۲ اردیبهشت ۹۹
جوجههای زنده به گور!
زنده به گور کردن وحشیانهی ۱۶میلیون جوجهی
یک روزه و جویای دانه در ایران، اکنون به یک خبر مهم و داغ در شبکههای اجتماعی تبدیل
شده است.
دیدن صحنههای قساوتبار ریختن این موجودات معصوم، نازنین و دوست داشتنی در کیسه زباله، چکمهمالی، بار زدن و پرتاب با بیل در پشت کامیون و تلانبار کردنشان در گودال از پیش کنده شده و سپس دفن در زیر خاک با چنگالهای لودر، قلب بسیاری از ایرانیها را به درد آورد و عواطف آنها را جریحهدار کرد.
دیدن صحنههای قساوتبار ریختن این موجودات معصوم، نازنین و دوست داشتنی در کیسه زباله، چکمهمالی، بار زدن و پرتاب با بیل در پشت کامیون و تلانبار کردنشان در گودال از پیش کنده شده و سپس دفن در زیر خاک با چنگالهای لودر، قلب بسیاری از ایرانیها را به درد آورد و عواطف آنها را جریحهدار کرد.
خدا را شکر که اگر حاکمیت دستاربندان سالها تلاش کرد با برپا کردن بساط شلاق
در چهارراهها و بهدار کشیدن انسانها در انظار، خشونت و کشتار را در ضمیر جامعه
ما نهادینه کند اما شکست خورد. امروزه جامعه آگاه و بیدار ایرانی با اعلام انزجار
از این قتلعام قرونوسطایی و وحشیانه با آخوندها و پاسداران آنها مرز قاطع و جدی
کشیده است.
کدام انسانی است که نگاهش با نگاه معصوم و شفقتطلب جوجههایی را که یک روز
بیشتر از تولد آنها نمیگذرد، تلاقی کند اما با این قساوت آنها را به کام مرگ
بسپارد. این اقدام فقط از پاسدارانی برمیآید که بارها در مراسم حلقآویز،
تیرباران شرکت کردهاند و مرگ برای آنان به یک «کسب و کار» تبدیل شده است. این عمل
فجیعانه بیتردید برآمده و ناشی از فرهنگی است که نظام مسلط، بانی و مروج آن بوده
است؛ فرهنگی که جز در استثمار و غارت و چپاول بیشتر خلاصه نمیشود.
هلاکت حرث و نسل
این همان مصداق هلاک حرث و نسل است که آخوندها ابتدا با کشتار نوجوانان و
نوباوگان ایرانی در خرداد ۶۰آغاز کردند.
دامنهی قتلعام در ایران فقط به انسانها محدود نشده است. قتلعام جنگلها، خشکاندن
رودها و دریاچهها، دستاندازی به دریاها و زیردریاها و پیشفروش کردن آنها، خامفروشی
منابع نفتی و... بخشی از کارنامهی سیاه آخوندها برای تبدیل ایران به یک «زمین سوخته»
بوده است و هنوز ادامه دارد. همگی به یاد داریم که در روزگاری آنها ریاکارانه عبا چاک
کرده و عربده سر میدادند که چرا آمریکا میلیونها تن مازاد گندم خود را در
اقیانوس آرام میریزد و به نیازمندان آفریقایی نمیدهد، یا برای چه عربستان میلیونها
تن گوشت قربانی را خاک میکند، خود دفنکنندگان پیاز و سیبزمینی و اکنون جوجهی یکروزه
شدهاند.
سایت حکومتی دانا به بخشی از این دستاورد مشعشع نظام ولایت فقیه اشاره کرده
است:
۱. در سال ۷۹، ۴۰هزار تن پیاز از کشاورز خریداری شده که از این مقدار، ۳۱هزار تن از آن امحا شده است.
۲. در سال ۷۹سیب زمینی ۴۵هزار تن خریداری شده که ۴هزار تن آن
امحا شده است.
۳. پیاز در سال ۸۱، ۱۶۱هزار تن خریداری شده و ۸۰هزار تن آن
امحا شده است.
۴. سیب زمینی در سال ۸۳، ۱۳۴هزار تن خریداری شده که ۵۶هزار تن آن
امحا شده است.
۵. پیاز در سال ۸۳، ۱۱۱هزار تن خریداری شده که ۷۴هزار تن آن
امحا شده است.
۶. در سال ۸۳ همچنین ۳۵هزار تن سیب زمینی امحا شده است.
وزارت جهاد کشاورزی که در پشت پردهی قتلعام جوجههای یک روزه قرار دارد، در
سال ۹۵میزان زیادی پرتغال در دریای خزر ریخت که ماجرا
زمانی سر از رسانهها درآورد که موج آنها را به ساحل آورد.
«معدومسازی روش متداولی است»!
بعد از اینکه کشتار جوجهها، صدای وجدانها را درآورد و بهصورت وسیع در
شبکههای اجتماعی انعکاس یافت سریال کی بود؟ کی بود؟ من نبودم شروع شد. سپاه
پاسداران که خود مسبب اصلی این جنایت است در مقام دادخواهی نشست و مدعی گردید و
برای ایزگم کردن این موضوع را به «اقتصاد لیبرالی»! و عوامل موهوم ربط داد. وزارت
جهاد کشاورزی که متولی این کشتار است. از زبان معاون خود با وقاحت و سنگدلی تمام
گفت:
«معدوم سازی روش متداولی است. ماهی ۳میلیون قطعه جوجه خروس در کشور معدوم میشود؛ ویدئویی هم بیرون
نمیآید، اما صحنههایی که در فضای مجازی از معدوم سازی جوجهها منتشر شد، قابلقبول
نیست و با دادستانی صحبت شده است تا بررسی شود به چه انگیزهای این تصاویر منتشر
شده است».(تسنیم. ۳۰فروردین۹۹)
بلعجب در اینجاست که وقتی کثیفکاری و جنایت آخوندها در هر زمینه برملا میشود
به جای پیگیری منشاء جنایت که البته راه به بیتالعنکبوت خامنهای میبرد، تمام
دستگاههای سرکوب فعال میشوند و دادستانی میگوید که باید با منتشرکنندگان فیلم
قتلعام برخورد کرد! که چرا جنایت انجام شده در پشتپرده را روی دایره ریختهاند!
طنز تلخ ماجرا در این است که آخوند روحانی، وزارت بدنام اطلاعات را مسئول
پیگیری پرونده جوجههای دفنشده کرد. این مانند آن است که پیگیری پرونده قتلعام
را به قاتل واگذار نماییم.
هدف از کشتار جوجهها
علی خامنهای امسال را سال «جهش تولید» نامید. حال مافیای وابسته به بیت و
کارگزارانش دارند با گرسنگی دادن به لشگر گرسنگان و منع کردن آنان از قوت لایموت
به این توصیه عمل میکنند. کشتار۱۶میلیون
جوجه آن روی سکهی لاپوشانی کرونا و آمار جان باختگان آن است. به قبرهای از پیشکنده
شده و رونق صنعت مرگ در دیکتاتوری آخوندی نگاه کنیم. چه مشابهتی بین آنها و قتلعام
جوجهها وجود دارد؟ آیا در هر دو صحنه، کاسبان مرگ را نمیبینیم و قتلعام زندگی
را؟
کشتار ۱۶میلیون جوجه، با این
هدف انجام شد تا قیمت مرغ پایین نیاید و مافیای وابسته به بیتالعنکبوت خامنهای
بتواند در شرایط ایلغار کرونا بالاترین سودجویی را داشته باشد. این چیزی است که
خودشان به آن اعتراف کردهاند. به گزارش همشهری آنلاین (۳۰فروردین۹۹) ربیعی،
مدیرعامل مرغ مادر در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان، در خصوص معدومسازی جوجهها،
گفت: «بهدلیل کاهش قیمت جوجه یکروزه و عدم تعادل عرضه و تقاضا، بخشی از جوجههای
تولیدی را حذف میکنند تا بتوانند قیمت جوجه را به قیمت واقعی رسانده و ضرر و
زیانی که میدهد را جبران کنند... این روش تا شنبه و یکشنبه ادامه دارد تا ببینیم
قیمت جوجه به چه صورت درمیآید.»
این رویکرد حکومتی است که آه مادران داغدیده و اشک یتیمان گرسنه وجدان
کارگزارانش را نمیتکاند اما این آخر خط جنایت است و بیتردید مرگآفرینان و
گرسنگی دهندگان به مردم ایران تاوان آن را به سختی خواهند پرداخت.
مطالب مرتبط: