسین را از تلویزیون خودش پخش کرد با این
خیال باطل که شاید بتواند مجاهدین را التقاطی معرفی کند. نتیجه درست عکس بود.
واکنش مردم این بود که پس این موسی خیابانی که رژیم اینقدر او را در فیلم ماجرای
نیمروز شیطانسازی کرده بود کسی است که اینقدر شورانگیز و تاثیرگذار در مورد
عاشورا صحبت میکند. آخوند مربوطه دستپاچه شده بود و نمیدانست چطور تاثیر آن را
از اذهان پاک کند. مثل همیشه شروع به گفتن اراجیف کرد که نباید گول این حرفهای
شورانگیز را خورد. ولی واقعیت این است که مردم ایران دیگه گول آخوندها را نمیخوراند.
آنها گمگشته خودشان روا در مجاهدین دارند پیدا میکنند و کسی هم نمیتواند جلوشان
را بگیرد.
به امید روزی که پای رهبری این گنجینه ملی به ایران برسد و مردم از وجودش
بهرهمند شوند. آن روز ایران گلستانی سرسبز و الگویی برای تمام کشورهای جهان خواهد
شد.
متشکرم
جمشید پیمان
یاران گرامی درود بر شما
امیدوارم تنتان سلامت دلتان شاد و جانتان سرشار از فروغ آزادی باشد.
سالروز تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران را به همه آزادیخواهان ایران و همه
مبارزان راه آزادی ایران به اشرفیان به اشرفنشانان به شورشیان و کانونهای شورشی
از صمیم جان تبریک میگویم.
دوستان گرامی درباره سازمان مجاهدین خلق ایدئولوژی آن علل و پیدایش آن و راه
و رسم مبارزه آن برای آزادی در ایران و اهداف و آرمانش متخصصان امر و کسانی که با
این سازمان متولد شدهاند با این سازمان رشد کردهاند و همراه او هم گام با او پیش
رفتند شهید دادند سخن خواهند گفت و پیشتر از این هم گفتهاند من امروز به سازمان
مجاهدین خلق در این برهه از زمان نگاه میکنم و بسیار مختصر آنچه را که امروز میبینم
دربارهاش میگویم.
سازمان مجاهدین خلق سازمانی است که از میان صدها حزب و سازمان و گروه و جبهه
که بر علیه نظام استبدادی و ارتجاعی حاکم بر ایران پیکار میکند و هدفش استقرار یک
حاکمیت مبتنی بر اراده مردم با اصل جدایی دین از دولت و بر بنیاد مبانی حقوق بشر.
این سازمان در رویارویی با رژیم جمهوری اسلامی بدون تردید بیش از هر سازمان و حزب
و گروه دیگری مبارزه جدی قاطع و صمیمانه کرده و بیش از هر سازمان دیگری در تاریخ
مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران و تاریخ معاصر ایران جانبازی و فداکاری نموده است.
امروز عملکرد این سازمان را در برابر خودمان داریم و پیشتازی او را در مقاومت
سرتاسری ایران با رویایی رژیم با آن ملاحظه میکنیم. این سازمان بهشهادت عملکرد
رژیم بیش از هر حزب و سازمانی موضوع و مورد دسیسهها و توطئهها و ترفندهای رژیم و
عوامل و پشتیبانان داخلی و خارجی او بوده و باز بهشهادت عملکرد متقابل رژیم این
سازمان بیشترین ضربهها را بر پیکر نظام ضدانسانی و ضدایرانی حاکم بر ایران فرود
آورده.
دوستان گرامی اغراق نیست اگر بگویم اگر مجاهدین از بعد از بهمن ۱۳۵۷ در برابر هیولایی بهنام خمینی و حکومتش ایستادگی نمیکردند
افشاگری نمیکردند و روشنگری نمیکردند و این ایستادگی و افشاگری و روشنگریشان
توأم با فدای حداکثر نمیبود امروز مردم ایران و آزایخواهان ایران در یک تعادل رو
به پیروزی در مقابل این رژیم قرار نمیگرفتند به هیچوجه نمیتوانیم موقعیت و
عملکرد سازمان مجاهدین خلق را نادیده بگیریم. هیچکس نمیتواند نادیده بگیرد و بیش
از همه رژیم درمانده حاکم بر ایران این سازمان را در مد نظر دارد و علیه آن میکوشد.
اما اجازه بدهید یک نکته از قول مسعود رجوی رهبر این سازمان و مسؤل شورای ملی
مقاومت خدمتتان بگویم مسعود رجوی یک روز گفت تا یک مجاهد خلق هست رژیم آخوندی
خواب راحت نخواهد دید و چه مختصر و مفید فلاکت و درماندگی این رژیم را در همین
جمله بیان کرد. به راستی که مجاهدین خلق ایران نه تنها خواب را بر آخوندهای حاکم
حرام کردهاند بلکه همه پشتیبانان خارجی آن را هم آچمز کردهاند و این تازه اول
کار است و آغاز دمیدن صبح باشد تا صبح آزادی بدمد و خورشید فروزان آزادی روی
دستهای مجاهدین خلق ایران ارتش آزادی و همه آزادی خواهان در آسمان میهن آزاد شدهمان
بدرخشد.
