مرضیه رستگار و جاودانه شد - مسعود رجوی ۲۳ مهر ۱۳۸۹


به مناسبت درگذشت مرضیه،
سردار نغمه خوان ارتش آزادی، گنجینه سرشار هنر ملی، خاتون شهر شعرها و شورها، بلبل همراز سوزها و سازها، پر کشید. مرضیه رستگار و جاودانه شد…
یَا أَیَّتهَا النَّفس المطمَئنَّه

ارجعی إلَی رَ بّک رَاضیَهً مَّرضیَّهً


بانوی عزت و همت، حدیث صفا و محبت «که با لعل خاموشش نهانی صدسخن دارم»
چرا که «مذهب عاشق، زمذهب‌ها جداست- عاشقان را مذهب و ملت، خداست»
در دل صحرای تاریخ معاصر ایران، «بلبل سرگشته» دهه‌های متوالی، «نیمه شبان تنها»، گم شده خود را می‌جست و سرانجام آن را در مهر تابان مقاومت و آزادی ایران زمین دریافت.
از تصویر مریم بر بالین مرضیه در دیدار آخرین در بیمارستان، بجانم آتش افتاد.
زخم فرهاد و من از یک تیشه بود
او به‌سر زد، من به پای خویشتن

از دیدن این صحنه‌های شگفت و به یاد ماندنی، خود را همان کولی‌یی یافتم که مرضیه خوانده بود:
بالا گرفته کار جنون
کولی دوباره زار بزن
بغض فشرده می‌کشدت
فریاد کن، هوار بزن
برشو به بام و جار بزن
آتش گرفته جان و تنت
پوشیده بس نشد سخنت
دیوار خامشی بشکن
گلبانگ یار یار بزن
نمی‌دانم چه حکمت و آزمایشی است که از سوم تا
۲۱مهر، تنها ضمن ۱۸روز، با ۴ فقدان دریغ انگیز روبه‌رو بودیم: مادر کوشالی، سردار شیرزنان گیلان در روز سوم مهر در فرانسه، مجاهد قهرمان پروین ملک محمدی در ششم مهر در اشرف، و مجاهد صَدیق، صادق خباز در آلمان و اینک مرضیه! راستی که از سنگ ناله خیزد روز وداع یاران…
از یکسو جای هزاران تسلیت است. به ملت و رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت که بر همه دردهایمان مرهم می‌گذارد.
از سوی دیگر، با شاخص صدق و پایداری و با شاخص رستگاری و جاودانگی، جای هزاران درود و افتخار است به نمادها و ارزشهای پاینده و پایدار یک خلق و یک میهن و یک تاریخ.
به سوی تو خدایا
انّالله و انّا الَیه راجعون
از خداییم و به او باز می‌گردیم


***
مرضیه در زندگی خود از محبوبیت و شهرت و از مکنَت و ثَروت، هیچ کم نداشت. بسیار هوشیار و حساس و در اثر تجربه طولانی، بسیار آدم شناس بود. با یک نشست و برخاست، مخاطب خود را خوب می‌شناخت و با عبارت یا طنزی ساده و مختصر توصیف می‌نمود.
از کودکی مانند اغلب هموطنان با صدا و نوای سحرانگیزش آشنا بودم. به‌یاد می‌آورم که
۵۶سال پیش در سال ۱۳۳۳ وقتی می‌خواند «در فکر تو بودم که یکی حلقه بدر زد»، مردم کوچه و بازار از پیر و جوان همین را زمزمه می‌کردند.
در سال
۱۳۷۳ پس از نخستین دیدار با خانم مرضیه در بغداد، در او درویشی شیفته و سوخته جان دیدم که در هفتاد سالگی، گمشده‌یی دارد. حکایتش، همان حکایت «نی» بود در مثنوی:
کز نیستان تا مرا ببریده‌اند از نفیرم مرد و زن نالیده‌اند
من به هر جمعیتی نالان شدم جفت ب
د حالان و خوش حالان شدم
هر کسی از ظن خود، شد یار من از درون من نجست اسرار من
سر من از ناله من دور نیست لیک چشم و گوش را آن نور نیست
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش
از روزی که دست در دست مریم گذاشت و به عضویت شورای ملی مقاومت ایران درآمد و به‌عنوان مشاور هنری رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت معرفی شد، آزمایشهای سخت و سنگین یکی پس از دیگری، بر در کوبیدند.
عشق از اول سرکش و خونی بود
تا گریزد هرکه بیرونی بود


***
دختر دلبند خانم مرضیه، «هنگامه» بود. از اولین دیدار و از اولین گفتگو با مرضیه به سادگی می‌شد اوج عشق و علاقه او را به دختر دریافت. در صحبتها بارها از او یاد می‌کرد.
در پاییز
۷۳ ، اطلاعات آخوندها، دختر را در تهران به گروگان گرفت تا مادر را درهم بشکند. اما مرضیه -که البته با دستگیری دختر، جان به لب شده بود- هیهات که به خواست آخوندها گردن بگذارد.
سفلگان روزگار، از چپ و راست بر سر مرضیه ریختند و بر او خرده گرفتند که چرا بر روی تانکهای ارتش آزادیبخش برنامه اجرا کرده و باعث دستگیری دخترش شده است.
در رسم نامردمان، همیشه چنین است که بجای ظالم، مظلوم را و بجای جلاد، قربانی را ملامت می‌کنند. مرضیه سیاسی، مرضیه ضد رژیم، مرضیه جنگاور و به‌کار گرفتن هنرش در خدمت آزادی و ارتش آزادی، هرگز مطلوب طبع آنان نبود. گویا که هنر مرضیه، فقط باید اسباب تفنّن و سرگرمی‌باشد و نه بیشتر! در غیراین‌صورت، مجاهدین متهم می‌شوند که زنی سالخورده و ناهوشیار را با «مغزشویی» و اجبار به پایگاه
های خود برده و لباس ارتش آزادی پوشانده‌اند تا مورد بهره‌برداری سیاسی قرار بگیرد.
در این منطق زن‌ستیز ارتجاعی، چیزی که جایی ندارد، آگاهی و شخصیت، شأن و مقام، و حق انتخاب «سوژه» است. حتی اگر بزرگ زنی جهاندیده و سرد و گرم چشیده به سن و سال مرضیه باشد.
اما هنگامه، پس از مدتی در اثر اقدامات و فشارهای بین‌المللی، به سلامت جست و
۱۵سال بعد در اسفند ۱۳۸۸، درست ۷ماه قبل از مادرش، با بیماری جانکاه، دار فانی را وداع گفت. می‌توانم حدس بزنم که مرضیه در این سال‌ها، هر روز و هر ساعت، از بیماری و درد و رنج دختر دلبندش، چه‌ها کشیده است.
 
