۲اردیبهشت ۹۹
دستبردن به داریهایی خامنه ای
بهرغم عوامفریبیهای سران نظام برای عادی جلوه دادن اوضاع، نوک کوه یخ
سونامی سهمگین بهآرامی رخ مینماید. دغدغهی سلامت و حفظ جان، فشار فقر و مسکنت،
گرسنگی و نبود امکانات اولیهی زندگی، وضعیت را به سوی انفجاری بزرگ پیش میبرد.
شورشهای متوالی زندانیان در زندانهای متعدد کشور طی هفتههای اخیر که تا مرز
درگیریهای مسلحانه هم پیش رفت؛ و تجمعات اعتراضی مختلف از کارکنان دانشگاه آمل،
رانندگان اتوبوسرانی تهران، کارگران مرینوس قم، کارگران مسجد سلیمان،کارکنان اخراج
شدهی عوارضی قزوین، بازاریان آمل تا کارگران امیدیه و نانوایان در کهکیلویه و
بویراحمد و یاسوج و اعتصاب ۳هزار کارگر
زغالسنگ کرمان و تجمع اعتراضی در زرند کرمان، جملگی پیشلرزههای زلزلهای سهمگیناند
که عنقریب در خواهد رسید.
از این روست که دلسوزان ولایت و «سنسورهای حساس» نظام یکی یکی آژیر خطر را
بهصدا در میآورند و هر یک با فرهنگ و زبان خاص و با عباراتی رایجی نظیر «انعکاس
نامطلوب، روزهای سختتر، شبح مرگ کرونا، صدای پای اعتراض» نسبت بهوقوع انفجار
عظیم اجتماعی هشدار میدهند.
روزنامهی حکومتی مستقل (اول اردیبهشت ۹۹) با درج مقالهیی نسبت به خطر قریبالوقوع سونامی هشدار داد و با
استناد به تکیهکلام «نغز» ولیفقیه، قبل از همه خود وی را به «حفظ نظام» که
«اوجب واجبات» است، دعوت کرد.
این رسانهی حکومتی آشکارا اعتراف میکند که «اقتصاد ایران با شاخصهای منفی و
ناامید کننده متعدد، شرایط نگرانکنندهای پیش رو دارد» و سپس با این هشدار که
«صدای پای اعتراض» نزدیک شده»، رژیم را به چارهجویی فرامیخواند:
«مردم آسیبدیده از رکود اقتصادی در راه، شاید بیش از هر چیز
معترض دولتهایی شوند که با وجود این هشدارها، برای رویارویی با این بحران و حمایت
از ملتها، اقدامات مناسبی نکنند».
«مستقل» با اضافه کردن «مجموعهی نهادها»به «دولت» و اشاره به اینکه
آنها تاکنون اقدامی در جهت رضایت عمومی انجام ندادهاند، مینویسد:
«در ایران و تاکنون و با توجه به توان دولت و مجموعه نهادها،
اقدامات صورتگرفته چندان موجب رضایت عمومی نبوده است. آنچه مردم و برخی از
مسئولان بارها و بارها به آن فکر و اشاره کردهاند، عدم استفاده از ظرفیت مالی
نهادهای غیردولتی است. لزوماً نهادهای متمولی که تحتنظر دولت نیستند و در صورت توافقات
بالادستی میتوانند بهراحتی و بهزودی، امکان فائق آمدن بر کرونا را فراهم نمایند
و از بحرانهایی که ممکن است با ادامه شرایط فعلی برای کشور و نظام پیش بیاید،
جلوگیری کنند. این بحرانها که حتی پیش از کرونا هم گریبانگیر کشور و نظام بوده
است، با رکود اقتصادی در راه، میتواند چنان بغرنج و هولناک شود که مشکلاتی جدی
برای نظام بهوجود بیاورد. مشکلات و بحرانهایی جدیتر از آبان ۹۸که فائق آمدن بر آن بسیار سختتر از گذشته خواهد بود».