دوستان گرامی پر بجاست که من در اینجا از بنیانگذاران این سازمان با زبان
خودم و با سخن خودم یاد کنم.
نگاه من به بنیانگذاران کبیر این سازمان نگاهی شاعرانه است و آن را در شعری
تقدیم شما میکنیم شعری با عنوان در آغاز عشق بود.
جهان جان خسته ما
در انبوه تنهایی اندیشهاش جاری بود
ابری نمیگریست
ماهی نمیتابید
خورشیدی نمیخندید
آذرخشی نمیبارید
نه بر دلم و نه در دیدهام
و تندری در ویرانه سکوت نمیخروشید
زمین و زمانه سترون خراب خلوت خاموش خویش بودند
و دل ما از خون و خاطره لبریز می شد
چه کاروانی بود صبوری که تلخ تلخ میرفت
در مسیر هاویههای ابدی تارستان
بی رهسپاری سالاری
هیچ چاووشی آوازی نمیخواند
در بامداد بیرحیل
و در باوری نمیگنجید که در آستانه پائیز کوله باری از بهار شانههای ستبرش
را آذین بخشد
و در بیابانهای بیسایبان
واههها را بشناسد و در عبور از شورهزارهای شهریور هیچ هنگامهای عزمش را برنیاشوبد
کلامش خلود خاکستر سحر را ویران کرد
و دلش را در دلتای نقرهای صبح جاری ساخت
آوازش مأذنههای متروک تاریخ را انباشت
و دشتهای بیحوصله از نسیم خواهش او سرشار شدند
میان مجمر دل به شوق دیدارش گل و اسپند می سوخت
و او از میانه شهریور بر توسنی از رنگین کمان بهار جاری شد
درفشش را سرخ سرخ در عبور از کوچههای زخمی شهر برافراشت
آری بر توسنی از رنگین کمان بهار جاری شد درفشش را سرخ سرخ در عبور از کوچههای
زخمی شهر برافراشت
و خزان فرو ریخت در بهار گامهایش
او طلوع کرد بربام رؤیاهای شاد شیرین
در دیدگان ابری یک عارضه پیر
در بغض های مانده در گلوی گریه تاریخ
آوازش همه سرودی بود در ستایش آزادی و عشق
و او حنیف بود در آغاز و در آغاز عشق بود.
حنیفه خیری
خواهران برادران دوستان مقاومت
قبل از هر چیز میخواستم از برگزار کنندگان این برنامه تشکر کنم که به من این
فرصت را برای صحبت دادند. برای من این افتخار خیلی بزرگی است. به همگی میخواهم ۵۶ امین سالگرد تأسیس سازمان را تبریک بگویم بهخصوص به خواهر مریم
عزیزم به برادر مسعود و خواهران و برادران مجاهد در هر جا که هستند مبارک باشد و
روح شهدا شاد. شاید خیلی از بینندگان مرا در صحنه حقوقبشر دیده باشند ولی امروز
اگر اجازه بدهید میخواهم کمی از مقاومت صحبت کنم و اینکه چرا من هوادار مجاهدین
هستم و برای یک ایران آزاد و دموکراتیک فعالیت میکنم. من از یک خانواده بسیار بینالمللی
هستم که در چندین نسل از دیکتاتورهای دنیا آزار دیده. از مادر پدر پدر بزرگم که در
چین شکنجه شدند و کشته شدند تا پدر بزرگم که در جنگ جهانی دوم ضدفاشیستها جنگید و
بعد با خانوادهاش از دست ایدیامین به انگلستان پیوست و مادر پدر خودم که ضد رژیم
خمینی جنگیدند برای آزادی مردم ایران. مادرم که چینی هنگکنگی بود عضو سازمان
مجاهدین شد او خیلی شجاع بود و من او را وقتی ۴سالم بود در عملیات فروغ جاویدان از دست دادم. او به من یاد داد
که اگر کسی میخواهد کاری برای مردم و آزادی مردم بکند، ملیت آدمها مطرح نیست.