***
در ۳۰خرداد سال ۱۳۷۵ گشتاپوی آخوندی، برای درهم شکستن بانوی هنر، پسر او را به‌کار گرفت و او را در اجتماع بزرگ ایرانیان در لندن به عربده کشی علیه مادر واداشت. در آن زمان می‌گفتند که اطلاعات بدنام و پرقساوت آخوندها برای این کار ۱۰۰هزار دلار هزینه کرده است.
اما مرضیه، در اوج عاطفه و لطافت قلب و ضمیرش، شکستنی نبود. او خود، غزل شرف و افتخار بود.
بقیه مطلب را از یادداشتی که به همین مناسبت در همان زمان در نشریه ایران زمین نوشتم، برایتان می‌خوانم. این یادداشت را پس از مصاحبه خانم مرضیه در همین باره نوشتم و آن‌چه از قول ایشان نقل شده عیناً جملات و عبارات خود اوست:

غزل شرف و افتخار
نقل از: ایران زمین شماره ۱۰۵-۱مرداد۱۳۷۵
«آخوندها باز هم برای خانم مرضیه توطئه چیدند. از آن «اذان» هم، که منبر و محراب ریا را می‌لرزاند، بسیار سوخته بودند و هر طور شده باید تلافی می‌کردند. اما بر‌خلاف رسم قدیم آخوندی، این‌جا دیگر بسیج چماقداران و «امت همیشه در صحنه» برای برهم زدن اجتماع بزرگ ایرانیان و سخنرانی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت در لندن، عملی نبود. بنابراین از در دیگری وارد شدند. پیش خودشان حساب کرده بودند با قراردادن «پسر» ‌در برابر «مادر»، با یک تیر دو نشان خواهند زد. هم گردهمایی و سخنرانی را مخدوش می‌کنند و هم ضربه سنگین و چه بسا نفس‌گیری بر‌ مادر هفتاد ساله وارد خواهند کرد؛ آن‌هم درست در شبی که قرار است، پس از سه هفته پیش آگهی از طریق ماهواره، حماسه بزرگ مقاومت و همبستگی ملت ایران را با پخش مستقیم برای داخل ایران و خاورمیانه و اروپا و آمریکا، به‌اجرا در بیاورد. باقی قضایا را هم در همیاری مأموران همیشه در صحنه‌و پشت صحنه ساواک آخوندی با ارگانهای نیمسوز شیخ و شاه ترتیب داده بودند: نوحه‌خوانی «امت نالان» و مرثیه‌های «رو به‌جماران»، آمیخته با یقه‌درانی علیه مجاهدین و فغان و فریادهای «وا اسلاما» و «واشریعتا» و «مرگ بر‌منافقین» به‌ بیانهای مد روز.
خانم مرضیه به‌درستی گفته است که رهبر این ارکستر درب و داغان شده، کسی جز آخوندهای پا به‌گور و وطن‌فروش که درصدد بر آمده بودند مرضیه را «ارشاد» کنند، نبود.
آخوندها قبلاً هم، در پاییز
۷۳ ، سعی کردند با گروگان گرفتن دختر خانم مرضیه در تهران و تحت‌فشار قراردادن او، اراده «مادر» ‌را در هم بشکنند و او را به سکوت و تسلیم وادارند. اما وقتی از اسارت «دختر» نتیجه‌یی حاصل نشد، اکنون می‌خواستند بخت خود را با «پسر» بیازمایند. البته باز هم نتیجه‌یی نگرفتند. جواب مرضیه‌ی ۷۲ساله در مصاحبه‌هایش با رادیو ایران زمین و روزنامه‌ی ایران‌زمین چنین بود: «صد‌بار قاطع‌تر علیه آخوندها مبارزه خواهم کرد»!

او گفت دو سال است که «در کمال افتخار و سربلندی، لباس رزم برتن کرده‌ام» و «به‌خاطر آزادی تا آخرین نفس و با تمام هستی خودم در کنار ملت خودم، سربلند و شاد و سرشار از افتخار، ایستاده‌ام» و «آخوندها کوچکتر از آنند که در راه انتخاب و عزم من خللی وارد کنند و این آرزو را هم به‌گور می‌برند که مرا به‌تسلیم و سازش بکشانند» و افزود: «من آمده‌ام تا همه استعداد و توان و انرژی و هنر و صدایم را برای آزادی مملکت، برای آزادی ایران و مردم شریف و بزرگوارمان به‌کار بگیرم. آمده‌ام تا دست یاری بانوی بزرگ مقاومت ایران یعنی خانم مریم رجوی را به‌گرمی بفشارم… در تو با تو، با تو در تو، بهاران می‌شوم».
به این ترتیب مرضیه… در میدان مبارزه‌ی سیاسی نیز به‌خواندن غزل خیره‌کننده و آتشینی، که غزل شرف و افتخار است، پرداخت.
و بیچاره آخوندهای شب‌پرست که دستشان از هر بابت کوتاه شد!»


***
و اینهم پاسخ خانم مرضیه به ترفند اطلاعات آخوندها:

نقل از ایران زمین شماره‌ی۱۰۳ – ۱۸تیر۱۳۷۵
ترانه‌ی من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه برمی‌خیزند:



