قیام و شورش
انفجار خشم خلق ۳
طی یک هفته از (۲۴ تا ۳۰آبان ۹۸) در واکنش به افزایش قیمت بنزین در حدود ۲۰۰شهر و ۸۰۰نقطه جوانان قیامآفرین و کانونهای شورشی ضربهایکوبنده و برقآسا به
حاکمیت پلید آخوندهای جنایتکار وارد کردند و خامنهای جنایتکار و همکاران غارتگرش،
آتش جهنم را پیش از مرگ در برابر چشمان خود دیدند.
با اینکه رژیم با تمام ارگانهای
اطلاعاتی ـ امنیتیاش از ماهها و هفتهها قبل برای اعلام افزایش قیمت بنزین
برنامهریزی کرده و پیشاپیش مزدوران سرکوبگر خود را بهویژه در پمپ بنزینها مستقر
کرده بود، اما خشم فرو خورده مردم ایران یکبار دیگر به بهانه گرانتر شدن بنزین،
با شدتی به ویرانگری بمب اتم منفجر شد (تعبیری که سرکردگان رژیم خود به کار بردند).
آتش هولناک بر پیکر
فرتوت ولایت
ضربه حاصل از خشم فروخورده قیامآفرینان،
کانونها و جوانان شورشگر بر پیکر رژیم آخوندی آنچنان سهمگین بود که همه سران
مافیایی و کارگزاران جنایتکار رژیم را از روز انتقام مردم ستم دیده ایران و
سرنگونی محتوم به وحشت واداشت. بهرغم قطع اینترنت و حکومت نظامی عریان در برخی
شهرها و گسیل تانکها به خیابانها، شعلههای قیام بیش از یک هفته زبانه کشید و
ضربات مردم به مراکز غارت و سرکوب رژیم ادامه یافت.
پاسدار آبنوش، فرمانده عملیات سازمان
بسیج ضدمردمی، ضربات سهمگین قیامآفرینان را به «جنگ جهانی» تشبیه کرد و گفت: «جنگ
جهانی تمام عیاری علیه نظام و انقلاب وضع حمل کرد.... هماهنگیهای عجیبو غریبی در
فتنه جاری شکل گرفته و فقط منتظر یک جرقه بودند تا کشور(حکومت آخوندی) را نابود
کنند بهعنوان کسی که در صحنه بودم معتقدم فقط خدا ما را نجات داد».(خبرگزاری
ایسنا رژیم،۳۰آبان ۹۸)
در قسمت پیشین این گزارش به بخشی از
رخدادهای قیام پرداخته شد، در این قسمت به ابعاد دیگری از عظمت قیام و وحشت رژیم و
نیز به گزارشهای مختصری از شهرهای شورشی«شیراز و بهبهان» اشاره میشود.
وحشت از عظمت قیام و پیامدهای خیزش
مردم
مجلس رژیم و مهرههای جنایتکار حکومت
آخوندی نسبت به غافلگیری و وحشت از سازمانیافتگی قیام و شورشگری جوانان میهن از
پیامدهای قیام هم «برخی مواقع این اغتشاشات انسان را یاد کربلای ۴میانداخت…ما به واقع ۴۸ساعت جنگ کردیم».(عملیات کربلای ۴که دیماه ۱۳۶۵ در جریان جنگ ایران و عراق از سوی ایران طراحی شد، بهگفته وزیر
دفاع وقت مصر ژنرال عبدالحلیم ابوغزاله بدترین شکست نیروهای سپاه پاسداران در طی
جنگ بود) (سایت انتخاب رژیم، ۱آذر۹۸)
آخوند احمد سالک، عضو مجلس ارتجاع، گفت:
«دستگیر شدگان به نوعی ارتباط با مجاهدین و عناصر بیگانه دارند و آموزشهای لازم
را در طول ۲سال اخیر دیده بودند برای اینکه این اتفاقات را رقم بزنند».(افکار
نیوز ۲۹آبان)
محمدیان، مجلس ارتجاع ۱۹آذر ۹۸: «در اغتشاشات اخیر متأسفانه بر اثر سو مدیریت در رابطه با گرانی
بنزین مشکلات زیادی برای نظام و مردم ایجاد شد....نارضایتی عمومی را درک کنید. شکاف
طبقاتی، نداری و فقر مردم را بفهمید صدای اعتراض مردم را بشنوید».
