حمایت از قیام مردم ایران و کانونهای شورشی و آلترناتیو دموکراتیک
شورای ملی مقاومت
کنوانسیون کالیفرنیا
روز شنبه ۲۱دی ۹۸برابر با ۱۱ژانویه ۲۰۲۰، کنوانسیون ایرانیان مقیم کالیفرنیا در
لسآنجلس در حمایت از قیام مردم ایران و پشتیبانی از آلترناتیو دموکراتیک شورای
ملی مقاومت برگزار شد.
در این گردهمایی که با حضور شخصیتهای
آمریکایی پاتریک کندی، ژنرال جیمز کانوی، سناتور رابرت توریسلی، سفیر لینکلن
بلومفیلد و پرفسور ایوان ساشا شیهان برگزار گردید، شرکتکنندگان و سخنرانان ضمن
محکوم کردن شلیک موشک به هواپیمای مسافربری توسط نیروهای رژیم و حمایت از قیام
مردم ایران و کانونهای شورشی، به محاکمه و حسابرسی از دستاندر کاران کشتار مردم
ایران فراخوان دادند.
مریم رجوی: استراتژی
صدور ارتجاع و تروریسم با قیامهای مردم منطقه و هلاکت سلیمانی در حال فروپاشی است
مریم رجوی - پیام به
گردهمایی قیام مردم ایران برای آزادی در کالیفرنیا...
شخصیتهای محترم حامی مقاومت و قیام
مردم ایران،
آقای پاتریک کندی، ژنرال کانوی، سناتور توریسلی، سفیر بلومفیلد و پروفسور شیهان،
هموطنان عزیز و اشرفنشانهایی که برای رساندن صدای قیام ایران و کانونهای شورشی گردهم آمدهاید، درود بر همه شما.
در شروع سومین دهه قرن بیست و یکم، جهان به قیام ایران و افق تابان یک ایران آزاد و دموکراتیک با امید مینگرد.
در هفتههای اخیر، رژیم پوسیده استبداد دینی با ضربات عظیم و جبرانناپذیری در هم کوبیده شده است. در رأس این ضربات قیام آبان است که سرنگونی رژیم را در دسترس مردم ما قرار داده است. بهخصوص که کانونهای شورشی چه در جریان این قیام و چه در روزها و هفتههای بعد از آن نشان دادند که ابتکارعمل را در دست دارند و رژیم و نیروهای سرکوبگرش را در این جا و آنجا به چالش میکشند.
چند هفته بعد از قیام آبان، هلاکت قاسم سلیمانی سرکرده نیروی تروریستی قدس، استراتژی صدور بنیادگرایی و تروریسم را کمرشکن کرد. این وقایع سمت و سوی تحولات از این بهبعد ایران را مشخص کرده است.
قیام آبان اثبات کرد که خیزش جوانان شورشگر و ارتش محرومان و تهیدستان که از دیماه سال ۹۶، بهپا خاستهاند، استمرار دارد و تا درهم شکستن کامل نظام ولایت فقیه بهپیش خواهد رفت.
آبان آتشین و وقایع پس از آن اثبات کرد که بهرغم سرکوب خونین، جامعه ما روحیه عالی و رزمنده خود را بالا و بالاتر برده و بهسوی قیامی دیگر در حرکت است. در این قیام، بهقول مسعود رجوی «استراتژی ظفرنمون ارتش آزادی در کانونها و محلهها و شهرهای شورشی محک خورد».
مقاومت ایران سرفراز شد. ارتش آزادیبخش ملی با جوانان و لشکرهای شورشی، و آتشفشان بیکاران و سرکوبشدگان به اوج رسید.
امروز هر ایرانی چه در آمریکا چه در سراسر جهان، از نام شهرهای شورشی، طنین پیروزی را میشنود؛ از شیراز و ماهشهر و بهبهان و اصفهان تا مریوان و کرمانشاه و اسلامشهر و قدس و شهریار.
صدای بیش از ۱۵۰۰تن از فرزندان شهید مردم ایران از سراسر میهن به گوش میرسد. آنها گناهی جز حقطلبی و آزادیخواهی نداشتند ولی به وحشیانهترین صورت، هدف شلیک مستقیم پاسداران خامنهای قرار گرفتند و چنانکه کمیسر عالی حقوقبشر گفت این شلیکها سر و سینه و نقاط حیاتی بدن آنها را هدف گرفته بودند که بیانگر یک کشتار عمدی توسط رژیمی است که از سرنگونی خود به دست مردم وحشتزده است.
نامهای این شهیدان بهخون خفته، از دیوار اختناق میگذرد، و فریاد هر یک از ۱۲هزار اسیر تحت شکنجه، سروشی است که میگوید مردم ایران و جوانان شورشگر بهزیر کشیدن ولایت فقیه و برقراری آزادی و دمکراسی را اراده کردهاند. این خیزشی است که آرام نخواهد گرفت تا روز پرشکوه پیروزی.