اعترافات «ناگزیر»
وخامت اوضاع و نزدیکی «صدای پای اعتراض» روزنامهی وابسته به باند مغلوب را
وادشته تا جسارتاً واقعیاتی را بر زبان بیاورد تا مگر سران نظام از خواب بیدار
شوند. واقعیاتی که بر کسی پوشیده نبوده است اما مقالهنویس حکومتی ناگزیر شدهاست
به آنها اذعان کند:
- برخی مسئولان بارها و بارها درخواست کردهاند
که از ظرفیت مالی «نهادهای غیردولتی» استفاده کنند اما تاکنون با این درخواست
موافقت نشده است.
- «نهادهای متمول» مربوطه تحتنظر دولت
نیستند؛ به عبارت دیگر نه مالیات و نه حساب به کسی پس میدهند.
- نهادهای مذکور تنها در صورتی که خامنهای
موافقت کند میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
- داراییهای فراوان «نهادهای متمول
غیردولتی» چنان است که بهراحتی پاسخگوی هزینهی مقابله با کرونا و مخارج زندگی
مردم آسیب دیده است و با آن میتوان بر بحران کرونا فائق آمد.
- بحرانهای گریبانگیر مردم فقط مختص به
کرونا نیست؛ نظام سالهای متمادی است که با چپاول سرمایههای ملی آنها را به
خاک سیاه نشانده است.
- خفگی اقتصادی فعلی میتواند چنان بغرنج
شود که «مشکلات جدی» برای نظام ایجاد کند.
- «مشکلات و بحرانهایی جدیتر از آبان ۹۸که «فائق آمدن بر آن بسیار سختتر از
گذشته خواهد بود»
بیپروا پا در کفش ولایت فقیه
اینکه خودیهای نظام بیپروا «پا در کفش» ولیفقیه کرده و به حریم او نزدیک
شدهاند، اولاً بهدلیل احساس خطر قریبالوقوع عصیان تودهها و وحشت از قیام
گرسنگان و ثانیاً درماندگی و ناتوانی مفرط خامنهای و فرو ریختن هیمنهی او این اجازه
را میدهد که وی را اینچنین تحت فشار بگذارند تا از اموالی که طی سالیان به یغما برده
هزینهکند.
درخواست عاجزانه برای مهار سونامی
مقالهنویس «مستقل» برای اثبات دلسوزی خود، محسنات «دلگرمی» و مضار «بیاعتمادی»
مردم نسبت به نظام را برمیشمرد؛ و جهت پیشگیری از «درغلتیدن در گرداب بحرانهای
بیشتر،» بر اقتضای استفاده از توان مالی «نهادهای متمول» تأکید میکند؛ و خطاب به
آنانکه موافقند که «حفظ نظام از اوجب واجبات است» میگوید:
«شرایط و بحرانهای فعلی و پیش رو اقتضا میکند که نظام برای
پیشگیری از درغلتیدن در گرداب بحرانهای بیشتر، از توان مالی نهادهای مذکور استفاده
کند تا حفظ شود.» و در ادامه «سیاستگذاران کلان کشور اعم از دولتی و حاکمیتی [که]
به حفظ نظام و موقعیت جمهوری اسلامی علاقهمند هستند» را عاجزانه به مهار «سونامی
رکود اقتصادی» فرامیخواند، زیرا «هم خیر ملک در آن است و هم خیر ملت!»
«خیرملت» برچیدن بساط
آخوندی
هراس از بهراه افتادن «سونامی خروشان گرسنگان» و مردم به تنگ آمده، آنسان
که در آبان ۹۸ پیشلرزهی کوچکی از آن
پدیدار شد، همان «واقعیت سختتر» و «شبح مرگی» است که اکنون بر زبان مهرههای رژیم
جاری است. آنان از وحشت از سرنگونی جرأت کردهاند تا به بهانهی «خیرملت»، «خیر ملک»
یعنی خامنهای را به او یادآور شوند. این یادآوری دیرهنگامی است که دردی از نظام دوا
نخواهد کرد؛ زیرا مردم تحت ستم ایران «خیر ملت» را جز در سرنگونی و برچیدن بساط
حاکمیت آخوندی نمیبینند و آنرا تدارک دیدهاند.