پاسدار علی نظری، سرکرده سپاه در مشهد،
گفت: «اگرغفلت کنیم دشمن همینجا خیمه خواهد زد».
و روزنامهی حکومتی آرمان (۱۶آذر۹۸) با اشاره به اینکه «زندگی قشر ضعیف و فقیر جامعه سخت شده» هشدار
داد: «اگر به حرفهای آنها توجه نکنیم اعتراضات بعدی فاجعهبارتر خواهد شد».
کُر وحشت در جمعه
بازارهای خامنهای
فریادهای وحشتآلود امام جمعههای جلاد
خامنهای در نمایشهای جمعه شهرهای مختلف در ۱۵آذر۹۸:
آخوند شاهچراغی،
نمایش جمعه شهرری: «وقتی حادثهای را پشت سر گذاشتیم خیال
نکنیم کار تمام است و همیشه با چشم بیدار، مواظب و هوشیار دشمن در کمین باشیم...
شرارتها و شیطنتهایی در گوشه و کنار همچنان ادامه دارد».
آخوند خاتمی، جمعهبازار
زنجان: «طی ۴۰سال گذشته دشمن همه همت خود را در این راستا به کار برده و تجربه
ثابت کرده است که دشمن هیچ وقت ساکت نخواهد نشست».
آخوند موسوی - نمایش
جمعه شهرضا: «دشمنان نظام در کمین نشستهاند، فتنهای
که اتفاق افتاد، تمام نشد».
آخوند معصومی، نمایش
جمعه رودیان سمنان: «فتنه بزرگی در پیش دارید که بیش از دو سال روی آن دشمن سرمایهگذاری
کرده و بعد از لبنان و عراق به سراغ شما خواهند آمد، هدف براندازی نظام است».
گزارش اختصاصی از
شهرهای شورشی
قیام مردم شیراز
شهر شیراز از نخستین کلان شهرهایی بود
که همزمان با قیام سراسری در همان ساعات اولیه قیام بهپاخاست. شیراز یکی از
شهرهایی بود که مردم و جوانان شجاع آن به مقابله با نیروهای امنیتی برخاسته و چندین مرکز حکومتی را به تصرف خود
درآوردند.
رئیس حوزههای جهل و جنایت موسوم به
«علمیه» استان فارس با وحشت از خیزش مردم در شیراز اعلام کرد: «به چهار مدرسه
علمیه در استان فارس در جریان ناآرامیهای اخیر تعرض شد که از این میان، یکی از
مدرسهها در شهر شیراز بهصورت کامل از بین رفت».
شهردار قلابی شهر شیراز حیدر اسکندرپور
در گزارش اولیهای از خسارات قیامآفرینان گفت: «(مردم) علاوه بر تخریب چراغ های
راهنمایی، بالغ بر هفتاد درصد از دوربینهای کنترل و نظارت بر ترافیک شهر را تخریب
کردند. همچنین حدود ۳۰درصد از ظرفیت پمپ بنزینهای شیراز و ساختمان شهرداری منطقه ۹نیز در این ناآرامیها دچار آسیب شدند».(سایت آخرین خبر رژیم، ۲۹آبان ۹۸)
گزارشی از پایتخت
شهرهای شورشی
یکی از هموطنان در شیراز پس از وصل خط
اینترنت خبر از تصرف چندین مرکز حکومتی به دست مردم در جریان قیام سراسری داد.
وی در این گزارش گفت: «رژیم سرمایهگذاریاش
در شیراز بالا بود اما در شیراز شکست خورد. باور کنید اگر باران نمیآمد رژیم بهطور
کامل در شیراز سقوط میکرد. چندین نقطه امنیتی(کلانتری و حوزه مقاومت بسیج..) در
شیراز خلعسلاح شد. امام جمعه صدرا در حد مرگ از دست مردم کتک خورده بود حتی مردم
در منطقه صدرا هلیکوپتری را گرفتند ولی قبل از آتش زدنش متأسفانه با هجوم بالای
نیروهای حکومتی مواجه شدند.