آزادی برای همه انسانهاست و برای همه ملیتها. درسته که من بچه این سازمان هستم ولی
این دلیل فعالیت من نیست. من خودم رفتم دنبال شناخت از این مقاومت و خودم آگاهانه
انتخاب کردم که از این سازمان هواداری کنم و توی این راهی که اونها تشخیص دادند
فعالیت کنم. سازمان مجاهدینی که من می شناسم واقعاً ارزشهای بینظیری دارد و این
را می دیدم که همه چقدر از خود میگذرند و به هم کمک میکنند که با هم به تعهد
برسند. چون همه یک هدف دارند و آنهم آزادی مردم ایران است. کارهایی که میکنند روی
پایههای انسانیت سوار است یک سازمانی که هر مشکلی که باشه شخصی سیاسی فرهنگی یا
فنی را حل میکند چون میتوان و باید برای آزادی مردم ایران. من این توانایی را در
هیچ کجای دنیا ندیدم برای همین است که شناختن و کارکردن این جنبش یک افتخار
بزرگیست که به من انرژی میدهد. چون همه با هم توی یک مسیر هستیم و همه داریم این
سالها با هم کار میکنیم. در روزگاری که توی خیلی از کشورها هنوز دیکتاتوری حاکم
است و ایران هم یکی از این کشورهاست ولی نسبت به کشورهای دیگه مردم ایران یک
اپوزیسیون سازماندهی شدهای دارند که روی ستونهای صداقت و فدا ساخته شده یک
اپوزیسیونی که رهبر فداکار صادق و قدرتمندی دارد و یک سازمان که هنوز بعد ۵۵سال ایستاده خسته نشده و قویتر هم شده. هر نسلی جنگ خودش را
دارد. من از خانوادهام از مادر مجاهدم یاد گرفتم که آدم باید جنگ خودش را داره،
امیدوارم جنگی که با الگوی مادرم انتخاب کردم به آزادی مردم ایران کمک کند.
روزشماری میکنم رفتن برای ایران آزاد. وقتی بروم جای مادرم را خالی میکنم البته
که جاش خالی نخواهد بود. چون جاش الآن با کانونهای شورشی پر شده. مرسی که به من
گوش دادید. خسته نباشید.
سولماز ابوعلی
با سلام به همگی
سلام به خواهر مریم عزیز و مجاهدین در اشرف۳
من سولماز ابوعلی دارای دکترای علوم بررسی و حل اختلافات هستم و در ضمن ۱۴بار قهرمان کاراته و مدال طلای جهان هستم. من در ایران متولد ولی
در آمریکا بزرگ شدم. امیدوارم که فارسی من آنقدر خوب باشد که شما متوجه بشوید.
بیرون آمدن از ایران انتخاب ما نبود. زمانی که من بچه بودم ما مجبور شدیم که ایران
را ترک کنیم چون که پدر و مادرم هوادار مجاهدین بودند. من بهعنوان یک جوان موفق
در آمریکا هواداری مجاهدین را انتخاب کردم بهخاطر اینکه ایمانی که به آنها دارم
و بهخاطر صداقت و فداکاری که آنها سالها از نزدیک از مجاهدین دیدم. اما کسانی که
هوادار مجاهدین نبودند و حتی مخالف افراد سمپاشی رژیم علیه مجاهدین در طی این
سالیان بوده و هیچ ارتباطی با مجاهدین نداشتند آنها حتی یک مجاهدین را ندیدند و
نمیشناختند مثلا آنها نمیدانند که چرا زنان مجاهد حجاب دارند. خیلی مهم که ما
اسلام دموکراتیک مجاهدین را با اسلام آخوندی یک اسلام ارتجاعی و مردسالاری اشتباه
نکنیم. آخوندها واقعاً مسلمان نیستند و یک فکر و فرهنگ ارتجاعی و ضدبشری را... و
میخواهند در ایران آینده ده مادهای خواهر مریم را به اجرا....... آنچه آنها برای
ایران آینده میخواهند انتخابات آزاد برابری زن و مرد در همه چیز، آزادی عقیده و
دین، آزادی پوشش برای زنان، جدایی دین از حکومت، لغو اعدام، هر زن و مرد مجاهدین
میتوانند عقیده خود را آزادانه بگویند و در مورد آن بحث کنند. هر مجاهد در انجام
مسئولیتهایی که دارد سعی میکند که آن را به بهترین صورت انجام بدهد. مجاهدین همه
چیز خود را... سختیهایی که در این سالیان بر مجاهدین وارد شده این همه تحمل و
ایستادگی همه بهخاطر ایمانی است که به راهشان و تعهد محکم به سرنگونی رژیم آخوندی
است. پس وقتی که مجاهدین میگویند ما آزادی و برابری و پیشرفت و شادی را به ایران
میآوردیم این تعهد را با خون خود امضا کردند. حالا من از شما سؤال میکنم در چهل
سال گذشته... همینطور که برادر مسعود گفتند آزادی خود را از این جانیهای عمامه
بهسر پس میگیریم و جواب آتش رو...
ویرجینیا پیشبین
با سلام اسم من ویرجینا پیشبین است من یک پزشک ایرانی ایتالیایی هستم از پدر
ایرانی و مادر ایتالیایی.
زوریا در سالینا بدنیا آمدم. زندگی من در زمانی بزرگ شدم همواره همراه فعالیتهای
سیاسی پدرم بهعنوان هوادار سازمان مجاهدین فعالیت من بود. من شاهد فعالیتهای
پدرم در افشای نقض حقوقبشر و سرکوب در ایران بودم و همچنین مبارزهاش و اینکه
مردم ایران بتوانند از دست حکومت مذهبی آزاد شوند. برای سالها من هم متعهد به این
کار بودم و همراه با پدرم در فعالیتهای سیاسی در حمایت از حقوقبشر و حقوق مردم
ایران برای آزادی و دموکراسی شرکت داشتم و مادرم هم ما را حمایت میکرد در سال۲۰۱۶ سه روز بعد از بازگشت از یک تظاهرات مقاومت بودم در پاریس پدرم
بهطور ناگهانی درگذشت. بهرغم اینکه خیلی مریض بود ولی هیچ وقت بیماری مانع از
این نمیشد که همه انرژیاش را به حمایت از مقاومت ایران اختصاص دهد. این گواهی
تماماً به من منتقل شد و من هم تا پیروزی نهایی آرمانهای انسانی و دفاع از شرافت
زندگی…… بیداری که در سازمان مجاهدین دیدم ادامه خواهم داد. علاوه بر این من بهعنوان
یک پزشک حمایت و همبستگی همه خود را با همکارانم و همه کادر درمانی ایرانی که در
این روزهای سخت پاندومی با ریسک جان خودشان در تمامی مراکز درمانی ایران در حال
کارکردن هستند بیان کنم. به شما جوانهای ایرانی که بهرغم هر فشار و سرکوب بیمانندی
شجاعت باور نکردنی خودتان را نشان دادید درود میفرستم و تماماً با شما هستم و از
صمیم قلب از این فداکاریتان تشکر میکنم. درود بر شما.
بهمناسبت ۱۵شهریور
پنجاه و ششمین سال تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران
گردهمایی ۳۰۰ جامعه ایرانی از ۱۸کشور
با شرکت هموطنان در ۲۴کشور
جوامع ایرانیان در کشورهای مختلف جهان
آلمان:
۱. جامعه
ایرانیان شهراسن
۲. انجمن دفاع
از زندانیان سیاسی ایران
۳. انجمن زنان
غرب آلمان
۴. کانون
ایرانیان دموکرات ـ اشتوتگارت
۵. انجمن زنان
علیه تبعیض جنسی
۶. مرکز
همگرایی مهاجرین ایرانی
۷. شورای
ایرانیان هامبورگ
۸. انجمن زنان
علیه سنگسار
۹. بنیاد
توسعه و دمکراسی در خاورمیانه
۱۰. جامعه
ایرانیان در تبعید ـ برلین
۱۱. جامعه
ایرانیان ایالت هسن
۱۲. انجمن
دانشجویان و جوانان دموکراتیک ایرانی . شمال آلمان
۱۳. انجمن زنان
برای دمکراسی در ایران . شمال آلمان
۱۴. شورای
ایرانیان شهر کلن
۱۵. جامعه
ایرانیان شهر بن
۱۶. اتحادیه
جوامع ایرانی در آلمان
۱۷. جامعه
متخصصان غرب آلمان
۱۸. انجمن
عدالت
۱۹. جامعه
ورزشی ایرانیان در آلمان
۲۰. کانون
هنرمندان مقاومت در تبعید
۲۱. انجمن
همبستگی شهر گوتینگن
۲۲. جامعه
ایرانیان مونیخ مونیخ
۲۳. شورای
ایرانیان دوسلدورف
۲۴. انجمن
ایرانیان در هوپرتال
۲۵. جامعه
ایرانیان هانوفر
۲۶. انجمن دفاع
از حقوقبشر در ایران
۲۷. جامعه
متخصصان زاربروکن
۲۸. انجمن ندای
ایران
۲۹. انجمن
ایرانی - المان برای آزادی ادیان
۳۰. کهکشان
زهره - انجمن زنان مونستر
۳۱. ندا- انجمن
زنان ایرانی در هانفر
۳۲. جامعه
ایرانیان برمن
۳۳. انجمن
دانشجویان برلین
۳۴. انجمن زنان
برای برابری
۳۵. جامعه زنان
ایرانی - گوتینگن
۳۶. کانون دفاع
از زندانیان سیاسی ایران
۳۷. انجمن دفاع
از قربانیان زندان و شکنجه