آقای پاتریک کندی، ژنرال کانوی، سناتور توریسلی، سفیر بلومفیلد و پروفسور شیهان،
هموطنان عزیز و اشرفنشانهایی که برای رساندن صدای قیام ایران و کانونهای شورشی گردهم آمدهاید، درود بر همه شما.
در شروع سومین دهه قرن بیست و یکم، جهان به قیام ایران و افق تابان یک ایران آزاد و دموکراتیک با امید مینگرد.
در هفتههای اخیر، رژیم پوسیده استبداد دینی با ضربات عظیم و جبرانناپذیری در هم کوبیده شده است. در رأس این ضربات قیام آبان است که سرنگونی رژیم را در دسترس مردم ما قرار داده است. بهخصوص که کانونهای شورشی چه در جریان این قیام و چه در روزها و هفتههای بعد از آن نشان دادند که ابتکارعمل را در دست دارند و رژیم و نیروهای سرکوبگرش را در این جا و آنجا به چالش میکشند.
چند هفته بعد از قیام آبان، هلاکت قاسم سلیمانی سرکرده نیروی تروریستی قدس، استراتژی صدور بنیادگرایی و تروریسم را کمرشکن کرد. این وقایع سمت و سوی تحولات از این بهبعد ایران را مشخص کرده است.
قیام آبان اثبات کرد که خیزش جوانان شورشگر و ارتش محرومان و تهیدستان که از دیماه سال ۹۶، بهپا خاستهاند، استمرار دارد و تا درهم شکستن کامل نظام ولایت فقیه بهپیش خواهد رفت.
آبان آتشین و وقایع پس از آن اثبات کرد که بهرغم سرکوب خونین، جامعه ما روحیه عالی و رزمنده خود را بالا و بالاتر برده و بهسوی قیامی دیگر در حرکت است. در این قیام، بهقول مسعود رجوی «استراتژی ظفرنمون ارتش آزادی در کانونها و محلهها و شهرهای شورشی محک خورد».
مقاومت ایران سرفراز شد. ارتش آزادیبخش ملی با جوانان و لشکرهای شورشی، و آتشفشان بیکاران و سرکوبشدگان به اوج رسید.
امروز هر ایرانی چه در آمریکا چه در سراسر جهان، از نام شهرهای شورشی، طنین پیروزی را میشنود؛ از شیراز و ماهشهر و بهبهان و اصفهان تا مریوان و کرمانشاه و اسلامشهر و قدس و شهریار.
صدای بیش از ۱۵۰۰تن از فرزندان شهید مردم ایران از سراسر میهن به گوش میرسد. آنها گناهی جز حقطلبی و آزادیخواهی نداشتند ولی به وحشیانهترین صورت، هدف شلیک مستقیم پاسداران خامنهای قرار گرفتند و چنانکه کمیسر عالی حقوقبشر گفت این شلیکها سر و سینه و نقاط حیاتی بدن آنها را هدف گرفته بودند که بیانگر یک کشتار عمدی توسط رژیمی است که از سرنگونی خود به دست مردم وحشتزده است.
نامهای این شهیدان بهخون خفته، از دیوار اختناق میگذرد، و فریاد هر یک از ۱۲هزار اسیر تحت شکنجه، سروشی است که میگوید مردم ایران و جوانان شورشگر بهزیر کشیدن ولایت فقیه و برقراری آزادی و دمکراسی را اراده کردهاند. این خیزشی است که آرام نخواهد گرفت تا روز پرشکوه پیروزی.
امروز خامنهای در محاصره بحرانهای
سرنگونی است. برای قدرتنمایی پوشالی به موشکپرانیهای بیهدف رو آورده، اما در
هدف قرار دادن مردم ایران در زمین و هوا دست باز دارد و روز چهارشنبه با شلیک به هواپیمای
اوکراینی بر فراز تهران، باعث جان باختن ۱۷۶انسان بیگناه شده است. یعنی مثل همیشه از مردم
ایران (انتقام سخت) گرفت و همزمان به تهدید مجاهدین در آلبانی روی آورد.
در روز ۱۸دی مجاهدین، یعنی تهدید اصلی موجودیت نظاماش را بهخاطر قیامها در ۱۹۱شهر پس از گرانی بنزین بهشدت مورد حمله قرار داد و بهنحو ابلهانهیی بهکشور آلبانی ناسزا گفت. خامنهای گفت که مجاهدین همان چیزی را برنامهریزی کردند که در قضایای بنزین دیدیم. و هشدار داد که آنها «هر چه بتوانند انجام میدهند».
بله، مردم و مقاومت ایران با تمام توان سرنگونی این رژیم پلید را اراده کردهاند.
در روز ۱۸دی مجاهدین، یعنی تهدید اصلی موجودیت نظاماش را بهخاطر قیامها در ۱۹۱شهر پس از گرانی بنزین بهشدت مورد حمله قرار داد و بهنحو ابلهانهیی بهکشور آلبانی ناسزا گفت. خامنهای گفت که مجاهدین همان چیزی را برنامهریزی کردند که در قضایای بنزین دیدیم. و هشدار داد که آنها «هر چه بتوانند انجام میدهند».