«به قول حضرت مولانا، که انگار درباره
‌ی این ملاها گفته:
کی شود دریا ز پوز سگ نجس
کی شود خورشید از پف منطمس
ای بریده آن لب و حلق و دهان
که کند تف سوی مه یا آسمان
بنده باید بگویم که آخوندها و آن کسانی که دوست آخوندها هستند، خیلی بدبخت‌تر و مفلوکتر از این هستند که روی چنین کنسرتی یا سخنرانی خانم مریم رجوی، که اصل و اساس مسأله بود و در سراسر اروپا و خاورمیانه قابل شنیدن و دیدن بود، سایه‌یی بیندازند. باز هم به قول حضرت مولانا: مه فشاند نور و سگ عوعو کند».
- «بنده الآن
۷۲سال دارم و این موها را هم که در آسیاب سفید نکرده‌ام. ‌حالا که گذشته‌ها را مرور می‌کنم. می‌بینم خیلی وقتها سعی کردند کنسرت ما را به‌هم بزنند. یک‌بار هم در جنوب کشور، سی چهل سال قبل، به محلی که من ایستاده بودم و می‌خواندم، حزب‌اللهی‌های آن دوران سنگ پرتاب کردند و من از همان‌جا خواندم که:
با محتسب شهر بگویید که زنهار
در مجلس ما سنگ مینداز که جام است
حالا هم دوباره محتسب شهر آمده که یک‌طور دیگر سنگ بیندازد و من باز هم باید بگویم که آخوندها این آرزو را به گور می‌برند که من به مردمم پشت بکنم و خاموش بشوم. من بعد از پانزده سال، وقتی آمدم، اول نیامدم روی سن پاله‌ دکنگره یا آلبرت‌هال؛ صاف و مستقیم رفتم وسط آن بیابان‌های بی‌آب و علف و داغ، ‌وسط آن زن‌ها و مردهای شجاع و رشید و وطن‌پرست که به‌خاطر مردم ایران، ‌ به‌خاطر آزادی، سر از پا نمی‌شناسند. رفتم و روی تانک‌های داغ در هوای
۵۰درجه فریاد کشیدم و سرود خواندم، سرود برای مجاهدان و مبارزان خواندم. بعد از سال‌های عاشقانه و عارفانه خواندن، سرود جنگی و نظامی‌خواندم، به‌خاطر آزادی، به‌خاطر این مردمی که عشق من هستند و زیر نعلین‌های آخوندها دارند شب و روز زجر می‌کشند؛ به‌خاطر چیزهایی که در این پانزده سال دیدم، دیدم که چه بر سر این مردم می‌آورند. آخوندها واقعاً احمقند اگر فکر می‌کنند با این کارها می‌توانند مرضیه را خاموش کنند…».
- «من ترس و وحشتی ندارم، من در میان خانواده‌ی بزرگ خودم، یعنی تمام مردم ایران، و این زن‌ها و مردهای شجاعی که نور چشم من و بهترین بچه‌های منند، احساس کمال آرامش و عاطفه‌ی انسانی را دارم و به آخوندها می‌گویم این کارها جز این‌که پرونده‌ی شما را سنگین‌تر و ننگین‌تر بکند، فایده‌یی ندارد. من به‌خاطر آزادی تا آخرین نفس در کنار ملت خودم ایستاده‌ام. در کنار مقاومت مردم ایران، در کنار این مجاهدان و مبارزان ایستاده‌ام، سربلند و شاد هم هستم. من واقعاً احساس افتخار می‌کنم که برضد کسانی دارم مبارزه می‌کنم که هر جنایتی را انجام می‌دهند. شما آخوندها چه‌ها که نکرده‌اید؟ شما بودید که زن را جلو شوهر شکنجه کردید، به دخترهای نوجوان برای آن‌که کسانشان را درهم بشکنید، جلو چشم‌های کسانشان تجاوز کردید، مثل مغول‌ها آمدید و کشتید و سوختید و بردید و حیا هم نمی‌کنید. من می‌دانم با چه موجوداتی دارم مبارزه می‌کنم».
-بله من در این زمینه اطلاعاتی به‌دست آورده‌ام و چند روز قبل، در مصاحبه‌یی با رادیو ایران‌زمین در انگلستان، آنها را به اطلاع هموطنان عزیزم رساندم، اما اضافه کنم که درست سر بزنگاه، من هر وقت کنسرت دارم، با این مشکلات مواجه هستم. بعضی از نشریات مزدور رژیم آخوندها در خارج کشور، یا آن رادیویی که بیست‌و چهار ساعته علیه مقاومت ایران و مردم بزرگ ایران مزدوری رژیم را می‌کند، در هر بار مصاحبه‌هایی را پخش کرده که عیناً در مطبوعات آخوندها هم منعکس شده است. آنها آمده‌اند که بنده را ارشاد کنند! در مصاحبه‌های اخیر در همین رادیوها، گفته شده که پسر عاشق، دو سال است که دربه‌در دنبال مادر گمشده‌اش می‌گردد! مادر گول‌خورده‌اش! عجب، داستان تا کجا پیش رفته که بعد از دوسال که بنده لباس رزم علیه این آخوندها را به تن کرده‌ام، گمشده هستم، اگر گمشدگی این است، به قول حضرت عطار:
گمشدن در گمشدن دین من است
نیستی در هستی آیین من است
به آخوندها باید گفت، کجا من گمشده‌ام؟ من که تازه پیدا شده‌ام. شما هستید که باید گم بشوید و زحمت ما و ملت ایران را کم بکنید».
- «تا جایی که به من مربوط است، به قول حضرت حافظ
روندگان طریقت ره بلا سپرند
رفیق عشق چه غم دارد از نشیب و فراز
من اعلام می‌کنم، صدباره اعلام می‌کنم، که آزادی چیزی نیست که انسان بتواند از آن بگذرد. من صد بار قاطع‌تر از پیش علیه آخوندها و نوکران آخوندها مبارزه خواهم کرد و خواهم جنگید. زیرا اگر آزادی نباشد، زندگی به درد نمی‌خورد، شایسته‌ی انسان نیست. و من در کمال سرفرازی و با ایمان و اعتقاد کامل می‌گویم آزادی در ایران فقط و فقط به‌وسیله‌ی همین مقاومت مردمی و فرزندان دلاورش… محقق خواهد شد و بس. این تمام حرف بنده است و این تمام حرف این مقاومتی است که دو سال است افتخار دارم که جزئی از آن باشم».



***
روز ۲۱مهر به ظاهر روز درگذشت مرضیه است. اما به نظر من روز تولد دیگری هم برای بانوی رزم آور هنر است.
در روز
۲۱مهر ۱۳۷۶ در پایان یک اجلاس شورا در یکی از قرارگاههای ارتش آزادیبخش ملی ایران، خانم مرضیه درخواست شگفت انگیزی به من ارائه کرد. در این زمان او ۷۳سال داشت. نزدیک غروب، مریم به من گفت خانم مرضیه سفر بازگشت خود به فرانسه را لغو کرده و می‌خواهد تورا ببیند. پرسیدم موضوع چیست؟ مریم گفت: دو پایش را در یک کفش کرده و می‌گوید ارتش آزادیبخش را انتخاب کرده و هیچ‌کس حتی تو هم نمی‌توانی انتخاب او را تغییر بدهی…
از مریم پرسیدم آیا ایشان در پاریس مشکل و کمبودی دارد؟ گفت تا آن‌جا که من می‌دانم خیر اما خودت هم بپرس…
ساعتی بعد خانم مرضیه ازمحل اقامت موقتش در بغداد به قرارگاه بدیع زادگان آمد. مریم و من که از این پیشتر با ایشان خداحافظی کرده بودیم به دیدارش شتافتیم. مضمون صحبت‌مان را خلاصه می‌کنم.
خانم مرضیه گفت: آقا، چیزی از شما می‌خواهم به‌شرط این‌که نه نگویی!
گفتم هر چیز که شما بگویید به روی چشم الا این‌که بخواهید در اینجا بمانید، چون این محیط امنیت ندارد، مناسب کار و فعالیت‌های شما هم نیست، هوای آن هم برای شما خوب نیست، امکاناتش بسیار محدود است و خلاصه خسته خواهید شد. اگر در پاریس مشکل یا کم و کسری دارید، بفرمایید، به روی چشم…
خانم مرضیه با اشاره به مریم گفت: خیر، «خانوم» ترتیب همه چیز را داده‌اند. در پاریس باغ بزرگی برایم گرفته‌اند. استودیوی جداگانه هم برای تمرین و ضبط صدا با تجهیزات دارم. بهترین ارکستر در اختیارم است. مجاهدین هم در کنارم هستند و از چیزی فروگذار نمی‌کنند. با هنگامه هم در ارتباط هستم و حالش خوب است…
گفتم: پس مشکل چیست؟
با نگاهی پر مهر و اشتیاق به مریم، که گویی دوری از او را بر نمی تابد و نیز می‌خواهد او را در برابر مخالفت من، به حمایت از درخواست خودش بکشاند گفت: می‌خواهم نزدیک «خانوم» باشم. نمی‌خواهم زن ویژه باشم، من رزمنده ارتش آزادیبخش هستم…
گفتم: خانم مرضیه، بزرگواری شما چیز ناشناخته‌یی نیست اما در این سن و سال و با کسالت‌هایی که دارید چگونه می‌خواهید رزمنده باشید؟ این چه انتظاری است که از خودتان دارید؟
گفت: لااقل برای بچه‌ها و راهگشایان ملتم آشپزی که بلدم، اگر این را هم قبول نداری، دستکم دعایی بدرقه راهشان می‌کنم. میهمان نیستم و از امروز صاحبخانه‌ام… .
سپس سوگند خورد که با خلوص می‌خواهد بر روی اولین تانک بجانب دشمن بشتابد. تأکید کرد که فکر همه خطرات را هم کرده و خونش مانند دیگر مجاهدان کمترین فدیه آزادی ملت ایران است…
آخر سر هم با لحنی اخطارگونه به من، دوباره تأکید کرد که هیچ‌کس نمی‌تواند انتخاب او را تغییر بدهد والا دست به قهر و اعتصاب می‌زند.
شگفتا در حالی‌که مرضیه، آتشین می غرید، مریم دست او را گرفته بود و به آرامی می‌گریست و من هنوز نمی فهمیدم که این اشک شوق و غرور و تحسین است. راستی که مرضیه اصل و وصل خویش را در مریم رهایی باز یافته بود.
دقایقی بعد هزاردستان و خاتون هنر ایران، قلم به‌دست گرفت و یک برگ زرین و جاودانه مقاومت و هنر را، به‌صورت یک نامه نوشت و خطاب به من ابلاغ کرد. این غزل غزل‌های او بود. وقتی خواندم، فهمیدم که تا آن روز مرضیه را نشناخته بودم. با شرمندگی از عنوان‌های پر لطفی که به من داده است، از آن‌جا که مجاز نیستم هیچ چیزی را از نامه تاریخی بانوی سرفراز هنر حذف کنم، امانت را عیناً به موزه مقاومت تقدیم می‌کنم و به استحضار همه هموطنان به‌ویژه زنان اشرف‌نشان این مرز و بوم می‌رسانم:

اعلام پیوستگی خانم مرضیه به ارتش آزادیبخش ملی ایران
۲۱مهر ۱۳۷۶

گفتا که کیست بر در
گفتم کمین غلامت
گفتا چه کار داری
گفتم مها سلامت
گفتا که چند رانی؟
گفتم که تا بخوانی
گفتا که چند جوشی
گفتم که تا قیامت
به فرمانده کل ارتش آزادیبخش ملی ایران برادر مجاهد سردار بزرگ مسعود رجوی
هم‌چنان‌که به نسرین عزیزم و رئیس‌جمهور محبوب‌مان خانم مریم رجوی گفتم و تقاضا کردم
عزم جزم کرده‌ام که به‌عنوان رزمنده ارتش، به ارتش مریم بپیوندم، موافقت نکردند. گویا که من فردی باشم فقط برای بزم، که می‌باید تا به آخر در آرامش پاریس به کارهای حاشیه بپردازم… .
اما هرگز و هیچ‌گاه به چنین نقش- هر قدر هم در اوصاف آن بگویید و بگویند – قناعت نمی‌کنم. آخر من برای رزمیدن و آزادی ملتم ترک خانمان و عزیزان و جلای وطن کردم و به‌دامن سیمرغ رهایی چنگ زدم و بر آستان علی علیه‌السلام و سید الشهدا سر سائیدم و گرد و غبار قرارگاه اشرف و مجاهدان پاکبازش را توتیای دیده نمودم و به‌نام گل سرخ خواندم…
اکنون موقعیت و مواضع خودم را به شرح زیر اعلام می‌کنم:
۱-من اشرف السادات مرتضایی (مرضیه) که بیش از نیم قرن برای ملت ایران خواندم در سن هفتادوسه سالگی در اوج تجربه و آگاهی، ارتش آزادیبخش را انتخاب کرده‌ام. هیچ‌کس حتی شما نمی‌تواند انتخاب مرا تغییر بدهد. مسئولیت این انتخاب را با همه پیامدهای آن شخصاً بر عهده‌دارم و خودم به ملت ایران و مخصوصاً زنان و دختران کشور اسیرم توضیح خواهم داد. بنابراین بیهوده تلاش نکنید که انتخاب و تصمیم مرضیه را تغییر داده و وادارش کنید که به نشستن در پاریس و زندگی در آرامش و رفاه قانع شود.
خیر، پس از بازگشت خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور عزیزم به ارتش آزادیبخش، این دیگر محال و غیرممکن است.
۲-من نمی‌خواهم زن ویژه‌یی باشم. رزمنده ارتش آزادیبخش هستم و لااقل می‌توانم برای بچه‌ها و راه‌گشایان ملتم آشپزی و… . هم بکنم یا دستکم دعایی بدرقه راهشان کنم. بگذریم که از روز اول گفتم که می‌خواهم بر روی اولین تانک بجانب دشمن بشتابم. به‌خدا سوگند که با خلوص و از ته دل گفتم. پس نه مهمانم، نه احترامات ویژه می‌خواهم و نه حتی دیدار تو و خانم مریم رجوی را. هیچ نوع رسیدگی خاص هم نمی‌خواهم و میدانی که اهل گشت و گذار هم نبوده‌ام، بله، از امروز کمترین صاحبخانه‌ام.
۳-فکر همه خطرات را هم کرده‌ام. خون مرضیه هم مانند خون دیگر مجاهدان و رزمندگان ارتش‌آزادیبخش کمترین فدیه آزادی ملت ایران از دست آخوندهای خون‌آشام است. حرف دشمنان و اضداد این مقاومت و این مجاهدین را هم هر چند بیشتر و بیشتر به من ناسزا بگویند به‌جان خریده‌ام
من هماندم که وضو ساختم از چشمه عشق
چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست
۴- برای پیروزی سهل و آسان هم نیامده‌ام. آمده‌ام تا در همه غم و شادی و شکست و پیروزیها با رشید‌ترین و پاکترین زنان و مردان ملتم باشم. بخدا دیگر حال و حوصله خارجه و اروپا را ندارم.
و سرانجام این‌که اگر تقاضایم پذیرفته نشود قهر و حتی اعتصاب می‌کنم و دیگر در خانه می نشینم و هیچکار هم برای این مقاومت نخواهم کرد
گفتا که خواندت اینجا
گفتم که بوی جامه‌ت
گفتا چه عزم داری
گفتم وفا و یاری
گفتا زمن چه خواهی
گفتم که لطف عامت

الشرف السادات مرتضایی (مرضیه)
۱۳۷۶/۲۱/۷

***

گفت معشوقی به عاشق کی فتا
تو به غربت دیده‌ای بس شهرها
گو کدامین شهر از آنها خوشتر است
گفت، گفت، آن شهری که در آن دلبر است
هر کجا تو با منی، من خوشدلم
گر بود در قعر چاهی، منزلم
زخم فرهاد و من از یک تیشه بود
او به‌سر زد، من به پای خویشتن
این را هم بگویم که در آستانه جنگ اخیر در عراق و در حین جنگ و بمباران‌های مهیب آن، از اواخر بهمن
۱۳۸۱ تا ۲۱فروردین ۸۲ تقریباً ضمن دو ماه، من ۲۲ بار، به طرق مختلف و با اصرار و الحاح از خانم مرضیه درخواست کردم صحنه جنگ را ترک کند و به اروپا برود. نه بیماری و نه وضعیت جسمی و سن و سال او اجازه نمی‌داد که در جبهه جنگ و بمباران باشد. اما هرگز حریف او نشدم و او ۲۱ بار درخواست مرا به لطایف الحیل و بعد هم قاطعانه، رد می‌کرد و می‌گفت، از اشرف نمی‌روم، نمی‌روم می‌خواهم در اشرف بمانم و همین جا شهید شوم و این برای من بهترین و بالاترین اجر و بالاترین سرنوشت است.
تا این‌که سرانجام در بیست‌و دومین بار، ناگزیر بگونه‌یی غافلگیرانه به آن بزرگوار دستور سوار شدن بر اتوبوس و ترک خاک عراق را دادم. می‌دانستم که حتی اگر در لحظه بپذیرد، به سرعت منصرف خواهد شد. سال‌ها بعد، گزارشی خواندم که نوشته بود خانم مرضیه پیوسته شکوه و شکایت دارد که چرا آن روز حرف مرا پذیرفته است. سلام و رحمت خدا بر مرضیه‌ی اشرف سادات.
و اکنون در اشرف؛
هزار آینه اینک، به همسرایی قلب تو می‌تپد با شوق
که عاشقانه‌ترین نغمه را دوباره بخوانی
حدیث عشق بیان کن، بدان زبان که تو دانی
و خوشا ملت و مقاومتی با این قبیل هنرمندان. اینان در هر کجا که باشند ارزش‌ها و امانت‌های ذیقیمت این خلق در زنجیرند. نمونه دیگر، برادر همرزمم منوچهر سخایی است که می‌گویند در بستر بیماری سراپا در تلاش و تکاپو برای مجاهدان اشرف است. بار خدایا به بیماران ما شفای عاجل ببخش.
باشد که هم میهنان‌مان در هر کجا، هنرمندان ارتش مقاومت و آزادی ملت ایران را قدر بشناسند و شأن و حرمت آنها را پاس بدارند.