۳۸. پرواز-
انجمن علیه شکنجه و اعدام
۳۹. کاوه
-کانون فکری نوجوانان ایران در تبعید
۴۰. کانون
معلمان در تبعید
۴۱. جامع
ایرانیان ویسبادن
۴۲. انجمن حمایت
از خانواده زندانیان سیاسی
۴۳. طلوع -
انجمن زنان برای صلح و برابری
۴۴. انجمن زنان
علیه بنیادگرایی
۴۵. کانون
ایرانیان علیه خشونت و شکنجه
۴۶. شورای
ایرانیان دورن
۴۷. صبا –جامعه
زنان ایرانی در فرانکفورت
۴۸. انجمن
ایرانیان شهر فلنزبورگ
۴۹. جامعه
ایرانیان کاسل
۵۰. هما- انجمن
ورزشکاران غرب آلمان
۵۱. انجمن
فعالان حقوقبشر علیه بنیادگرایی
۵۲. انجمن
ورزشکاران زن
۵۳. انجمن
همبستگی با مادران قیام
۵۴. جامعه
ایرانیان بوخوم
۵۵. انجمن دفاع
از حقوق زنان در ایران
۵۶. پگاه
-انجمن زنان ایرانی-اشتوتگارت
۵۷. کانون
ایرانیان دموکرات -کارلسروحه
۵۸. شورای
ایرانیان آخن
۵۹. انجمن
دانشجویان و جوانان ایرانی - غرب آلمان
۶۰. جامعه
متخصصان شمال آلمان
۶۱. انجمن
جوانان و دانشجویان ایران فردا. جنوب آلمان
۶۲. جامعه
ایرانیان دورتموند
۶۳. انجمن
پزشکان ایرانی . آلمانی
۶۴. شورای متحد
برای دموکراسی
۶۵. کانون
مدافعان حقوقبشر در ایران هواداران مجاهدین
۶۶. انجمن زنان
دموکرات ایرانی ایالت هسن
۶۷. انجمن
ایرانی آلمانی دفاع از حقوقبشر در ایران
۶۸. جامعه
ایرانیان هایدلبرگ و مانهایم
۶۹. جنبش جوانان
برای قیام در ایران
آمریکا:
۷۰. جامعه
ایرانیان آمریکایی شمال کالیفرنیا
۷۱. جامعه
ایرانیان برای دمکراسی در ایران
۷۲. کمیته زنان
جنوب کالیفرنیا
۷۳. جامعه
ایرانیان آمریکایی آریزونا
۷۴. جامعه
ایرانیان آمریکایی شمال تگزاس
۷۵. جامعه
ایرانیان آمریکایی تگزاس
۷۶. جامعه
ایرانیان آمریکایی کلرادو
۷۷. جامعه
ایرانیان آمریکایی فلوریدا
۷۸. جامعه
ایرانیان آمریکایی ویرجینیا
۷۹. جامعه
ایرانیان آمریکایی مریلند
۸۰. انجمن
فرهنگی ایرانی آمریکایی میسوری
۸۱. جامعه
ایرانیان آمریکایی نیویورک
۸۲. جامعه
ایرانیان آمریکایی ماساچوست
۸۳. جامعه
ایرانیان آمریکایی ویسکانسن
۸۴. جامعه
ایرانیان آمریکایی جورجیا
۸۵. انجمن
فرهنگی ایرانی آمریکایی جورجیا
۸۶. جامعه
ایرانیان آمریکایی آرکانزاس
۸۷. جامعه
ایرانیان آمریکایی کانتیکت
۸۸. جامعه
ایرانیان آمریکایی ایلینوی
۸۹. جامعه
ایرانیان آمریکایی کانزاس
۹۰. جامعه
ایرانیان آمریکایی میشیگان
۹۱. جامعه
ایرانیان آمریکایی مینه سوتا
۹۲. جامعه
ایرانیان آمریکایی نیومکزیکو
۹۳. جامعه
ایرانیان آمریکایی اوهایو
۹۴. جامعه
ایرانیان آمریکایی اوکلاهما
۹۵. جامعه
ایرانیان آمریکایی ایندیانا
۹۶. جامعه
ایرانیان آمریکایی کنتاکی
۹۷. جامعه
ایرانیان آمریکایی نوادا
۹۸. جامعه
ایرانیان آمریکایی لوئیزیانا
۹۹. انجمن
متخصصان ایرانی آمریکایی شمال کالیفرنیا
۱۰۰. جامعه زنان
میشیگان
۱۰۱. جامعه
ایرانیان آمریکایی آلاباما
۱۰۲. جامعه
ایرانیان آمریکایی تنسی
۱۰۳. اتحاد زنان
برای تغییر در ایران
۱۰۴. پزشکان
برای ایران آزاد
۱۰۵. کمیته
آمریکا برای حمایت از ساکنان کمپ اشرف
۱۰۶. انجمن
جوانان ایرانی آمریکایی جورجیا
۱۰۷. جامعه
ایرانی آمریکایی نیوجرسی
۱۰۸. جامعه
ایرانی آمریکایی کارولاینای جنوبی
