کودتای ۱۷ژوئن
روز ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ برابر با ۲۷خرداد ۱۳۸۲ تعداد ۱۳۸۰نفر از
نیروهای پلیس فرانسه در یک یورش گسترده به مقر شورای ملی مقاومت ایران در
اورسوراواز در حومه پاریس بیش از ۱۶۵نفر را
دستگیر کردند. مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، در میان دستگیرشدگان
بود. بهدنبال این یورش مسعود رجوی، مسئول شورای ملی مقاومت، این اقدام دولت
فرانسه را یک عمل ننگین خواند و از رئیسجمهور فرانسه خواهان رفع سریع هر گونه
محدودیت از خانم مریم رجوی شد.
از نیمهشب همان روز به غیر از مریم رجوی و ۲۱نفر دیگر، بقیه دستگیرشدگان بهتدریج آزاد شدند.
این حمله وحشیانه موجی از اعتراض را در میان پشتیبانان مقاومت و ایرانیان در
سراسر اروپا و آمریکا برانگیخت. در این اعتراضات هواداران مقاومت ایران با تجمع در
مقابل سفارتها و کنسولگریهای فرانسه در شهرهای مختلف، حملات پلیس فرانسه را قویاً
محکوم کردند.
بهدنبال این واقعه تعدادی از ایرانیان در اعتراض به دستگیری مریم رجوی و
اعتراض به احتمال استرداد وی به دیکتاتوری آخوندی، یک اعتصابغذای نامحدود را در
فرانسه آغاز کردند.
در اعتراض به دستگیری مریم رجوی تنها طی ۳روز، ۱۶تن از ایرانیان در
شهرهای مختلف اروپا دست به خودسوزی زدند. ۲تن از
مجاهدین صدیقه مجاوری و ندا حسنی بر اثر خودسوزی بهشهات میرسند. خبرهای مربوط
به خودسوزی پناهندگان ایرانی در صدر خبرهای فرانسه و اروپا بود و افکار
عمومی را بهشدت منقلب کرد. مریم رجوی از زندان پیام میدهد و تمنا میکند کسی به
خودسوزی مبادرت نکند. او از این شکایت دارد که چرا پس از اولین نمونه، مقامات
فرانسوی نگذاشتند او با چند نفر و حتی با نزدیکترین افراد خانوادهاش
ملاقات کند و این پیام را به مجاهدین و دیگر هموطنانش بدهد.
بهدنبال این واقعه بسیاری از شخصیتهای فرانسوی، اروپایی، آمریکایی و آسیایی
نسبت به این اقدام دولت فرانسه اعتراض و آن را محکوم کردند و خواستار آزادی
بلادرنگ مریم رجوی شدند. ۱۷روز بعد از
این واقعه مریم رجوی از زندان آزاد شد. ۱۱سال بعد در
روز سهشنبه ۲۵شهریور ۱۳۹۳(۱۶سپتامبر ۲۰۱۴) قاضی تحقیق
ضدتروریسم دادسرای پاریس با صدور دستور منع تعقیب در پرونده ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ که با اتهام تروریسم
و تأمین مالی تروریسم شروع شده بود، با تصریح بر اینکه هیچ دلیلی برای اتهامهای
مالی و هیچ نشانهیی مبنی بر پولشویی، تقلب، جعل و… در پرونده ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ دیده نمیشود، پرونده
۱۷ژوئن را برای همیشه مختومه اعلام کرد.
در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ چه اتفاقی افتاد؟
در ساعت ۶صبح ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ در یک حمله گسترده
زمینی که در تاریخ ۳۰سال گذشته فرانسه
سابقه نداشت، بزرگترین تهاجم پلیس، نیروهای امنیتی و ژاندارمری فرانسه به بزرگترین
و قدیمیترین جنبش مقاومت در برابر نظام حاکم بر ایران در اورسوراواز صورت گرفت و
طی آن مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران دستگیر شد.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ حمله گسترده به مقر مریم رجوی و دستگیریها
واقعهیی که خبر آن بهسرعت به سراسر نقاط دنیا مخابره و به خبر اول خبرگزاریهای
جهان تبدیل گردید.
در این روز ۱۶سرویس فرانسوی با ۱۳۸۰مأمور پلیس، همراه با انبوه مأموران اطلاعات، ۱۳خانه پناهندگان سیاسی و خانوادههای مقاومت ایران را مورد حمله
قرار دادند و ۱۶۵نفر از اعضای مقاومت و
مجاهدین را دستگیر کردند. مریم رجوی در میان دستگیرشدگان بود. در این حمله ظرف چند
دقیقه نردهها از جا کنده و تمامی درها و پنجرهها بر سر راه نیروهای پلیس خرد
شدند. برخی دیوارها شکافته و کف بعضی از اتاقها به تصور جاسازی تسلیحات، حفاری
شدند. تمامی ابزار و وسایل و نوشتهها و کامپیوترها ضبط و به مقر «D.S.T»(سازمان
امنیت داخلی فرانسه) منتقل گردید. تمامی خودروها، اوراق هویت، مدارک شخصی، اسناد
آرشیو و کتابخانه، مدارک پزشکی، اسناد قانونی، کامپیوترها و دفاتر یادداشت شخصی و
چک و پول نقد، ضبط شدند. مأموران پلیس کلیه پناهندگان ایرانی را با ضربوشتم روی
زمین خوابانده و پس از دستبند زدن، آنها را روانه زندان کردند.
تمرکز حمله بر روی اقامتگاه رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران مریم رجوی در
اورسوراواز و ۳خانه مجاور آن بود.
هلیکوپترها از هوا و قایقهای مسلح از رودخانه «اواز» در کنار اقامتگاه آمادهی ورود
به صحنه بودند. خانه محل اقامت پدر و مادر رضاییهای شهید، خانههای مادران شهیدان
مقاومت ایران و خانه پناهندگان ایرانی نیز در شمار خانههای مورد حمله قرار گرفت.
مراسم بازرسی و تفتیش و ضربوشتم در داخل اقامتگاه مریم رجوی ۱۷ساعت بهطول انجامید. از ساعت ۶بامداد تا ۱۱شب سگهای
آموزشدیده، آخرین دستگاهها و تجهیزات ردیابی و اکیپهای مختلف مأموران تخصصی
سانتیمتر به سانتیمتر اقامتگاه را چک و بازدید و تخریب کردند و از همه جا عکس و
فیلم گرفتند. متراژ تکتک اتاقها و راهروها و سقفها و کفها اندازهگیری و ثبت شد
و بسیاری نقاط نیز با بیل و کلنگ و دیلم و دریل تخریب گردید. از ساعت ۱ نیمهشب همان روز به غیر از ۲۲نفر که مریم رجوی نیز در میان آنها بود، بقیه دستگیرشدگان بهتدریج
آزاد شدند.
در این اثناء مریم رجوی از زندان اطلاعات فرانسه به زندان «فلوری مرو ژیس»
منتقل میشود.
در زندان اطلاعات، مریم رجوی را از مسیرهای زیر زمینی در محاصره مأموران و سگهای
محافظ به کاخ دادگستری بردند. ملاقات و غذا بردن و دادن هر چیز دیگری از سوی
خانوادهاش برای مریم رجوی در طی زمانی که او در زندان بهسر برد، ممنوع بود.
رسانههای فرانسه این حمله را بزرگترین عملیات پلیسی ۳۰سال گذشته توصیف کردند.(سایت مجاهد ـ زیباترین لحظات پیروزی)
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ شکلگیری اعتراضات
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ در فرانسه
با دستگیری مریم رجوی و سایر پناهندگان ایرانی و اعضای مقاومت، حامیان
مجاهدین خودشان را به بازداشتگاه رساندند و با سردادن شعار، اعتراض خود را به این
عمل دولت فرانسه ابراز کردند. معترضان از آنجا بهسوی وزارت کشور رفتند تا علیه
این اقدام اعتراض کنند. پناهندگان در شعار خود خواستار آزادی مریم رجوی شدند. این
اعتراضات تا ۲هفته دیگر در مکانهای
مختلف پاریس در میدان کنکورد، برج ایفل، مجلس ملی فرانسه و در کلیسا و خیابانها
ادامه یافت. مأموران پلیس دستور داشتند از هر گونه تجمع پناهندگان ایرانی جلوگیری
کنند. آنها هر تعداد از ایرانیان را بعد از بازداشت چند روزه به کشورهای خودشان
برمیگرداندند. پلیس در یک مورد تعدادی از پناهندگان ایرانی را بعد از بازداشت به
بیمارستان روانی منتقل کرد. پزشکان و کارکنان بیمارستان وقتی متوجه موضوع شدند ضمن
اظهار تأسف همه آنها را آزاد کردند.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ تظاهرات و اعتراض به دستگیری مریم رجوی و یارانش
اسقف ژاک گایو، از شخصیتهای مذهبی فرانسه بلافاصله، بعد از شنیدن خبر تجمع
ایرانیان در مقابل وزارت کشور به آن محل شتافت ولی مأموران به او اجازه حضور در
جمع تظاهرکنندگان که توسط پلیس محصور شده بودند را ندادند. اعتراضات در گوشه و
کنار پاریس و در کوچه «گرد» در اورسوراواز ادامه پیدا کرد. کوچهیی که به مدت ۲هفته، هواداران مجاهدین و اعتصابغذا کنندگان را در خود جای داد.
در این ۲هفته کوچه گرد به
کانون اخبار مربوط به ایران و مقاومت ایران تبدیل شد و مهمترین خبرگزاریها
نمایندگان خود را به این محل گسیل داشتند.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ در ایران
روز ۳۱خرداد ۱۳۸۲ - ۲۱ژوئن ۲۰۰۳ بیش از هزار نفر در
منطقه امیرآباد تهران، از ساعت ۱۲ تا ۳ بامداد دست به تظاهراتزده و همزمان در تظاهراتی در اصفهان،
گروه بزرگی از مردم، با سردادن شعار، خواستار آزادی خانم مریم رجوی از زندان پلیس
فرانسه شدند. در تهران صدها تن در فلکه دوم تهران پارس و در منطقه میرداماد دست به
تظاهراتزده و با اعضای بسیج پاسداران و نیروهای پلیس درگیر شدند.
از ساعت ۲۲ شب ۱تیرماه تا ۵ بامداد
روز بعد، شمار زیادی از مردم و جوانان اصفهان، در مناطق مختلف این شهر، با برپایی
تظاهرات بزرگی، خواستار آزادی خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت در فرانسه
گردیدند.
همزمان تظاهرات پراکندهیی در نقاط مختلف اهواز و شیراز جریان داشت و گروههایی
از مردم با سردادن شعار خواستار آزادی مریم رجوی از زندان فرانسه شدند.
در روز اول تیر ۱۳۸۲ - ۲۲ژوئن ۲۰۰۳ صدها تن از خانوادهها و دانشجویان هوادار مجاهدین، با در دست
داشتن پلاکاردهایی، با شعار آزادی مریم رجوی و سایر پناهندگان زندانی در فرانسه،
در مقابل سفارت فرانسه در تهران دست به اعتراض زدند. این اعتراض در حالی صورت گرفت
که نیروهای سرکوبگر رژیم تمامی خیابانهای منتهی به سفارت را مسدود کرده و از
نزدیک شدن افراد به سفارت جلوگیری کردند. وزارت اطلاعات حکومت ایران نیز خبرنگاران
را از مراجعه به محل سفارت فرانسه منع کرد و به خبرنگاران علیه تهیه هر گونه گزارش
از این موضوع، اخطار داد.
