1 / 3
Caption Text
2 / 3
Caption Two
3 / 3
Caption Three

جنبش آزادی‌خواهی شماره ۲


آرمان مبارزه برای آزادی ،سیر مداوم از قلمرو اجبار و ضرورت، به قلمرو اختيار و آزادي
در مقاله شماره ۱ به جایگاه آرمان و جنبش آزادی‌خواهی پرداختیم و دیدیم که جاودانه‌ترین، دیرپاترین،فناناپذیرترین و سازنده‌ترین حرکت اجتماعی در تاریخ است.

دراین شماره به شاخص آزادی‌خواهان می‌پردازیم
تنها وتنها معیار اصالت یک جنبش آزادی‌خواه قیمتی است که برای آزادی داده و میدهد.بخصوص باید توجه کنیم که آزادی کلمه‌ای است که قبل از هرکس توسط دیکتاتورها به مسلخ برده‌ می‌شود تا دیگر کسی به آن نه باور و نه اعتماد کند.
اما بخاطر مبارزات برای آزادی و ارزش یافتن آزادی برای مردم و رشد آگاهی خلق‌ها، دیکتاتورها نمی‌توانند مثل سابق در تاریخ علناً با آزادی مخالفت کنند و به ناچار لباس آزادیخواهی می‌پوشند
چنانکه سران حکومت استبدادی آخوندی، ایران را آزاد‌ترین کشور جهان معرفی می‌کنند.
ضمناً هیچ جریان و حزب و گروهی نیست که خود را بیش از بقیه آزادی‌خواه نداند.
بنابراین برای رفع هرگونه ابهام باید به این سؤال پاسخ داد که با چه معیاری می‌توان آزادی‌خواهی را سنجید و به آن باورداشت.
تنها و تنها پاسخ و معیار آزادیخواهی و ایمان به آرمان آزادی در قیمتی است که فرد یا جریان و حزب برای آزادی مردم می‌پردازد کما این که امام حسین هم مبارزه کرد تا همه امت مسلمان از شر یک حاکم فاسد خلاص شوند. این حقیقت را تاریخ به عالی‌ترین صورت بیان کرده است.
چرا حضرت حسین پیامبرجاودان آزادی نامیده ‌میشود؟
او آگاهانه بیشترین قیمت و دار و ندارش را در مبارزه با ظلم و ستم استبداد یزید فداکرد. از فدای کودک شش ماهه تا پیرمرد۹۰ ساله تا تمامی خانواده. و اعلام کرد که «کل حی سالک سبیلی»، هر انسان رها نیز همین راه را می‌رود.
و در ادامه می بینیم که چگونه حضرت زینب با شجاعتی بی‌نظیر بساط یزید را که میراث اسلام انقلابی را به یغما برده و حکومتی فاسد را نمایندگی می‌کرد، آن هم پس از پیروزی بر امام حسین و یارانش را واژگون کرده به شکست می‌کشاند، چراکه فداکردن برای مبارزه را نه تنها از دست دادن نمی‌دانست که زیبایی توصیف می‌کرد و در بارگاه ابن‌زیاد در حالیکه سر شهدا را برسر نی کرده‌بودند، ابن زیاد در اوج غرور خطاب به اسیران گفت این سرها را چگونه می‌بینید؟‌و حضرت زینب گفت:‌ جز زیبایی نمی‌بینم.
این نبرد بدلیل بالاترین قیمتی که برای آزادی داد به الگو و شاخصی در تاریخ برای هر آزادیخواه تبدیل شد، و پیامش جاودانه شد که «اگر دین ندارید آزاده باشید». پیامی راه‌گشا به انسان‌ها که اگر به توانمندی و قدرت اراده‌اش فکرکند هیچ قدر قدرتی توان از بین بردن آنها و راه آنها‌ را ندارد.
آزادی‌خواهی در تاریخ ایران از مشروطه تا امروز بیانگر همین حقیقت است.
نبرد تاریخی ستارخان و فرار محمدعلیشاه برغم حمایت روس نمونه‌ای از مقاومت به هرقیمت برای آزادی بود. تاریخ گواهی می‌دهد که در اثر فشارهاي طاقت فرسا، روز ۲۲ تيرماه مجاهدان محلات خيابان، مارالان و نوبر در تبریز تسليم قوای دولتی شدند. خانه‌ی سردار پاكباز ـ علي مسيوـ تاراج شد و مردم از بيم آن كه خانه‌هايشان به تاراج رود، بر سر درِ خانه‌هاي خود بيرق سفيد زدند. در چنين هنگامه‌ی خوف‌انگيزي ستارخان با ۲۰ مجاهد جان بر كف (ص۶۹۵) به ايستادگي پرداخت.
سوايِ لشگر۴۰هزار نفره‌ی دولتي، سهام الدوله با فوج ملاير، و اقبال السلطنه از ماكو، به تبريز نزديك شدند. روز ۱۷مرداد، روز تعيين كننده‌يي بود. در اين روز، رحيمخان شجاع نظام، سواران شاهسون، قورخانه‌ی مراغه و… با ۷ هزار سوار، اميرخيز (تنها محله ستارخان)را به محاصره گرفتند. در نبرد ده‌ساعته‌يي كه رخ داد، ستارخان، سردار دلير و پاكباز، با همان گروه اندك يورش‌ها را خنثي كرد. در نتيجه‌ی اين پيروزي، بسياري از آزاديخواهان نوميد، دوباره، به عرصه‌ی نبرد آمدند.