تصرف مراکز نظامی
شیراز
در جریان قیام مردم شیراز دستکم ۵مرکز نظامی حکومت مورد حمله قرار گرفت:
- بسیج ناحیه شیراز (ضد)ثارالله
- پادگان زرهی
- پایگاه بسیج صدرا
- کلانتری معالیآباد. این مرکز سرکوب توسط مردم محاصره
شده بود اما نیروهای سپاه از خیابان گلدشت وارد شده و قیامکنندگان را با
تفنگهای ساچمهای مورد هدف قرار میدادند.
- کلانتری گلشن(کشن). قیامآفرینان توانستند این کلانتری
را به تصرف کامل خود درآورند.
ذیلا به بخشی از گزارشات در صحنه از
کانونها و قیامآفرینان از مناطق شورشی در شیراز نگاه کنیم:
شهرک صدرا: در قسمت شمالی شهر
واقع شده و اغلب ساکنان این منطقه علیه گرانی بنزین دست به اعتراض زدند. پس از
سرکوب تظاهرات و تیراندازی مستقیم حکومت به قیامکنندگان و به شهادت رسیدن شماری
از جوانان این شهرک، مردم منطقه به پایگاه بسیج این شهرک حمله کرده و آن را به آتش
کشیدند. نیروهای ویژه رژیم همراه با هلیکوپتر به این منطقه اعزام شده و سرکوب
شدیدی علیه مردم شهر صورت گرفت.
منطقه معالیآباد: در این منطقه جوانان
به خیابانها ریختند اما در فاصله کوتاهی با شلیک مأموران جنایتکار انتظامی از
بالای پشتبام کلانتری گلدشت معالیآباد یکی از جوانان به شهادت رسید. خون این
شهید مانند جرقهای باروت خشم مردم را منتشر کرد. مردم خشمگین اقدام به آتش زدن
ماشینهای کلانتری نموده و سپس به این مرکز سرکوب حمله نمودند. آنها بانکها و مراکز
دولتی را به آتش کشیدند. قیامآفرینان تیرخورده و مجروح با درهای باز خانههای
همشهریهایشان روبهرو شده و با پشتگرمی و استقبال آنها توانستند نبرد سختی را با
مزدوران حکومتی پیش ببرند.
بلوار امیرکبیر: در بلوار امیرکبیر(موسوم
به رجایی) از روز شنبه، مردم این خیابان که شاهراه حمل و نقل درون شهر بود مسدود
کرده و به نشانه اعتراض به نظام ولایت فقیه لاستیکهای متعددی را آتش زدند. این
بلوار از آغاز قیام به مدت ۲روز بهطور کامل در کنترل قیامکنندگان بود.
کمربندی شیراز: در این کمربندی،
مردم آزاده شیراز ماشینهای خود را خاموش کردند تا اعتراض خود را به تصمیم
دیکتاتوری دینی نشان دهند. این اعتراض تا آنجا گسترش یافت که حتی کامیونها بارهای
خود را برای مسدود کردن کمربندی روی آسفالت خالی میکردند.
خیابان عفیفآباد: در خیابان عفیفآباد
مردم به خیابانها ریخته و شعار مرگ بر خامنهای و مرگ بر دیکتاتور سردادند.
نیروهای سرکوبگر شمار زیادی از مردم را در این خیابان دستگیر کردند. آنها پس از
دستگیری جوانان به فرماندهان خود بهدروغ میگفتند که لیدر تظاهرات را گرفتهاند.
خیابان ارم و
دانشگاه شیراز: در خیابان ارم و دانشگاه شیراز قشر دانشگاهی، فرهنگی و کارمندی
شروع به اعتراض کردند اما از طرف پایگاه بسیج دانشگاه شیراز، به طرف آنها هجوم
بردند. سرکوبگران دانشجویان را دستگیر نموده و هر کس را که شعارهای تند سرمیداد
به اسم لیدر بازداشت میکردند.