۳تیر ۱۳۸۲ - نیروهای
سرکوبگر رژیم آخوندی در پنجمین روز متوالی از اعتراض خانوادهها و هواداران
مجاهدین در مقابل سفارت فرانسه در تهران، آنها را وحشیانه مورد ضربوشتم قرار داده
و گروه زیادی از آنها را دستگیر کردند. نیروی انتظامی از طریق بلندگو، عابران را
از نزدیک شدن به سفارت فرانسه بازمیداشت. بهرغم این، ۳جوان از این دستور سرپیچی کرده و با نزدیک شدن به مقابل سفارت
شعار سردادند، آنها متعاقباً توسط نیروی انتظامی دستگیر و با ماشین به نقطه
نامعلومی منتقل شدند.(گاهشمار کودتای نافرجام)
عصر روز جمعه ۶تیر، صدها تن از مردم
و جوانان در تهران با برگزاری یک تجمع در مقابل پارک ملت در تهران خواهان آزادی
فوری مریم رجوی شدند. مأموران وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی با محاصره کامل پارک
و بستن خیابان ولیعصر از تقاطع نیایش، تلاش کردند جمعیت را متفرق کنند، اما با
مقاومت شدید جوانان مواجه شدند و تجمع تا حوالی ساعت ۱۰ شب ادامه مییابد.
روز دوشنبه ۳۰ژوئن ۲۰۰۳ - (۹تیر ۱۳۸۲) صدها تن از هواداران
مقاومت و خانوادههای شهیدان و زندانیان سیاسی مقاومت ایران با در دست داشتن
پلاکاردهایی با شعار آزادی مریم رجوی طی چند تظاهرات و درگیری با نیروهای حکومت
ایران در مقابل سفارت فرانسه و در سایر نقاط تهران، دست به اعتراض و تظاهرات
زدند. گروهی از این تظاهرکنندگان توسط پاسداران حکومت ایران دستگیر و روانه زندان
شدند.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ اعتصاب
پس از دستگیری مریم رجوی و ۱۶۵نفر از
مسئولان مقاومت و هواداران و پشتیبانان مقاومت ایران، تعدادی از پناهندگان ایرانی
حامی مقاومت در اعتراض به این عمل دولت فرانسه در اورسوراواز دست به اعتصابغذا
زدند. تعدادی از پناهندگان ایرانی از نقاط مختلف فرانسه و اروپا به این نقطه آمدند
و در اعتصاب شرکت کردند. اعتصابغذا در کوچه «گرد» در اورسوراواز برگزار شد.
روزهای بعد سایهبان و پتو از جمله امکاناتی بود که اهالی اورسوراواز برای اعتصابکنندگان
آوردند. حامیان مقاومت ایران که در اعتصابغذا بودند با نصب پلاکاردهایی در محل
اعتصاب خواستههای خود و سایر متحصنان را بیان میکرند: آزادی مریم رجوی.
شهردار شهر اورسوراواز و شورای شهر بهکمک اعتصابکنندگان شتافتند. در بیانیهی
شورای شهر اورسوراواز آمده است: عدهیی سمپاتیزانهای ایرانی از چندین کشور اروپایی به
اینجا آمدهاند. شهرداری تلاش کرده است که امکانات انسانی لازم برای حضور در
خیابان گرد را با بازکردن استادیوم ورزشی و با دادن اجازه استفاده از زمین فوتبال
تثبیتشده، فراهم نماید. شهرداری بررسی کرده است که تأمین آب، غذا و پتو فراهم شده
باشد. بسیاری از اهالی بهطور خودجوش آمدهاند تا قوت قلب بدهند و خوراکیهای
مختلف با خود آوردهاند.
اعتصابغذا کنندگان، طیفی از مردان و دختران جوان تا مادران سالخورده بودند.
دهها زن و مرد از پیر و جوان، شب را تا صبح در کنار خیابان بهسر میبرند و بعضی
شبها باران نیز زیرانداز و پتوها را خیس میکند. در اورسوراواز، اسقف ژاک گایو،
همراه با جلال گنجهای، روحانی عضو شورای ملی مقاومت ایران، یک مراسم نیایش بینالمذاهب
برگزار کردند و آزادی سریع مریم رجوی را خواستار شدند. اسقف ژاک گایو گفت: از صحبت
با شما دریافتم که مریم رجوی امید شما به آزادی است. بیشک امید به آزادی را نمیتوان
در بند نگه داشت.
بعد از گذشت ۵روز از حمله پلیس به
مقر شورای ملی مقاومت ایران در اورسوراواز و دستگیری مریم رجوی در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳، در روز اول تیر ۱۳۸۲ در اورسوراوآز ۲۰۰نفر همچنان
در حال اعتصابغذا هستند. دکتر صالح رجوی، نماینده شورای ملی مقاومت ایران در
فرانسه که پس از آزادی از بازداشت در جمع آنها حاضر شده، پیامها و تأکیدات مریم
رجوی رئیسجمهور برگزیدهی مقاومت ایران را برای حفظ جان ایرانیان معترض یادآوری میکند
و از ایرانیانی که اعتصابغذای خشک و بدون آب کرده و در وضعیت جسمی وخیمی بهسر میبردند،
خواهش میکند لااقل آب بنوشند و آنان با قبول این درخواست، تأکید کردند که به
اعتصابغذای خود تا رسیدن به خواستشان که آزادی مریم رجوی است ادامه خواهند داد.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ اعتصاب در اعتراض به دستگیری مریم رجوی
روز ۳تیر ۱۳۸۲ «ژان پیر بلازی»، نماینده مجلس ملی فرانسه از حزب سوسیالیست، در
میان استقبال پرشور انبوه ایرانیانی که در مقابل دفتر شورای ملی مقاومت ایران در
اورسوراواز گردآمده بودند، به دیدار اعتصابغذا کنندگان رفت. بلازی که توسط شهردار
اورسوراواز «ژان پیر بکه» و جمعی از مقامات محلی استان والدوواز همراهی میشد،
شگفتی و تأسف خود را از شدتعمل سؤالبرانگیز و اقدامات نمایشی و سینمایی که توسط
پلیس فرانسه در حمله به خانههای پناهندگان ایرانی و هواداران مقاومت و دستگیری
مریم رجوی، در ۱۷ژوئن به کار بسته شد،
ابراز داشت.
«پیر برسی»، رئیس انجمن حقوقبشر نوین در فرانسه، از تحصنکنندگان و شرکت
کنندگان در اعتصابغذا در برابر اقامتگاه مریم رجوی دیدار کرد. او اقدام پلیس
فرانسه، علیه مقاومت ایران و دستگیری مریم رجوی را محکوم نمود. رئیس انجمن حقوقبشر
نوین فرانسه گفت: «آنچه مجاهدین در ایران به پیش میبرند، یک مقاومت مشروع است… به
همین خاطر از ۲۰سال پیش، از مجاهدین
حمایت کردهام و امروز نیز به همین خاطر اینجا هستم».
خبرگزاری فرانسه در ۴تیر گزارش
داد: از ژاندارمری خبر رسید، ۴۰۰نفر هفتمین
شب را در اورسوراواز سپری کردند و ۳تن از
اعتصابغذا کنندگان بستری شدند.
شاهین قبادی، عضو کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت، روز ۴تیر ۱۳۸۲ به خبرنگاران گفت
تعداد اعتصابغذا کنندگان در اعتراض به بازداشت مریم رجوی به ۱۷۰نفر رسیده است. وی گفت: «اعتصابغذا کنندگان مصمم هستند آنقدر
به اعتصاب خود ادامه دهند تا مریم رجوی آزاد شود».
تلویزیون الجزیره ۴تیر گزارش داد:
«هواداران سازمان مجاهدین خلق تعهد کردند، به اعتصابغذا تا حد مرگ ادامه دهند تا
فرانسه مریم رجوی رهبر سازمان را آزاد کند».
تلویزیون العربیه از مقر مریم رجوی در اورسوراواز روز ۴تیر گزارش کرد: «اورسورواز، شهرک فرانسوی آرام، که نقاش هلندی
«وان گوگ» آن را برای گذراندن آخرین روزهایش انتخاب کرد، امروز تبدیل به محل
اعتراض طرفداران مریم رجوی شده است که همچنان از همه کشورهای جهان به سوی مقر
مجاهدین خلق میآیند تا حمایت خود را از کسی که رئیسجمهورش مینامند ابراز دارند…
اینجا همگان یک نام را فریاد میکنند: نام مریم رجوی».
روزنامه اتاوا سیتیزن نیز در ۴تیر نوشت:
ایرانیان به مدت یک هفته است که در برابر سفارت فرانسه در اوتاوا دست به اعتصابغذا
زدند. آنها ۸روز است که هیچ چیز
نخوردهاند. تظاهرکنندگان که در یک آفتاب سوزان نشستهاند، مصمم هستند تا زمانی که
مریم رجوی و بازداشتشدگان ایرانی در فرانسه آزاد نشوند، هیچ چیز نخورند و محل
سفارت فرانسه را ترک نکنند»...
روز ۷تیر ۱۳۸۲ در دوازدهمین روز اعتصابغذا ۱۲۰۰تن از ایرانیان بهنمایندگی از جوامع ایرانیان در ۲۰کشور جهان از جمله سراسر اروپا، آمریکا، کانادا و استرالیا در
اورسوراواز حضور یافتند و با پیوستن به متحصنان خواستار آزادی فوری مریم رجوی،
رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران شدند.
۱۷ ژوئن ـ خودسوزی
در پی اعتراض به دستگیری مریم رجوی تنها طی ۳روز، ۱۶تن از ایرانیان در
شهرهای پاریس، برن، رم، لندن، اتاوا، آتن و نیکوزیا و همینطور در ایران(۳نفر در تهران، ۲تن در مشهد
و یک نفر در شهر بابل) دست به خودسوزی زدند. خبرهای مربوط به خودسوزی پناهندگان
ایرانی در صدر خبرهای فرانسه و اروپا بود و افکار عمومی را بهشدت منقلب کرد.
نخستین خودسوزی اعتراضی حوالی ظهر سهشنبه ۲۷خرداد ساعتی پس از انتشار خبر دستگیری مریم رجوی، در مقابل سفارت
فرانسه در لندن صورت گرفت. حشمت زندی، ۳۸ساله، با
آتش زدن خود به دستگیری مریم رجوی اعتراض میکند. پیکر بهآتش کشیدهاش با مداخله
پلیس راهی بیمارستان میشود. در حالیکه قسمتهای زیادی از بدن او سوخته است. یک
روز بعد در صبح چهارشنبه ۲۸خرداد
مرضیه باباخانی، ۴۰ساله، در مقابل وزارت
کشور فرانسه در اعتراض به دستگیری مریم رجوی و احتمال استرداد وی به حکومت ایران،
خود را بهآتش میکشد. ۳ساعت بعد صدیقه
مجاوری، ۴۴ساله، در برابر وزارت
کشور فرانسه در میان شعلههای آتش جان باخت. در همین زمان نادر ثانی، ۴۸ساله، با به آتش کشیدن خود نسبت به دستگیری مریم رجوی اعتراض
کرد. در همین زمان در لندن، در مقابل سفارت فرانسه، ندا حسنی، ۲۵ساله، در حالیکه شعلههای آتش سر و تمامی بدنش را فراگرفته است،
با فریادها و شعارهایی در اعتراض به دستگیری مریم رجوی خود را به آتش کشید و
متعاقباً در بیمارستان جان باخت. روزنامه ژورنال دودیمانش در ۲۲ژوئن نوشت: مخالفان رژیم آخوندی در پاریس، لندن و برن خود را بهآتش
میکشند. آنها علیه عملیات ضدتروریستی که توسط د.اس.ت بر ضد سازمان مجاهدین خلق
ایران بهویژه ستاد مرکزیش در شهر اورسوراواز صورت گرفته است اعتراض میکنند.