واین هم سخنان غرور آفرین میرزاکوچک خان و همسرش در مسیر مبارزه با دیکتاتوری رضا شاه.
میرزا رفت که در آخرین خداحافظی همسرش را طلاق دهد. اما همسرآزاده‌اش برخلاف معمول و حتی انتظار میرزا، گفت هرگز. اگر زنده بمانی که خداوند روح بزرگی در من دمیده است واگر شهید شوی هرگز باکسی پیوند نخواهم داشت.
در ۲۸ مرداد ۳۲ حکومت ملی دکتر محمد مصدق با کودتای شاه سقوط کرد مصدق نیز این تقریظ رادر ابتدای کتاب«الجزایر ومردان مجاهد» نوشت: «… تصور می‌کنم که انتشار این کتاب بیش از انتظار تأثیر کند و همه بدانند چه راهی را در مصالح مملکت باید درپیش گیرند.
و مهندس مهدی بازرگان در بیدادگاه شاه گفت ما آخرین نسلی هستیم که بطور مسالمت آمیز مبارزه کردیم و پس از ما مبارزه قهرآمیز خواهد بود .
بله با پرداخت قیمت برای آزادی، مبارزه آزادی‌خواهانه تا سرنگونی دیکتاتورها ادامه خواهد یافت.
در اینجا باید از سخنان سردارخیابانی یادکرد که گفت :‌«این پرچم اگرهم امروز از دست ما بیفتد دست دیگری آن را برخواهدداشت»
متقابلاً با همین معیار پرداخت قیمت برای آزادی می‌توان به ماهیت رژیم دیکتاتوری آخوندی پی‌برد
راستی کدامیک از سردمداران رژیم و در رأس همه آنها خمینی قیمتی برای آزادی دادند؟.
خمینی ۱۳ سال در تبعید از ترس شاه دست از پا خطا نکرد وکلمه‌ای علیه شاه نگفت و برعکس با موضع‌گیری علیه انقلابیون سیاهکل عملاً ازشاه حمایت کرد. خمینی با پادرمیانی درخواست کرد که به ایران برگردد که موافقت نشد و به توصیه شریعتمداری و قبول سفیر ایران در عراق او را به نجف تبعید کردند
قابل توجه اینکه هیچ‌کدام از آخوندها برای آرمان آزادی مبارزه نکردند و به قول جنتی رئیس شورای نگهبان رژیم که در تلویزیون رژیم مصاحبه میکرد، اهل مبارزه هم نبودند کما این که بسیاری از همین آخوندها در زندان‌های زمان شاه با ابراز ندامت و حتی شرکت در مراسم سپاس برای رفع خطر از جان اعلیحضرت‌شان، میزان دوری‌شان را از آرمان آزادی نشان دادند و یا با ندامت و سپاسگویی از شاه آزاد شدند.
آری این درس تاریخ است که اگر برای آرمان آزادی بها بپردازیم این ستمگران هستند که نابود می‌شوند و این آزادیخواهان هستند که در مدار بالاتری به آزادی می‌رسند، و اٍلا در اسارت و بندگی حاکمان خواهیم بود یا هم دیکتاتورهایی هم‌چون خمینی و دنباله‌هایش انسان‌ها را به بند خواهند کشید.
درادامه جنبش آزادیخواهی در میهن‌مان امروز می‌بینیم که مدار آزادی‌خواهی اوج می‌گیرد. هیچ جنبش اعتراضی از اقشارمختلف نیست که خواهان آزادی زندانیان نباشد و باشعارهایی نظیر « اصولگرا، اصلاح‌طلب دیگه تموم ماجرا» یا «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» یا « اسلام پله کرده مردم ذله کرده» و تمامی حاکمیت را هدف قرارداده‌اند.
بنابراین باید به اصل پرداخت قیمت برای آزادی ایمان داشت و تنها به رهبران و جریاناتی که بها پرداخته و می‌پردازند اعتماد کرد و با رهبری آنها به شکست دشمن و پیروزی امیدوار.
این درس تاریخ است. این قانون تغییر ناپذیر است. برای آزادی از هیچ پرداختی زیر چتر رهبری فداکار نباید دریغ کرد. این بالاترین شرافت هر ایرانی برای رهایی ۸۰میلیون هموطن است.
آری پیروزی در تقدیر است .


لینک قسمت‌های دیگر همین مطلب:

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

🔴 خامنه‌ای بازنده استراتژیک به مناسبت دومین سالگرد جنگ غزه

🔴آیا سلطنت‌طلبان واقعاً ملی‌گرا هستند؟