بلوار استقلال: در این بلوار مردم
شیراز با آتش زدن لاستیک در این خیابان اعتراض خود به حکومت را نشان داده و اقدام
به مسدود کردن بلوار نمودند.
مناطق جنوبی شیراز: در بسیاری از مناطق
جنوبی شهر شیراز مردم به خیابانها ریخته و علیه رژیم تظاهرات کردند. به مدت ۳روز مردم این منطقه را در کنترل خود داشتند.
قیام مردم بهبهان،
شهر شورش و عصیان
این شهر یکی از پیشتازان شهرهای شورشی
ایران بود. تظاهرات مردمی از روز ۲۴آبان از چهارراه بانک ملی در این شهر شروع شد.
گزارش فشردهای از شهر قیامآفرین
بهبهان:
عصر روز جمعه ۲۴ آبان، تظاهرات مردم بهبهان از چهار راه بانک
ملی شروع شد. تظاهرات تا ساعت ۱۱شب ادامه داشت. زن و مرد، پیر و جوان در
چهارراه بانک ملی تجمع کرده بودند. مردم شعار میدادند: «نه غزه نه لبنان جانم
فدای ایران». بنزین گرونترشده، فقیر فقیرتر شده» و «ایرانی میمیرد، ذلت نمیپذیرد».
روز شنبه ۲۵ آبان، مردم و جوانان از ساعت ۹/۳۰صبح به چهار راه بانک ملی آمدند. تظاهرات تا ساعت ۱۱قبل از ظهر با
شعارهای مرگ بر خامنهای، مرگ بر دیکتاتور و توپ تانک فشفشه آخوند باید گم بشه
ادامه پیدا کرد.
ساعت۱۲ظهر شنبه، شعبه
بانک ملی، قدیمیترین بانک حکومتی در بهبهان که چند طبقه بود، به آتش کشیده شد.
بعد از آن بانک سپه به آتش کشیده شد. سپس جوانان و مردم بهسمت بانک صادرات رفتند
که آن هم در آتش بهطور کامل سوخت و ساختمانش فرو ریخت. روبهروی بانک در آن طرف
خیابان، دو بانک بهنام بانک کشاورزی و بانک پاسارگاد تخریب شد.
نیروهای سرکوبگر، بسیجی و سپاه که با
گاز اشکآور و شلیک گلوله با جوانان شورشی شهر درگیر شده بودند در برابر ایستادگی
قیامکنندگان کاملاً مستاصل شده و عقب نشستند.
زنان شهر در حالیکه علیه رژیم آخوندی
شعار میدادند و برای سرنگونی رژیم، دعا میکردند به جوانان شورشی آب رسانده و به
آنها درود میفرستادند. بین مردم و جوانان همبستگی بالایی شکل گرفته بود.
جمعیت در چهار راه بانک ملی، بیشتر از ۵هزار نفر شده بود. همزمان در فلکه ۶۰متری(در طرف دیگر شهر) قبل از فلکه استیل،
تجمعات دیگری شکل گرفته بود و شعار میدادند. انگار همه مردم بهبهان به خیابان
آمده باشند.
از ساعت یک بعدازظهر، تیراندازیهای
مستقیم و شلیک گاز اشکآور در خیابان معلم و جوانمردی و خیابان «مسجد بردی» شروع
شد و در ساعت۴عصر درگیریها در خیابانها شدت پیدا کرد.
در فلکه شیراز، جایی که برادران دشتی (مهرداد
و محمود) تیر خوردند و شهید شدند، درگیریها با شدت ادامه داشت. پاسداران جنایتکار
با دست باز کشتار میکردند.
درگیریهای مردم و جوانان با پاسداران،
تا چهار راه هلال احمر و چهار راه بیمارستان همچنان ادامه پیدا کرد و از فلکه
بیمارستان به فلکه مراحل و خیابان پیروز کشیده شد.
روی پل شهربانی جوانان با فاصله کمتر از
۱۵متر رو در روی نیروهای سپاه که جزء تیپ نیروی زمینی مخصوص
«ضدامام حسن مجتبی» بودند درگیر شدند و آنها را از روی پل شهربانی عقب راندند.