همواره بایستی به کسانیکه خود را برای آرمانهای خود قربانی میکنند احترام
گذاشت. خصوصاً وقتی که آنها قربانی معاملهیی شده باشند که از کنترلشان خارج است.(پرواز در آتش)
روزنامه ایتالیایی کوریردلاسرا درباره صدیقه و ندا میگوید که آنها خودشان
را آتش زدند و مانند گرزی گدازان بر سر توطئه ملایان فرود آمدند و آن را خنثی
کردند.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ صدیقه مجاوری
روز ۲۸خرداد ۱۳۸۲ صدیقه مجاوری، از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران، در اعتراض به
اقدام پلیس فرانسه مبنی بر بازداشت مریم رجوی، خود را در مقابل وزارت کشور فرانسه
در پاریس به آتش کشید و ۹روز بعد در ۶تیر ۱۳۸۲ در بیمارستانی در
پاریس جان باخت. صدیقه متولد سال ۱۳۳۸ در شهر
ساری بود و در همین شهر بزرگ شد. او پس از اخذ دیپلم به دانشکده ادبیات و زبانهای
خارجی تهران رفت. در همین دانشکده بود که با مجاهدین خلق ایران آشنا شد. صدیقه
مجاوری در سال ۱۳۶۰ توسط مأموران امنیتی
حکومت ایران دستگیر شد و مدت ۵سال را در
زندان گذراند. صدیقه مجاوری پس از آزادی از زندان به منطقه مرزی رفت و مجدداً به
سازمان مجاهدین وصل شد. او سپس صلاحیتهای خود را در مسئولیتهای مختلف بهعنوان
یکی از مسئولان ذیقیمت سازمان به اثبات رساند. وی با شنیدن خبر دستگیری مریم رجوی
و شماری دیگر از مسئولان و حامیان مقاومت و پناهندگان ایرانی در ۱۷ژوئن سال ۲۰۰۳ در اعتراض
به دستگیری مریم رجوی خود را به آتش کشید و بهشهادت رسید.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ ندا حسنی
روز دوم تیر سال ۱۳۸۲ مجاهد خلق ندا حسنی
در اعتراض به توطئه دستگیری مریم رجوی، خود را در برابر سفارت فرانسه در لندن به
آتش کشید و در سن ۲۶سالگی در بیمارستان بهشهادت
رسید. ندا حسنی در سال ۱۳۵۶ در تهران متولد شد و
در سال ۱۳۶۲ همراه با پدر و مادرش
به کانادا رفت. ندا تحصیلات دانشگاهیاش را در رشته انفورماتیک در دانشگاه کارلتون
اتاوا ادامه داد. اما آشنایی با مجاهدین و بهخصوص با تأثیری که ندا از شهادت
عمویش محمود حسنی که در جریان قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ سربهدار شده بود پذیرفته بود، مسیر زندگی او را عوض کرد. ندا
درس خواندن و آسایش در غرب را رها کرد و در سال ۱۳۷۶ بهعنوان یک مبارز حرفهیی به مقاومت ایران پیوست.
در سالگرد جانباختن ندا حسنی، مادرش زنده یاد فروغ حسنی گفت:
«اولین چیزی که ندا یاد گرفت، عشق بود. عشق به خانواده، عشق به مردم، عشق به
میهن، عشق به آزادی. عموی ندا، مجاهد شهید مسعود[محمود] حسنی، که در سال ۶۷ همراه با هزاران تن از یارانشان در قتلعام زندانیان سیاسی
اعدام شد، تأثیر زیادی روی ندا گذاشت. ندا یکی از رزمندگان ارتش آزادیبخش بود. من
مغرورم و افتخار میکنم که یک هوادار سازمان مجاهدین هستم. من افتخار میکنم که
گوش به فرمان خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت باشم… ندا با رفتن به این
راه نهتنها خود را جاودانه کرد بلکه برای من نیز باعث جاودانگی شد. هر کس به ندا
فکر میکند، مریم را بهیاد میآورد. ندا به انتخاب خود این راه را برگزید و من
خوشحالم که خودش راه خودش را انتخاب کرد اگر چه لحظهلحظه با او سوختم و میسوزم.
ندا عاشق همه شما بود عاشق همه مردم. من به او افتخار میکنم، تنها آرزویی که دارم
این است که من هم به اندازه او قوی باشم که بتوانم پیامش را به دنیا برسانم. فرزندم،
عزیزم، من به تو افتخار میکنم، من با تو به آسمان رسیدم و به خورشید بوسه زدم».
ندا حسنی در آخرین صحبتها به مادرش گفته بود: بگو خورشیدمان را آزاد کنند.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ پیام مریم رجوی به ایرانیان معترض
مریم رجوی که تا این زمان دیوارهای بلند سلول انفرادی، او را از هر گونه
ارتباط با دنیای بیرون قطع کرده بود توسط مقامات فرانسوی در جریان چند مورد
خودسوزی قرار گرفت. او از این شکایت دارد که چرا پس از اولین نمونه، مقامات
فرانسوی نگذاشتند او با چند نفر و حتی با نزدیکترین افراد خانوادهاش
ملاقات کند و این پیام را به مجاهدین و دیگر هموطنانش بدهد. در نهایت،
د.اس.ت(سازمان امنیت داخلی فرانسه) پذیرفت مریم رجوی که خواستار تسریع در ارسال
پیامش به هموطنان برای توقف خودسوزیها بود، یک پیام مکتوب بفرستد و از طرف او
برای جمعیتی که در مقابل د.اس.ت گردآمدهاند، خوانده شود. مریم رجوی از زندان پیام
داد و تمنا کرد کسی به خودسوزی مبادرت نکند.(گاهشمار کودتای نافرجام ۱۷ژوئن ۲۰۳۳)
وی گفت:
«این مرا نگران و شوکه میکند که بشنوم بعضیهایتان تا حد خودسوزی جلو رفتهاید.
خواهش میکنم اینکار را متوقف کنید. من از شما میخواهم از خودسوزی خودداری کنید،
وگرنه بیش از این درد خواهم کشید و ناراحت خواهم شد تظاهرات مسالمتآمیز خود را
ادامه دهید تا به اهدافتان دست پیدا کنید».
در حالیکه تظاهرات و تجمع اعتراضی خانوادهها و دانشجویان در برابر سفارت
فرانسه در تهران نسبت به دستگیری مریم رجوی ادامه دارد و در حالیکه موج
خودسوزیهای اعتراضی بالا گرفته است، دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران در روز ۲۹خرداد، پیام مریم رجوی از زندان را که شب پیش نوشته شده است،
منتشر میکند: «مریم رجوی از تظاهرکنندگان ایرانی میخواهد از خودسوزی خودداری
کنند… خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، در پیامی خطاب به
ایرانیان در سراسر جهان که نسبت به بازداشت غیرقانونی و ناموجه وی توسط دولت
فرانسه دست به اعتراض زدهاند، از آنان خواست که از خودسوزی خودداری کنند».
خبرگزاری فرانسه: مریم رجوی از هواداران گروه خود خواست در اعتراض به یورش
پلیس فرانسه که او و دیگران را دستگیر کرده است، خودشان را آتش نزنند. خانم رجوی
گفت: «خبر تظاهرات شما را شنیدم که برای آزادی من و سایر خواهران و برادرانتان
فریاد میزنید، اما وقتی خبر خودسوزی شما عزیزانم را شنیدم، بسیار بسیار متأثر
شدم، بهطوریکه کنترل تأثر و عواطفم برایم مشکل است… از شما میخواهم که هر چه
سریعتر خودسوزی را متوقف کنید و مرا بیش از این دردمند و نگران نکنید. اما به
تظاهرات و تحصن آرام خود ادامه دهید تا به اهداف خود برسید. اگر چه وصفالحال شما
را میفهمم و میدانم که چقدر رنجیده خاطرید که در فرانسه، یعنی کشوری که تاریخش و
نامش با حقوقبشر و آزادی و دموکراسی پیوند خورده، چرا باید از زندان و سلول حرف
زد، آن هم برای آزادیخواهان واقعی ایران. حتماً جواب آن را باید در یک معاملهیی
با رژیم پلید و آزادیکش آخوندها دید. بهخصوص که فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران بهدلیل
تظاهرات پیدرپی دانشجویان و مردم تهران و سایر شهرها و در مقابل شعارهای نفی
تمامیت رژیم، به خود میلرزد و برای حفظ تعادل خود، ولو بهطور مقطعی، نیاز به
چنین توطئهها و معاملاتی دارد… عزم خللناپذیر و همبستگی مردم ایران برای رهایی
از دیکتاتوری مذهبی و تروریستی، قطعاً پیروز میشود. انشاءالله که هر چه سریعتر
روز آزادی مردم ایران فرابرسد و همهی دردها و رنجها پایان یابد».(خبرگزاری فرانسه
- ۲۹خرداد ۱۳۸۲ - ۱۹ژوئن ۲۰۰۳)
روز اول تیر ۱۳۸۲ سازمان مجاهدین خلق
ایران با استناد به پیام مریم رجوی از زندان، اطلاعیهیی صادر کرد: «با یادآوری
پیامهای مکرر خانم مریم رجوی، باز هم از همه هموطنان جریحهدار شده استدعا میکند
که بهرغم هر میزان تأثر و ناراحتی از دست زدن به خودسوزی اعتراضی خودداری کنند و
خواستهایشان را با تمام قوا و صرفاً در چارچوب قانون و بهصورت اعتصاب و تحصن و
آکسیونهای آرام اعتراضی پیگیری کنند».(اطلاعیه سازمان مجاهدین خلق ایران - اول
تیر ۱۳۸۲)
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ اعتراض شخصیتها و سایر ارگانهای دولتی و مدنی به
دستگیری مریم رجوی
بعد از تهاجم پلیس به مقر شورای ملی مقاومت و دستگیری مریم رجوی بسیاری از
شخصیتها، نهادها و سازمانها در کشورهای مختلف و بسیاری از نمایندگان پارلمان در
اروپا، شماری از اعضای مجلس سنا و مجلس نمایندگان آمریکا و شخصیتهای سیاسی و حقوقبشری
نسبت به اقدامات دولت فرانسه و دستگیری مریم رجوی اعتراض کردند.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ اعتراض شخصیتهای فرانسوی
از فرانسه دانیل میتران، همسر رئیسجمهور فقید فرانسه و رئیس بنیاد فرانس
لیبرته، فرانسوا اولاند(رئیسجمهور سابق و دبیر اول وقت حزب سوسیالیست فرانسه)،
کلود استیه، کریستین توبیرا، ژان مارک ارول، پیر برسی، رئیس حقوقبشر نوین در
فرانسه، مولود آئونیت، اسقف گایو، آندره میشل(جامعهشناس شهیر فرانسوی و رئیس
افتخاری مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه)، ایوبونه(رئیس سابق د.اس.ت ـ اداره امنیت
داخلی فرانسه)، ژان پیر بکه، شهردار اورسوراواز، جولیان دری(سخنگوی حزب سوسیالیست
فرانسه)، انجمن شهر اورسوراواز، سندیکای قضات فرانسه، فدراسیون بینالمللی حقوقبشر،
جامعه حقوقبشر فرانسه و... شماری دیگر از شخصیتها و نهادها حمله پلیس فرانسه و
دستگیری مریم رجوی را محکوم کردند.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ آمریکا
از آمریکا: سناتور جمهوریخواه، سم براون بک، شیلا جکسون لی، اد تاونز، لیسی
کلی، دنیس مور، نیک لمپسن، تام تانکردو، جیمز تلنت، دنیس مجیت، دیوید اسکات، بنی
تامپسون، کندریک میک، ریچارد پیر کلودو خالد دوران و… به دستگیری مریم رجوی رئیسجمهور
برگزیده مقاومت ایران اعتراض و حمله پلیس فرانسه را محکوم کردند.