۱۰۹. جامعه
ایرانی آمریکایی واشنگتن دی. سی
انگلستان:
۱۱۰. انجمن
جوانان ایرانی - لندن
۱۱۱. انجمن زنان
ایرانی - لندن
۱۱۲. انجمن زنان
برای حقوقبشر، دمکراسی و برابری - لندن
۱۱۳. انجمن
طراحان ایرانی - لندن
۱۱۴. انجمن
دانشگاهیان ایرانی - لندن
۱۱۵. انجمن
معلمین مدارس برای آزادی ایران
۱۱۶. انجمن
مهندسان ایرانی مقیم انگلستان
۱۱۷. انجمن
فعالان اینترنتی - لندن
۱۱۸. انجمن
زندانیان سیاسی سابق در ایران - لندن
۱۱۹. انجمن
سیمرغ برای احیای هنر و موسیقی ایرانی
۱۲۰. انجمن
هنرمندان جوان ایرانی مقیم انگلیس
۱۲۱. کمیته
وکلای ایرانی مقیم انگلستان
۱۲۲. انجمن
پزشکان ایرانی مقیم انگلستان
۱۲۳. جامعه
ایرانیان لندن بزرگ
۱۲۴. جامعه
ایرانیان یورکشایر
۱۲۵. اتحادیه
بازرگانان ایرانی مقیم انگلستان - لندن
۱۲۶. کمیته
خانوادههای شهدای مجاهدین - انگلستان
۱۲۷. مرکز دفاع
از حقوقبشر، دمکراسی و حکومت قانون در ایران
۱۲۸. انجمن
متخصصان ایرانی علوم کامپیوتر در انگلستان
۱۲۹. انجمن
دکوراتورهای ایرانی - لندن
۱۳۰. جامعه
ایرانیان در میدلبرو
۱۳۱. جامعه
ایرانیان میدلند
۱۳۲. جامعه
ایرانیان منچستر بزرگ
۱۳۳. جامعه
ایرانیان ولز
۱۳۴. انجمن
متخصصان ایرانی در همپشایر
۱۳۵. جامعه
ایرانیان بریستول
۱۳۶. جامعه
ایرانیان - انگلیسی آکسفورد
۱۳۷. جامعه
ایرانیان مرزیساید
۱۳۸. انجمن
دندانپزشکان ایرانی در انگلستان
۱۳۹. انجمن
متخصصان در لیدز
۱۴۰. انجمن
حمایت از زندانیان سیاسی در ایران
۱۴۱. انجمن زنان
پیشرو علیه بنیادگرایی و تبعیض
۱۴۲. انجمن
خانوادهای قتلعام ۶۷
۱۴۳. انجمن
پرستاران
۱۴۴. انجمن
اصناف ایرانی-لندن
۱۴۵. اتحادیه
معلمین ایرانی مقیم انگلیس
۱۴۶. انجمن
آکادمیسینهای ایرانی
اتریش:
۱۴۷. انجمن حقوقبشر
برای قربانیان بنیادگرایی
۱۴۸. انجمن
جوانان ایران در حمایت از اندیشه
۱۴۹. انجمن زنان
برای یک ایران آزاد و دموکراتیک -اتریش
اسپانیا:
۱۵۰. انجمن دفاع
از حقوقبشر و دموکراسی در ایران
استرالیا:
۱۵۱. انجمن دفاع
از حقوقبشر و دموکراسی در ایران
۱۵۲. انجمن زنان
ایرانی - استرالیا
ایتالیا:
۱۵۳. انجمن فارغالتحصیلان
و متخصصان ایرانی در ایتالیا
۱۵۴. انجمن
جوانان ایرانی در ایتالیا
۱۵۵. انجمن زنان
دموکراتیک ایرانی در ایتالیا
۱۵۶. انجمن
هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران- اوربینو
۱۵۷. انجمن
پزشکان و داروسازان ایرانی در ایتالیا -کونئو
۱۵۸. انجمن
پزشکان ایرانی در ایتالیا -برگامو
۱۵۹. انجمن
پزشکان و داروسان دموکراتیک ایرانی در ایتالیا - تورینو
۱۶۰. انجمن
پزشکان ایرانی در ایتالیا -میلان
۱۶۱. انجمن
ایران آزاد و دموکراتیک
۱۶۲. انجمن
ایتالیایی برای حقوقبشر در ایران
۱۶۳. انجمن
پزشکان ایرانی در ایتالیا - جنوا
بلژیک:
۱۶۴. انجمن
پناهندگان در حمایت از شورای ملی مقاومت ایران بلژیک
۱۶۵. انجمن زنان
دموکراتیک ایرانی در بلژیک
۱۶۶. انجمن
دموکراتیک دانشجویان ایرانی در بلژیک
۱۶۷. انجمن دفاع
از آزادی بیان در ایران - بلژیک
۱۶۸. انجمن
حمایت از زندانیان سیاسی ایران - بلژیک
۱۶۹. انجمن
خانوادههای شهدای قتلعام ۶۷ در بلژیک