بله، مردم و مقاومت ایران با تمام توان سرنگونی این رژیم پلید را اراده کردهاند.
هموطنان،
شخصیتهای محترم،
در اوضاعی که جامعه ما همچنان از گلگونشدن سراسر ایران از خون بیش از ۱۵۰۰جوان مظلوم، در تب و تاب است، هلاکت مهمترین سرکرده سپاه جرار خامنهای به دست آمریکا یک ضربه جبرانناپذیر به رأس رژیم بود که قیام خونین آبانماه مردم ایران و قیامهای مردم خاورمیانه بهویژه جانفشانیهای مردم عراق، زمینهساز آن بوده است. رژیم برای فرار از قیام آبان به بحرانسازی خارجی پناه برد. اما بهدست خود آتشی را برافروخت که بهسرعت سردمداران خودش را بهورطه نابودی کشاند.
در حقیقت، این جوشش خونهای شهیدان قیام آبان است که گریبان رژیم را گرفته است. این سوز دل مادران و پدران بیش از ۱۵۰۰شهید است که قاتلان حاکم را محاصره کرده است.
در چهل سال گذشته، رژیم مهره و مقامی مانند قاسم سلیمانی نداشته است، او یک تنه تمام تبهکاری و شقاوت رژیم را نمایندگی میکرد و همه جناحها و دستهبندیهای درونی حکومت در حمایت از او اشتراک عمل داشتند.
اما این پاسدار دژخیم چگونه عملاً در مقام شماره دو بلامنازع رژیم قرار گرفت؟ او در همه مراحل کارش با درندهخویی تمام در حال خونریزی و آدمکشی بود.
قتلعام اشرف در ده شهریور ۹۲، با اعدام وحشیانه ۵۲مجاهد خلق و به گروگان گرفتن هفت مجاهد دیگر را همه بهیاد دارید. آن کشتار توسط همین دژخیم طراحی و فرماندهی شد.
سهروز پس از قتلعام، خود او برای دادن گزارش ارتکاب جنایت در مجلس خبرگان ارتجاع حاضر شد و گفت: «این قضیه مهمتر از مرصاد بود».
قبل و بعد از آن قتلعام نیز، او مسئول اصلی بیش از ۹۰رشته جنایت تروریستی است که علیه مجاهدین و اشرفیها در خاک عراق صورت گرفته است. از حمله موشکی به قرارگاه فائزه در اول تیر ۷۶تا موشکباران لیبرتی در هفت آبان ۹۴که بهشهادت ۲۴مجاهد خلق منجر شد. کشتار مجاهدین با تیر و تبر در شش و هفت مرداد ۸۸با ۱۳شهید و حمله به اشرفیها با هاموی و شلیک مستقیم با ۳۶شهید در ۱۹فروردین سال ۹۰، همه و همه با دخالت مستقیم او بوده است. از این حیث او بهراستی سمبل تمامعیار رژیم ولایت فقیه بود و هلاکتاش نیز یکی از نشانههای پایان کار این رژیم است.
قاسم سلیمانی نماد استراتژی صدور ارتجاع و تروریسم رژیم ولایت فقیه بود. او قاتل مردم سوریه و قاتل مردم عراق بود. کشتار و ویرانی سوریه و عراق توسط رژیم ولایت فقیه و به گروگان گرفتن حیات سیاسی و اجتماعی مردم لبنان و به جنگ کشاندن یمن همه به کارگردانی او صورت گرفته است.
اکنون استراتژی صدور ارتجاع و تروریسم، با قیامها و خیزشهای مردم منطقه در حال فروپاشی است. و هلاکت سرکرده نیروی تروریستی قدس، نقطه عطفی در این راستاست.
بههمین دلیل آن دسته از جریانها و طرفهای سیاسی اعم از ایرانی و غیرایرانی که منفعت خود را در ادامه رژیم میبینند، از هلاکت سردژخیم، سلیمانی برآشفتهاند.
آنها از نقض قوانین بینالمللی یا نقض موازین حقوقبشر یا بهخطر افتادن صلح اظهار نگرانی میکنند.
اما بهروی خود نمیآورند که چرا از حقوقبشر بیش از ۱۵۰۰جوان و نوجوان ایرانی که همین چند هفته پیش توسط ولیفقیه قاتل و همین قاسم سلیمانی جلاد و آدم کش پرپر شدند، حرفی نمیزنند. آیا آن ۱۲هزار نفری که در این مدت دستگیر و شکنجه شدند، حقوقبشر ندارند؟
آیا دخالت ویرانگر این رژیم در کشورهای منطقه برخلاف موازین بینالمللی و نقض حاکمیت ملی این کشورها نیست؟
آیا جوانان عراقی که خواستار اخراج آخوندها و پاسداران از عراق هستند نباید از حقوقبشر برخوردار باشند؟
آیا قتلعام مکرر مجاهدین در اشرف و لیبرتی که به فرمان خامنهای و توسط همین سردژخیم صورت میگرفت، نقض حقوقبشر نبود؟
حقیقت این است که هدف آنها نه صلح و صلحخواهی است و نه حقوق بشر. آنها نگران برچیدهشدن بساط ولایت فقیه در ایراناند.
چنانکه مسعود رجوی گفت: «هلاکت پاسدار سلیمانی ترسیمکننده مرزهای دوست و دشمن در منطقه است. کسانی که با رژیم و قاسم سلیمانی هستند ماهیت ارتجاعی خود را برملا میکنند و نیروهای میرا و محوشونده هستند».
شخصیتهای محترم،
در اوضاعی که جامعه ما همچنان از گلگونشدن سراسر ایران از خون بیش از ۱۵۰۰جوان مظلوم، در تب و تاب است، هلاکت مهمترین سرکرده سپاه جرار خامنهای به دست آمریکا یک ضربه جبرانناپذیر به رأس رژیم بود که قیام خونین آبانماه مردم ایران و قیامهای مردم خاورمیانه بهویژه جانفشانیهای مردم عراق، زمینهساز آن بوده است. رژیم برای فرار از قیام آبان به بحرانسازی خارجی پناه برد. اما بهدست خود آتشی را برافروخت که بهسرعت سردمداران خودش را بهورطه نابودی کشاند.
در حقیقت، این جوشش خونهای شهیدان قیام آبان است که گریبان رژیم را گرفته است. این سوز دل مادران و پدران بیش از ۱۵۰۰شهید است که قاتلان حاکم را محاصره کرده است.
در چهل سال گذشته، رژیم مهره و مقامی مانند قاسم سلیمانی نداشته است، او یک تنه تمام تبهکاری و شقاوت رژیم را نمایندگی میکرد و همه جناحها و دستهبندیهای درونی حکومت در حمایت از او اشتراک عمل داشتند.
اما این پاسدار دژخیم چگونه عملاً در مقام شماره دو بلامنازع رژیم قرار گرفت؟ او در همه مراحل کارش با درندهخویی تمام در حال خونریزی و آدمکشی بود.
قتلعام اشرف در ده شهریور ۹۲، با اعدام وحشیانه ۵۲مجاهد خلق و به گروگان گرفتن هفت مجاهد دیگر را همه بهیاد دارید. آن کشتار توسط همین دژخیم طراحی و فرماندهی شد.
سهروز پس از قتلعام، خود او برای دادن گزارش ارتکاب جنایت در مجلس خبرگان ارتجاع حاضر شد و گفت: «این قضیه مهمتر از مرصاد بود».
قبل و بعد از آن قتلعام نیز، او مسئول اصلی بیش از ۹۰رشته جنایت تروریستی است که علیه مجاهدین و اشرفیها در خاک عراق صورت گرفته است. از حمله موشکی به قرارگاه فائزه در اول تیر ۷۶تا موشکباران لیبرتی در هفت آبان ۹۴که بهشهادت ۲۴مجاهد خلق منجر شد. کشتار مجاهدین با تیر و تبر در شش و هفت مرداد ۸۸با ۱۳شهید و حمله به اشرفیها با هاموی و شلیک مستقیم با ۳۶شهید در ۱۹فروردین سال ۹۰، همه و همه با دخالت مستقیم او بوده است. از این حیث او بهراستی سمبل تمامعیار رژیم ولایت فقیه بود و هلاکتاش نیز یکی از نشانههای پایان کار این رژیم است.
قاسم سلیمانی نماد استراتژی صدور ارتجاع و تروریسم رژیم ولایت فقیه بود. او قاتل مردم سوریه و قاتل مردم عراق بود. کشتار و ویرانی سوریه و عراق توسط رژیم ولایت فقیه و به گروگان گرفتن حیات سیاسی و اجتماعی مردم لبنان و به جنگ کشاندن یمن همه به کارگردانی او صورت گرفته است.
اکنون استراتژی صدور ارتجاع و تروریسم، با قیامها و خیزشهای مردم منطقه در حال فروپاشی است. و هلاکت سرکرده نیروی تروریستی قدس، نقطه عطفی در این راستاست.
بههمین دلیل آن دسته از جریانها و طرفهای سیاسی اعم از ایرانی و غیرایرانی که منفعت خود را در ادامه رژیم میبینند، از هلاکت سردژخیم، سلیمانی برآشفتهاند.
آنها از نقض قوانین بینالمللی یا نقض موازین حقوقبشر یا بهخطر افتادن صلح اظهار نگرانی میکنند.
اما بهروی خود نمیآورند که چرا از حقوقبشر بیش از ۱۵۰۰جوان و نوجوان ایرانی که همین چند هفته پیش توسط ولیفقیه قاتل و همین قاسم سلیمانی جلاد و آدم کش پرپر شدند، حرفی نمیزنند. آیا آن ۱۲هزار نفری که در این مدت دستگیر و شکنجه شدند، حقوقبشر ندارند؟
آیا دخالت ویرانگر این رژیم در کشورهای منطقه برخلاف موازین بینالمللی و نقض حاکمیت ملی این کشورها نیست؟
آیا جوانان عراقی که خواستار اخراج آخوندها و پاسداران از عراق هستند نباید از حقوقبشر برخوردار باشند؟
آیا قتلعام مکرر مجاهدین در اشرف و لیبرتی که به فرمان خامنهای و توسط همین سردژخیم صورت میگرفت، نقض حقوقبشر نبود؟
حقیقت این است که هدف آنها نه صلح و صلحخواهی است و نه حقوق بشر. آنها نگران برچیدهشدن بساط ولایت فقیه در ایراناند.
چنانکه مسعود رجوی گفت: «هلاکت پاسدار سلیمانی ترسیمکننده مرزهای دوست و دشمن در منطقه است. کسانی که با رژیم و قاسم سلیمانی هستند ماهیت ارتجاعی خود را برملا میکنند و نیروهای میرا و محوشونده هستند».
هموطنان عزیز و اشرفنشانها،
شخصیتهای محترم،
روزگار پایانی رژیم فرا رسیده است. خلقهای ایران و عراق و لبنان ولایت فقیه را محاصره کردهاند. امروز در قیامهای بیوقفه و مبارزه کانونهای شورشی طلوع ایران آزاد دیده میشود.
ما در پی برقراری یک جمهوری دموکراتیک و آزاد و پیشرفتهایم بر اساس رأی و انتخاب آزادانه مردم، بر اساس جدایی دین و دولت، کثرتگرایی، برابری زن و مرد، خودمختاری ملیتهای ستمزده و لغو حکم اعدام.
شخصیتهای محترم،
روزگار پایانی رژیم فرا رسیده است. خلقهای ایران و عراق و لبنان ولایت فقیه را محاصره کردهاند. امروز در قیامهای بیوقفه و مبارزه کانونهای شورشی طلوع ایران آزاد دیده میشود.
ما در پی برقراری یک جمهوری دموکراتیک و آزاد و پیشرفتهایم بر اساس رأی و انتخاب آزادانه مردم، بر اساس جدایی دین و دولت، کثرتگرایی، برابری زن و مرد، خودمختاری ملیتهای ستمزده و لغو حکم اعدام.
آری، جامعه جهانی باید بهسکوت و بیعملی
خود خاتمه دهد. شورای امنیت باید سردمداران رژیم را بهخاطر این همه سرکوب و خونریزی،
جنایتکاران علیه بشریت اعلام کند تا در برابر عدالت قرار بگیرند. سازمان ملل باید
سریعاً هیأتهای تحقیق در مورد شهیدان و مجروحان و زندانیان را به ایران بفرستد.
جهان باید از مشروعیت مقاومت و نبرد جوانان شورشگر ایران علیه پاسداران وحشی حمایت کند و نبرد مردم ایران برای سرنگونی رژیم را بهرسمیت بشناسد.
یکایک شما ایرانیان مقیم آمریکا را بهیاری قیام ایران و جوانان شورشگر و کانونهای شورشی فرا میخوانم. مردم و منتخبان مردم آمریکا و دولتمردان آمریکا را به حمایت از مردم و مقاومت ایران برای سرنگونی رژیم ضدبشری برانگیزید.
هیچ راه دیگری با این رژیم وجود ندارد و این تنها راهی است که جهان میتواند از شر تروریسم و جنگافروزی و بنیادگرایی دینی در این منطقه از جهان خلاص شود، این مبرمترین وظیفه ایرانیان شریف و آزاده در آمریکا و هر کشور دیگری است که توجه جامعه جهانی را به این حقیقت محض جلب کنند.
مهاتما گاندی، رهبر جنبش استقلال هند گفته بود: «دیکتاتورها و جنایتکاران همواره وجود داشتهاند. برای دورانهایی آنها شکست ناپذیر بهنظر میرسند. اما دست آخر، آنها همیشه سرنگون میشوند».
ایران آزاد میشود. این حکم تاریخ و منطق تکامل است. به این یقین داشته باشید و عزمتان را برای تحقق آن جزمتر کنید.
سلام بر شهیدان، سلام برآزادی و ارتش آزادی، درود بر همه شما.
جهان باید از مشروعیت مقاومت و نبرد جوانان شورشگر ایران علیه پاسداران وحشی حمایت کند و نبرد مردم ایران برای سرنگونی رژیم را بهرسمیت بشناسد.
یکایک شما ایرانیان مقیم آمریکا را بهیاری قیام ایران و جوانان شورشگر و کانونهای شورشی فرا میخوانم. مردم و منتخبان مردم آمریکا و دولتمردان آمریکا را به حمایت از مردم و مقاومت ایران برای سرنگونی رژیم ضدبشری برانگیزید.
هیچ راه دیگری با این رژیم وجود ندارد و این تنها راهی است که جهان میتواند از شر تروریسم و جنگافروزی و بنیادگرایی دینی در این منطقه از جهان خلاص شود، این مبرمترین وظیفه ایرانیان شریف و آزاده در آمریکا و هر کشور دیگری است که توجه جامعه جهانی را به این حقیقت محض جلب کنند.
مهاتما گاندی، رهبر جنبش استقلال هند گفته بود: «دیکتاتورها و جنایتکاران همواره وجود داشتهاند. برای دورانهایی آنها شکست ناپذیر بهنظر میرسند. اما دست آخر، آنها همیشه سرنگون میشوند».
ایران آزاد میشود. این حکم تاریخ و منطق تکامل است. به این یقین داشته باشید و عزمتان را برای تحقق آن جزمتر کنید.
سلام بر شهیدان، سلام برآزادی و ارتش آزادی، درود بر همه شما.
پاتریک کندی:
اگر هر کسی بگوید که این سلیمانی ارزش
اینکه دنبالش برویم را نداشت، من با خودم میگویم ۱۱سپتامبر. آیا کسی
اینجا ۱۱سپتامبر را بهخاطر دارد؟
اما اگر شما بخواهید در دیکشنری دنبال
کلمه تروریست بگردید، عکس سلیمانی آنجا خواهد بود.
ما باید خدا را شکر کنیم که قبل از اینکه
او بتواند جانهای بیشتری از دوستان شما، دوستان من، آمریکاییها و ایرانیها و سوریهایها
را بگیرد ما جلوی او را گرفتیم. فراموش نکنیم که او درست کنار اسد ایستاده بود
هنگامی که او یک چهارم از جمعیت مردمش در سوریه را قتلعام کرد، و پول همه این
اقدامات هم توسط رژیم ایران پرداخت شد. به کارنامه رژیم ایران نگاه کنید. بگذارید
که در نتیجهگیری بگویم، آنها نمیتوانند جنایت سقوط هواپیمای اکراینی را
بپوشانند، و البته در چند روز گذشته آنها تلاش کردند که این کار را بکنند. آنها بهطور
واقع بلدوزر آوردند و تلاش کردند، میتوانید تصور کنید!؟ که در سال ۲۰۲۰، آنها بلدوزر آوردند و تلاش کردن که صحنه سقوط هواپیمای اکراینی را پاکسازی
کنند. و به این شکل این تراژدی و آنچه را که با مسافران آن خط هوایی انجام دادند
دفن کنند. شرم بر آنها، شرم بر آنها، شرم بر آنها، شرم بر آنها، شرم بر آنها، شرم
بر آنها، شرم بر آنها، شرم بر آنها در همه مواردی که موفق شدهاند آثار(جنایاتشان)
را با بلدوزر بپوشانند. شرم بر آنها بهخاطر همه اعضای خانوادههای شما، آنهایی را
که توانستند بهقتل برسانند و(به این شکل) آنها را بپوشانند. بهخاطر اینکه آنها
بستگان شما را کشتند، آنها را زندانی کردند، شکنجه کردند و بعد آنها را کشتند. و
اگر بستگان شما نبودند، کسی هم دیگر الآن از آنها نمیشنید.
اگر بخواهیم فشار را روی رژیم ایران حفظ
کنیم، ما در برههای هستیم که باید تلاشهایمان را دو برابر کنیم. الآن نقطهای است
که نباید کوتاه آمد، ما نمیتوانیم ضعیف عمل کنیم، وقتی با ملاها مواجههستیم، آن
هم همانطور که قبلاً بسیار گفتهام، در شرایطی که آنها در آسیبپذیرترین نقطه ۴۰سال گذشته خود هستند. ما باید تا ته خط برویم و ایالات متحده هم باید آن تحریمها
را ادامه بدهد، همانطور که پدر من تحریمهای رژیم آپارتاید را ادامه داد. چرا که
اگر فشار را حفظ نکنیم، آنوقت متأسفانه شاهد این خواهید بود که یک نسل دیگر هم
باید با این ملاهای غیرقابل تحمل سر کنند. من یکی فکر میکنم که بیشاز این تحمل
آنها را ندارم! ما تا همینجا هم تصاویر انسانهای زیادی را روی این دیوار داریم.
ما نمیتوانیم بیش از این منتظر بمانیم.
هر روزی که میگذرد، تعداد بیشتری از مردم، توسط ملاها که میخواهند خود را بر
عرصه قدرت حفظ کنند، کشته و اعدام میشوند. لذا من امروز میخواهم از همه شما بهخاطر
اینکه اینجا هستید تشکر کنم. و این برای من افتخاری بوده است که برای نزدیک به یک
دهه شاهد همه آنچه گذشته تا قضایا در ایران به اینجا برسد، باشم. و اینها بهخاطر
سازمان مجاهدین خلق بوده است. بهخاطر همه شما بوده است که با این کمپین اطلاعرسانی
که روبه ایران بهراه انداختهاید و تبادل آنچه که در حال اتفاق افتادن است.
و حالا آنها دارند به مبارزه خودشان از
تیرانا برای تهران ادامه میدهند. آیا خوشتان نمیآید تیرانا برای تهران! چقدر
عجیب است؟ که شما ایرانیانی را دارید که از تیرانا برای یک تهران جدید میجنگند.
اما من میخواستم از همه شما بهخاطر همه آنچه انجام دادهاید که این آرمان را به
پیش ببرید تشکر کنم. بهخاطر اینکه این آرمان فقط یک آرمان ایرانی نیست. این
آرمان حقوقبشر است. همانطور که دکتر مارتین لوتر کینگ گفت، هر تهدیدی علیه عدالت
در هرکجا، تهدیدی علیه عدالت در همهجاست. و این هدف مشترک همه ماست. شما نباید
تنها ایرانی باشید که در مورد بزرگترین تمدن بشری اهمیت بدهید. شما نباید اهل
ایران باشید، تا برای مردم ایران آزادی بخواهید. همه ما عضوی از پیکر یکدیگر
هستیم. و من خوشحالم که من با همه شما هستم. خیلی متشکرم.
سفیر لینکلن
بلومفیلد؛ مدیرکل پیشین وزارتخارجه آمریکا در امور سیاسی و نظامی:
ما امروز اینجا هستیم تا پیامی به زنان
و مردان شجاعی بفرستیم که برای کرامت، موقعیتها و حقوق بنیادین بشر در ایران
ایستادهاند. میخواهم با ادای احترام و ارائه حمایت خودم از مردم ایران برای
درخواست برحقشان شروع کنم که اجازه داشته باشند در آزادی زندگی کنند. من از
واشنگتن دی.سی به لسآنجلس آمدم و در آنجا همه دارند درباره ایران صحبت میکنند.
این چیز خوبی است. ما باید در مورد ایران صحبت کنیم. وقتی به شما میگویم رژیم
تهران نمیخواهد آمریکاییها روی آنها تمرکز کنند من را باور کنید، چون هر چه بیشتر
ما روی دیکتاتوری آخوندی در تهران تمرکز کنیم، هر چه از نزدیکتر به این نگاه کنیم
که آنها چطور توانستند بر کشور بعد از انقلاب مسلط شوند و ۴۰سال در قدرت بمانند.
ما روشنتر میبینیم که چطور این رژیم جنایت خودش علیه جامعه بینالمللی و علیه هر
ایرانی که از حاکمان خود سرپیچی کرده را مخفی کرده است.
ما تشخیص خواهیم داد که برای سالهای
زیادی، به واشنگتن یک تاریخ غلط در مورد ایران و آن ایرانیان اصولی که برای آزادی
و یک دولت دموکراتیک ایستادهاند گفته شده است. فکر میکنم میدانید دارم درباره
چه چیزی صحبت میکنم. اینجا در لس آنجلس، ما هزاران کیلومتر با واشنگتن و چند هزار
کیلومتر با ایران فاصله داریم. ولی اجازه ندهید این کسی را بفریبد. حدس میزنم که
افراد زیادی در این سالن، در ایران زندگی کرده و سرکوب رژیم را تجربه کردهاند.
دوستان من، من سالها در موضع سیاستگذاری
در پنتاگون، کاخسفید و وزارتخارجه خدمت کردم. من بمبگذاری سفارت آمریکا در
لبنان و بمبگذاری با کامیون در مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت را دیدم که ۲۴۱نظامی آمریکایی را کشت. من گرفتن گروگانهای آمریکایی، ربودن هواپیمای
آمریکایی، قتل افسر آمریکایی که در سازمان ملل خدمت میکرد، مینگذاری خلیجفارس،
و بمبگذاری تاریخی و قتل در آرژانتین، در آلمان، ژنو و پاریس و بسیاری از جاهای
دیگر را دیدم که این رژیم را خطرناکترین و مخربترین رژیم در جهان کرده است.
دهها سال بعد، چه چیزی میبینیم؟ ایران
اخیراً بهعنوان حامی شماره یک دولتی در جهان برای سی و پنجمین سال متوالی معرفی
شد. امروز، این رژیم شهروندان خودش را بیش از هر کشور دیگری بهصورت سرانه بدون
دادرسی عادلانه اعدام میکند. و ما یک مشخصه بسیار مهم دیگر را میبینیم. افرادی
که امروز این رژیم را اداره میکنند همان افرادی هستند که مستقیماً مسئول تمامی
تجاوزات و جنایات حاکمان ایران در طول سالیان بودهاند. که باید یک روز بهزودی
باید مسئول شناخته شوند.
من یک پیام برای همه جوانترهای ایرانی
دارم که در لیست حقوق بگیران قضاییه یا پاسداران هستند. رؤسای شما بهخاطر جنایات
جنگی و جنایت علیه بشریت مقصر هستند. مردم ایران خواستار آزادی هستند. حاکمیت
ایران متعلق به مردم است نه دیکتاتورهای فاسد که از شما استفاده میکنند که در
قدرت بمانند. رهبران از مردم میدزدند.
در مورد حمله هواپیمای بیسرنشین
آمریکایی در روز ۳ژانویه (۱۳دی) که قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس را
کشت، مقامات و کارشناسان و خبرنگاران رسانهای در واشنگتن در مورد این فرد خیلی
صحبت کردهاند؛ همانطور که ما امروز کردیم. آمریکاییها دارند بیشتر متوجه میشوند
که چطور سلیمانی سربازان آمریکایی در عراق را برای سالهای زیادی هدف میگرفت.
مأموریت سلیمانی چه بود؟ او پروژه خمینی
را انجام میداد که یک خلافت شیعه تا آن سوی دریای مدیترانه ایجاد کند که ولیفقیه
در رأس آن باشد. به این دلیل است که رژیم ایران حزبالله را ایجاد کرد و آن را یک
عامل غیردولتی شدیداً مسلح در لبنان کرد و به دروغ ادعا کرد که یک جنبش مقاومت در
برابر اسراییل است. و امروز در خیابانهای بیروت مردم خواستار پایان دخالت مخرب
رژیم ایران و رهبران فاسد که اجازه دادهاند این اقدام صورت بگیرد هستند.
چرا نیروی قدس به دفاع از بشار اسد در
سوریه در سال ۲۰۱۱ شتافت در حالی که معترضان خواستار اصلاحات دموکراتیک و پایان
سرکوب وحشی اسد بودند؟
این موضوع من را به عراق میکشاند.
سلیمانی سه شبهنظامی اصلی در عراق را اداره میکرد که بسیاری از شما بهخوبی میدانید.
رهبر شبهنظامی عراقی کشته شده به همراه او یک هفته پیش، ابو مهدی مهندس، رهبر
کتائب حزبالله بود. این گروه شبهنظامی عراقی پشت ۷حمله مرگبار علیه
مجاهدین خلق در قرارگاه اشرف و بعد کمپ لیبرتی بود.
شاید باید به واشنگتن یادآوری کنیم که
سلیمانی و مهندس بیش از ۱۰۰نفر را کشتند که کارت هویت افراد حفاظتشده صادر شده توسط ایالات
متحده آمریکا را حمل میکردند. و برخی از افراد فاسد ارتش عراق این قتلها را با
استفاده از سلاحهای آمریکایی که ما به دولت عراق داده بودیم انجام دادند.
اجازه بدهید با معترضان در بغداد و
اپوزیسیون دموکراتیک در سوریه از جمله همه سوریهای بیخانمان شده و مردم لبنان
بایستیم. سلیمانی رفته است. بگذارید آرزوی خمینی برای یک خلافت را یکبار و برای
همیشه شکست دهیم.
در مورد سایر چهرههای برجسته نظیر رئیس
قضاییه ابراهیم رئیسی یا وزیر دادگستری علیرضا آوایی، یا وزیر سابق دادگستری
روحانی، مصطفیپور محمدی، چطور؟ اینها و سایر چهرههای ارشد رژیم همگی باید در
دیوان عدالت بینالمللی بهخاطر نقششان در فرستادن ۳۰هزار زندانی سیاسی
به پای چوبهدار در تابستان و پاییز ۱۳۶۷محاکمه شوند.
ما شاید وزیر خارجه ظریف را این روزها
در تلویزیون دیده باشیم که به آمریکا در مورد رعایت قوانین بینالمللی درس میدهد.
من میخواهم بدانم چرا یک خبرنگار از آقای ظریف نپرسیده چرا سفارتخانههایش در
اروپا بهعنوان مجرای مخفی عملیات تروریستی در ظرف دو سال گذشته مورد استفاده قرار
گرفتهاند که توسط مجریان قانون در دانمارک، بلژیک، فرانسه، آلمان، اتریش و آلبانی
دستگیر شدهاند. ما باید دادن یک کانال باز تبلیغاتی به رژیم که به سمت واشنگتن
است را متوقف کنیم. زمان آن است که این رژیم، تندروها، اطلاح طلبان و یا هر چه
اسمشان را بگذارید مسئول همه این جنایات شناخته شوند.
خانمها و آقایان، چهار دهه دروغگویی،
فریبکاری و حملات مخرب که نظم جهانی قانونمند را تضعیف میکند، توسط رژیم ایران
بسیار زیاد است. چهار دهه شهروندان بیگناه ایرانی، زنان، مردان و حتی نوجوانان،
به زندان برده شده، شکنجه شده و اعدام شدهاند بس است.
ما همه میدانیم که چه کسی برای این
دستور کار برای سالهای زیادی ایستاده است، مجاهدین خلق ایران، شورای ملی مقاومت
ایران به رهبری مریم رجوی، و مردم ایران همین چیز را میخواهند. بگذارید همه با
آنها بایستیم. بگذارید حقیقت را در مورد جنایات این رژیم و فراخوان برای عدالت
واقعی روشن کنیم. و بگذارید سرانجام کابوس رژیم ایران را یک بار و برای همیشه
خاتمه دهیم.
ایران آزاد میشو. متشکرم.