سناتور براون بک، عضو مجلس سنای آمریکا، در نامه به رئیسجمهور فرانسه نوشت:
«من با نگرانی و فوریت زیاد در رابطه با اقدامات اخیر کشور شما علیه چهرههای
اپوزیسیون ایران، بهویژه خانم مریم رجوی به شما نامه مینویسم. من از ملت فرانسه
که مدتهاست بهخاطر حمایتش از حقوقبشر و آزادی بیان به خود میبالد، میخواهم
خود را نسبت به آرمانهایش متعهد بداند و از دست زدن به اقداماتی که آن را در کنار
رژیم تروریست ایران قرار دهد، خودداری ورزد».
شیلا جکسون لی، عضو کمیته قضایی مجلس نمایندگان آمریکا، با اشاره به دستگیری
خانم رجوی تأکید کرد: «من برای خواهرانم در خلوت خود اشک میریزم… من از این
دستگیری بهغایت ناراحت شدهام. بهویژه وقتی که صدایی که آزادی سایر مردم و رفتار
عدالتجویانه با آنها را میخواند، دستگیر و بازداشت شده باشد، بهعنوان یک زن، من
بهطور ویژه نسبت به وضعیت خانم مریم رجوی، رئیسجمهور منتخب نگران هستم».
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ پیام تعدادی از شخصیتها در کشورهای مختلف در
اعتراض به دستگیری مریم رجوی
از کانادا: الکسا مک دونو، فرانسوا کایر، مونیک ریچارد و سیوند رابنسون
از انگلستان: لرد ایوبری، لرد کوربت، لرد کلارک، لرد آنتون، وین گریفیث، جیم
دوبین، مایک هنکاک، استیومک کیپ، پایرا خابرا، والری دیوی، لرد آلتون، مارگارت
اوئن، الیزابت سیدنی، مالکوم هارپر، داوینا میلر، کریس دیویس، گلین فورد و استراون
استیونسون
از آلمان: دکتر آندره بری و دکتر هلموت مارکوف
از پرتغال: پائولو کازاکا
از دانمارک: سندبیک و پرنیل فرام
از سوئد: لنارت فریدن
از ایتالیا: لوئیز مورگانتینی و آنتونیو استانگو، دبیرکل شبکه سازمانهای
مدافع حقوقبشر در حوزه اروپا و مدیترانه و رئیس کمیسیون ایتالیایی حقوقبشر
هلسینکی
از لوکزامبورگ: ژان اشپاتس رئیس مجلس ملی لوگزامبورگ
آنتونیو استانگو، دبیرکل شبکه سازمانهای مدافع حقوقبشر در حوزه اروپا و
مدیترانه و رئیس کمیسیون ایتالیایی حقوقبشر هلسینکی، نوشت: «من بیش از یک دهه است
که بهخوبی با این مقاومت آشنا هستم و با خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده این
مقاومت هم دیدار کردهام و با عقاید و نظرات ایشان بهخوبی آشنا هستم. هرکس که با
سخنان و نوشتهها و کتابهای مریم رجوی آشنا باشد و بداند که خانم رجوی مبلغ اسلام
دموکراتیک و بردباری است که در تعارض کامل با بنیادگرایی و تروریسم قرار دارد، از
اتهاماتی که این روزها مطرح شده شگفتزده و متأثر میشود. این اتهامات بیاساس هیچ
ربطی به قانون ندارند، بلکه تماماً دارای انگیزه و آبشخور سیاسی هستند».
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ شب نیایش برای آزادی مریم رجوی
۹تیر همزمان، هزاران تن از ایرانیان در ۲۰شهر جهان به شبزندهداری و نیایش برای آزادی مریم رجوی پرداخته
و شمع روشن کردند. این شبزندهداری در شهرهای پاریس، لندن، اسلو، کپنهاگ،
آمستردام، برلین، هامبورگ، دوسلدرف، فرانکفورت، رم، استکهلم، مالمو، یوتبوری،
نیکوزیا، ملبورن، سیدنی، واشنگتن، لس آنجلس، هوستن و اتاوا برگزار گردید.
شاعران و نویسندگان ایرانی به خواندن شعرها و نوشتههایی در وصف مقاومت مردم
ایران علیه فاشیسم مذهبی حاکم بر میهنشان پرداختند، موسیقیدانان ایرانی سرودههای
مقاومت و ترانههای میهنی را اجرا کردند. بسیاری از مردم اورسوراواز که شبزندهداری
حضور داشتند برای آزادی مریم رجوی نیایش کردند.
تلویزیون کانال ۲ فرانسه در ۱۰تیر یعنی پانزدهمین روز اعتصاب گزارش داد: «شبزندهداری با نور
شمع مجاهدین و هوادارانشان در سکوت. این مراسم را دیشب بهیاد رهبر کاریسماتیک خود
مریم رجوی برگزار کردند. این شکل دیگری از اعتراض و شکل دیگری از بیان عزمشان میباشد».
در همین شب هزاران تن از ایرانیان عضو سازمان مجاهدین خلق ایران در شهر اشرف
در عراق با روشن کردن شمع برای آزادی مریم رجوی شبزندهداری کردند.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ تحصن و روشن کردن شمع برای آزادی مریم رجوی
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ واکنش دیکتاتوری آخوندی به حوادث ۱۷ ژوئن
در روز ۳۰خرداد علی یونسی، وزیر
اطلاعات حکومت ایران، از سرکوب مجاهدین در فرانسه قدردانی کرد. خبرگزاری رسمی رژیم
گزارش کرد: «حجتالاسلام علی یونسی، وزیر اطلاعات روز پنجشنبه سرکوب بزرگ سازمان
مجاهدین خلق ایران توسط پلیس فرانسه را ستود و گفت: دیر یا زود کشورهای دیگر همین
کار را خواهند کرد. او گفت: طبق منشور سازمان ملل تمام کشورها مسئول برخورد با تروریستها
هستند: ما از این کار فرانسه خیلی خوشحال هستیم، فرانسه مهد قانون است. آنها بر
اساس وظیفه عمل کردهاند».
۳۱خرداد آخوند نمازی، دادستان کل رژیم، از آنچه فرانسه
انجام داده است قدردانی میکند و میگوید: امیدواریم سایر کشورهای اروپایی نیز در
این خصوص فعالیت کنند.
جمعه ۶تیر ـ رژیم آخوندی
یکبار دیگر رسماً خواهان استرداد مریم رجوی و اعضای مجاهدین در فرانسه شد اما از
آنجا که دریافته بود دیگر دیر شده و مجاهدین ابتکارعمل را بهدست گرفته و فضای بینالمللی
را بر چنین درخواستهای جنایتکارانهیی بستهاند، خاطرنشان میکند که اگر هم در
فرانسه محکوم شوند، فرانسه باید خودش به «همه جنایات منافقین» رسیدگی کند.
روز ۹تیر آخوند حسن روحانی،
دبیرشورای عالی امنیت وقت رژیم، همه کشورها را به کارزار بینالمللی علیه مجاهدین
فرا خواند. وی بهرغم بمبارانها و گردآوری سلاحهای مجاهدین، باز هم از آمریکا
طلبکاری کرد که چرا «نیروهای ائتلاف از درگیرشدن با اعضای تروریستهای سازمان
مجاهدین خلق پرهیز کردهاند». خبرگزاری رسمی رژیم در ادامه این خبر افزود: روحانی
دربارهی برنامه هستهیی ایران اعلام کرده تهران آماده شفافیت و همکاری در معاهدات
بینالمللی هستهیی میباشد.
۷تیر ۱۳۸۲ محمد
خاتمی، رئیسجمهور وقت حکومت ایران، بار دیگر از فرانسه خواستار «استرداد»
پناهندگان سیاسی ایرانی شد. عبدالله رمضانزاده، سخنگوی خاتمی در رژیم آخوندی، ۲روز قبل از آن گفته بود: «جمهوری اسلامی ایران مشغول بررسی پروسه
استرداد مجاهدین از فرانسه است».
۷تیر ۱۳۸۲ - روزنامه
حکومتی قدس بهنقل از الهام، سخنگوی قوه قضاییه رژیم آخوندی، نوشت: «دستگیری
مجاهدین در فرانسه اولین راه مبارزه با تروریسم است و اعتقاد داریم که اگر دولت
فرانسه در مبارزه با این پدیده مصمم باشد، باید نسبت به مجازات دستگیرشدگان برای
نتیجه دادن مبارزه با تروریسم تلاش کند... ما امیدواریم دولت فرانسه با استرداد
آنها به جمهوری اسلامی ایران، اراده راسخ خود را در برخورد با این گروهک تروریستی
نشان دهد. ما آماده همکاری در این زمینه هستیم».
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ انعکاس واقعه ۱۷ ژوئن و دستگیری مریم رجوی در رسانههای بینالمللی
- روزنامه واشنگتن تایمز در ۲۵ژوئن نوشت:
«بعد از سقوط فرانسه در سال ۱۹۴۰ شارل دوگل
بهطور قانونی در بریتانیا زندگی میکرد و از آنجا مبارزهیی را علیه فاشیزم رهبری
میکرد یکدفعه اعلام کردند که بریتانیا موافقت کرده که او را به کشور فرانسه تحت
حاکمیت فاشیستها استرداد کنند که مطمئناً کشته میشد. البته این کار هیچگاه صورت
نگرفت. اما یک چیزی مشابه آن اخیراً بین فرانسه و دوست جدیدش ایران... اتفاق
افتاد. مریم رجوی پناهنده سیاسی و قانونی فرانسه که از یک حفاظت ۲۴ساعته پلیس فرانسه برخوردار است دستگیر شد».
- میدل ایست آنلاین در ۱۸ژوئن نوشت:
«بهنظر میرسد که فرانسه تصمیم گرفته یکبار دیگر در جهت عکس حرکت کند... فرانسه
لحظهیی را که رژیم ایران تظاهرات مردم را سرکوب کرد، برگزید تا با دستگیری ۱۵۹تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق موجود در حومه پاریس در صدر آن
خانم مریم رجوی به ملاهای ایران کمک برساند... قابل فهم نیست در حالیکه
نمایندگان مردم، این سازمان را یک تجمع سیاسی بهشمار میآورند، پلیس فرانسه به
این شیوه زشت و توهینآمیز حمله میکند».
- تلویزیون کانال ۲ فرانسه در ۱۰تیر یعنی پانزدهمین روز اعتصاب گزارش میدهد: ایرانیان سوگند
خوردهاند که تا آزادی مریم رجوی از پا نخواهند نشست.
مریم رجوی ـ زنی که بهگفته دادستان بازداشتها، تعادل ژئوپلیتیک دنیای وحشی
آخوند سالار را برهممیریزد،
مطبوعات فرانسه به این زن یعنی مریم رجوی عنوان «پاسیوناریا»ی مقاومت ایران
میدهند. پاسیوناریا که در لغت بهمعنی «گل احساسات» است، اسم مستعار
دولوروس ایباروری بانوی مقاومت اسپانیاست که در جنگهای داخلی این کشور بهخاطر
سخنرانیهای آتشینش به یک افسانه زنده تبدیل شده بود.(سایت مجاهد ـ زیباترین لحظات پیروزی)
پاسیوناریا همیشه این جمله منسوب به امیلیانو زاپاتا را که به شعار جنگهای
داخلی اسپانیا تبدیل شده بود تکرار میکرد که: «بهتراست ایستاده بر پاهایتان
بمیرید تا بر روی زانوانتان زندگی کنید».
پاسیوناریا در سخنرانی خداحافظی خود در بارسلون به زنان و مادران اسپانیایی
گفت:
«به فرزندانتان در مورد آنهایی که از دریاها و کوهها گذشتند و از مرزهای
حفاظتشده توسط سرنیزه رد شدند، تعریف کنید و بگویید در حالیکه سگان تشنه در پی
دریدن گوشتشان بودند، آنها از همه چیز خود گذشتند: عشقشان، کشورشان، خانه و ثروتشان،
پدرانشان، مادرانشان، همسرانشان، برادران و خواهران وفرزندانشان... تا به ما
بگویند: ما اینجا هستیم، برای آرمانمان، آرمان همه بشریت مترقی و پیشرو…».
- سایت فرانسوی «لیده دوو ژوور» در تاریخ ۱۲اردیبهشت ۸۶ نوشت: «استدلال بازپرس… ژان لویی بروگیر این بود که مریم
رجوی تهدیدی برای «نظم استراتژیک جهانی» بهشمار میآید. وی خجالت کشید سخنی
از قراردادهای توتال در ایران به میان بیاورد».
- روزنامه «وال استریت» در تاریخ ۷می ۲۰۰۸، نوشت: «مقامات ایرانی سالهاست که سرکوب سازمان مجاهدین
را به یک اولویت در مذاکراتشان بر سر مسأله هستهیی یا موضوعات دیگر با
کشورهای غربی کردهاند. این موضوع بر اساس اظهارات چندین دیپلومات که درگیر
در این گفتگوها بودهاند، میباشد».
- مجله «آفریقا آسیا» در شمارهی ژوئن ۲۰۰۳ خود مینویسد: «در سال ۱۹۹۷ شرکت توتال یک قرارداد ۲.۴میلیارد دلاری برای بهرهبرداری از حوزه
پارس جنوبی بهدست آورد. این قرارداد در زمانی امضا شد که کشورهای اروپایی
بهدنبال حکم دادگاه در رابطه با قتل مخالفان کرد در برلین، سفرای خود را
فراخوانده بودند. بعد از جنگ(عراق)، قراردادها در حال فوران بودهاند. آنها
تنها به توتال محدود نمیشوند و شرکتهای فرانسوی دیگر نیز به مهمانی دعوت
شدهاند: آلکاتل، رنو، پژو… اما این وضعیت بدون مابهازاء نبوده است. مقامات
ایرانی آشکارا خواستار اعمال فشار روی مخالفان ایرانی در فرانسه بودهاند. از
این نظر سالهای شیراک را میتوان سالهای انواع مماشات توصیف کرد. در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ دفاتر شورای ملی مقاومت ایران در پاریس هدف حمله بزرگ پلیس
فرانسه واقع شد. ۱۶۴پناهنده سیاسی
ایرانی دستگیر شدند. اما بعداً همه آنها آزاد شدند. از آن تاریخ، پرونده
قضایی مربوط به تروریسم تبدیل به مضحکه شده است. بعد از این حمله، روزنامه
همشهری به تاریخ ۲۲ژوئن نوشت که اگرچه
شرکت بریتیش پترولیوم در مناقصه پیشنهاد بالاتری را برای توسعه میدانهای
پارس جنوبی ارائه داده بود، اما این توتال بود که برنده شد».
- روزنامه واشنگتن تایمز سوم تیرماه ۱۳۸۲ نوشت: «سفارت فرانسه در واشنگتن، از جانب
اعضای کنگره آمریکا تحت فشار قرار گرفته است. سناتور سام براون بک رئیس
زیرکمیته روابط خارجی به دیوید لویت سفیر فرانسه نامهیی نوشته و طی آن فرانسه
را به خدمتگزاری کثیف برای دیکتاتوری مذهبی ایران متهم نمود…». روز بعد همین
روزنامه طی مقالهیی تصریح کرد: «یورش فرانسه به نیروهای ضد رژیم ایران، منجر
به بلوا در کنگره آمریکا و دیگر پارلمانهای اروپا شده است. بیش از ۲۰۰نماینده کنگره، مجاهدین را «یک جنبش مقاومت
مشروع خواندهاند».
- نیوز تلگراف ـ ۷تیر ۱۳۸۲: «اعتراضات
در مقابل سفارت فرانسه در مرکز لندن بهطور فزایندهیی شدید میشود. اعتصابغذا
کنندگان که بیش از نیمی از آنها زن هستند، شعارهایی در حمایت از مریم رجوی و
علیه دولت فرانسه میدهند. خانم مریم رجوی نه تنها یک حامی دموکراسی، بلکه یک
مدافع آتشین حقوق زنان است».
- روزنامه پاریزین هفتم تیرماه ۱۳۸۲ نوشت: «فرانسه میخواهد خوشنودی رژیم
ایران را جلب کند».(گاهشمار کودتای نافرجام)
۳ژوئیه ۲۰۰۳ ـ آزادی مریم رجوی
۱۱تیر ۱۳۸۲ دادگاه،
حکم به پایان بازداشت غیرقانونی و آزادی مریم رجوی داد اما خود او تا صبح روز بعد
در سلول و بیاطلاع است.
به هنگام انتشار خبر آزادی مریم رجوی، اورسورواز، مقر مریم رجوی، شاهد انفجار
شادی بود.
هواداران مجاهدین و مقاومت ایران که ۱۵روز در
اورسوراواز در اعتصاب غذا بودند، با غریو فریادهای شادی، این پیروزی پرشور را جشن
گرفتند. آنها برای رئیسجمهور برگزیده مقاومت فرش قرمز پهن کردند تا مقدم او را
گرامی بدارند.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ آزادی مریم رجوی
همزمان در ۲۰شهر دیگر اروپا،
آمریکا و کانادا هزاران ایرانی اعتصاب کننده، به پایکوبی پرداخته و این پیروزی
بزرگ را که مشت محکمی بر دهان آخوندهای ضدبشر بود، جشن گرفتند.
دادگاه که در روز ۲ژوئیه ۲۰۰۳ به آزادی مریم رجوی رأی داده بود، سرانجام روز پنجشنبه سوم
ژوئیه ۲۰۰۳ برابر با ۱۲تیر ۱۳۸۲ مریم رجوی را از
زندان اطلاعات فرانسه در پاریس آزاد کرد.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ پیام مسعود رجوی پس از آزادی مریم رجوی از زندان
پس از آزادی مریم رجوی از زندان، مسعود رجوی، مسئول شورای ملی مقاومت ایران،
پیامی فرستاد که در قسمتی از آن آمده است:
هموطنان عزیز، سلام به همه شما. به جگرهای سوخته و لبهای تشنه و بدنهای
فرسوده و گرسنه در اعتصاب غذای ۱۷روزه. سلام
به عشقهای فروزان و شعلهور برای آزادی، برای مریم رهایی و برای درهمشکستن
توطئه و زدوبند رژیم ضدبشری آخوندی. سلام به شبزندهداران و نیایشگران در ۲۰شهر جهان. سلام بر اشکها و لبخندهایتان، بر غم جانکاهی که شما
را در این ایام فراگرفته بود و بر فوران شگرف شادیهایتان در لحظه اعلام و شنیدن
خبر آزادی رئیسجمهور برگزیده مقاومت. لحظهیی که از شکوهمندترین لحظههای
تاریخ مقاومت مردم ایران در برابر رژیم آخوندی است. لحظهیی که تاروپود،
بودونبود و عطش سوزان ایران و ایرانی برای آزادی را در انظار جهانیان بهنمایش
گذاشت. در بسیاری خیابانهای تهران، اتومبیلها چراغهایشان را روشنکردند. بوقها
بهصدا درآمد و دانشجویان خروشیدند که: «مریم بیا ـ تهران بیا». در همین اثنا،
دستهایی دیگر بار، بر دیوارها نوشتند: «مجاهدین بیسلاح ـ قلب ما سلاحتان». در
این ایام مردم و شورای شهر و شهردار اورسوراواز با صمیمیت و مهربانی بسیار، در همه
لحظات، با مریم و مجاهدین و مقاومت و مردم ایران بودند و عواطف انسانی آنها مانند
رود کنار شهرشان بیانقطاع جریان داشت. میگویند که خانهها و امکانات خود را در
اختیار گذاشته بودند. با مقاومت ایران گریستند و شبزندهداری کردند و با مقاومت،
در آزادی مریم به شادی و پایکوبی برخاستند. آنان ارزشهای آرمانی فرانسه، مهد
آزادی و حقوقبشر را در تمامیتش، بهنمایش گذاشتند. خانم میتران بلادرنگ به
اقامتگاه رئیسجمهور برگزیده و سمبل مقاومت و آزادی ایران شتافت و اسف و اندوه خود
را از اینکه او را در آنجا نمییابد، ابراز کرد و متعاقباً در یک کنفرانس
مطبوعاتی به نافذترین صورت به اتهامهای ساخته و پرداخته رژیم آخوندی علیه
مجاهدین و مقاومت ایران از قبیل سکتاریسم و تروریسم و شخصیتپرستی پاسخ گفت.
۱۷ ژوئن ـ سخنرانی مریم
رجوی پس از آزادی از زندان
مریم رجوی پس از آزادی از زندان و بازگشت به مقر شورای ملی مقاومت ایران در
اورسوراواز در تجمع عظیمی که برای استقبال از او آمده بودند، به ایراد سخنرانی
پرداخت و در قسمتی از سخنان خود گفت: «با درود به سایر هموطنان متحصن و در حال
اعتصابغذا در سوئد و نروژ و دانمارک و انگلستان و آلمان و هلند و قبرس و یونان و
استرالیا و شهرهای مختلف آمریکا و کانادا که به حمایت از مقاومت و آزادی مردم
ایران برخاستهاند. و بهخصوص با درود به دانشجویان و مردم بهپاخاسته ایران و
خانوادهها و جوانان پرشوری که در کارزار آزادی، آرام و قرار ندارند و با شما
همراه و همصدا هستند. بهراستی که شما شعلههای شرف و مقاومت ملتی اسیر در برابر
فاشیسم مذهبی هستید که در این ایام در سراسر ایران و در اقصی نقاط جهان زبانه میکشد
و جهانی را به تحسین و ستایش واداشته است. شما بیش از ۲هفته گرسنگی و تشنگی را بهبهای جانهای ارزشمندتان تحمل کردید و
در این مدت مردم شریف اور در کنار شما بودند و شما را تسلی میدادند. من میدانم
که این همه، نه بهخاطر من، بلکه بهخاطر آزادی مردم ایران بود. اجازه بدهید که
خطاب به مردم شریف اور اضافه کنم که شما مردم اور و شهردار آزاده شما و شورای
شهر اور از همه احزاب، فرانسه را با همه ارزشهای انسانی و اخلاقی و آزادیخواهانه
آن بهنمایش گذاشتید. ما باعث زحمت شما شدیم و خجل هستیم، ولی حالا دیگر شما فقط
همسایه نیستید و بخشی از تاریخ و مقاومت و قلب و عواطف ما و مردممان هستید و ما
هرگز آنرا فراموش نمیکنیم، چون در این ۲هفته شما
از هیچچیز کوتاهی نکردید. از زنان اور، از مردان اور و از بچههای اور عمیقاً
سپاسگزارم که در تلخترین شرایط و در سختترین ایام با همه عواطف و امکانات و
خانههایشان در کنار ما بودند. در این ایام من خودم را فراموش کرده بودم و همه تلاشم
این بود که جلو خودسوزیها را بگیرم. شما خوشحال هستید ولی من هنوز درد عمیقی را
در سراسر وجودم بهخاطر آنها احساس میکنم. درحقیقت هنوز قلبم در سوزوگداز و در
آتش است. آتشی جاودانه که فقط با آزادی پایدار و همیشگی مردم ایران آرام میگیرد.
ای کاش که من زودتر خبردار میشدم و میتوانستم مانع این فدیههای بزرگ و شگفت
تاریخ آزادی میهنم بشوم. از نمایندگان مجلس در کشورهای مختلف، از سناتورها، از
شخصیتهای سیاسی و تاریخی و مذهبی و کشیشها و شخصیتهای عالیقدر کلیسا که به اینجا
آمدند سپاسگزاری میکنم. قبل از همه از خانم میتران که بزرگواری و هوشیاری و شکوه
ارزشهای فرانسه و مقاومت فرانسه را، اینبار در برابر فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران،
بازتاب نمود. خانم میتران انگار که با خودش ژنرال دوگل، بهعنوان رهبر مقاومت
ضدفاشیستی فرانسه و پرزیدنت میتران فقید را هم به اینجا آورده بود.