گرانبهاترین دارایی مرضیه
صحبت از «خاتون» زنده دل و زنده یاد تمامی ندارد.
در ایران کتابخانه بزرگی با
۵هزار جلد کتاب نفیس و قدیمی داشت و به‌کرات می‌گفت که درصدد است آنها را هر طور شده منتقل و به ما هدیه کند. پس از انتقال چند صد جلد از این کتابها، مأموران اطلاعات آخوندها که مطلع شده بودند، از انتقال بقیه کتاب‌ها ممانعت کردند اما خانم مرضیه همان چند صد جلد را بزرگوارانه به من بخشید.
قسمتی از نامه او در آذر ماه
۱۳۷۷ را که زیر آن «مرضیه – رزمنده مریم» امضاء کرده است برایتان می‌خوانم:
… چقدر آرزو داشتم که گرانبهاترین دارایی‌ام را یعنی
۵۰۰۰ جلد کتاب نفیس تاریخی و قدیمی را که سال‌های سال حفظ کرده بودم تقدیمت کنم. اما افسوس که دست یغمای آخوندهای ضددین و ضدفرهنگ آنها را بغارت بردند و از آن همه فقط این چند جلدی که اواخر سال شصت تهیه کرده بودم، امیدوارم آنها را به‌عنوان هدیه‌ای کوچک از جانب من بپذیری…
در پناه آقا علی و حضرت شاه نعمت الله ولی باشی
۹آذر ماه ۷۷
بغداد – مرضیه
رزمنده مریم


و اینهم جواب خودم:
۱۸آذر ۱۳۷۷
خاتون هنر ایران، بانوی قهرمان مقاومت و ارتش آزادی ستان خانم مرضیه
با عرض سلام و ارادت و تبریک مجدد به‌مناسبت حسن انتخاب شما در شمار یکصد زن قهرمان جهان، هدیه بزرگ شما – کتاب‌های نفیس اهدایی- را با ایقان به این‌که ارتش آزادی سرانجام دست آخوندهای یغماگر را از گنجینه کتابخانه شما و از همه گنجینه‌ها و ذخایرایران زمین کوتاه خواهد کرد دریافت کردم. مصداق تفقد ”صاحب کرامت“ از ”درویش بینوا“ ست. خصوصاً که با الطاف و کلمات و عناوینی همراه است که شرمنده‌ام می‌کند و سراپایم را درهم می‌فشارد.
با دعای سلامت و توفیق برای شما و طلب شایستگی و غفران برای خودم بر خود غلبه کردم و بلادرنگ به یاد آوردم که مخاطب حقیقی شما، نه من، بلکه بیشمار شهیدان و رزم آورانی هستند که در صفوف مقاومت و ارتش آزادی بسان گوهرهای بی‌بدیل می‌درخشند و اجزاء و اعضای گنجینه عظیمی را تشکیل می‌دهند که بالاترین سرمایه آزادی خلق و میهن اسیر است. در این میان مرضیه جلوه بخصوصی دارد- مرضیه
۷۴ساله که پس از نیم قرن هنرنمایی و گردیدن آفاق، جلای وطن و ترک خانمان و عزیزان کرد و به سوی مریم و ارتش رهایی پر کشید. آزارها و دشنام نامردمان را پذیرا شد، رفاه و آسایش را بر خود حرام کرد، از اولاد خود هم دست شست و در ”دیار بیقراران“ (ارتش آزادیبخش) ”حلقه به در زد“ و سلاح بر دوش کشید.
و شگفتا که در این بحبوحه از ”کاوه میهن“ و ”ایران زمین“ گرفته تا ”همبستگی“ و ”ارتش آزادی“ و صلای اذانی که با سلام به فاطمه زهرا (ع) مزین شده است، هنرش فروزانتر شد و بی‌محابا ”به نام گل سرخ“ نغمه سر داد تا رهروان تنهای ”نیمه شبان“ شاه و شب تیره و تار شیخ را بیشتر و بیشتر برانگیزد و ”بوی جوی مولیان“ وطن را عطرافشانی نماید. راستی که ”صورتگر نقاش چین“ و هزاردستان هنر ایران درباره یار و دیار- مریم و ایران – در این سالها چه جانانه تراوید.
آن پیک نامور که رسید از دیار دوست آورد حرز جان زخط مشکبار دوست
خوش می‌دهد نشان جلال و جمال یار تا در طلب شود دلم امیدوار دوست
باشد که در پرتو الطاف حق و خون شهیدان و دعای خیر مشتاقان آزادی ایران همه ما شایستگی انجام مسئولیت و رساندن امانت به سرمنزل مقصود را داشته باشیم
در پایان اجازه می‌خواهم از میان انبوه کتابها تنها دیوان پروین اعتصامی را برای خودم بردارم و مابقی را به کتابخانه مرکزی ارتش آزادیبخش تقدیم کنم.
با احترام- مسعود رجوی


اشتراک:
3333

پخش زنده سیمای آزادی

Popular Posts

مسعود رجوی-۲۲بهمن ۱۴۰۱: «اتوبوس مجانی» استبداد و وابستگی با سرنشینان ساواکی، آزادیخواهان و ...

مسعود رجوی: درماندگی بچه شاه از «سلطنت انتخابی» تا «فراسوی» سلطنت و جمهوری

مسعود رجوی: درماندگی بچه شاه از «سلطنت انتخابی» تا «فراسوی» سلطنت و جمهوری

توییتر اختر شبانه

پیام مسعود رجوی در دومین سالگرد انقلاب ضدسلطنتی

برچسب‌ها

۱۰شهریور ۱۲اردیبهشت ۱۳آبان ۱۴اسفند ۱۶آذر ۱۷ژوئن ۱۷شهریور ۱۸تیر۷۸ ۱۹بهمن۴۹ ۱۹بهمن۶۰ ۱۹فروردین۹۰ ۲۶مهر ۳۰تیر ۳۰خرداد ۳۰دی ۳۰فروردین ۳۰مهر ۳ژوئیه ۴خرداد ۵ مهر ۸ مارس آب آبادان آتش بس آتش سوزی آخوند کاشانی آخوندی آذربایجان آرژانتین آری به جمهوری دمکراتیک آزادی آزادی بیان آزادی هدایتگر مردم آزادیخواهان آژانس اتمی آستان قدس آستفیک آسوشیتدپرس آشنایی با شورای ملی مقاومت آشنایی با مجاهدین آفریقا آقازاده ها آگاهی آلبانی آلبرتو نیسمن آلترناتیو آلمان آلودگی هوا آمریکا آموزشی آموزه تاریخی آموزه سیاسی آموزه فلسفی آنالیا آنتورپ آنتونیو گوترز آندرانیک آهنگساز ابراهیم ذاکری ابراهیم مرادی ابواحسن صبا اپورتونیسم اپوزیسیون اتحاد اتحاد ملی اتحادیه اروپا اتمی اتوبوس خوابی اجباری اجتماعی احتکار احزاب سیاسی احمد رئوف بشری دوست احمد رضایی احمد مقدم احمد وحیدی احمدرضا جلالی اخبار اخبار جعلی اختلاس اختناق ادبیات اراذل اربعین ارتجاع ارتش آزادیبخش ارتش آزادیبخش ملی ایران اردشیر زاهدی ارز ارژنگ داوودی ارمنستان اروپا ارومیه اژه ای استاد استان استبداد استبداد دینی استثمار استراتژی استراتژیک استعمار استقلال استقلال آمریکا استکهلم اسدالله اسدی اسفند۹۸ اسکاتلند اسکاندیناوی اسلام اسلام انقلابی اسلامشهر اسماعیل خطیب اسماعیل شریف زاده اسناد اسیر جنگی اشپیگل اشرف اشرف پهلوی اشرف رجوی اشرف هادی اشرف۳ اشغالگر اصغر بدیع زادگان اصغر بدیع‌زادگان اصغر مهدیزاده اصفهان اصلاح طلب اصلاح طلبی اصلاحات اصلاحات ارضی اصلاح‌طلب اصولگرا اطلاعیه اعتراض اعتراض سراسری اعتراضات اعتراضات سراسری اعتصاب اعتیاد اعدام اعدام بنیانگذاران مجاهدین اف ای تی اف افتخار افسانه افشاگری افطار افغانستان اقتصاد اقتصادی اکبر صمدی الکساندر مدوید الله قلی خان المپیک امام جعفر صادق امام حسن عسکری امام حسن مجتبی امام حسین امام رضا امام زمان امام زین العابدین امام سجاد امام صادق امام محمد باقر امام موسی ابن جعفر امام هشتم امام هفتم امجدیه امیرپرویز پویان امیرخیزی امیرکبیر انتخاب انتخابات انتخابات قلابی انتخابات۱۴۰۰ انجمن نجات انجمن نجاست انجیل اندیشه اندیکا اندیمشک انسان انسانیت انفال انفجار امیا انفجار حرم امام رضا انقلاب انقلاب ۵۷ انقلاب اکتبر انقلاب ایدئولوژیک انقلاب دمکراتیک انقلاب سفید انقلاب صنعتی انقلاب ضد سلطنتی انقلاب فرهنگی انقلاب کبیر فرانسه انقلاب مشروطه انقلاب نوین انقلابی انقلابیون انگلستان انگلیس اوباش اوریانا فالاچی اوکراین اومیکرون اوین اهواز ای ایران ایتالیا ایدئولوژی ایذه ایران ایران آزاد۲۰۲۱ ایران آزاد۲۰۲۲ ایران اینترنشنال ایران فردا ایران گیت ایران مرز پرگهر ایرانیان ایلیرمتا اینترنت ایندیپندنت اینستاگرام أزادی بازجو بازرگان بازگشایی مدارس بازنشستگان بازیگر بالکان بانک بحران بحران آب بختیار بدهی برانداز براندازی برجام برف برق برلین برنامه ۱۰ ماده ای بسیج بسیجی بعثت بکتاش آبتین بگو نه بلژیک بلوچستان بمب اتمی بنان بند۲۰۹ بنزین بنی صدر بنیاد برکت بنیاد فرانس لیبرته بنیادگرایی بنیانگذاران سازمان مجاهدین بوچا بودجه بودجه۱۴۰۰ بودجه۱۴۰۱ بورس بویراحمد بهار بهبهان بهداشت بهرام عالیوندی بهرام عین اللهی بهزاد معزی بهشت زهرا بی بی سی بیانیه بیت کوین بیرجند بیروت بیژن جزنی بیژن مفید بیسواد بیکاران بیکاری بیوگرافی پابلو نرودا پارلمان اروپا پاریس پاسارگاد پایداری پدرطالقانی پرچم پرس تی وی پرستاران پرواز بزرگ پروپاگاندا پرویز خزایی پروین اعتصامی پمپئو پناهندگان پوریای ولی پول پهباد پهلوان پهلوان فیلابی پهلوی پیام پیامبر پیروزی پیشتاز پیک پنجم پیک شادی پیک ششم پیمان جبلی تابلو تاریخ تاریخ ایران تاریخ ا یران تاریخ اسلام تاریخ ایران تاریخ بیداری ایرانیان تاریخ جهان تاریخ شفاهی تاریخ فرانسه تاریخ مشروطه تاریخ معاصر تاریخچه مجاهدین تاریخساز تاریخی تاریکی تاسوعا تاکتیک تئاتر و سینما تأسیس سازمان مجاهدین تبریز تبعید تبیین جهان تجارت تجزیه تحریف تحریم تحریم انتخابات تحصیل تحلیل سیاسی تخت جمشید تختی تخریب ترامپ ترانه ترک تحصیل ترور تروریست تروریستی تروریسم تروریسم دولتی تریتا پارسی تشکیلات تشکیلات بیرون زندان تشیع تصنیف تظاهرات تفسیر تکامل تلگرام تلویزیون تمدن ایران تنگستان توحید تورم توسکا تولید توماج صالحی توماس سانکارا تهران تهران بزرگ تیرباران ثروت ثریا ابوالفتحی ثقه‌الاسلام جاسوس جام زهر جامعه جامعه المصطفی جان مترکه جاوید رحمان جایزه نوبل جایگاه انسان جدایی دین از دولت جریان اپورتونیستی چپ‌نما جعبه سیاه جعفر کاظمی جعلیات جمشید پیمان جمعه سیاه جمهوری خواه جمهوری دمکراتیک جنایت جنایت علیه بشریت جنبش برابری جنبش تنباکو جنبش جنگل جنبش دادخواهی جنسیتی جنگ جنگ ایران و عراق جنگ جهانی جنگ خلیج جنگ داخلی جنگ روانی جنگ سیاسی جنگ ضد میهنی جنگ قدرت جنگ کثیف جنگل جنگل تراشی جوانان جهاد کشاورزی جهان چارلی چاپلین چپ نما چپاول چریک فدایی چریکهای فدایی چماقداری چه باید کرد چه گوارا چهارشبنه سوری چهارمحال بختیاری چین حبیب خبیری حبیب خدا حبیب‌الله بدیعی حج حجاب حجت زمانی حزب توده حزب جمهوری حزب رستاخیز حزب‌الله حسن اشرفیان حسن ظریف حسن ظریف ناظریان حسن فیروزآبادی حسن نوروزی حسین امیر عبداللهیان حسین دهلوی حسین طائب حسین فارسی حسین فاطمی حسین گل گلاب حسینیان حشدالشعبی حضرت زینب حضرت علی حضرت فاطمه حضرت محمد حضرت معصومه علیها سلام حضرت مهدی حقوق حقوق بشر حقوق زنان حکایت حکومت حکومت علی حکومت نظامی حماس حمایت حمله خارجی حمید اسدیان حمید لاجوردی حمید مصدق حمید نوری حنیف عزیزی حنیف نژاد حنیف‌نژاد حوزه خائن خاتمی خاش خاطرات خاطرات زندان خاطرات سیاسی خامنه ای خامنه‌ای خانواده خانواده شفایی خاور میانه خاوران خاورمیانه خبرگان خبرگزاری خبرنگار خدا خدیجه خرمشهر خسرو گلسرخی خشک سالی خشونت خصوصی سازی خط فقر خطر خلق خلقت انسان خلیفه خلیل رضایی خمینی خواننده خواهران میرابال خودروسازی خودکشی خودمختاری خوزستان خیانت دادخواهی دادگاه دادگاه مردمی آبان دارو داستان دانش آموز دانشجو دانشگاه دانشگاه تهران دانشمند دانشیان دانیل میتران داوود باقروند داوود رحمانی دبیر کل سازمان ملل دجال دختر آبی درگذشت دروغ دزدی دستمزد دفاع مقدس دفاعیات مجاهدین دکتر حسین گل‌گلاب دلار دلتا دلوار دمکراتیک دمکراسی دمکراسی خیانت شده دوباره می‌سازمت وطن دوران آماده باش دورس دولت دهخدا دهقانان دهه ۶۰ دی دیالکتیک دیپلماسی دیدار صلح دیکتاتور دیکتاتوری دیکتاتوری سلطنتی دیکتاتوری مذهبی دین دین و مذهب دیوید ایمس دیوید کلیگور ذوالقرنین ذوب آهن رادیو مجاهد رانت راه حل سرنگونی راهرو مرگ رای من سرنگونی رئیس جمهور برگزیده رئیسی رباط کریم رپ اعتراضی رجوی رحمان کریمی رزمناو پوتمکین رزمنده رژیم آخوندی رژیم شاه رسانه رسانه حکومتی رستاخیز رستم قاسمی رسول تبریزی رسول خدا رسول مشکین فام رشنگری رشوه رضا پهلوی رضا خان رضا رضایی رضا شاه رضا شمیرانی رفراندوم رفسنجانی رمزارز رمضان رمضان۱۴۰۰ رمضان۱۴۰۱ رنگ روغن روح‌الله حسینیان روح‌الله خالقی روحانی روحانی مترقی روز جهانی روز جهانی حقوق بشر روز جهانی زن روز جهانی صلح روز جهانی کارگر روز جهانی کودک روز جهانی مبارزه با اعدام روز جهانی معلم روز دانشجو روز معلم روزجهانی منع خشونت علیه زنان روزنامه روس تزاری روسیه روشنایی روشنفکر روشنگری رها بحرینی رهایی رهبر مقاومت رهبری ریاست جمهوری ریچارد رابرتس زادی زاگرس زاهدان زاینده رود زباله گردی زبان زری اصفهانی زلزله زمستان زمین زن زنان زندان زندان تهران بزرگ زندان گوهردشت زندانی زندانی سیاسی زندانیان سیاسی زوربا زهرا مریخی زهره صمدی زیارت زینب زینب پاشا زینب کبری زینت میرهاشمی ژئوپلیتیک ژنرال اودیرنو ژنرال دوگل ژنو ژیلبر میتران سارق انقلاب سازمان چریکهای فدایی خلق سازمان خبات کردستان سازمان مجاهدین سازمان مجاهدین خلق ایران سازمان ملل سال تحصیلی سال میلادی سال نو سال۱۴۰۰ سالن مرگ سانسور ساواک سایبری سپ سپاه سپاه پاسداران سپاه قدس ستار بهشتی ستارخان سخنرانی سخنگوی مجاهدین سراوان سرجنگل سرکوب سرنگونی سرود سرویس جهانی سعدی سعید اقبالی سعید بهبهانی سعید سلطانپور سعید شاهسوندی سعید ماسوری سعید محسن سکولار دمکراسی سکولاریسم سلاح سلطنت سلطنت پهلوی سلطنت طلب سنگسار سواد سوئد سوئیس سوخت بر سوختبران سوریه سولماز ابوعلی سولیوان سونگون سهام سهراب سپهری سی ان ان سیاست سیاسی سیامک نادری سیاوش سیفی سیاهکل سیزده بدر سیستان سیل سیمای آزادی سیمین بهبانی سیمین بهبهانی سیمین دانشور سینما شادگان شاعر شام غریبان شاملو شانگهای شاه شاهزاده شاهنشاهی شب قدر شب یلدا شباهنگ شبکه تروریستی شبکه های اجتماعی شجریان شخصیتهای ایرانی شرایط ذهنی شرایط عینی شریف واقفی شستا شعائر شعار نویسی شعر شعر نو شکرالله پاک‌نژاد شکنجه شکنجه گر شکوفه شمال شورای امنیت شورای مرکزی مجاهدین شورای ملی مقاومت شورای ملی مقاومت ایران شورای نگهبان شورش شوروی شوش شهادت شهدا شهر شهر ری شهر کرد شهر مهران شهرداری تهران شهرزاد احسانی ناطق شهرقصه شهرکرد شهلا حریری مطلق شهیدان شیخ شیخ فضل الله نوری شیخ محمد خیابانی شیر و خورشید شیراز شیطان سازی شیلی شیوا ممقانی صادرات صالح کهندل صدام صدای مجاهد صدور انقلاب صدور بحران صدیقه مجاوری صلح صمد بهرنگی صنایع فولاد صنعت صیاد شیرازی صیانت ضربه شهریور ۵۰ ضرغامی طالبان طالقانی طبری طرح صلح طلسم جنگ طنز سیاسی ظریف ظلمت عارف قزوینی عاشورا عباس داوری عباسقلی صالحی عبدالرضا شهلایی عدالت عدالت در اسلام عراق عرفان عزت الله مقبلی عزیز فولادوند عزیمت از فرانسه عشق عفوبین الملل عقیده عکاسی عکس علم علمی علی علی اکبر اکبری علی اکبر دهخدا علی ربیعی علی صارمی علی صالح آبادی علی مطهری علی میهن دوست علی همتیان علیرضا جعفرزاده علیرضا خالوکاکایی عماد رام عملیات عملیات آفتاب عملیات چلچراغ عملیات مروارید عوام فریبانه عیاران عید فطر عید قربان عید مبعث عیسی آزاده عیسی مسیح غارت غارت و چپاول غرب غلامحسین اسماعیلی غلامحسین بنان غلامحسین ساعدی غلامرضا تختی غلامرضا مسعودی فاجعه فارسی فاز سیاسی فاشیسم دینی فاشیسم مذهبی فاصله طبقاتی فاطمه فاطمه امینی فاطمه زهرا فاطمه صادقی فاطمه مصباح فتانه زارعی فدایی خلق فرار شاه فرانسوا میتران فرانسه فرانکفورتر آلگماینه فرخی یزدی فردوست فردوسی فرشید نصر‌اللهی فرعون فرقه فروش اندام فروغ ایران فروغ جاویدان فرونشست زمین فرهنگ فرهنگی فرهنگیان فریدون مشیری فساد فشافویه فضای مجازی فعال محیط زیست فقر فلاکت فلسطین فلسفه فوتبال فولاد فولاد مبارکه فیزیک فیک نیوز فیلترینگ فیلم سینمایی قاتلان ۶۷ قاجار قاچاق قاسم سلیمانی قاسملو قاضی محمد قالیباف قانون اساسی قانون کار قتل عام قتل عام۶۷ قتلهای زنجیره ای قرآن قرارداد ننگین قرارداد۲۵ساله قربانعلی حسین نژاد. قربانیان قربانیان کرونا قرن پانزدهم قرنطینه قزاق قزلحصار قزوین قضاوت قطعی برق قم قوه قضاییه قهرمان قیام قیام ۲۱دی قیام 57 قیام ۸۸ قیام آبان قیام آبان۹۸ قیام بنزین قیام تنگستان قیام خوزستان قیام دی قیام دیماه ۹۶ قیام دیماه ۹۸ قیام روشنگری قیام سراسری قیام سراوان قیام ضد سلطنتی قیام عراق قیام کارگران قیام۱۴۰۱ قیام۳۰تیر قیصر قیمت کابل کابینه دولت کاخ سفید کارخانه کارگر کارگران کارگردان کارنامه کارنامه سبز کاروان بهار کاریکاتور کاظم رجوی کانادا کانون کانون شورشی کانونهای شورشی کتا صوتی کتاب کتاب اجتماعی کتاب امام حسین کتاب تاریخی کتاب سیاسی کتاب صوتی کرامت الله دانشیان کربلا کربلای۴ کرج کردستان کرونا کریسمس کریمپور شیرازی کسری بودجه کشاورزان کشاورزی کشتار کشتی کشور کشیش کشیش دیباج کشیش میکائلیان کلنل پسیان کلیسا کمیسیون اقتصاد کمیسیون کار کنفرانس کنکور کنگره کوثر کوچک خان کودتا کودتانی فرهنگی کودتای ۲۸ مرداد کودتای ۲۸مرداد کودتای سوم اسفند کودکان کودکان کار کوروش بزرگ کوروش کبیر کولبران کولبری کویت کهشکان کهکشان کهکشان۱۴۰۰ کهکشان۱۴۰۱ کهکشان۱۴۰۳ کهکشان۲۰۲۱ کهکیلویه کی‌را رودیک کیفرخواست گاردین گاندی گرانی گردهمایی گرسنگان گرسنگی گروگان گزارش گزارش خبری گزینه سرنگونی گلرخ ایرایی گلزاده غفوری گلستان گلسرخی گور جمعی گوهر مراد گیسو شاکری لاجوردی لاریجانی لاهیجان لباس شخصی لبنان لرستان لغت نامه لمپن لنین لوازم التحریر لوموند لویزان لوییزا همریش لوییزا هومریش لیبرتی لیبی لیست تروریستی لیست شهیدان مادر شایسته مادران آبان مادران خاوران مارکز مافیا ماکرون مالباخته مالیات ماه رمضان ماهشهر مایک پنس مایکل وایت مبارزات مبارزه مبارزه چیست مبارزه مسلحانه مبعث متروپل مثنوی مجازات مجاهد مجاهدین مجاهدین خلق ایران مجتبی اخگر مجروحان قیام مجلس مجمع عمومی ملل متحد مجید اسدی مجید صاحب جمع محاکمه محرم محسن رضایی محسن زادشیر محسن معصومی محمد اسلامی محمد تهرانچی محمد حنیف نژاد محمد حنیف‌نژاد محمد خدابنده‌لویی محمد ری شهری محمد زند محمد سیدی کاشانی محمد صادق محمد ضابطی محمد کاظم محمد کرد زنگنه محمد محدثین محمد مخبر محمد مهدی اسماعیلی محمدباقر شفتی محمدرضا ایرانپور محمدرضا سعادتی محمدرضا قرایی آشتیانی محمدعلی توحیدی محمدعلی حاج آقایی محمود رویایی محمود عسگریزاده محمود مهدوی محیط زیست مدارس مدرس مدرک تقلبی مدیا مذاکره مذهب مذهبی مرتجعین مرتضی حنانه مرجان مرد مردم مرز پرگهر مرضیه مرغ سحر مریلند مریم بختیاری مریم رجوی مریم قدسی مآب مریم گلزاده غفوری مزار شهیدان مزدور مزدوران مژگان پارسایی مژگان کوکبی مسجد سلیمان مسجد فاطمه زهرا مسعود احمدزاده مسعود خدابنده مسعود راتبی مسعود رجوی مسعود صفدری مسعود مقبلی مسکن مسیح مسیحی مشروطه مشهد مصباح یزدی مصداقی مصدق مطالبات قانونی مطبوعات معصومه عضدانلو معلم معلمان مقالات مقالات اجتماعی مقالات اقتصادی مقالات تاریخی مقالات سیاسی مقاومت مقاومت ایران مقاومت سراسری مقبره کوروش مکه ملا نصرالدین ملاقات ملک الشعرا ملی شدن نفت مماشات من اگر برخیزم مناسک حج منافقین منتظری منطقه منوتو منوچهر براتی منوچهر سخایی منوچهر طاهر زاده منوچهر هزارخانی منیره رجوی مواد مخدر موزه قتل عام۶۷ موزیک موسسات خیریه موسسان پنجم موسی خیابانی موسیقی موشک باران موشکی موقعیت انقلابی مولانا مهاجرت مهدی ابریشمچی مهدی دیباج مهدی رضایی مهندسی انتخابات میانجی میتران میتینگ میدان ژاله میدان میلیونی میرزا رضا کرمانی میرزا کوچک خان میرزاده عشقی میکونوس میکیس تئودوراکیس میلاد میلیشیا میلیونی میهن تی وی ناصر دیوان کازرونی ناصر صادق ناصرالدین شاه ناظم حکمت نافرمانی مدنی نامه نایاک ندا حسنی نرگس غفاری نروژ نسرین پارسیان نسل کشی نشریه مجاهد نصرالله زرین پنجه نطنز نظامی نظرسنجی نفت نفتگران نقاشی نقدینگی نمایشگاه نمایشنامه نماینده نورمراد کله جویی الوار نوروز نوروز۱۴۰۰ نوروز۱۴۰۱ نوروز۱۴۰۳ نوروز۹۹ نوری علا نوید افکاری نویسنده نهضت ملی نیروی انتظامی نیروی قدس نیشکر هفت تپه نیکسون نیما یوشیج نیمه شعبان نیویورک تایمز واشنگتن واکسن واکسن برکت واکسن چینی واکسن فایزر واکسیناسیون ورزش ورزشکاران وزارت اطلاعات وزارت خارجه وزرات اطلاعات وطن وفات ولادت ولایت فقیه ولی فقیه ولی‌الله فیض‌مهدوی ویتنام ویروس ویکتور خارا ویلیام هزلیت وین هائیک هوسپیان مهر هاشم خواستار هالیوود هامبورگ هایک هوسپیان مهر هجرت هجرت بزرگ هزارخانی هسته ای هلدینگ همایون کهزادی همبستگی همدان همیاری هنر هنرمند هواپیمای اوکراینی هورالعظیم هیتلر یادواره یارانه یاسرعرفات یروم ستاقیان یزدی یعقوب ترابی یغمایی یک شاخه گل یوسف نوری یونان یونایتد پرس یونسکو FATF

بازدید از وبلاگ

مانور بزرگ جنگی سیمرغ رهایی ارتش آزادیبخش ملی ایران