۱۷۰. انجمن
حمایت از اقوام و مذاهب در ایران - بلژیک
دانمارک:
۱۷۱. انجمن حقوقبشر
متخصصان دانمارکی ایرانی
۱۷۲. انجمن فارغالتحصیلان
ایرانی مقیم دانمارک
۱۷۳. انجمن
دانشجویان و فارغالتحصیلان ایرانی مقیم آرهوس ـ هواداران سازمان مجاهدین خلق
ایران
۱۷۴. انجمن
هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران در آرهوس - دانمارک
۱۷۵. جامعه
متخصصان ایرانی در آرهوس - دانمارک
۱۷۶. انجمن زنان
ایرانی برای آزادی و عدالت -دانمارک
۱۷۷. انجمن
ورزشکاران ایرانی در دفاع از حقوقبشر –دانمارک- آرهوس
رومانی:
۱۷۸. خانه هنر
ایران آزاد
۱۷۹. انجمن نشر
فرهنگ و هنر ایران - رومانی
سوئد:
۱۸۰. انجمن
فرهنگ در استکهلم
۱۸۱. انجمن
ائتلاف برای صلح
۱۸۲. انجمن
زندانیان سیاسی سابق
۱۸۳. بنیاد
پزشکی حمایت از قیام
۱۸۴. انجمن
عدالت برای خانوادههای شهدای قیام
۱۸۵. انجمن دانش
آموختگان ایرانی مقیم سوئد
۱۸۶. انجمن
ورزشکاران ایرانی در سوئد
۱۸۷. انجمن
جوانان مقیم سوئد
۱۸۸. جامعه زنان
ایرانی در استکهلم
۱۸۹. جامعه
اصناف ایرانی مقیم سوئد
۱۹۰. انجمن
حامیان آزادی بیان در ایران - اسکاندیناوی
۱۹۱. بنیاد
پناهندگان ایرانی در سوئد
۱۹۲. بنیاد دفاع
از حقوقبشر ایران
۱۹۳. انجمن
پرستاران ایرانی مقیم سوئد
۱۹۴. انجمن
حمایت از بازاریان اعتصابی در ایران
۱۹۵. اتحاد
انجمنها برای یک ایران آزاد
۱۹۶. انجمن
متخصصان ایرانی
۱۹۷. انجمن
ایرانزمین
۱۹۸. انجمن
فرهنگ و هنر - بروس
۱۹۹. انجمن زنان
ایرانی مقیم لین شوپینگ
۲۰۰. انجمن
هواداران مجاهدین خلق ایران - جنوب سوئد
۲۰۱. انجمن
دوستداران هنر ایرانی
۲۰۲. انجمن
فرهنگی ایران در جنوب سوئد
۲۰۳. انجمن
متخصصان در جنوب سوئد
۲۰۴. جامعه
حامیان تغییر در ایران
۲۰۵. انجمن
هنرمندان ایرانی
۲۰۶. جامعه زنان
ایرانی در یوتوبوری
۲۰۷. انجمن
هواداران مجاهدین در یوتوبوری
۲۰۸. انجمن
جوانان ایرانی یوتوبوری
۲۰۹. انجمن
پزشکان حامی مردم ایران
۲۱۰. انجمن
حمایت از پناهندگان ایرانی -یوتبوری
۲۱۱. انجمن
فرهنگی ایرانیان در یوتبوری
۲۱۲. انجمن
متخصصان ایرانی در یوتوبوری
۲۱۳. انجمن
ترویج فرهنگ ایران
سوئیس:
۲۱۴. انجمن دفاع
از زندانیان سیاسی در ایران - سوئیس
۲۱۵. انجمن زنان
ایرانی مقیم سوئیس
۲۱۶. انجمن
جوانان ایرانی در سوئیس
۲۱۷. انجمن
متخصصان و فارغالتحصیلان ایرانی مقیم سوئیس
فرانسه:
۲۱۸. انجمن امید
در استراسبورگ
۲۱۹. انجمن
ایرانی فرانسوی برای دموکراسی و لائیسیته
۲۲۰. انجمن
پناهندگان سیاسی
۲۲۱. انجمن زنان
ایرانی در فرانسه
۲۲۲. انجمن دفاع
از پناهندگان سیاسی در فرانسه
۲۲۳. انجمن صلح
و آزادی
۲۲۴. انجمن
جوانان ایران آزاد
۲۲۵. انجمن زنان
برای آزادی در ایران
فنلاند:
۲۲۶. انجمن زنان
ایرانی در فنلاند
۲۲۷. انجمن
متخصصان فنلاند
۲۲۸. انجمن
جوانان در فنلاند
کانادا:
۲۲۹. انجمن
ایران دمکراتیک- پیام
۲۳۰. زندانیان
سیاسی
۲۳۱. انجمن زنان
ندا
۲۳۲. انجمن
دموکراتیک کبک
۲۳۳. انجمن زنان
پیشتازان رهایی
۲۳۴. انجمن صبا
تا آخر ایستادهایم
۲۳۵. انجمن
جوانان ایران آزاد در کانادا
۲۳۶. انجمن
ورزشکاران ایران دموکراتیک در کانادا
۲۳۷. انجمن
متخصصان ایران دموکراتیک کانادا
۲۳۸. ائتلاف بینالمللی
زنان علیه بنیادگرایی
۲۳۹. معلمین
برای صلح ودمکراسی در ایران -کانادا
۲۴۰. انجمن ۱۰۰۰زن
۲۴۱. انجمن
جوانان ایرانی کانادا
۲۴۲. انجمن
خانواده شهدا
۲۴۳. انجمن
فرهنگ و هنر- ایرانیان کانادا
۲۴۴. انجمن
حمایت از کودکان کار در ایران
۲۴۵. انجمن
حمایت از هنرمندان مبارز در ایران
۲۴۶. انجمن
روزنامهنگاران ایرانی در تبعید
۲۴۷. انجمن دفاع
از کارگران ایران
۲۴۸. انجمن
ایران آزاد –زنان در ونکور
۲۴۹. انجمن
ایران آزاد-زنان در تورنتو
۲۵۰. انجمن زنان
ایران دموکراتیک
۲۵۱. انجمن
جوانان ایران دموکراتیک
۲۵۲. انجمن دفاع
از زنان زندانی در ایران
۲۵۳. انجمن
کارکنان ایرانی حمل ونقل عمومی-کانادا
لوگزامبورگ:
۲۵۴. انجمن حقوقبشری
در ایران
۲۵۵. انجمن
جوانان
نروژ:
۲۵۶. پژواک صدای
زنان
۲۵۷. انجمن
حمایت از معترضان در ایران
۲۵۸. انجمن حقوقبشر
و دموکراسی
۲۵۹. انجمن
یادبود قربانیان قتلعام ۱۹۸۸
۲۶۰. انجمن
جوانان نروژی ایرانی برای دمکراسی
۲۶۱. انجمن فرهنگی
حمایت از قیام
۲۶۲. انجمن
دانشجویان و فارغالتحصیلان ایرانی مقیم نروژ= هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران
۲۶۳. جامعه
معلمین ایرانی مقیم نروژ
۲۶۴. انجمن
هواداران مجاهدین خلق ایران در اسلو
۲۶۵. انجمن
حمایت از خانوادههای شهدای قیام
۲۶۶. انجمن
پرستاران ایرانی مقیم نروژ هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران
۲۶۷. واحد
تحقیقات شهدای مقاومت در نروژ
۲۶۸. انجمن
آینده سازان فردای ایران مقیم اسلو - نروژ
۲۶۹. انجمن
نوازندگان ایرانی مقیم نروژ
۲۷۰. انجمن پناهندگان
ایرانی مقیم نروژ
۲۷۱. انجمن
زندانیان سیاسی سابق -نروژ
۲۷۲. جامعه
متخصصان ایرانی در تورنهایم - نروژ
۲۷۳. انجمن
فرهنگ و مطالعات سیاسی در نروژ
۲۷۴. انجمن
هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران در کریستین ساند
هلند:
۲۷۵. انجمن بینالمللی
زنان - هلند
۲۷۶. انجمن
پزشکان ایرانی در هلند
۲۷۷. انجمن
جوانان آینده ساز فردا- هلند
۲۷۸. انجمن
متخصصان ایرانی در هلند
۲۷۹. انجمن
فرهنگ و هنر
۲۸۰. صدای زنان
قیام ایران
۲۸۱. انجمن
مدرسان دموکرات ایرانی در هلند
۲۸۲. انجمن
ورزشکاران حبیب خبیری- هلند
۲۸۳. انجمن
حمایت از زندانیان سیاسی ـ هلند
۲۸۴. انجمن
مادران شهدای آزادی - هلند
۲۸۵. انجمن
کارزار اینترنتی در حمایت از مقاومت ایران
۲۸۶. جامعه
پناهندگان ایرانی در هلند
۲۸۷. انجمن
دوستی خلقهای خاورمیانه ـ هلند
۲۸۸. انجمن دفاع
از حقوق ادیان و مذاهب
۲۸۹. انجمن دفاع
از شهدای راه آزادی- هلند
۲۹۰. انجمن
متخصصان ایرانی در هلند
۲۹۱. انجمن دفاع
از حقوق کارگران ایران ـ هلند
۲۹۲. انجمن
مدافعان حقوق زندانیان سیاسی در ایران-هلند
۲۹۳. انجمن علیه
شکنجه و اعدام - هلند
۲۹۴. انجمن
جوانان ایرانی-هلندی
۲۹۵. انجمن ورزشکاران
- هلند
۲۹۶. انجمن زنان
علیه بنیادگرایی - هلند
۲۹۷. انجمن
حمایت از معلمان
۲۹۸. انجمن
حمایت از کودکان کار
۲۹۹. انجمن هزار
اشرف
۳۰۰. انجمن دفاع
از حقوق پناهندگان - هلند