دلم میخواست قبل از آمدن به اینجا بهدیدار ایشان بروم و احساسم را
بگویم اما عملی نبود و آنرا به بعد موکول کردم اما فرصت را مغتنم شمرده و از
طریق مردم اور و شورای شهر که همه تمایلات سیاسی فرانسه را دربرمیگیرد و مخصوصاً
از طریق آقای شهردار، به فرانسه و ارزشهای آن و به سمبلهای آن مانند خانم
میتران و همچنین لیگ حقوقبشر فرانسه و حقوقبشر نوین و به همه شخصیتها و
مقامات و وکلا و قضات فرانسه درود میفرستم. بهقول هانری لوکلرک دادگستری فرانسه
نشان داد که میتواند از کرنش در برابر ملاحظات سیاسی پرهیز کند زیرا که کشور
قانون و دموکراسی است. ما از هر گونه پیگرد و تحقیقات قانونی و محاکمه عادلانه
قضایی نهفقط رویگردان نیستیم بلکه از آن بهغایت استقبال میکنیم چون در فضای
عادلانه و دموکراتیک، قطعاً وجدانها و آرای بیطرف و افکار عمومی را در کنار خود
داریم و چیزی برای مخفیکردن نداریم».
مریم رجوی در قسمت دیگری از سخنانش گفت: «در حقیقت من فکر میکنم و این را
برای اطلاع دولت فرانسه و شخص پرزیدنت شیراک هم میگویم که برخی سرویسهای فرانسوی
با اطلاعات غلط از جانب وزارت اطلاعات ملایان و عوامل آنها و مأموران نفوذی که در
این ایام خودشان را اعضای سابق مجاهدین معرفی میکنند، گمراه شدند. والا برای آمدن
و تحقیق و بازرسی احتیاج به این همه هلیکوپتر و کشتی و انفجار درها و پنجرهها
نبود، شاید آنها فکر میکردند که در اینجا همه مسلح هستند و یک درگیری مسلحانه
بزرگی در پیشرو است. حال اینکه شورای شهر بهدرستی شهادت داده است که در ۲دهه گذشته در مقر مقاومت هیچ فعل و انفعال غیرقانونی وجود
نداشته است. درهرحال از دولت فرانسه و شخص پرزیدنت شیراک خواهان تشکیل کمیسیون
ویژهیی برای رسیدگی به این موضوع از ابتدا تا انتهای آن هستم».
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ انعکاس رسانهها از آزادی مریم رجوی
- تلویزیون کانال ۱ فرانسه پنجشنبه سوم ژوئیه ۲۰۰۳: کسانیکه از سراسر اروپا آمده بودند از او [مریم رجوی]
همچون مسیح استقبال کردند. آنها فریاد میزدند: «خاتمی چشم تو کور شود ما
مریم را آوردیم!». لبخند از لبان این رهبر مقاومت هرگز محو نمیشود. او
ابتدا در مقابل یادبودی برای ۲تن از
مجاهدین که خود را بهآتش کشیده بودند توقف و ادای احترام کرد. سپس در یک
سخنرانی سلیس بهمدت یک ساعت، اتهامات تروریستی را بهچالش طلبید و اطمینان
داد که میتواند حساب جزءبهجزء همه پولهای توقیفشده را پس بدهد.
- فیگارو لحظه اعلام خبر در ساعت ۶ بعدازظهر ۲ژوئیه را در اورسوراواز چنین تصویر میکند: خبر ظرف چند
ثانیه در میان تمامی تظاهرکنندگان اورسوراواز پیچید و شور و شوقی غیرقابل
تصور ایجاد کرد. یک نفر که در اعتصابغذا بهسر میبرد تصور کرد مریم رجوی را
در ماشینی مشاهده کرده است. سایر اعتصابکنندگان در اطراف او آواز میخوانند:
”او آزاد شد، او آزاد شد”. در حالیکه اشک در چشمانشان جمع شده است به
فارسی یا انگلیسی شعار میدادند: ”زنده باد مریم، ما پیروز شدیم”. مریم رجوی
روز بعد حوالی ظهر پنجشنبه ۳ژوئیه
۲۰۰۳(۱۲تیرماه ۱۳۸۲) از زندان آزاد میشود. برای آزادی مریم رجوی ۸۰هزار یورو وجهالضمان بریدهاند که پول
زیادی است.
- پاریزین پنجشنبه ۳ژوئیه ۲۰۰۳ مینویسد:
شادی عظیم برای آزادی مریم رجوی. در اور همه آرزو میکنند امروز او را
ببینند. فریاد، اشک و صحنههای شادی بهدنبال اعلام آزادی مریم رجوی...
مخالفان ایرانی پرچمهای ایران و تصاویر «پاسیونارای» خود را بیرون آوردند.
- اومانیته پنجشنبه ۳ژوئیه ۲۰۰۳ مینویسد:
بعد از سر و صدای اول، باد آن دستگیریهای جمعی، خالی میشود. تصمیم دادگاه
استیناف مبنی بر آزادی مریم رجوی و همراهان او انکار حرفهای نیکلا سارکوزی و
قاضی بروگیر است.» دیروز در اورسوراواز، صدها تن از هواداران و اعضای مجاهدین
خلق ایران، پیشواز فاتحانهیی از رهبری خود مریم رجوی سازماندهی کرده بودند.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ گزارش روزنامه آسیا از آزادی مریم رجوی
روز ۳ژوئیه ۲۰۰۳، روز آزادی مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، خیابانهای
محل اقامت مریم رجوی مملو از جمعیت بود. تصاویر آن روز، در بسیاری از رسانههای
بینالمللی منتشر شد. اما در ایران تنها یکی از آن تصاویر منتشر شد و آن تصویری
بود که لحظه آزادی مریم رجوی را نشان میداد که توسط روزنامه آسیا بهچاپ رسیده
بود. حکومت ایران بلافاصله روزنامه آسیا را توقیف کرد و سردبیر آن ایرج جمشیدی را
دستگیر و تا ۲۰ماه در زندان محبوس
کرد. انجمن «جامعه آزاد ایتالیا» به ایرج جمشیدی، بهخاطر دفاع از آزادی جایزه
داد.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ توقیف روزنامه و زندانی کردن سردبیر بهخاطر انتشار عکس
مریم رجوی
خبرگزاری فرانسه در روز ۱۶تیر گزارش
کرد: سخنگوی وزارتخارجه ایران گفت که از تصمیم دادگاه فرانسه برای آزادسازی رجوی
بسیار آزرده شده است. همچنین بهخاطر انتشار عکس رهبر اپوزیسیون در یک روزنامه،
آن روزنامه بسته شد. سردبیر و همسرش دستگیر گردیدند. روزنامه آسیا در صفحه اول،
عکسی از مریم رجوی در حال لبخند نشان میداد که دستهگلی در دستانش داشت و توسط
دوستدارانش مورد استقبال قرار میگرفت.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ زدوبندهای پشتپرده
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ انعقاد قراردادها
رسانهها از قراردادهای کلان اقتصادی و رفت و آمد وزیر خارجه، وزیر تجارت و
معاون کمپانی توتال به ایران، در آستانه و روزهای پس از کودتای ننگین ۱۷ ژوئن خبر دادند.
مطبوعات فاش میکنند که حتی روز و زمان حمله را دوویلپن، وزیرخارجه شیراک، از
قبل با خرازی، وزیر خارجه آخوند خاتمی، در میان گذاشته و هماهنگ کرده است.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ شرکت نفتی توتال
سایت فرانسوی «لیده دوو ژوور» در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۸۶ نوشت: چند
روز پیش از عملیات جنجالی ۱۷ژوئن،
توتال و شرکت نفت انگلیس BP در رقابت برای
قراردادی بهمبلغ ۲میلیارد دلار برای
استخراج منابع نفتی بودند. در تاریخ ۲۲ ژوئن ۲۰۰۳، چند روز بعد از دستگیریهای گسترده در اورسوراواز، شرکت توتال
این قرارداد را بهنام خود بهثبت رساند. بنابراین، روابط عاشقانه میان دو دولت
ایران و فرانسه ۱۰سال بهطول انجامید؛
به بهای چند مانور پستفطرتانه برای حفظ شرکت توتال در کشور آخوندها».
اول تیرماه ۱۳۸۲ روزنامههای رژیم
اعلام کردند که توتال، برنده مناقصه پارس ۱۲ جنوبی شده
است. این در حالی بود که بر مبنای مناقصه، «بیریتش پترولیم» انگلیسی، برنده بود.
در یک نمونه دیگر ۲خبرنگار بهنام
«کریستف دولوار» از لوپوئن و «کریستف دوبوآ» از پاریزین، در کتابی با عنوان
«بنیادگرایان اسلامی از هماکنون اینجا هستند»، به ماهیت عملیات ننگین ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ اشاره کردند. آنها در
فصلی بهنام «فرانسه به زدوبند متهم میشود» در صفحه ۲۵۰ کتاب که در ۴مه ۲۰۰۴ در پاریس منتشر شد، نوشتند:
«موج دستگیری که در اورسوراواز صورت گرفت، بهعنوان یک پیشعلامت مثبت به
رژیم تهران تلقی گردید که از آن آشکارا استقبال نمود. فرانسه میخواهد یک جایگاه
رده اول در خاورمیانه بیابد. عادیسازی روابط فرانسه و ایران بر توازن قضایی،
سنگینی میکند. در ۲۷آوریل ۲۰۰۴، دادستانی پاریس تحقیقات قضایی را میگشاید. آیا این یک تصادف
است؟ چندین قرارداد درست پیش از آن، توسط پاریس و تهران امضاء شدند. در ۲۱آوریل، توتال یک قرارداد بالغ بر ۱٫۲میلیارد
دلاری، برای بهرهبرداری از حوزه گازی را برد. رنو از سال ۲۰۰۶ به بعد، یک بازار تولید ۲۵۰هزار
خودرویی در سال، سپس قراردادی با ۵۰۰هزار خودرو
از ۲۰۰۸ به بعد را برد...».
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ افشای معاملات پنهانی فرانسه و حکومت ایران
یک ستاد ویژه در وزارت اطلاعات برای مداخله در پرونده ۱۷ ژوئن و سرهمبندی شکایت و پروندهسازی علیه مقاومت تشکیل شده و
دبیر اجرایی شورای عالی امنیت رژیم بر کار آن نظارت دارد.
شورای عالی امنیت رژیم آخوندی، در تاریخ ۲۲شهریور۱۳۸۲ نامهیی با شماره ۴۲۱۴/۸۲ تحت عنوان «پیگیری پرونده منافقین توسط محاکم قضایی فرانسه»
تنظیم کرده و برای دریافت و تصویب بودجه ارزی به سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور
ارسال داشته است. علاوه بر این در تاریخ ۲۶شهریور
نامه محرمانه دیگری با موضوع «پیگیری قضایی پرونده مطروحه در دادگاه فرانسه» و با
شماره۳۶۱۴/۸۲ به سازمان مدیریت و برنامهریزی ارسال
شده است.
در یک کنفرانس مطبوعاتی در پاریس که در روز ۱۵ اردیبهشت ۸۳، با حضور
وکلا و حقوقدانان فرانسوی برگزار شد، محمد محدثین، مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی
مقاومت، در افشای تلاشهای رژیم آخوندی برای تأثیرگذاری بر پرونده ۱۷ ژوئن، گفت: منابع اطلاعاتی این پرونده مستقیم و غیرمستقیم مربوط
به وزارت اطلاعات ملایان است. من در اینجا یک سند دارم که بهخوبی نشان میدهد که
از ابتدا وزارت اطلاعات و د.اس.ت روی این پرونده مشترکاً کار میکردهاند. این
بولتن وزارت اطلاعات شماره ۳۷۲۶/د است که
روز ۲۳ ژوئن ۲۰۰۳ برای
مقامات عالیرتبه رژیم ارسال شده است.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ اسناد دسیسه
در وزارت اطلاعات یک ستاد ویژه برای مداخله در پرونده ۱۷ ژوئن تشکیلشده است. در این ستاد افرادی از وزارتخارجه هم حضور
دارند. در شورای عالی امنیت ملی رژیم علی ربیعی، معاون سابق وزارت اطلاعات و دبیر
اجرایی این شورا، این موضوع را دنبال میکند.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ اگر تکرار کنید تکذیب خواهم کرد
با انتشار کتاب «اگر
تکرار کنید، تکذیب خواهم کرد!» به قلم «ژان کلود موریس»، سردبیر وقت
هفتهنامه معروف فرانسوی «ژورنال دودیمانش»، پشتپرده زدوبند جمهوری اسلامی ایران
و دولت وقت فرانسه به ریاست ژاک شیراک، برای حمله ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳، علیه دفتر شورای ملی
مقاومت ایران و دستگیری مریم رجوی برملا شد.
عنوان این کتاب که توسط انتشارات معروف «پلون» منتشر شده است، عبارت کوتاهی
از ژاک شیراک است که خطاب به نویسنده کتاب میگوید: «اگر تکرار کنید، تکذیب خواهم
کرد!» ۳۰صفحه از این کتاب ۳۰۰صفحهیی، به سیاست دولت شیراک در قبال رژیم آخوندها و زد وبند و
تبادل اطلاعات و هماهنگی با وزارت اطلاعات و سفارت رژیم در فرانسه، برای اجرای
حمله ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ اختصاص
دارد. ژورنال دودیمانش در شماره هفته اول ماه مارس خود(یکشنه ۸مارس ۲۰۰۴ برابر با ۱۸اسفند ۱۳۸۲) با انتشار این کتاب
سبب بازتاب وسیعی در محافل مطبوعاتی و سیاسی و قضایی فرانسه میشود. ژورنال
دودویمانش میافزاید: «مدیر تحریریه وقت ژورنال دودیمانش در کتاب خود، پشتپرده
موج دستگیری اورسوراواز در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ را برملا میسازد.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ افشای پشتپرده جنایت در کتاب «اگر تکرار
کنید، تکذیب خواهم کرد»
ژان کلود موریس، سردبیر وقت ژورنال دودیمانش که شخصاً شاهد گفتگوی دومینیک
دوویلپن و کمال خرازی، وزیرخارجه حکومت ایران، در تهران بوده، زیر عنوان «شکار
مجاهدین»، جزئیات گفتگوها در جلسه دربسته را برملا کرده و مینویسد: «دو هیأت دور
یک میز دراز چوبی که بر روی آن ۲پرچم ایران
و فرانسه قرار دارد در مقابل یکدیگر نشستهاند. ۱۸نفر در سکوت به هم نگاه میکنند. فقط ۳نفر حرف میزنند. کمال خرازی، وزیر خارجه، دمینیک دوویلپن و
مترجم....
خرازی تشکر کند ومیگوید: «مایلم به شما رضایت دولت خودمان را از تحویل دادن
کالاهایی که اخیر به ما رسیده است، ابراز کنم. اما ما نیاز به تجهیزات بیشتری
داریم.»
وزیر رژیم ایران سپس به فرانسه درس میدهد و میگوید: «به نظر میرسد تروریستهایی
که در ایران به ما ضربه زدهاند در اور سوراواز از یک موقعیت دارای مصونیت
برخوردارند. مبارزه علیه تروریسم باید بدون تبعیض باشد. ریشهکن کردن این پدیده
ضدبشری نمیتواند بدون همکاری جامعه بینالمللی تضمین پیدا کند».
ژان کلود موریس میافزاید: این جمله آخر، روز بعد در سایت اینترنت سفارت
ایران در پاریس تکرار شده است. اما آنچه را که سایت سفارت نمیگوید و
قابلفهم است که سری باقی بماند، پاسخ غافلگیرکنندهیی است که دومینیک دوویلپن به
خرازی میدهد و میگوید: «میتوانم به شما اعلام کنم که نیکولا سارکوزی دارد یک
عملیات را در این رابطه تدارک میبیند».
سردبیر وقت ژورنال دودیمانش، در بخشی از مقدمه کتابش به شهادت مشعل فروزان
آزادی صدیقه مجاوری بر اثر خودسوزی در مقابل د.اس.ت اشاره کرده و مینویسد: یک زن
ایرانی، خود را در مقابل د.اس.ت به آتش میکشد. آنها ۴نفرند که فتیله را آتش زدند: شیراک، سارکوزی، ویلپن و بازپرس
بروگیر: مصلحت حکومتی!
در خروج از سالن مذاکرات، ”دومینیک دوویلپن”، ”برون لومر” و ”فرانسوا
نیکولو”، سفیر فرانسه در تهران، مدیر دفتر سابق ”پیر ژوکس” در وزارت کشور و سپس در
وزارت دفاع، متوجه حضور من میشوند. آنها به یکدیگر، نگاههای پر از شگفتی را، رد و
بدل میکنند.
ویلپن به من گفت «چطور تو اینجا بودی! خوب آنچه که پیش آمده، آمده
است، اما هیچی ندیدی و هیچی نشنیدی».
۲۲مه ۲۰۰۳، ۲ماه پس از ملاقات بین دومینیک دوویلپن و کمال خرازی در تهران،
وزیر کشور(وقت)، سفیر جمهوری اسلامی ایران را در مقر وزارت کشور به حضور میپذیرد.
اسم او نیز خرازی است(صادق خرازی)… سفیر از وزیر فرانسوی در مورد تاریخ عملیات
علیه سازمان مجاهدین خلق ایران جویای اطلاعات میشود و با خاطری آسوده، آنجا را
ترک میکند. او به تهران تلکس میزند: «عملیات در طول ماه ژوئن پیشبینی شده است».
همه چیز از یک سال پیش آماده است، از همان زمانی که سرویسهای ایرانی، لیست
مخالفانی را که مایلاند آنها را در پشت میلههای زندان ببینند، به DST
تحویل دادهاند. ولی هنوز باید به این عملیات “پوشش“ قانونی داد.
در اوایل ژوئن ۲۰۰۳، در مقر وزارت کشور
بودم. در پایان یک مصاحبه پیرامون سیاست داخلی فرانسه، با روزنامه ژورنال
دودیمانش، نیکلا سارکوزی مانند معمول، از صحبتهایش راضی است. او بازوی مرا میگیرد
و میگوید: «با این [مصاحبه] فروش خوبی خواهی کرد. من مشتری خوبی هستم، هان؟»
در پاسخ، من آهسته سؤالی را میپرسم که در طول مصاحبه مطرح نشده بود: «عملیات
شما علیه مجاهدین خلق برای چه زمانی است»؟
او گفت: «از کجا میدانی»؟
به نظر میرسید که او مطمئن است خبر از کاخ الیزه درز پیدا کرده است. اما اینطور
نیست، این از نتایج سفر من به تهران است؛ البته من او را از اشتباه در نمیآورم.
هر چند آنطور که وی میگوید، من دوستش هستم، ولی با این حال تاریخ این دستگیریهای
دستهجمعی را به من نمیدهد… این یک راز است؛ او فقط اجراکننده یک «پرونده دولتی»
است… او تا بالای راهپله، جایی که از هم جدا میشویم، ساکت باقی میماند. بهعنوان
خداحافظی، فقط این جمله را میگوید: «بهزودی انجام میشود».
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ مریم رجوی ـ ۱۵سال بعد
سرانجام روز ۲۵شهریور ۹۳ قضاییه فرانسه اعلام کرد:
پس از ۱۱سال تحقیق، هیچ نشانه
و شاهد مادی و واقعی پیدا نکرده که بتواند فعالیت تروریستی یا تأمین مالی برای
تروریسم را در مورد مجاهدین اثبات کند.
آری! ۱۵سال از فاجعه گذشت.
پرونده بسته و درهای جدیدی به سوی مقاومت گشوده شد.
در روزهایی که شیراک و رفقایش ـ مست دسیسه و مماشات با شیخ ـ سودای سودهای
بادآورده در سر داشتند هرگز گمان نمیکردند روزی در پرتو برق فدای مجاهدین چراغشان
خاموش و نامشان برای همیشه فراموش شود.
سایر همپیمانان و دستاندرکاران و مزدوران شیخ هم نمیدانستند در پرتو پیکار
و پایداری مجاهدین و به یمن صدق و شرافت و فداکاری یارانشان، کارنامه سیاهشان افشا
و روز و روزگارشان تباه خواهد شد.
گمان نمیکردند زمانی خواهد رسید که همان ناکسان و جنایتکارانی که پاکترین
فرزندان میهن را به پولشویی و فساد و تروریسم متهم کردند با افشای اسناد زدوبند و
سالوس، مورد تنفر مردم قرار گرفته و به اتهام فساد مالی و... در همان دادگاهها
حسابرسی و محاکمه میشوند.
چند سال بعد ـ در تاریخ ۱۵ اسفند ۸۹ ـ سایت حکومتی فرارو که زمانی شیراک و همراهانش را حلوا حلوا میکرد،
بهنقل از آسوشیتدپرس نوشت:
رئیسجمهور سابق فرانسه در حالی روز دوشنبه به دادگاه خواهد رفت که از جنگ
جهانی دوم به این سو، هنوز هیچ رئیسجمهوری در فرانسه تحت محاکمه قرار نگرفته است.
اگر دادگاه طبق برنامه پیش رود، ژاک شیراک ۷۸ساله به
اتهام کمک مالی غیرقانونی به حزب سیاسیاش قبل از دوره ریاستجمهوری و در زمانی که
شهردار پاریس بود(سال ۱۹۹۵) محاکمه خواهد شد. اگر
اتهام فساد مالی شیراک اثبات شود وی ممکن است به ۱۰سال زندان و جریمهیی برابر ۱۵۰هزار یورو(۲۱۰هزار دلار)
محکوم شود.
سرنوشت قاضی بروگیر، شاکی و حاکم شرع پرونده هم بهتر از شیخ و شاهدش نیست.
۷سال قبل، روزنامه فرانسوی لیبراسیون طی مقالهیی
درباره بازپرس ژان لویی بروگیر که احکام حمله و دستگیریهای ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ را علیه مقاومت ایران
صادر کرد، نوشت: «ژان لویی بروگیر، امروز خودش به اتهام ”شهادت دروغ“ و ”ایجاد
مانع در راه دادرسی“ در پرونده قتل ۱۵فرانسوی در
کراچی، تحت پیگرد قرار گرفته است».
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ سرنوشت بازرس و دادستان پرونده
لیبراسیون نوشت: «۸سال پیش بروگیر اعضای
جنبش مقاومت علیه رژیم تهران را به اتهام ”تروریستی“ تحت تعقیب قرار داده بود. اما
قاضی ترویدیک که اکنون بروگیر را احضار کرده، در ماه مه امسال قرار منع تعقیب کامل
تروریستی در این پرونده را صادر کرده است».
مقاله روزنامه لیبراسیون با عنوان «بازپرسی که خود زیر سؤال رفته» مینویسد:
«روز ۱۶مه ۲۰۱۱ سرنوشت
ژان لویی بروگیر که به اتهام ”شهادت دروغ“ و ”ایجاد مانع در راه دادرسی“ تحت پیگرد
قرار دارد، به گونه دیگری رقم خورد. زیرا آقای بازپرس! در ساعت ۱۵ و ۳۰دقیقه به دفتر جانشین
خودش، قاضی مارک ترویدیک... احضار شده بود. درست مثل هر مظنون عادی که قاضی تحقیق
احضارش میکند. گویی دنیا وارونه شده است!