۵۰۰متر آنطرفتر از این صحنه، خانه شهید فرزاد انصاری بود. شهید
فرزاد بنّای کاشی و سرامیک بود. وی از کار برگشته بود لباس کارش را تعویض کرد و به
خیابان آمد و بین مردم رفت که سپاه جنایتکار بهصورتش شلیک کرد و شهید شد.
برخی منابع در شبکههای اجتماعی اعلام
کردند تکتیراندازسپاه، پاسداری به احمدیفر است که توسط مردم شناسایی شده است.
روز یکشنبه۲۷آبان، در بهبهان حکومت نظامی بود و قدم
بقدم پاسداران با صورت پوشیده و مسلح در همه چهار راهها و ورودی و خروجی شهر
ایستاده بودند.
یکشنبه شب در میدان ارجان مردم به بسیجیهایی
که مشغول ایست و بازرسی بودند تهاجم کردند و ماشین آنها را به رگبار بستند. ۶بسیجی زخمی شد که آنها را به بهزیستی سپاه منتقل کردند.
روز سهشنبه ۲۸ آبان، یک بانک حکومتی فقط در منصوریه
باقی مانده بود که جوانان شهر آن را هم آتش زدند.
هیچ ادارهای در شهر سالم نمانده بود.
اداره امور مالیاتی هم که مردم و کسبه از آن دل پری داشتند، تخریب شد. حتی رژیم
نیز میداند که این آتش هر لحظه احتمال دارد که دوباره شدیدتر و فروزانتر زبانه
بکشد.
قتلعام و شکست
خامنهای جلاد
خامنهای جنایتکار که به درخواست
پاسدار شمخانی دبیر شورای عالی امنیت رژیم تحت عنوان « قربانیان قیام» پاسخ داد،
گفت:« بر اساس چارچوبهای قانونی موجود شهروندان عادی که بدون داشتن هیچگونه نقشی
در اعتراضات و اغتشاشهای اخیر و در میانه درگیریها جان باختهاند در «حکم شهید»
محسوب شوند.».
«قربانیانی که در
جریان تظاهرات اعتراضی بههر نحو جان خود را از دست دادهاند موضوع پرداخت دیه و
دلجویی! از خانوادههای آنان» (قرار گیرند)، و حتی کسانی هم که بهصورت مسلحانه و
در درگیری... کشته شدهاند مقرر گردید پس از بررسی وضعیت و سوابق خانواده آنان...
متناسبا مورد توجه و دلجویی قرار بگیرند!».(تلویزیون رژیم ۱۳آذر۹۸)
سخنگوی مجاهدین در
این باره گفت:« خلیفه ارتجاع تحت بالاترین فشار داخلی و بینالمللی سوار
برگاری«رافت اسلامی» شده است تا از عواقب کشتار بزرگ جان بهدر ببرد یا عواقب آن
را کاهش بدهد. اما حرف خلق مظلوم و فرزندان رشیدش یکی بیش نیست: گور خودکنی بهدست
خود».
«قبل از هر چیز باید
بگویی چه تعداد را در قیام آبان در کل کشور کشتهای و چه تعداد را مجروح و چه
تعداد را دستگیر کردهای؟»
اشک تمساح و ژست
«رأفت!»
ژست رأفت و رسیدگی به دستگیر شدگان قیام
در حالی است که خامنهای خونآشام و جنایتکار روز ۲۶آبان، دستور سرکوب و
کشتار قیامآفرینان را صادر کرد و از مسئولان نظام خواست با قاطعیت به مسئولیت (امنیتی)
خود عمل کنند.(سایت خامنهای ـ رژیم ۲۶آبان ۹۸)
این عقبنشینی مفتضحانه را فوران خشم
مردم به جان آمده و جوانان شورشی به خامنهای تحمیل کرد و نشانه این واقعیت است که
پاسداران جنایتکار بهطور کور روی جمعیت رگبار گشودهاند و شمار کثیری را کشتهاند
تا جاییکه حتی پس از یکماه هم نمیتوانند آماری از کشتهها منتشر کنند.
«توجه و دلجویی»! از
خانوادهها به سبک جلاد هم این است که خانوادههای شهیدان نیز اجازهی برپایی مراسم
برای عزیزان خود را ندارند، احضار و تهدید به دستگیری میشوند.
در مورد بازداشتیها هم انبوهی بهصورت
کور و فلهای دستگیر شدهاند تا بعداً بهتعبیر دژخیمان، غربالگری در مورد آنها
صورت بگیرد و یا مخفیانه خودکشی شوند و یا اگر تعادلقوای صحنه اجازه داد در
گورهای جمعی سربه نیست شوند، امری که با هشیاری و مبارزهجویی مردم قهرمان ایران،
اکنون به یک غیرممکن برای خامنهای تبدیل شده است.
«حسن خلیلآبادی»
رئیس شورای قلابی شهرستان ری در مورد دستگیری فلهای مردم در قیام آبان گفت:«
امکانات زندان فشافویه جوابگوی این حجم از بازداشتیها نیست. زندان فشافویه
امکانات لازم را ندارد و استقرار این تعداد بازداشتی در این مکان سخت است، معترضان
هر چه سریعتر از تخریبگران جدا شوند.» (سایت خبرآنلاین رژیم، ۴آذر۹۸)
اعتراف به کشتار کور
و باز کردن آتش به روی مردم
فضاحت کشتار مردم توسط لباس شخصیها و
تکتیراندازان خامنهای تا به آنجا بلند شد که بهرام پارسایی به کشتار عامدانه
مردم شیراز در مجلس رژیم اعتراف کرد و گفت:
«....در بحث اعتراضات
مدنی مردم، اینکه بخواهیم همه را خطاب قرار بدهیم که اغتشاشگر و یا آشوبگر هستند
اصلاً صلاح نیست، در شیراز و صدرا که شائبه این هست که به اماکن نظامی حمله کردند،
طبق اطلاعاتی که ما گرفتهایم حتی یک نفر از جان باختگان در حریم ورود این پادگانها
یا مراکز نظامی نبودند، چه راهکاری در پیشگیری از کشته شدن مردم داشتید؟ کدام
اقدامات پیشگیرانه را ابتدا اجرا کردید و بعد به روی مردم آتش گشودید؟».(خبرگزاری
مجلس رژیم، ۱۷آذر۹۸).
امیرحسین قاضیزاده هاشمی، عضو هیأترئیسه
مجلس ارتجاع، به کشتار در نیزارهای ماهشهر در جریان سرکوب اعتراضات آبان ماه
اعتراف کرد و گفت: «در ماهشهر تعداد زیادی از افراد کشته شدهاند، دقیق میدانیم
چه کسانی بودهاند» این نماینده مجلس ارتجاع در پاسخ به دانشجویی که از وی در خصوص
کشته شدن تعدادی بعد از افزایش قیمت بنزین انتقاد کرد،کشتن بیگناهان را مفروض گرفت
و گفت:« در این میان ممکن است به جمع بیگناهی هم آسیب وارد شده باشد که حاکم
اسلامی وظیفه دارد آن را جبران کند، دیه پرداخت و به خانواده آنان رسیدگی شود».
روزنامه ایران رژیم،۲۱آذر۹۸.
آخوند بهرامی، رئیس سازمان قضایی
نیروهای مسلح رژیم، در توجیه کشتار کور مردم و جنایت نیروهای سرکوبگر رژیم گفت:
«ممکن است در اتفاقات اخیر کسی هم بهصورت عبوری لطمهای خورده باشد که این اتفاق
نیز در جنگهای شهری طبیعی است».(خبرگزاری حکومتی ایسنا ۳آذر ۹۸).
محمود صادقی، نماینده مجلس رژیم، به
ریختن خون مردم بیگناه توسط سپاه خونخواران اعتراف کرد و گفت: «تمامی آمران و
مباشران ریختن خون بیگناهان باید پاسخگوی این خونها و آسیبهای جانی و مالی مردم
باشند... چه کسی مسئول این خونریزیها است؟ آیا وزیر کشور مسئولیت اظهارات
فرماندار شهر قدس را میپذیرد که دستور تیراندازی مستقیم به معترضان را داده بود».