ترویدیک، قاضی ۴۵ساله، حالا دارد از
این غول ۶۸ساله درباره لاپوشانی
یک سند در پرونده انفجار تروریستی کراچی حسابرسی میکن.».
و امروز هیچ اثری از هیچکدام نیست. شاکیان و دستاندرکاران روسیاه شده، هر
یک به گوشهیی خزیدند، شیراک تمام شد، ولایت نیمه جان فقیه در کابوس «توطئههای
مجاهدین» و «فتنه»های جوانان و کانونهای شورشی میسوزد و مریم رجوی بر بام جهان
میدرخشد.
لرد آرچر، دادستان پیشین انگلستان، پس از شکست بزرگ رژیم و متحدان در پروژهی
جنایتکارانه لیست تروریستی در تاریخ ۸بهمن ۱۳۸۷ گفت:
«من نمیتوانم همه چیزهایی که میخواهم به خانم مریم رجوی بگویم را بگویم اما
فکر میکنم که در آینده نزدیک درباره کارهایی که شما انجام دادهاید کتابها نوشته
خواهد شد. کتابهای زیادی درباره آنچه که شما انجام دادید و اینکه شما
چه کسی هستید و بدانید که کاری که شما کردید بیهمتاست».
بیعلت نبود که بازپرس ژان لویی بروگیر گفت مریم رجوی تهدیدی برای «نظم
استراتژیک جهانی» بهشمار میآید.
او درست میگفت. جنبش مریم رجوی با افشای پروژههای مخفی اتمی رژیم و دخالتهایش
در عراق و لبنان و سوریه و یمن و... نقشه و جغرافیای سیاسی منطقه و جهان را تغییر
داد. منطقهیی که میتوانست تا امروز در کام هیولای آخوندی دود و خاکستر شود.
بسیاری از شخصیتهای مؤثر سیاسی، سیاستمداران، حقوقدانان، روشنفکران و کسانی
که آشنایی و اشراف بیشتری نسبت به رژیم فاشیستی حاکم بر ایران و شرایط انفجاری
جامعه دارند، مریم رجوی را کانون الهام و امید جوانان و آنتیتز استبداد مذهبی
حاکم بر ایران میدانند. ۱۴اسفند ۹۴ یک نماینده پارلمان انگلستان گفت:
ما بایستی پشت سر خانم مریم رجوی بایستیم، چرا که او الهامبخش مردم ایران
است که خواهان دموکراسی هستند من احترام بسیار زیادی برای مریم رجوی و حامیان او
قائل هستم. مریم! شما یک زن بسیار شجاع هستید و ما به شما درود میفرستیم و از شما
حمایت میکنیم.(آنتیا مکاینتایر ۹۴ ـ نماینده
پارلمان اروپا از انگلستان)
آری! ۱۵سال گذشت. بانیان ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ سوختند و سیاه و تباه
و آواره گشتند و مریم رجوی همچون ستارهیی و مشعلی فروزان بر بام جهان میدرخشد.
امروز جهان به چشم میبیند که؛
تمامیت نظام فاسد حاکم بر ایران، ۱۵سال پس از
جنایت تروریستی ۱۷ ژوئن زیر چرخهای
ارابه قیام رو به نابودی است؛ پروندهسازان و دغلکاران و جنایتکاران بور و فرسوده
و تحقیر شدند و پیشگامان آزادی در پرتو مریم رجوی زنده و درخشان و تکثیر گشتند.
مریم رجوی ـ چرا؟
راستی! قدرت مریم رجوی در چیست؟ آیا پول دارد؟ وابسته به قدرتهای سیاسی و
اقتصادی جهان است؟
چرا برخی شخصیتهای سیاسی و ملی، برندگان جایزه نوبل، پارلمانترها، جوانان،
زنان و شخصیتهای فرهنگی و مذهبی جهان در برابرش اینچنین با خضوع و خشوع و فروتنی
میایستند و توانمندی، ظرفیت و رهبریاش را ستایش میکنند؟ آقای هیثم مالح ـ از رهبران
انقلاب سوریه ـ چه در او دیده است که میگوید من از خانم مریم رجوی انرژی و نیرو
میگیرم؟ چرا سیاستمداران و پارلمانترهایی که هیچ منافعی در حمایت از مریم رجوی
ندارند، بهرغم همه مشکلاتی که در این مسیر تحمل میکنند، اینگونه به حمایت از او
و طرح ۱۰ مادهای و برنامههایش برخاستهاند؟ چرا اسقف
آدریان نیومن میگوید من در مریم رجوی یک انسان و شخصیت فوقالعاده میبینم و شیخ
تیسیر التمیمی، قاضیالقضات پیشین فلسطین، در شب همبستگی با سوریه -۲۸خرداد ۹۵ـ میگوید مریم رجوی،
امید مردم ایران برای آزادی و عدالت و دموکراسی است و آنها امید امت اسلامی برای
نابودی مذهبگرایی هستند.
علت چیست؟
چرا خانم اینگرید بتانکور، گروگان و کاندیدای ریاستجمهوری در کلمبیا، بیپروا
میخروشد و از صمیم دل میگوید:
«آنچه که من را بیشتر از هر چیز تحتتاثیر قرار داد و احساساتم را برانگیخت
این رو البته مملو از احساس بیان میکنم. لبخند پیروزی مریم بود. همچنان که آلخو
بهخوبی گفت مریم رئیسجمهور منهم هست. رئیسجمهور ما. او کسی است که قلبهای ما رو
فتح کرده است».(اور ۲۲شهریور ۱۳۹۵)
مگر هیولای خونخواری به اسم ولیفقیه با هزار حیله و ترفند و دسیسه و خرجهای
میلیاردی و دستگاه عریض و طویل اطلاعاتیاش شبانهروز مشغول خاموش کردن شعلههای
مقاومت نیست؟
مگر همین رژیم سالها با گروگانگیری و تروریسم و انفجار و تقویت حزبالله و
سپاه قدس و... در لبنان و عراق و افغانستان و سوریه و یمن و صدور بنیادگرایی و
تروریسم در کشورهای منطقه، جهان را به سکوت و مماشات وانداشت؟
چرا نتوانست در برابر مریم رجوی و جنبشی که نه خاک دارد نه سلاح، نه پول دارد
نه حمایت ابرقدرت و نه حتی زمینی برای جنگ، اینچنین ضعیف و ذلیل و درمانده است؟
آیا اشکال در کمبود قدرت و سرمایه رژیم است؟ آیا اشکال در کمبود سیاست مماشات
اروپا نسبت به نظام آخوندیسم است؟ آیا مریم رجوی و مقاومت ایران تمام قدرتهای اول
و دوم و سوم جهان را تسخیر کرده و فریب دادهاند؟
علت چیست؟
روشن است که اشکال نه در ضعف و کمبود سرمایه رژیم است و نه هیچ کمبودی در
سیاست مماشات با آخوندها وجود دارد. همچنین روشن است که نه مریم رجوی و مجاهدین و
مقاومت ایران توانستهاند و نه میتوانند قدرتهای جهانی را تسخیر کنند.
کیست که نداند مقاومت ایران و سازمان مجاهدین همواره نیرویی تحت تعقیب و بیوقفه
زیرِضرب بودهاند. به گواه تاریخ در ۴۰سال گذشته
هیچ آزمایشی نبوده و نیست که در مسیر مبارزه برای رهایی مردمشان از سر نگذرانده و هیچ
بلایی نبوده و نیست که شاه و شیخ بر سرِ این مقاومت و این نسل نیاورده باشند. ۳۷سال است که تحت فشار و زندان و شکنجه و تبعید و بمباران و حمله و
کشتار و محاصرهاند.
اما سؤال همچنان باقی است. چرا؟
مریم رجوی و جنبشی که او بهراه انداخته است به چه قدرتی تکیه دارد که میتواند
از پس همه این فشارها بربیاید؟ و اینچنین سرشار و استوار در برابر همه جنایات
نظام ولایت فقیه بایستد؟
منشأ این قدرت در کجاست؟
البته روشن است که این قدرت نه در پول و سلاح و نه در حمایت قدرتهای بینالمللی
و نه در زدوبند و عقبنشینی از اصول و پرنسیپهای انقلابی و آزادیخواهی است. اگر
اینطور بود و با این معیارها قدرت و هویت جریانهای تنظیم و شناخته میشد، رژیم
آخوندی امروز قدرتمندترین کشور جهان بود.
پس داستان چیست؟
چرا مجاهدین و بهطور مشخص مریم رجوی بعد از این همه فشار و توطئه و کشتار
دود و منزوی و خاکستر نشد؟
سرمایه و قدرتش چیست؟
اگر قدرتمندترین فرد و چهره سیاسی هم بود باید بعد از این همه
توطئه و فریب و شیطانسازی، بعد از مهیبترین بمباران و محاصره و کودتا و نیرنگ و
مماشات با قدرتمندترین دولتهای غربی محو یا لااقل منزوی و بیرنگ میشد. چرا بعد
از هر ضربه نیرومندتر برمیخیزد؟
سخن از یک قدرت نوین است، قدرتی برخاسته از گوهر انسانی که بر ایمان و آرمان
و آگاهی و انگیزههای پاک و انقلابی انسان تکیه دارد و به هر میزان که لازم باشد،
بیچشمداشت فدا میکند.
مریم رجوی تبلور آرمانی است که یکسویه نثار میکند، صمیمانه عشق میورزد و
بسیار نیرومند و صادقانه برای رهایی خلقش میجنگد. این همان گنجینه و سرمایهیی
است که موانع را یکبهیک کنار میزند راه را باز میکند و همانطور که خانم
اینگرید بتانکور گفت قلبها را فتح میکند. بله! او با همین عشق و با همین سرمایه
نه جهان را که وجدانها و جانها را تسخیر کرده و میکند.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ و حالا نگاهی به صحنه و میدان پیکار
یک طرف نیروی فداکار و استوار و آزادیبخشی که تحت هدایت مریم رجوی در نقش
آلترناتیو از همه چیزش برای آزادی و نجات مردمش گذشته است؛
و یک طرف نظامی مستاصل، منزوی و درمانده از قیام مردم که هیچ بویی از
دموکراسی و آزادی بیان و ارتباطات و منشور جهانی حقوقبشر نبرده است و چون این
ارزشها هیچ جایی در ریشه و اندیشه و سیاستش ندارند، دنیا را چهارراه اعدام،
گذرگاه دستگیری، سوژه اسیدپاشی، تختگاه شلاق، خیاطکده دوختن دهان و محل اجرای
حدود و قصاص شرعی خودش میداند. و البته چون با این نگرش و ایدئولوژی و مطالبات،
با جهان امروز و دنیای واقعی و انواع دولتها، ایدئولوژیها، ملتها، مرامها و
دموکراسیها روبهرو میشود، دچار خفگی میشود و همه توان و انرژیاش را باز هم در
جوسازی و شیطانسازی و دود و دمهایی صرف میکند که دیگر تاریخ و مصرفش تمام شده
است.
یک طرف ولایت مندرس فقیه، رودرروی مردم در تنگنای انزوا و بحرانها و
«ابرچالشها» که دوران تاریخیاش بهسر آمده و در طرف مقابل نیرویی سرشار و استوار
و بالنده که با نیرو و اتکا به مردم هر روز گامی نو در مسیر پیروزی نهایی برمیدارد.
یک طرف با حکم حکومتی و انحصار و اعدام و استبداد مذهبی و زنستیزی و تبعیض و
فساد و... پیش میرود و دینامیزمش تروریسم و صدور ارتجاع و اتمی است و
طرف دیگر با ۱۰اهرم:
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ـ طرح ۱۰ مادهای
مریم رجوی برای ایران آزاد فردا
پیش میرود و موتور محرک و دینامیزمش فدای یکطرفه و بیچشمداشت
است.
بله! یک طرف میرا و رفتنیست؛ یک طرف پویا و ماندنی.