پروانه سلحشوری، نماینده رژیم در مجلس
وحوش گفت: «تصمیمسازان و تصمیمگیران کشور... باید پاسخگوی مادران داغدار و پدران
رنجکشیده باشیم... تا دیر نشده است مردم را دریابیم».(خبرگزاری مجلس رژیم ۱۹آذر ۹۸)
قیام ایران پایان
دیکتاتوری را بشارت میدهد
روزنامه واشنگتن تایمز آمریکا در ۱۴دسامبر۲۰۱۹(۲۳آذر۱۳۹۸) خود گزارش و تصاویری از شهدای قیام ایران منتشر کرد و تأکید نمود
که قیام ایران برای آزادی فصل جدیدی است که بشارت دهنده پایان دیکتاتوری است.
و در ادامه گزارشی از قیام آبان نوشت:
«رژیم همراه با قطع کامل اینترنت به سختی و وحشیانه پاسخ داد: بیش از ۱۰۰۰کشته و۴۰۰۰مجروح و ۱۲۰۰۰دستگیری در جریان قیام نوامبر در ۱۹۰شهر».
واشنگتن تایمزـ قیام
ایران بشارت پایان دیکتاتوری
نشریه واشنگتن تایمز همچنین تصاویر ۱۱۰شهید از ۴۰۰شهیدی که تاکنون شناسایی شدند را منتشر کرده است.
شمار شهیدان قیام
مردم ایران بیش از ۱۵۰۰تن
سازمان مجاهدین خلق ایران اعلام کرد
تاکنون بیش از ۱۵۰۰تن از شهیدان قیام مردم ایران را در شهرهای مختلف کشور ثبت کرده
است.
شمار شهیدان در استان تهران حداقل ۴۰۰، در کرمانشاه حداقل ۳۲۰، در فارس حداقل ۲۷۰، در خوزستان حداقل ۲۴۰، در اصفهان حداقل ۱۲۰و در البرز(کرج) حداقل ۱۰۰تن میباشد. به این ترتیب تاکنون اسامی ۵۰۴تن از شهیدان قیام مردم ایران از ۵۶شهر اعلام شده است.
بهرغم گذشت یک ماه از شروع قیام
سراسری، رژیم آخوندی در وحشت از عواقب داخلی و بینالمللی جنایت بزرگ علیه بشریت
با تمام قوا تلاش میکند شمار شهیدان و اسامی آنها و شمار زندانیان را مخفی نگاه
دارد. نیروهای سرکوبگر از تحویل اجساد شهیدان به خانوادهها خودداری میکنند.
بسیاری از شهیدان مستقیماً از بیمارستانها یا از خیابان توسط پاسداران ربوده شده و
در محلهای نامعلومی دفن شدهاند.
خانم مریم رجوی گفت: «رژیم هنوز هم از
تحویل اجساد شهیدان خودداری میکند و با وقاحتی مافوق تصور، پول گلوله و کشتن
فرزندان ایران را از پدران و مادران آنها طلب میکند. این کشتار تکاندهنده بدون
تردید یکی از هولناکترین جنایات قرن بیست و یکم است و با هر معیاری یک جنایت بزرگ
علیه بشریت بهشمار میرود. فاشیسم دینی باید از جامعه بینالمللی طرد شود». (اطلاعیه
شورای ملی مقاومت، قیام ایران شماره ۵۵، ۲۴آذر ۱۳۹۸).
عبور از نقطهعطف
بیتردید به یمن خون شهیدان و رنج و
شکنج مجروحان و اسیران و رزمآوری کانونهای شورشی و پشتیبانی هموطنان، خامنهای و
مزدورانش تاوان همه جنایتهای خود را پس خواهند داد و شلیک و کشتار مردم نه پایان
غائله که تازه شروع ماجرا و نشانگر عبور قیام از یک نقطهعطف مهم در مبارزه مردم
ایران به سوی آزادی و رهایی است.
پایان
لینک قسمتهای دیگر
از همین مطلب: